در سالهای اخیر، با افزایش بحران انرژی، بهویژه در بخش گاز طبیعی، برق و بنزین، اخبار متعددی درباره کشف منابع عظیم نفت و گاز در ایران منتشر شده است. این اخبار هرچند مثبت به نظر میرسند، اما چالشهای متعددی را نیز به همراه دارند که باید مورد توجه قرار گیرند.
یکی از مهمترین اخبار مربوط به دوران بحران انرژی اروپا، کشف میدان گازی چالوس در دریای خزر بود. برخی منابع ادعا کردند که بهرهبرداری از این میدان میتواند علاوه بر تأمین نیازهای داخلی، ۲۰ درصد از گاز طبیعی مورد نیاز اروپا را تأمین کند. با این حال، تاکنون این میدان به بهرهبرداری نرسیده و ایران نیز موفق به صادرات گاز به اروپا نشده است. این امر نشاندهنده چالشهای اساسی در روند اکتشاف و بهرهبرداری از منابع انرژی ایران است.
کشف ذخایر نفتی جدید در ایران
در ادامه تلاشها برای کشف منابع جدید هیدروکربنی، خبرگزاری فارس به نقل از مقامات پیشین شرکت مدیریت اکتشاف اعلام کرد که ۳ میلیارد بشکه نفت به ذخایر ایران افزوده شده است. ارزش این میزان نفت بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار برآورد شده که میتواند هزینه توسعه مناطق جدید را تأمین کند. با این حال، تحلیلگران معتقدند که این کشفیات جدید با چالشهای متعددی از جمله سرمایهگذاری و بهرهبرداری روبهرو هستند.
سال گذشته اعلام شد که عملیات کشف اتصال دو میدان نفتی آذر و چنگوله در عمق ۵۰۰۰ متری آغاز شده است. این دو میدان در استان ایلام واقع شدهاند و در صورت تأیید اتصال آنها، ظرفیت بالایی برای تولید نفت خواهند داشت. با این وجود، تردیدهایی درباره توانایی ایران در بهرهبرداری از این ذخایر مطرح است.
تردید در کشف ذخایر جدید نفتی
برخی کارشناسان نسبت به ادعاهای مربوط به کشف ذخایر جدید نفتی در ایران تردید دارند. دالغا خاتیناوغلو، کارشناس انرژی ساکن در جمهوری آذربایجان، تأکید میکند که ایران طی پنج سال گذشته هیچگونه عملیات اکتشاف نفت و گاز در دریا نداشته است. همچنین، محیالدین جعفری، مدیر اکتشافات شرکت ملی نفت، اذعان داشته که از سال ۱۳۹۸ تاکنون، عملیات اکتشاف نفت در دریا متوقف بوده است.
سیامک جوادی، پژوهشگر و استاد اقتصاد مالی در دانشگاه تگزاس، نیز معتقد است که کشف ذخایر جدید هرچند امیدبخش است، اما به دلیل نبود سرمایهگذاریهای مناسب و فرسودگی زیرساختهای انرژی، بهرهبرداری از آنها برای ایران دشوار خواهد بود. وی همچنین به رقابت ایران با قطر در میادین مشترک اشاره کرده و تأکید دارد که ایران در این رقابت ناکام مانده است.
چالشهای صادرات نفت ایران پس از اعمال سیاست فشار حداکثری
صنعت نفت ایران در شرایطی پیچیده قرار دارد و تحولات جهانی تاثیری بیوقفه بر چشمانداز آن دارد. این در حالیست که رسانههای وابسته با افزودن بر تعداد گزارشهای انرژی محور خود سعی دارند روایت خود را به مخاطبان عمدتا داخلی عرضه کنند.
طبق گزارش رویترز، تولید نفت اوپک در ماه فوریه افزایش یافته و صادرات نفت ایران علیرغم فشارهای آمریکا همچنان ادامه دارد. ایران در تلاش است تا پالایشگاههای خود را بهروزرسانی کرده است.
همچنین، شرکت ملی نفت ایران قیمت نفت سبک خود را برای مشتریان آسیایی در مارس ۲۰۲۵ افزایش داده است. این اقدام نشاندهنده تلاش ایران برای افزایش درآمدهای نفتی در شرایط تحریمی است. با این حال، تهدید تحریمهای جدید از سوی آمریکا همچنان چالشی بزرگ برای صادرات نفت ایران محسوب میشود. در واکنش به این فشارها، ایران تلاش دارد تا ظرفیت پالایش داخلی را افزایش داده و استراتژیهای جدید صادراتی را در پیش گیرد تا وابستگی خود به بازارهای خارجی کاهش دهد.
رساندن صادرات نفت ایران به صفر: خیال خام؟
محسن پاکنژاد، وزیر نفت، پس از اعمال سیاست فشار حداکثری نفت اظهار داشت که سیاست فشار حداکثری و تلاش برای توقف کامل صادرات نفت ایران با شکست مواجه خواهد شد. وی تأکید کرد که ایران با توجه به شرایط موجود، راهکارهای متناسبی را اتخاذ خواهد کرد و هرچه محدودیتها افزایش یابند، اقدامات ایران نیز پیچیدهتر خواهد شد. به گفته او، هدف کاهش صادرات نفت ایران به صفر، خیال خام و آرزوی شومی هست که هرگز موفق نخواهد شد.
به گفته خاتین اوغلو در سال ۲۰۲۵، ایران برای حفظ سطح صادرات روزانه ۱.۳ تا ۱.۵ میلیون بشکه نفت، به ناوگان بزرگی متشکل از صد نفتکش نیاز دارد. در حال حاضر، ایران از حدود ۵۰۰ نفتکش برای حمل نفت به چین استفاده میکند که این امر منجر به تأخیر در تحویل محمولهها شده است. این تأخیرها مشکلاتی برای مشتریان، بهویژه پالایشگاههای کوچک چینی ایجاد کرده که نیازمند دریافت نفت در زمان مقرر هستند. چنین مشکلاتی میتواند به کاهش خرید نفت ایران از سوی این پالایشگاهها و در نهایت کاهش درآمدهای ارزی منجر شود.
با وجود این چالشها، برخی پالایشگاههای کوچک چین همچنان مایل به خرید نفت از ایران هستند. برخی بنادر کوچک چین نیز در حال توسعه برای دور زدن تحریمهای آمریکا هستند. با این حال، شرکتهای دولتی چین با احتیاط بیشتری نسبت به همکاری اقتصادی با ایران عمل میکنند، چرا که تحریمهای جدید ممکن است روابط تجاری آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
تأثیر تحریمها و فشارهای بینالمللی
تحریمهای بینالمللی و فشارهای آمریکا همچنان مانعی اساسی در افزایش فروش نفت ایران به شمار میروند. اسکات بسنت، وزیر خزانهداری آمریکا، اعلام کرده که قصد دارد فروش نفت ایران را به ۱۰ درصد میزان کنونی کاهش دهد. این تحریمها نهتنها صادرات نفت را محدود میکنند، بلکه توانایی ایران در بهرهبرداری از ذخایر جدید را نیز تحت تأثیر قرار میدهند.
علاوه بر تحریمها، همانطور که جوادی به آن اشاره می کند تغییرات اقلیمی و فشارهای جهانی برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی، چالشی دیگر برای صنعت نفت ایران محسوب میشود. سیاستهای بینالمللی در راستای مقابله با تغییرات اقلیمی موجب کاهش جذابیت اقتصادی پروژههای جدید نفتی شده و آینده درآمدهای نفتی ایران را با تردید مواجه کرده است. این روند، لزوم سرمایهگذاری در حوزههای جایگزین را برجسته کرده است.
وضعیت سیاسی ایران و تحولات جبهه اوکراین
در حالی که وضعیت اقتصادی کشور به شدت متأثر از تحریمهای بینالمللی، فساد گسترده و ناکارآمدی مدیریتی است، مداخله ایران در جنگ اوکراین نیز وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور را پیچیدهتر کرده است. ایران در این جنگ با ارسال پهپادها و موشکهای خود به روسیه، به حمایت از مسکو در برابر غرب پرداخته است، که این اقدام نهتنها روابط ایران با کشورهای غربی را تیرهتر کرده بلکه فشارهای بیشتری بر اقتصاد کشور وارد کرده است.
اگر آتشبس احتمالی در اوکراین با فشار دولت آمریکا صورت گیرد، مسأله هستهای ایران موضوع بعدی خواهد بود که اجماع جهانی برای حل آن به تدریج هم در حال شکل گرفتن می باشد. باید خاطر نشان کرد که کشورهای همسایه ایران، اروپا، آمریکا و حتی روسیه و چین هم مخالف دستیابی ایران به بمب هستهای هستند.
نامه ترامپ به خامنه ای
باید خاطر نشان کرد که علی خامنهای یک روز پس از اعلام دونالد ترامپ درباره ارسال نامه به او، بیان کرد که ایران با «دولتهای قلدر» مذاکره نخواهد کرد. رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی خود تأکید کرد که هدف این دولتها از مذاکره حل مسائل نیست، بلکه میخواهند فشار و تحمیل کنند.
ترامپ در مصاحبهای گفته بود که خواستار مذاکره درباره برنامه هستهای ایران است و نامهای به خامنهای ارسال کرده است. همچنین، رئیسجمهور آمریکا اشاره کرد که به زودی تحولات مهمی در مورد ایران رخ خواهد داد. با این حال، وزیر خارجه ایران، عباس عراقچی، اعلام کرد که هنوز نامه ترامپ به تهران نرسیده است. باید خاطر نشان کرد که رهبر جمهوری اسلامی از سال ۱۳۹۸ که پیام دونالد ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری او را از طریق نخستوزیر وقت ژاپن رد کرد، موضع خود در قبال مذاکره با آمریکا را ثابت وبدون تغییر نگه داشته است.
دوراهی نفتی ایران: تکیه بر صادرات یا حرکت بهسوی خودکفایی؟
در شرایط کنونی، ایران با چالشهای بزرگی در عرصه نفت و انرژی روبهرو است. در حالی که منابع نفتی ایران همچنان بهعنوان یک مزیت استراتژیک معرفی میشود، تحولات جهانی و فشارهای بینالمللی تهدیدهایی جدی برای این مزیت به وجود آورده است. ایران اکنون باید بین دو هدف انتخاب کند: از یک سو، تقویت فروش نفت به کشورهای مختلف مانند چین، بهمنظور کاهش وابستگیهای اقتصادی و ادامه رشد درآمدها، و از سوی دیگر، کاهش وابستگی به منابع نفتی و تمرکز بر خودکفایی و توسعه انرژیهای جایگزین. با این حال، تلاشهای آمریکا تحت رهبری ترامپ برای افزایش فشار حداکثری، این معادله را پیچیدهتر کرده است.
در سخنان اخیر علی خامنهای، تأکید بر این نکته که ایران با «دولتهای قلدر» مذاکره نخواهد کرد، نشاندهنده رویکرد ضد مذاکره و تسلیم به خواستههای خارجی است. این پیام بهوضوح به جامعه داخلی منتقل میکند که ایران قصد ندارد از مواضع خود در برابر آمریکا عقبنشینی کند، حتی اگر این بهمعنای مواجهه با فشارهای اقتصادی بیشتر باشد.
در این راستا، همزمان با تأکید بر خودکفایی در استخراج و فروش نفت، بهنظر میرسد هدف از تبلیغات اخیر در رپورتاژ آگهیهای تسنیم و خبرگزاری فارس، تقویت روحیه خوداتکایی و مقابله با وابستگی به قدرتهای خارجی باشد. این رسانهها بهویژه بر توانمندی ایران در بهرهبرداری از منابع نفتی خود تأکید میکنند تا به جامعه این پیام را منتقل کنند که کشور میتواند از ظرفیتهای داخلی خود برای مقابله با تحریمها استفاده کند.
یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید
با وجود تلاشهای ترامپ برای محدود کردن صادرات نفت ایران از طریق فشار حداکثری، این تبلیغات احتمالاً واکنشی به این فشارهاست که سعی دارد تصویری از استقلال اقتصادی و خودکفایی در عرصه نفتی ایجاد کند. این اقدام ممکن است بهمنظور مقابله با تضعیف منابع اقتصادی کشور در برابر تحریمهای خارجی و همچنین نشان دادن ضعف اثرگذاری تحریمها بر تولید و صادرات نفت ایران باشد. در حقیقت، این حرکتها میتواند در راستای تقویت پیامی باشد که ایران هنوز قادر است بر مشکلات اقتصادی فائق آید.
مسئله دیگر این است که در صورت کاهش قیمت نفت روسیه برای چین، آیا چین همچنان بهدلیل فشارهای آمریکا از خرید نفت ایران امتناع خواهد کرد؟ این یک پرسش مهم است که بهویژه با توجه به همکاریهای اقتصادی میان ایران و چین، ممکن است در آینده نزدیک به چالشهایی منجر شود.
در نهایت، دیدارهای اخیر عباس عراقچی، بهویژه با همتای عربستانیاش، میتواند نشانهای از تغییرات در سیاستهای منطقهای ایران باشد. این ملاقاتها در چارچوب فشارهای جهانی و همچنین نیاز به تحکیم روابط اقتصادی با کشورهای همسایه اهمیت پیدا میکند. با توجه به تمام این تحولات، ایران باید به سرعت استراتژیهای خود را در عرصه انرژی و دیپلماسی تطبیق دهد تا از این بحرانهای جهانی و داخلی بهطور مؤثر عبور کند.