در شرایطی که بسیاری از شهروندان تهرانی مشغول ترک خانههای خود هستند بیم بیکاری به سبب استمرار این درگیریها و چگونگی گذران این دوره نامعلوم بر زندگی آنها سنگینی میکند
سه روز زمان برد تا مردم ایران باور کنند که جنگی تمام عیار علیه آنها آغاز شدهاست و شرایط زندگی آنها به شدت تحت تاثیر آن قرار گرفتهاست. حالا در شرایطی که بسیاری از شهروندان تهرانی مشغول ترک خانههای خود هستند بیم بیکاری به سبب استمرار این درگیریها و چگونگی گذران این دوره نامعلوم بر زندگی آنها سنگینی میکند.
وقتی در سومین روز حمله اسرائیل علیه ایران بازار تهران نیز هدف قرار گرفت و تعطیل شد از حرکت افتادن چرخه اقتصاد و زندگی روزمره مردم ملموستر شد. در این میان سخنگوی دولت در چهارمین روز این جنگ خبر داد بورس تا اطلاع ثانوی و رسیدن به وضعیت ثبات تعطیل است. او این اقدام را به جهت حفظ سرمایههای مردم، بورس و بازارهای مالی توصیف کردهاست.
اما نخستین شوک حملات اسرائیل به اقتصاد و مشاغل ایران با تعطیلی فرودگاهها و متوقف شدن پروازها به شرکتهای مسافرتی و گردشگری وارد. برخلاف تبادل آتش در تنشهای قبلی میان ایران و اسرائیل که فقط تاسیسات نظامی ایران هدف قرار گرفت، درگیریها استمرار نداشت و طرفین پیشزمینههایی میدادند که در نتیجه آن متوقف شدن پروازها محدود بود اما این بار کلیه پروازهای فرودگاههای ایران برای ۴ شبانهروز متوقف شدهاست و به احتمال قریب به یقین این وضعیت حداقل در کوتاه مدت ادامه خواهد داشت. سایر وسایل حمل و نقل عمومی نیز تحت تاثیر شرایط جنگی درآمده و همین سبب شد نخستین بنگاههای اقتصادی که فعالیت خود را به حال تعلیق درمیآورند دفاتر خدمات مسافرتی و توریستی باشند.
حالا شرایط جنگی به ویژه با تعیین سهمیه بنزین و محدودیت تحویل ۱۵ لیتر در هر سوختگیری برای شهرستان و ۲۰ لیتر در تهران عرصه خدمات حمل و نقل را هم شوک زده کردهاست. به جز تردد و حمل و نقل دسترسی به آب و نان هم در شهر تهران پیچیده شده و رفتهرفته سایه جنگزدگی بر تهران سنگینی میکند. برخی شهروندان تهرانی در گفتگو با یورونیوز فارسی میگویند حتی اگر این وضعیت صرفا یک شوک گذرا باشد اما الان آنهایی که در تهران ماندهاند برای تامین مایحتاج خود نگرانند.
جنگ اول دامن گردشگری را گرفت
نخستین بار وقتی ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ سپاه پاسداران حمله پهپادی تحت عنوان «وعده صادق» را علیه اسرائیل به اجرا درآورد شوک به آسمان و در نتیجه پروازهای مسافری وارد شد. پس از آن وقتی در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ «اسماعیل هنیه» در تهران ترور شد و جمهوری اسلامی وعده انتقام داد گرچه عملیاتی بلافاصله صورت نگرفت اما شرکتهای هواپیمایی ترجیح دادند ریسک پرواز از مبدا و مقصد فرودگاههای ایران را به جان نخرند و حتی پرواز از آسمان افغانستان را به پرواز از آسمان ایران ترجیح دادند. این خود ضرری قابل توجه برای ایران از محل ترک هواپیماها از کریدورهای هوایی این کشور بود. اما این مسئله آنجا گریبان اقتصاد خرد ایران را گرفت که بسیاری از تورهای مسافری در پی لغو پروازهای هر شب در فاصله نیمه شب تا ۸ صبح لغو میشدند. مسافرانی که به سبب تحریمها معمولا از ایران به ترکیه، امارات و قطر برای ادامه پروازهای طولانیتر خود میرفتند به قسمت دوم پروازهای خود نمیرسیدند و همین چرخه مسافرتها را به هم ریخت. از ۱۰ مرداد تا ۱۰ مهر ۱۴۰۳ که سپاه عملیات وعده صادق ۲ را به اجرا درآورد شرکتهای گردشگری و مسافرتی بابت تعلیق حاصل از عدم اجرای حمله، هزینه قابل توجهی بابت لغو تورها، به هم خوردن برنامه سفرهایی که دو قسمت بود متحمل شدند.
اما این بار سایه جنگ چنان بر سر ایران گسترده شدهاست که شرکتهای مسافرتی علاوه بر لغو همه تورهای ورودی و خروجی خود دفاتر کارشان را هم تعطیل کردهاند. بخشی از این تعطیلی برای حفظ جان کارکنان و خروج از شهر بودهاست.
«افسانه شادان»، مدیر فنی آژانس مسافرتی در تهران در گفتگو با یورونیوز فارسی میگوید: «پیکره گردشگری آنقدر نحیف و ناتوان شده بود که این حادثه حتی حکم یک ضربه کاری بر آن را دارد. ما هیچ چشماندازی برای این که بتوانیم به کارکنانمان حقالزحمه ماه جاری را بپردازیم نداریم».
این مدیر فنی آژانس مسافرتی با اشاره به تجربه لغو تورها و پروازها در فاصله مرداد و شهریور سال گذشته میافزاید:«پیشتر هم متضرر شدهبودیم و دولت با وجودی که عامل به وجود آمدن آن شرایط بود هیچ حمایتی از ما نکرد. الان واقعا توان جبران هیچ ضرری را نداریم. حتی فصل تابستان را نتوانستیم تجربه کنیم که از بابت سفرها درآمدی داشته باشیم و این فقط تجربه دفتر ما نیست. سایر همکارانم هم چشماندازی برای کارشان ندارند».
همه چیز اگر به کما نرود به حال تعلیق درمیآید
وقتی درگیریهای نظامی به جایی رسید که صحبت از تخلیه تهران شد بخش قابل توجهی از دغدغههای تهرانیها برای خروج از پایتخت یا ماندن در آن بر دو مقوله «توان اقتصادی» و «داشتن بیمار تحت مراقبت» متمرکز بود. بسیاری از مردمی که تهدید اسرائیل مبنی بر خروج از تهران و دور ماندن از مناطق حساس را شنیده بودند با این مسئله مواجه بودند که در شرایطی که بنزین محدودی تحویل میشود، وسایل حمل و نقل عمومی نظیر قطار و اتوبوسهای بین شهری محدودیت دارند و همین سبب افزایش تقاضا و هزینه تهیه بلیت شده چگونه میتوان خارج شد. بخش دیگری از این دغدغه شامل محاسبه هزینههای جابهجایی و استقرار در نقاط دیگر میشد.
مرضیه محمودی روزنامهنگار در حساب توییتری خود نوشت: «هی نگید مردم شهر رو خالی کنن. خیلیها در این شرایط توان اقتصادی چنین کاری رو ندارن. نه پولی دارن و نه جایی برای رفتن».
آنچه در عمل اتفاق افتاده این بود که طبق معمول آنها که خودروی شخصی داشتند و موقعیتی برای استقرار در اطراف تهران یا استانهای شمالی کشور راهی جادهها شدند اما آنهایی که ازاین امکان برخوردار نبودند چارهای جز ماندن در تهران نداشتند.
از سوی دیگر دغدغه بسیاری سالمندان خانواده بود که امکان جابهجایی آنها به سختی ممکن بود. علاوه بر این خانوادههایی که یکی از اعضای آنها به بیماری صعبالعلاج یا سرطان دچار است با این پرسش مواجه بودند که اگر از تهران خارج شوند روند مراقبت و درمان بیمارشان چه میشود.
در چنین شرایطی که بسیاری از مردم میان ماندن یا رفتن از پایتخت در حال تصمیمگیری بوده و هستند بسیاری دیگر با این پرسش مواجهاند که چه بر سر شغل و درآمدشان میآید.
«محمد» فروشنده چسبهای مختلف ساختمانی است. او در گفتگو با یورونیوز فارسی تاکید میکند: «مهمترین مسئله این است که مردم به لحاظ اقتصادی در شرایطی نیستند که هر ریسکی بتوانند بکنند. خود من با وجود داشتن شغل آزاد سپرده مناسبی ندارم. در این شرایط وقتی کارم تعطیل شود عملا چه از شهر خارج بشوم چه خارج نشوم سئوال این است که بعدش چه باید بکنم».
او همچنین به شرایط بازار اشاره میکند و میافزاید: «در حالت عادی که ما برای خرید همیشه چشم به قیمت دلار داشتیم. الان اصلا کسی نه چیزی میفروشد و نه میخرد. الان فقط اقلام ضروری خرید و فروش میشود. بنابراین خیلی از مشاغل مثل کار من اگر به حال کما نروند فعلا ضرورتی برای مشتریان ندارند تا وضعیت به حالت عادی بازگردد».
البته در این شرایط دولت اعلام کرد که یارانه نقدی خرداد را به حساب ۱۰ میلیون ۲۲۱ هزار و ۵۳۰ نفر در دهکهای اول تا سوم در سراسر کشور واریز کردهاست. اما این نقدینگی با آنچه مردم در عمل با آن سر و کار دارند تناسبی ندارد.**
میخواستم به جنوب بروم، هم اتوبوس نبود هم راهها بسته شد
پس از هشدار اسرائیل برای تخلیه تهران و دورشدن از مناطق حساس، مردمی که تصمیم به خروج از شهر گرفتند با چند معضل مواجه شدند. نخست آن که تمام بزرگراههای منتهی به جادههای خروجی به دلیل ترافیک قفل شد. از سوی دیگر سیستم حمل و نقل عمومی و پایانهها توان پاسخگویی به مسافران را نداشتند و به همین بسیاری از کسانی که خودرو نداشتند در جستجوی کسانی بودند که خودروی شخصی داشتند و میتوانستند کسی را همراه خود از شهر خارج کنند.
علاوه بر این دو جاده اصلی یعنی آزادراه تهران-قم و آزادراه تهران-ساوه در روز یکشنبه هدف اصابت قرار گرفت و همین اخلال موجب کندی تردد شد.
با این حال موارد دیگری هم بود که تصمیمگیری را برای مردمی که وحشتزده از حملههای پیدرپی بودند را پیچیدهتر میکرد.
خانم «اقدس جمالی» با اشاره به این که همه وسایل گرانقیمت و طلاهایش را با خود برداشته بوده تا از تهران خارج شود به یورونیوز فارسی میگوید:«ما که ماشین شخصی نداریم. نمیدانستیم این وضعیت چند روز ممکن است طول بکشد. خالی کردن خانهامان در تهران خودش خطرناک است. اما با همه پسانداز و طلاهایم جرات نداشتم سوار هر ماشینی بشوم. حتی اتوبوس».
او درباره چگونگی خروجش از تهران در روز سوم درگیریها میگوید: «هم در شبکههای اجتماعی اعلام کردم که اگر فرد قابل اعتمادی به سمت شیراز حرکت میکند را به من معرفی کنید و هم از خویشان و بستگان کمک خواستم. اما وقتی میخواستیم حرکت کنیم جاده تهران قم بسته شد. گفتند آنجا را زده است. فقط برای خروج از تهران ۸ ساعت در مسیر بودیم و همه نگران این بودند که بنزینشان در این ترافیک تمام شود».
وجیهه یکی دیگر از کسانی که خودرو نداشته و انفجاری در نزدیکی خانهاش سبب شده تصمیم بگیرد به دماوند نزد دوستانش نقل مکان کند. او به یورونیوز فارسی میگوید: «معمولا از تهران تا دماوند حدود سه ربع راه است. ما این مسیر را چیزی حدود ۷ ساعت در راه بودیم».
توصیف «محمود عباسی» راننده اتوبوس نیز نشان از آن دارد که وحشت و شوک حاصل از این جنگ سبب شده تا مردم روال عادی کارهایشان را متوقف کنند. او به یورو نیوز فارسی میگوید: «من معمولا بین اهواز و تهران تردد میکنم. اما الان ترجیح میدهیم حرکت نکنیم. چون هم تکلیف سوخت معلوم نیست هم از تلفات احتمالی میترسیم. کسی که ما را حمایت نمیکند».
در همین حال «مرضیه» از شهروندان تهرانی است که میخواسته از پایتخت به اهواز برود. او به یورونیوز فارسی میگوید: «فروش آنلاین و رزرو بلیت که امکانپذیر نبود. در تماس با ترمینال جنوب به من گفتند باید بیایی در اینجا و اگر اتوبوس جای خالی داشت آن وقت بلیت بخری و سوار شوی».
تردد با خودروهای سواری که بین شهرها مسافرکشی میکنند نیز با شرایطی عجیب مواجه شد. به گفته «اسکندر» که میخواست به وسیله تاکسیهای بینشهری از تهران به بابلسر در شمال ایران برود برای هر نفر در حالت عادی ۶۰۰هزارتومان محاسبه میشد اما این رقم به هر نفر ۳میلیون تومان در روز ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ رسیده بود.
اسکندر به یورونیوز فارسی تاکید میکند که با وجود چنین رقمی و با توجه به ترافیک سنگین جادهها هیچ تاکسی بین شهری حاضر نبود این مسیر را مسافر ببرد.
بطری آب بستهبندی در سوپرمارکتها نیست
یکی از نخستین آثار حملات این روزهای اخیر به ویژه پس از حمله اسرائیل به میدان تجریش و تخریب تاسیسات آب در این منطقه قطع آب در شمال تهران به ویژه محلههای همجوار با تجریش نظیر دربند و نیاوران بود. گرچه وزارت نیرو اعلام کرد ظرف ۲۴ ساعت تاسیسات تخریب شده را ترمیم کرده است اما همچنان محلههای دربند، گلابدره و سعدآباد آب ندارند و در برخی مناطق دیگر آب به شکلی گلآلود در لولهها جاری است. از سوی دیگر وزارت نیرو اعلام کرد که آبرسانی با تانکر را در این منطقه انجام داده تا نیاز مردم را برطرف کند.
با این حال ساکنان مناطق مختلف از جمله «سمانه» در خیابان کرمان به یورونیوز فارسی میگوید: «سوپرمارکتها آب معدنی ندارند. نه فقط یک یا دو سوپرمارکت. اصلا در محله ما آبمعدنی یا آب بستهبندی پیدا نمیشود».
از سوی دیگر دولت اعلام کرده بود نانوایی سیار برای فروش و عرضه نان در تهران تدارک دیده شدهاست. اما گفتگو با شهروندان تهرانی نشان از آن دارد که تهیه نان نیز برای آنها پیچیده شدهاست. به طور کلی نانبستهبندی و نان تازه به راحتی قابل تهیه نیست.