خبرهای مرتبط با ایران در رسانهها و اندیشکدههای خارجی در ۲۴ ساعت منتهی به شامگاه دوشنبه دوم ژوئن (۱۲ خرداد ۱۴۰۴) را در این گزارش تصویری ببینید. همچنین میتوانید نسخه مفصلتر آن را در نسخه متنی این گزارش بخوانید.
در ۲۴ ساعت گذشته، دو خبر قابلتوجه در ارتباط با ایران در مرکز توجه رسانهها قرار گرفت. نخست، دیدار مشترک عباس عراقچی و بدر عبدالعاطی، وزیران امور خارجه ایران و مصر با رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در قاهره درباره پرونده هستهای ایران بود و دوم، انتشار گزارش اختصاصی خبرگزاری رویترز به نقل از یک دیپلمات ایرانی ناشناس مبنی بر مخالفت احتمالی قریبالوقوع ایران با پیشنهاد تازه آمریکا برای حل مناقشه هستهای است.
در همین حال، اکسیوس گزارش داد که در پیشنهاد مکتوب آمریکا برای توافق هستهای، برای ایران حق غنیسازی در نظر گرفته شده است، اما سخنگوی وزارت امور خارجه ایران قبل از آن گفته بود که هنوز تغییری در موضع واشنگتن درباره چگونگی تصمیم برای لغو تحریمها مشاهده نشده است.
در این برنامه «زیر ذرهبین» به دو توصیه سیاستی متفاوت به دستگاه تصمیمگیری در آمریکا میپردازیم: اولی که میگوید ترامپ نباید با ایران وارد یک توافق موقت شود و دیگری که به غیر از توافق یا رویارویی نظامی، گزینه سومی ارائه میدهد.
جروزالم پست: چرا تلاش ایران برای ارتباط با مصر اهمیت دارد: مرز غزه، صلح با اسرائیل و نگرانیهای هستهای
روزنامه اسرائیلی جروزالم پست در گزارشی به سفر سومین سفر عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران به مصر از زمان تصدی پست وزارت امور خارجه در سال ۲۰۲۴ پرداخت.
مصر با اسرائیل روابط صلحآمیز دارد و از دید تلآویو، هرگونه حضور یا دخالت ایران در مصر میتواند موجب نگرانی باشد. به باور این رسانه، ایران احتمالا قصد دارد در سفر اخیر، درباره جنگ غزه و سایر موضوعات منطقهای با طرف مصری گفتوگو کند.
در این گزارش، تأکید شده که هر نوع تعامل یا حضور فعال ایران در مصر، موجب حساسیت شدید تلآویو خواهد شد، بهویژه در شرایطی که مذاکرات درباره برنامه هستهای ایران همچنان در جریان است.
نشنال ریویو: حماقت یک توافق موقت با ایران
الیوت آبرامز، دیپلمات کهنهکار آمریکایی و عضو ارشد اندیشکده «شورای روابط خارجی» در یادداشتی در نشریه محافظهکار نشنال ریویو هشدار میدهد که یک توافق موقت با ایران، نه به خلع سلاح هستهای منجر میشود و نه به ثبات بلندمدت؛ بلکه «بهشدت منافع آمریکا را تضعیف میکند.»
او مینویسد که در حالی که ایران و آمریکا هر دو تمایل دارند از درگیری نظامی اجتناب کنند، اما همچنان اختلافات اساسی باقی است: ایران خواهان داشتن حق غنیسازی و دولت ترامپ خواهان «به صفر رساندن» چنین ظرفیتی است.
آقای آبرامز در توافق موقت سناریویی را ترسیم میکند که در آن ایران برای یک سال با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کامل میکند، غنیسازی را به زیر ۳.۶۷ درصد محدود میکند و اورانیوم غنیشده بالای ۲۰ درصد خود را صادر یا رقیق میکند. اما او تأکید میکند که این توافق موقت فقط خریدن زمان است. آمریکا فکر میکند در آینده به توافق نهایی با غنیسازی صفر میرسد، در حالیکه ایران وانمود میکند در حال مذاکره است، اما هرگز به چنین چیزی تن نخواهد داد.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
آقای آبرامز در تحلیل خود بهطور مشخص سه مشکل اساسی توافق موقت را توضیح میدهد:
- نخست آنکه هدف اصلی ایران از یک توافق موقت، تنها جلوگیری از حمله نظامی آمریکا است. او مینویسد ایران با این توافق «زمان خواهد خرید» تا دولت دونالد ترامپ ابتدا با شکست احتمالی جمهوریخواهان در انتخابات کنگره در سال ۲۰۲۶ و سپس با پایان دوران ریاستجمهوریاش در ۲۰۲۸ تضعیف شود. در این سناریو، تهران امید دارد که دولت بعدی شاید موضع نرمتری اتخاذ کند یا دستکم تصمیمی جدی علیه برنامه هستهای نگیرد.
- دوم اینکه ایران سپس ایران میتواند حتی با وجود توافق موقت در شرف چند ماه سانتریفیوزهای خود را به حرکت در آورده و «صدها کیلوگرم اورانیوم با غنای بالا» تولید کند.
- و سوم آنکه آبرامز مدعی است که ایران همیشه برنامه هستهای مخفی داشته و هیچ نشانهای وجود ندارد که در چارچوب یک توافق موقت، این روند را متوقف کند. بنابراین، حتی در حالیکه در ظاهر به مفاد توافق پایبند است، احتمال دارد پشت پرده مسیر ساخت سلاح هستهای را دنبال کند.
آقای آبرامز که دیدگاه او به نئومحافظهکاران نزدیک است در جمعبندی مینویسد که «این لحظهای است که ایران بهخاطر از دست دادن سامانههای دفاع هوایی و نیروهای قدرتمند نیابتیاش در بیشترین ضعف خود قرار دارد و اکنون زمان آن است که ایران را وادار به انتخاب کنیم.»
فارن پالیسی: دوگانه نادرست در قلب استراتژی ترامپ برای ایران
رز ماری کلانیک، مدیر بخش خاورمیانه در اندیشکده آمریکایی «اولویتهای دفاعی»، در مقالهای در وبسایت فارن پالیسی با انتقاد از سیاست دولت ترامپ در قبال ایران، استدلال میکند که واشنگتن گرفتار یک دوگانهسازی غلطی به نام «توافق یا رویارویی نظامی» شده است. به باور نویسنده، این رویکرد نادرست و گزینه سومی به مراتب عقلانیتر وجود داردو آن قبول وضع موجود است.
خانم کلانیک تأکید میکند که ظرفیت هستهای ایران «یک وضعیت اورژانسی نیست، بلکه واقعیتی تثبیتشده و طولانیمدت» است و اصرار بر انکار این واقعیت تنها به منافع ایالات متحده آسیب میزند. از نگاه او، سیاستهای تحریمی و خروج یکجانبه آمریکا از توافق برجام، تهدیدهای نظامی و ترور دانشمندان ایرانی همچون محسن فخریزاده و اقدامات خرابکارانه پنهانی مثل آنچه اسرائیل در سایت نطنز انجام داد، نهتنها ایران را مهار نکرده، بلکه تهران را به سمت تسلیحاتی شدن سوق دادهاند.
کلانیک این واکنشها را در چارچوب مفهومی در روابط بینالممل تحت عنوان »معمای امنیتی» تحلیل میکند که اقدامات دفاعی یک طرف از سوی طرف مقابل تهدید تلقی شده و باعث چرخهای از تشدید تنشها میشود.
به اینستاگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
نویسنده بهجای تهدید نظامی و تشدید فشار، عقبنشینی راهبردی از سوی آمریکا را پیشنهاد میکند. او معتقد است دولت ترامپ پیش از این نشان داده که توانایی چرخشهای ناگهانی در سیاست خارجی از جمله توقف عملیات علیه حوثیها و لغو تحریمهای چند دههای علیه سوریه را دارد. بنابراین، کاهش فشارها علیه ایران نیز میتواند در همین چارچوب قرار گیرد.
وی حتی احتمال میدهد که ترامپ بتواند در سبکی مشابه با رهبران کرهشمالی یا سوریه، با مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران نیز دیدار کرده و در ازای توافقی نمادین، تحریمها را بردارد.
در پایان مقاله، نویسنده هشدار میدهد که نادیده گرفتن نگرانیهای اسرائیل میتواند خطر حمله این رژیم به تأسیسات هستهای ایران را به همراه داشته باشد، حملهای که ممکن است خود باعث تسلیحاتی شدن ایران شود. با این حال، خانم کلانیک معتقد است بنیامین نتانیاهو احتمالا بدون همراهی دفاعی ایالات متحده، وارد چنین ماجراجویی خطرناکی نخواهد شد.
فارن پالیسی: «مافیای آب» واقعیت دارد و در حال خشک کردن ایران است
نیکآهنگ کوثر، روزنامهنگار ایرانی-آمریکایی و تحلیلگر مسائل آب، و علیرضا نادر، پژوهشگر مستقل مسائل ایران و خاورمیانه، در مقالهای مشترک در نشریه فارن پالیسی به بررسی فساد گسترده در حوزه منابع آبی ایران پرداختند؛ فسادی که دونالد ترامپ در ۱۳ مه طی سخنرانی در عربستان سعودی، آن را شبکه فساد زیستمحیطی در ایران و «مافیای فاسد آب» نامید.
نویسندگان معتقدند سخن گفتن کافی نیست؛ اگر ترامپ میخواهد فراتر از تیتر رسانهها برود، باید اقدامات مشخصی در پی آن انجام دهد.
به باور نویسندگان، «رفع تحریمها بدون اصلاح ساختاری یا شفافیت» تنها به تحکیم همان شبکههای فاسدی منجر میشود که مسئول بحران آب هستند. بنابراین، پیشنهاد میکنند که آمریکا بهجای تحریمهای فراگیر از «تحریمهای هدفمند» استفاده کند، آن هم علیه بازیگران خاصی که در تخریب منابع طبیعی ایران نقش دارند.
به فیسبوک یورونیوز فارسی بپیوندید
نویسندگان تأکید دارند که راهحل بحران آب ایران در دست کشاورزان، دانشمندان و مهندسان ایرانی است و پیشنهاد میکنند که آمریکا دسترسی به دادهها و ابزارهایی از جمله تصاویر ماهوارهای، رهگیری آبهای زیرزمینی، و پلتفرمهای متنباز برای پایش سرقت منابع آبی، فرونشست زمین و کاهش سفرههای آب زیرزمینی را در اختیار آنها قرار دهد.
بهجای حمایت از پروژههای بزرگ و پرهزینه، آمریکا میتواند بر سیاستهایی مثل کشاورزی کممصرف، احیای آبهای زیرزمینی، و فناوریهای پاک مقیاس کوچک تمرکز کند که تابآوری و پایداری داخلی را در ایران افزایش دهد. نویسندگان هشدار میدهند که تداوم این بحران نهتنها به نارضایتی داخلی و مهاجرت جمعیت منجر میشود، بلکه میتواند امواج جدیدی از پناهجویان را نیز به سمت مرزهای غربی روانه کند.
این مقاله در پایان پیشنهاد میکند که اگر ترامپ واقعا میخواهد به شعار «اول آمریکا» پایبند باشد، باید به مقابله با فساد زیستمحیطی رژیم ایران کمک کند تا هم مانع موج بعدی مهاجرت شود و هم به ایرانیها امکان دهد آینده خود را پس بگیرند.