Newsletter خبرنامه Events مناسبت ها پادکست ها ویدیو Africanews
Loader
ما را پیدا کنید
آگهی

ایران و اسرائیل در آستانه جنگ تازه؛ آیا اروپا توان مهار این رویارویی را دارد؟

ایران
ایران Copyright  AP/AP
Copyright AP/AP
نگارش از یورونیوز فارسی
تاریخ انتشار
هم‌رسانی این مطلب نظرها
هم‌رسانی این مطلب Close Button

جنگ ۱۲ روزه نقطه عطفی در مناسبات خاورمیانه بود؛ زمانی که اسرائیل، ایران و ایالات متحده برای نخستین‌بار وارد درگیری مستقیم نظامی شدند.

آگهی

موسسه مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا (EUISS) در گزارشی تحلیلی نوشت حمله گسترده اسرائیل به خاک ایران در ۱۳ ژوئن که تابوی رویارویی مستقیم را شکست، دو کشور را در وضعیت آماده‌باش برای درگیری‌های بعدی قرار داده است.

در بیش از دو دهه گذشته کشورهای اروپایی تلاش کرده‌اند از وقوع جنگ با ایران جلوگیری کنند؛ جنگی که می‌تواند منطقه‌ای بحران‌زده را بیش از پیش بی‌ثبات کند و پیامدهایی همچون افزایش موج مهاجرت، گسترش تروریسم و تهدید منابع انرژی را به همراه داشته باشد. این گزارش به بررسی پیامدهای جنگ ۱۲ روزه، چشم‌انداز آینده و نقش احتمالی اروپا در جلوگیری از گسترش درگیری‌ها می‌پردازد.

چه عواملی باعث شد اسرائیل به ایران حمله کند؟

چند عامل اسرائیل را در مسیر جنگ مصمم‌تر کرد. حمایت ایران از گروه‌های مسلح ضداسرائیلی و لحن تهاجمی مقامات تهران باعث شد تل‌آویو برنامه هسته‌ای ایران را تهدیدی برای موجودیت خود بداند. با این حال اسرائیل تا سال‌ها از حمله مستقیم خودداری کرده بود. اما پس از حملات هفتم اکتبر ۲۰۲۳ حماس، دولت نتانیاهو رویکردی تهاجمی‌تری پیش گرفت؛ استراتژی‌ که در عمل به نظامی‌تر شدن سیاست خارجی اسرائیل و تضعیف بازدارندگی ایران انجامید.

بازگشت دونالد ترامپ به قدرت و تضعیف توازن قوا در واشنگتن نیز فرصتی کم‌سابقه برای اسرائیل فراهم کرد تا جنگی را آغاز کند که رئیس‌جمهوران پیشین آمریکا از آن پرهیز کرده بودند.

ایران و اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه چطور عمل کردند؟

جنگنده‌های اسرائیلی با پشتیبانی آمریکا در طول جنگ اهدافی در سراسر ایران از جمله تاسیسات هسته‌ای، نظامی و انرژی را بمباران کردند. ایران نیز با شلیک موشک‌های گسترده پاسخ داد و توانست برخی از سامانه‌های دفاعی پیشرفته اسرائیل را دور بزند و به اهداف نظامی و پالایشگاه حیفا آسیب بزند. جنگ به رقابتی میان توان دو طرف تبدیل شد؛ کدام‌یک زودتر ذخایر موشکی و سامانه‌های پدافندی‌اش تمام می‌شود؟

پس از آتش‌بس مقامات ایرانی ادعا کردند که در برابر فشارهای ترامپ برای تسلیم شدن بی‌قید و شرط مقاومت کردند، به اسرائیل خسارت وارد کرده‌اند و در نهایت اسرائیل را وادار به توقف حملات کردند؛ چراکه واشنگتن مایل به ادامه جنگ نبود. ایران همچنان تنها کشور منطقه است که مستقیما خاک اسرائیل را با شمار زیاد موشک هدف قرار داده است. در طول درگیری تهران با احتیاط عمل کرد و از درگیر کردن کامل حزب‌الله و حوثی‌ها خودداری کرد تا برای جنگی فرسایشی‌تر آماده بماند. به همین دلیل تعداد حملات موشکی را کاهش داد و بیشتر بر دقت هدف‌گیری تمرکز کرد.

پس از آنکه آمریکا برخی از تاسیسات هسته‌ای ایران را هدف قرار داد، تهران  پایگاه العدید در قطر را هدف قرار داد تا نشان دهد که ادامه جنگ هزینه‌هایی را بر واشنگتن و متحدان عربش تحمیل خواهد کرد.  تا آن زمان، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس سعی کرده بودند از ورود به درگیری پرهیز کنند تا اقتصادشان آسیب نبیند اما حمله ایران به کشوری چون قطر، این پیام را داشت که ادامه تنش می‌تواند کل منطقه را درگیر کند. بسیاری در خاورمیانه نگران‌ هستند که دور بعدی درگیری‌ها، ترامپ را برخلاف میلش وارد جنگی ویرانگرتر کند.

تغییر معادلات در خاورمیانه

پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ رقابت اصلی منطقه‌ای میان ایران و اسرائیل شکل گرفت. سقوط صدام جایگاه ایران را به‌عنوان اصلی‌ترین رقیب نظامی اسرائیل تثبیت کرد؛ کشوری با سه ابزار کلیدی یعنی زرادخانه موشکی بزرگ، شبکه‌ای از گروه‌های مسلح هم‌پیمان مانند حزب‌الله و حماس و پیشرفت‌های هسته‌ای نزدیک به سطح تسلیحاتی. در مقابل اسرائیل با حمایت تقریبا بی‌قید و شرط آمریکا، دسترسی به پیشرفته‌ترین سامانه‌های دفاعی و فناوری نظامی و توان اطلاعاتی بالا از برتری نظامی مطلق در منطقه برخوردار است.

اما حالا معادله بازدارندگی‌ که مانع حمله اسرائیل به ایران می‌شد فرو پاشیده است و  تلاویو موفق شد «محور مقاومت» ایران را تضعیف کند. بمباران‌های آمریکا و اسرائیل در ژوئن آسیب سنگینی به تاسیسات هسته‌ای ایران وارد کرد و برنامه غنی‌سازی را موقتا متوقف کرده است. با این حال نیت واقعی ایران همچنان نامشخص است. تهران همچنین دسترسی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را محدود کرده و بر ابهام جهانی افزوده است.

ایران با وجود توان موشکی قابل‌توجه نتوانست از خاک خود و تاسیسات هسته‌ای‌اش دفاع کند و متحمل ضربات سنگینی از جمله ترور بیش از ۳۰ مقام ارشد نظامی و امنیتی و ۱۱ دانشمند هسته‌ای شد.

زنگ خطر برای کشورهای منطقه

نفوذ اسرائیل در عمق خاک ایران نشانگر توان نظامی فراتر از انتظار بود. برای کشورهایی مانند عربستان، قطر و ترکیه این مسئله زنگ خطری جدی بود؛ اگر اسرائیل توان چنین حمله‌ای را دارد می‌تواند در نقاط دیگر نیز قدرت‌نمایی کند.

علاوه بر این نفوذ نتانیاهو بر ترامپ نیز رهبران منطقه را نگران کرده است. پیش از ماه ژوئن رهبران کشورهای حوزه خلیج فارس و ترکیه موفق شده بودند حمایت آمریکا را برای لغو برخی تحریم‌ها علیه سوریه جلب کنند. اما توانایی نتانیاهو در واداشتن ترامپ به حمله به ایران، و ادامه بمباران‌های اسرائیل در سوریه، رهبران منطقه را غافلگیر کرد.

این نگرانی‌ها زمانی بیشتر شد که اسرائیل در سپتامبر به‌طور بی‌سابقه‌ای قطر را بمباران کرد؛ حمله‌ای که با هدف ترور مذاکره‌کنندگان حماس انجام شد، اما ناکام ماند. این اقدام که از سوی یکی از متحدان آمریکا علیه متحد دیگرش انجام شد پایه‌های اعتماد پادشاهی‌های عرب خلیج فارس را لرزاند. اکنون بسیاری از این کشورها معتقدند دیگر نمی‌توانند برای محافظت از خود در برابر تهدیدهای اسرائیل یا ایران به چتر امنیتی آمریکا تکیه کنند.

مشخص نیست آمریکا قصد دارد با ایران مذاکره کند یا به دنبال تسلیم کامل تهران است. از سوی دیگر اهداف نهایی اسرائیل نیز مبهم است. تغییر تمرکز از برنامه هسته‌ای به بی‌ثبات‌سازی حکومت ایران نگرانی‌ها درباره امنیت منطقه را افزایش داده است. کشورهای خلیج فارس بیم آن را دارند که فروپاشی ایران طرح‌های اقتصادی و اتصال منطقه‌ای‌شان را برهم زند. ترکیه نیز که با ایران مرز مشترک دارد و نگران فعالیت کردهاست از تضعیف حکومت مرکزی ایران نگران است.

در پی جنگ ۱۲ روزه و بمباران قطر بازیگران منطقه‌ای در حال تنظیم دوباره سیاست‌های امنیتی خود هستند. کشورهای حوزه خلیج فارس به‌دنبال تنوع‌بخشی به همکاری‌های دفاعی خود فراتر از آمریکا و از جمله با کشورهای پاکستان، ترکیه و مصر هستند.

در عین حال این کشورها تلاش می‌کنند روابط خود را هم با تهران و هم با ترامپ حفظ کنند تا در صورت بروز درگیری جدید، در خط مقدم نباشند.

دیپلماسی اروپا برای جلوگیری از جنگی تازه در خاورمیانه

چارچوب گفت‌وگوهای هسته‌ای اروپا با ایران که پس از جنگ عراق شکل گرفت با هدف جلوگیری از جنگی تازه در خاورمیانه طراحی شده بود و در نهایت به توافق تاریخی ۲۰۱۵ انجامید؛ توافقی که برنامه هسته‌ای ایران را محدود کرد و حتی یک سال پس از خروج آمریکا در سال ۲۰۱۸ نیز توسط تهران اجرا می‌شد. در این مدت دیپلماسی اروپا توانست مانع اقدام نظامی آمریکا و اسرائیل شود تا اینکه در ژوئن ۲۰۲۵ جنگ شعله‌ور شد.

اکنون مشخص شده که گزینه نظامی کارایی محدودی دارد. حملات ژوئن برنامه هسته‌ای ایران را فقط یک تا دو سال عقب انداخت؛ در حالی که توافق ۲۰۱۵ بدون شلیک حتی یک گلوله همان نتیجه را داشت. در نبود راه‌حل دیپلماتیک احتمال دارد اسرائیل حملات جدیدی را علیه ایران آغاز کند و این‌بار نیز از پشتیبانی نظامی آمریکا بهره ببرد.

چنین جنگی می‌تواند به سرعت گسترش یابد: ایران ممکن است حملات خود به نیروهای آمریکایی در عراق و خلیج فارس را افزایش دهد و مسیرهای حیاتی انرژی مانند دریای سرخ و تنگه هرمز را هدف بگیرد.

در مقابل مذاکرات و پیدا کردن راه‌حلی دیپلماتیک می‌تواند بدون خطر گسترش جنگ، برنامه ایران را مهار کند.

پس از پایان جنگ، کشورهای اروپایی عضو «E3» یعنی فرانسه، آلمان، بریتانیا  با فعال‌سازی مکانیسم ماشه همه تحریم‌های سازمان ملل و اتحادیه اروپا علیه ایران را بازگرداندند؛ با این امید که فشارها و خطر جنگ تهران را وادار به همکاری کند. اما ایران با رد امتیازدهی تلاش کرده است اهرم‌های مذاکره با آمریکا را حفظ کند.

اکنون که ابزار فشار اروپا کارایی خود را از دست داده لازم است رویکردی نرم‌تر و دیپلماتیک‌تر در پیش گرفته شود. اولویت فوری بازگشت به مسیر دیپلماسی و طراحی دوباره چارچوب گفت‌وگوهاست. این روند باید فراتر از سه کشور اروپایی گسترش یابد و با مشارکت اتحادیه اروپا، سوئیس و نروژ و از طریق میانجی‌گری فعال میان تهران، تل‌آویو و کاخ سفید دنبال شود.

هرچند در شرایط کنونی دستیابی به توافقی جامع دشوار به نظر می‌رسد، اما مجموعه‌ای از اقدامات کوچک و متقابل می‌تواند تا حدی نگرانی‌های طرف‌های درگیر را برطرف کرده و خطر تشدید درگیری را کاهش دهد.

نقشه راه پیشنهادی

برای مثال غرب می‌تواند از اجرای تحریم‌های نفتی علیه صادرات ایران به چین صرف‌نظر کند در مقابل ایران غنی‌سازی نکند. این اقدام به ترامپ امکان می‌دهد ادعای «توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم» را مطرح کند در حالی که ایران هم می‌تواند این توقف را موقتی و فنی توصیف کند.

در این میان اروپا و آمریکا باید اسرائیل را از حمله مجدد به ایران بازدارند تا مسیر مذاکرات حفظ شود.

به اینستاگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

همچنین اروپا می‌تواند همکاری خود با کشورهای خلیج فارس را گسترش دهد. ایجاد سازوکاری مشترک با قطر، عربستان و امارات می‌تواند به تلاش‌ برای کاهش تنش‌ها در منطقه‌ کمک کند. با توجه به پیوندهای نزدیک میان بحران غزه، پرونده ایران و ثبات منطقه شامات، چنین سازوکاری می‌تواند برای اروپا پایه‌ای محکم‌تر در جهت پیگیری امنیت جامع در خاورمیانه فراهم کند.

رفتن به میانبرهای دسترسی
هم‌رسانی این مطلب نظرها

مطالب مرتبط

استراتژی «تهاجمی‌تر» تهران؛ گاردین: ایران ممکن است صدها هزار پناهجوی افغان را راهی عراق و ترکیه کند

کانادا هم تحریم‌های سازمان ملل متحد علیه ایران را بازگرداند

روسیه: بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران را به رسمیت نمی‌شناسیم