رهبری در گفتگو با یورونیوز: شرط من برای موسیقی ایران اختیار تام است

علی (الکساندر) رهبری موسیقیدان و رهبر ارکستر ایرانی است. وی که فارغالتحصیل آکادمی موسیقی و هنرهای زیبای وین است و تا کنون با بیش از ۱۲۰ ارکستر بینالمللی از جمله ارکستر فیلارمونیک وین و ارکستر فیلارمونیک برلین همکاری داشته و دارای بیش از ۲۵۰ آلبوم موسیقی در بازارهای جهانی است. رهبری افتخارهای بسیاری از جمله کسب مدال طلا و نقره مسابقات جهانی رهبری ارکستر در فرانسه و سوئیس و بالاترین نشان هنری کشورهای بلژیک، جمهوری چک و اسپانیا را در کارنامه خود دارد. او یکی از مطرحترین چهرههای موسیقی ایران به شمار میرود و ۷ سال پیش مدیر هنری و رهبر ارکستر سمفونیک تهران بود.
علی رهبری اخیرا به دعوت والری گرگیف، رهبر ارکستر شهیر روس، به عنوان رهبر مهمان دائم به اپرای مارینسکی سن پترزبورگ رفت و با توجه به تهاجم روسیه علیه اکراین و تحریمهای بینالمللی علیه روسیه، این اقدام او واکنشهای بسیاری برانگیخت. بر همین اساس یورونیوز با این هنرمند گفتگویی انجام داده است.
یورونیوز: در چه شرایطی حاضرید مجددا مدیر هنری و رهبر ارکستر سمفونیک تهران شوید؟ چقدر به آینده هنر و بهویژه موسیقی در ایران باور دارید؟
علی رهبری: «ایران آرزوی من است من ایران را دوست دارم. حالا از نظر سیاست و یا وضعیت مردم به هر صورتی هم که باشد، ایران ایران من است و من عاشقش هستم. هفده سال پیش همه چیز را کنار گذاشتم و به ایران رفتم و با سمفونی ۹ بتهوون شروع کردم. بعد متوجه شدم حقوق نوازندهها خیلی بد است و گفتم اگر حقوق نوازندهها را بالا نبرید من نمیآیم و دیگر ۱۰ سال نرفتم. بعد از آن دوباره ۷ سال پیش به ایران رفتم و مجددا ۱۲ ماه ماندم.
در آنجا یک خانه موسیقی هست و یک سری افراد بسیار بیسواد هستند. بیسواد یعنی به کار ما وارد نیستند. مثل اینکه نمیتوانستند متوجه شوند که همچنین کاری کار یک نفره است کار ده نفر و جمعی نیست. در ایران فکر میکنند خیلی اوقات دستجمعی کارها بهتر انجام میشود. مثل این که اگر شطرنج را دست جمعی بازی کنند میتوانند یک قهرمان را شکست بدهند. امید من این است که هنوز در ایران امکان کار هنری هست و من هم به آنجا میروم. آرزوی من این است که به ایران بروم و ارکستر سازهای ملی را که نداریم، درست کنم.
ایرانیها با استعداد هستند، بینهایت بااستعدادند. این را از روی تعصب نمیگویم، از روی تجربه است. ولی نه رهبر ارکستر دارند و نه مدیرکلی که بفهمد چی به چی است. بنیاد رودکی دست افرادی است که یک دفعه از یک جای عجیب و غریبی بر سر ارکستر سمفونیک میافتند. ممکن است تا پریروز نمیدانستند اصلا که ارکستر سمفونیک چیست. آن وقت آنها باید بروند از همه بپرسند برای ارکستر چه کسانی را میشناسند. یک دفعه خانه موسیقی میاید و میگوید ما پنج نفر را میشناسیم که زمانی در ارکستر سمفونیک ساز میزدند و میتوانند به شما برنامه ارکستر بدهند.
من هفت سال پیش که ایران را ترک کردم به اعتراض این که آمدهاند و پنج نفر را که در شغل ما بی سوادند جلوی من گذاشتهاند. در این هفت سال هیچ کاری نکردند، هیچ. فقط خراب کردند و یک روزی باید متوجه شوند که این طور کارها، کار یک نفر است.
ما در ایران برای ارکستر نوازنده میخواهیم که فراوان داریم. آرزویم این است که قبل از مرگم جلوی چشمم چهل نوازنده تار و سنتور و درگر سازهای ملی را ببینمو ارکستر بزرگی درست کنم. حالا، برای تحقق بخشیدن به این آرزو شما به یک وزیری احتیاج دارید که به فکرش برسد، به به، این ارکستر را چینیها و هندیها دارند و ما بهترین نوازندگان را داریم، چرا یک ارکستر سازهای ملی نداریم؟ این از آن آرزوهایی است که امیدوترم با خودم به آن دنیا نبرم. حالا، کی یک وزیری بیاید و بگوید که بله، به شما اختیار تام میدهیم که این کار را بکنید.
ارکستر سمفونیک را هم خدمتتان بگویم. بچههای ما دست کمی از ترکیه ندارند. میگویم ترکیه چون من در ترکیه بسیار کار کردم. و میدانم نوازندههای ما میتوانند. شرط من هم برای پیوستن به ارکستر اختیار تام هنری است و میگویم تا وقتی در ایران کسی را در سطح من ندارید که بیاید کنار من بایستد و باهم کار کنیم، باید تکی این کار را انجام داد. اگر نه فایدهای ندارد شما دور و برتان پنج، شش یا صد نفر را به عنوان شورا جمع کنید که هیچکدام در این کار وارد نیستند بعد تازه بخواهید کار درست حسابی انجام دهید.
جوابتان را به سادگی میدهم. من عاشق ایرانم، وظیفه من هم هست. به هر شکلی هم باشد امیدوارم روزی هم ارکستر سمفونیک را درجه یک درست کنم. برای این که نوازندههایش هستند. هم به خصوص، آرزوی بزرگم ارکستر سازهای ملی است.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
یورونیوز: ارکستر اپرای ماینسکی در مقایسه با بقیه ارکسترهایی که رهبری کردید در چه جایگاهی قرار دارد؟
«خیلی ساده است، تئاتر مارینسکی جایی است که آهنگسازانی مثل چایکوفسکی، کورساکف، موسورگسکی، راخمانینف، شوستاکوویچ، پروکوفیف و حتی آهنگسازان بزرگ اروپایی، قطعاتشان را در آن اجرا کرده اند. جایی است که آقای چایکوفسکی مدرسه موسیقی رفته، قطعاتش را جرا کرده و همان جا هم فوت شده است و جایی است که اگر تمام ارکسترهای درجه یک پاریس مثل ارکستر پاریس، ارکستر ملی فرانسه یا ارکستر اپرا را که روی هم بگذارید، مجموعش با ارکستر مارینسکی یعنی ۴۰۰ نفر برابر میشود. ۴۰۰ نفر یعنی در آن واحد میتوانند پنج شش برنامه را در یک روز اجرا کنند. یکی می تواند برود تور اروپا، هیچ ارکستری این کار را نمیتواند بکند.»