Newsletter خبرنامه Events مناسبت ها پادکست ها ویدیو Africanews
Loader
ما را پیدا کنید
آگهی

«بی‌حیا بود»؛ چگونه قاتلان زنان، با شرمسارسازی، قتل را توجیه می‌کنند؟

«بی‌حیا بود»؛ چگونه قاتلان زنان، با شرمسارسازی، قتل را توجیه می‌کنند؟
«بی‌حیا بود»؛ چگونه قاتلان زنان، با شرمسارسازی، قتل را توجیه می‌کنند؟ Copyright  صفحه اینستاگرام الهه حسین‌نژاد
Copyright صفحه اینستاگرام الهه حسین‌نژاد
نگارش از یورونیوز فارسی
تاریخ انتشار
هم‌رسانی این مطلب نظرها
هم‌رسانی این مطلب Close Button

در دو پرونده قتل الهه حسین‌نژاد، هانیه بهبودی‌پور که هفته گذشته در ایران رخ داد، یک الگوی تکرار شونده دیده می‌شود، الگویی که سعید حنایی، در دهه هشتاد نیز برای توجیه قتل‌های زنجیره‌ای‌اش از آن استفاده کرد.

آگهی

این الگو «قربانی» کردن مقتول زن با عباراتی همچون «بی‌حیایی» یا عدم رعایت الزامات اسلامی یا مورد تایید خانواده و جامعه است. در این شیوه قاتلان تلاش دارند در ‌راستا با منویات حکومت اسلامی، رفتار خود را توجیه کرده و همدلی بیشتری برای خود ایجاد کنند.

الهه حسین‌نژاد، زن ۲۴ ساله‌ای بود که خبر مفقود شدن او در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. هفته گذشته، جسد او در بیابان‌های اطراف تهران پیدا شد و پلیس اعلام کرد که قاتل را نیز دستگیر کرده است. متهم به قتل در بخشی از اعترافاتش گفته است که او «بی‌حیا بود.» این نوع اعتراف بی‌سابقه نیست. هم‌زمان با کشف جسد الهه، هانیه بهبودی‌پور، ورزشکار ۲۳ ساله توسط همسرش کشته شد. او نیز ظاهر همسرش در شبکه‌های اجتماعی را یکی از دلایل قتل اعلام کرده بود. «سعید حنایی»، قاتل ۱۶ زن در مشهد نیز سبک زندگی قربانیان را عامل جنایات خود معرفی کرده بود. دلیلی که با اعتقادات مذهبی گره می‌خورد.

به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

حاشیه‌سازی ناموسی برای توجیه خشونت علیه زنان

اولین اطلاعات در مورد الهه حسین‌نژاد، حاکی از آن بود که قاتل قصد تعرض به او را داشته و با مقاومت او، در نهایت به الهه حمله کرده و او را به قتل رسانده و گوشی موبایل او را نیز سرقت کرده است. اما به سرعت ویدئویی از اعترافات متهم منتشر شد که مدعی بود مقتول «بی‌حیا» بود. با توجه به صفحه اینستاگرام متهم که مملو از عکس‌های آیت‌الله خامنه‌ای بود، یکی از موضوعاتی که مطرح شد، احتمال اقدام او به عنوان یک «آتش به اختیار» بود. بخشی از جامعه به این بخش از سخنان این فرد معترض بود، اما گروه مدافع حجاب اجباری، به سرعت بحث «امنیت» زنان با پوشش مورد تایید حکومت را پیش کشید. متهم به قتل هانیه بهبودی‌پور نیز اعلام کرده بود که ظاهر همسرش را در فضای مجازی نمی‌پسندیده است.

نسرین شهیدی، جامعه شناس، در گفت‌وگو با یورونیوز، می‌گوید: «عاملان خشونت با توسل به نظام فکری حاکم، تلاش می‌کنند بخشی از افکار عمومی را با خود همراه کرده و رفتار خود را توجیه کنند. آنها به نوعی شروع به سرزنش قربانی می‌کنند و تیرها را به سمت او می‌برند تا از اصل خشونت دور شوند.»

عاملان خشونت، به خصوص در مورد زنان، برای توجیه عملکردشان نزد افکار عمومی و یا دریافت همدلی و حتی تقلیل حکم‌شان، از الفاظی مورد تایید فرهنگ سنتی مرتبط با حکومت استفاده می‌کنند
نسرین شهیدی
جامعه‌شناس

او با اشاره به پرونده سعید حنایی، در دهه ۸۰، می‌گوید: «او مدعی بود که حکم خدا را در مورد زنانی که کارگر جنسی بودند، اجرا کرده و از خود در یک شهر مذهبی یک قهرمان ساخت، اما مشخص شد که او پیش از قتل، قربانیان خود را مورد آزارجنسی قرار داده است.»

این جامعه شناس می‌گوید: «عاملان خشونت، به خصوص در مورد زنان، برای توجیه عملکردشان نزد افکار عمومی و یا دریافت همدلی و حتی تقلیل حکم‌شان، از الفاظی مورد تایید فرهنگ سنتی مرتبط با حکومت استفاده می‌کنند مانند «بی‌حیا»، «رفتارهای نامناسب» یا «غیرت». نمی‌توان گفت علی‌رغم تغییرات زیادی که در جامعه رخ داده، این کلمات و عبارات بی‌اعتبار است.»

بخشی از جامعه اعترافات و توجیهات این متهمان را بی‌اعتبار دانستند، اما بخشی دیگر، از همین سلاح استفاده کردند تا حجاب را عامل امنیت زنان بدانند و بر ضرورت حجاب اجباری تاکید کنند.

به گفته خانم شهیدی، اگر چه خشونت به صورت رسمی و قانونی توسط حکومت و دستگاه قضایی تایید نمی‌شود، اما وقتی موضوعی به نام «امر به معروف و نهی از منکر» وجود دارد که به طور مشخص از مجریان آن دفاع می‌کند و یا رضایت شوهر در تمام امور از ظاهر زن تا فعالیت‌های اجتماعی او ارجحیت بر نظام فکری زن و انتخاب او دارد، نمی‌توان از شنیدن چنین خشونت‌ها و توجیهاتی تعجب کرد.  

استفاده از الگوی کهنه با صدای تازه

یکی از نمونه‌های برجسته‌ استراتژی «سرزنش قربانی» یا «گناه‌کار» جلوه دادن در تاریخ معاصر ایران، پرونده‌ «سعید حنایی» است. او در سال ۱۳۸۰، ۱۶ زن را در مشهد کشت. حنایی که بعدتر اعدام شد، در بازجویی‌ها و حتی در فیلم مستند «و خدا زن را آفرید»، بارها ادعا کرد قربانیانش «فاسد» بوده‌اند و او صرفاً می‌خواسته جامعه را پاک کند. او به عنوان مشتری سراغ زنان کارگر جنسی در حاشیه‌ مشهد می‌رفت. زنانی که به دلیل فقر و ناتوانی در تامین اقتصادی زندگی‌شان مجبور به استفاده از بدنشان شده بودند.

بعد از اعترافات سعید حنایی، او به طرز شگفت‌انگیزی «قهرمان» معرفی شد و هم‌محله‌ای‌هایش از او حمایت کردند. حتی پس از مشخص شدن موضوع تعرض او به زنان، مبحث تازه‌ای باز شد که همان «شغل زنان» بود. 

خانم شهیدی می‌گوید: «در خشونت علیه زنان، همواره اصل مساله به حاشیه رانده می‌شود و سوالاتی از قبیل «چه کار کرده»، «چی پوشیده» بود و غیره مطرح می‌شود، در اصل ذهن ما به دنبال خطایی است تا خشونت را توجیه کنیم و این بخش خطرناک‌ترین قسمت است. زیرا باور داریم زن رفتارهایی دارد که مردان جامعه می‌توانند برای کنترل یا اصلاح آنها، از هر نوع خشونتی از ضرب و شتم گرفته تا سر بریدن را در مورد آنها اعمال کنند. یعنی اگر زن آن کار را نمی‌کرد، تنبیه نمی‌شد و به این شکل به خشونت علیه زنان مشروعیت می‌بخشیم.»

تعریف زن، به عنوان زیرمجموعه‌ای از مرد، در بخشی از جامعه زنان ایرانی نیز تعریف شده است. به نحوی که آنان نیز با شنیدن خبر یک خشونت، به دنبال دلیل آن می‌روند و در بدو امر آن را نفی نمی‌کنند. این موضوع از جامعه مردسالار در زنان ما نیز ریشه کرده است.
نسرین شهیدی
جامعه‌شناس

ضرورت رسمیت بخشی به آزادی زنان

الهه حسین نژاد، این فرصت را پیدا کرد که پرونده‌ای جنجالی در رسانه‌ها داشته باشد، تا آنجایی که اعلام شده در صورت صدور حکم قصاص برای قاتل، خانواده نیازی به پرداخت دیه او- به دلیل عدم برابری دیه زن و مرد- ندارد. اما موضوع تنها یک پرونده نیست. زنان ایرانی ظرف سال های اخیر، تلاش‌های زیادی برای برابری حقوق با مردان داشته‌اند. حقوق آنان در عرف، شرع و قوانین رسمی کشور، تفاوت قابل توجهی با یکدیگر دارد. اما تا کنون موفق به تغییر هیچ کدام نشده‌اند.

خانم شهیدی می‌گوید: «تعریف زن، به عنوان زیرمجموعه‌ای از مرد، در بخشی از جامعه زنان ایرانی نیز تعریف شده است. به نحوی که آنان نیز با شنیدن خبر یک خشونت، به دنبال دلیل آن می‌روند و در بدو امر آن را نفی نمی‌کنند. این موضوع از جامعه مردسالار در زنان ما نیز ریشه کرده است.» او معتقد است اکنون موضوع تعرض به الهه و یا قتل الهه و هانیه در حاشیه موضوعاتی چون «حیا» و «ناموس» قرار گرفته، در حالی که اصل آزار و خشونتی است که جامعه زنان را تهدید کرده و حقوق آنان را نادیده گرفته است و تحدید می‌کند.»

اگرچه آمار دقیقی از تعداد قتل و یا آزار و خشونت علیه زنان وجود ندارد، اما بخشی از آن که در رسانه‌ها منتشر می‌شود، نشان می‌دهد قاتلان برای توجیه رفتارشان داستان‌هایی می‌سازند که جامعه و یا حداقل بخشی از آن می تواند آن را بپذیرد و با آن همدلی کند. داستان‌هایی که بیشتر می‌تواند زنان را سرزنش کند، حتی اگر آنان قربانی شده باشند.

در غیاب قانونی که به‌صراحت از زنان قربانی محافظت کند، این روایت‌های شرم‌ساز همچنان ادامه خواهند یافت. مقابله با خشونت علیه زنان، تنها با قصاص قاتل پایان نمی‌یابد، بلکه نیازمند اصلاح گفتمان، آموزش عمومی و پاسخگو کردن ساختارهای فرهنگی و رسانه‌ای است.

رفتن به میانبرهای دسترسی
هم‌رسانی این مطلب نظرها

مطالب مرتبط

تلاش مجلس ایران برای تقلیل حقوق زنان با دست‌اندازی به مهریه 

از تجاوز تا تمجید؛ دفاع از متجاوزان جنسی و عقب‌نشینی از حقوق زنان در ایران

قتل الهه حسین‌نژاد و پیشنهاد یک حقوقدان: حمل اسپری فلفل و شوکر برقی برای زنان قانونی شود