بازگشت مذاکرات احیای برجام به وین؛ چرا نمیتوان به گفتگوهای هستهای چندان امیدوار بود؟

بعد از چندین ماه تعلیق، بار دیگر گفتگوهای احیای برجام در وین از امروز، پنجشنبه ۴ اوت از سر گرفته میشود. گفتگوهایی که در فضایی از بیم و امید قرار است برگزار شود.
هرچند سایه سنگین اختلافات طرفین بر سرگفتگوها سنگینی میکند اما در عین حال کورسوی امیدی در پس بازگشت دوباره هیئتها به وین مشاهده میشود. روزنامه وال استریت ژورنال چهارشنبه در گزارشی اختصاصی مدعی شده بود که ایران پذیرفته درخواست خود مبنی بر خروج سپاه پاسداران از فهرست سازمانهای تروریستی ایالات متحده را کنار بگذارد اما در مقابل همچنان بر دریافت تضمینهای قوی از آمریکا تاکید دارد و در عین حال خواستار بسته شدن پرونده پیامدی و مطالعات ادعایی در خصوص پیشینه برنامه هستهای ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی شده است.
این موضوع هرچند بارقههایی از امید در خصوص تعامل بیشتر طرفین و به ویژه ایران را نمایان میکرد اما تنها ساعتی پس از گذشت انتشار از سوی مقامهای ایرانی تکذیب شد. از سوی دیگر در هفتههای اخیر به شکل معناداری مقامهای ردهبالا در جمهوری اسلامی در اظهارنظرهای مشابهی از رسیدن ایران به توان فنی لازم برای ساخت بمب اتم سخن گفته بودند. این شخصیتها هرچند همگی در جمله بعدی تاکید کردند که همچنان تهران برنامهای برای حرکت به سمت ساخت تسلیحات اتمی ندارد، اما در عین حال توجه ناظران را به این پرسش جلب کرد که آیا راهبرد ایران در قبال برنامه هستهای تغییر کرده است؟
این پرسش مهم به ویژه آنجایی اهمیت بیشتری مییابد که ماههاست گفتگوهای هستهای بدون پیشرفت و با اصرار مذاکره کنندگان ایرانی به خواستههایی که بارها از سوی آمریکا و اروپا «غیرمقابل مذاکره» خوانده شده، درجا زده است. در این شرایط میتوان چنین ارزیابی داشت که شخصیتها و نهادهای تصمیمگیر در جمهوری اسلامی به برداشت جدیدی از آینده برنامه هستهای رسیدهاند؟
رحمان قهرمانپور، استاد دانشگاه در تهران و پژوهشگر ارشد علوم سیاسی و روابط بینالملل با این انگاره مخالف است و میگوید تغییری در راهبرد ایران ایجاد نشده است. قهرمانپور در این خصوص به یورونیوز فارسی میگوید: «به نظر من روند جدیدی در مذاکرات هستهای، به این معنا که شاهد تغییر موضع اساسی ایران باشیم، آغاز نشده است. این استراتژی از ابتدای روی کار آمدن دولت آقای رئيسی در ایران مشاهده شده که بر اساس آن، تهران تلاش کرده با افزایش قدرت چانهزنی بتواند در نهایت به توافق بهتری در میز مذاکره دست یابد تا بتواند در سیاست داخلی ادعا کند که دستآوردهای بیشتری از دولت روحانی کسب کرده است.»
اما در چنین شرایطی طرفین حاضر شدند بار دیگر پای میز مذاکره حاضر شوند. اتفاقی که برخی آنرا نشانهای از تمایل دو طرف و به ویژه ایران در مذاکرات ارزیابی کردند. علی واعظ، مدیر بخش ایران گروه بینالمللی بحران در خصوص روندی که قرار است در مذاکرات وین شکل گیرد به یورونیوز فارسی میگوید: «روند جدید تلاش مجددی از سوی اتحادیه اروپا است که روشنگری بیشتری در خصوص مواضع ایران و آمریکا حاصل شود و هر دو طرف اطمینان حاصل کنند که درک صحیحی از مواضع طرف مقابل به دست آوردهاند. همچنین این امیدواری در طرف غربی وجود دارد که روسیه و چین در این دور از گفتگوها بتوانند مواضع ایران را به ویژه در مسئله همکاری با آژانس و مسائل پادمانی تعدیل کنند.»
این دور از مذاکرات وین به ابتکار جوزپ بورل و بنابر پیشنویس متنی که او روز ۲۰ ژوئيه به ایران و آمریکا ارائه داده پی گرفته میشود. بورل در صحبتهای خود تاکید کرده که دیگر جایی برای سازش و مصالحه بیشتر وجود ندارد و طرفین باید در همین دور تصمیم خود را در خصوص مذاکرات بگیرند. این ایده بورل موجب شده تا بسیاری امید داشته باشند ابتکارهای جدیدی از سوی اتحادیه اروپا برای حل نگرانیهای ایران و آمریکا مطرح شده باشد و در نهایت بتواند این قطار را به ایستگاه توافق برساند.
در نتیجه اگر گزارشها در خصوص تغییرات جزئی صحیح باشد، تنها یک تغییر رویکرد بزرگ و یا آنچه در ایران از آن تحت عنوان «نرمش قهرمانانه» یاد میشود میتواند زمینه را برای حصول توافق ایجاد کند. روندی که البته نشانههایی از پیگیری چنین رویکردی در جمهوری اسلامی دیده نمیشود.
سینا عضدی پژوهشگر ارشد شورای آتلانتیک در این رابطه به یورونیوز فارسی میگوید: «به نظر من در شرایط فعلی مقامهای جمهوری اسلامی بیشتر به دنبال خرید زمان و پیشبرد برنامه هستهای خود هستند. به این معنا که تهران از مذاکرات و نشان دادن اینکه همچنان به پیشبرد گفتگو متعهد است، به عنوان پوششی برای پیشرفت در برنامه اتمی خود استفاده میکند.»
عضدی در ادامه با اشاره به شباهت دوره کنونی با زمان دولت محمود احمدی نژاد میگوید: «ما دوباره به زمان احمدی نژاد بازگشتهایم؛ جایی که مسابقه سانتریفیوژهای ایران و تحریمهای آمریکا به صورت متقابل در جریان بود. حالا هم شاهدیم که از یک طرف ایران برنامه هستهای خود را توسعه میدهد و ایالات متحده هم در مقابل تحریمهای جدید علیه ایران اجرا میکند.»
اشاره عضدی به شباهت شرایط فعلی به دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد نکتهای است که بسیاری از ناظران سیاسی چه در ایران و چه در آمریکا نسبت به آن هشدار داده بودند. به عبارت دیگر پیشبینیهای بسیاری در این خصوص وجود داشت که در صورتی که جو بایدن نتواند در دولت روحانی با ایران بر سر احیای برجام به نتیجه برسد، حصول به چنین نتیجهای در دولت آتی که پیشبینی هم شده بود در دست تندروهای ایرانی خواهد بود، بسیار دشوار میشود.
از سوی دیگر یکی دیگر از نگرانیهای جمهوری اسلامی ایران شرایط ناپایداری است که در فضای سیاسی آمریکا وجود دارد. جو بایدن در حال حاضر اصلا وضعیت مناسبی در جامعه آمریکا ندارد و میزان محبوبیت او به شکل کمسابقهای افت کرده است. این در حالیست که تا چند ماه دیگر انتخابات میاندورهای کنگره نیز برگزار میشود و نظرسنجیها از پیروزی احتمالی جمهوری خواهان حکایت می کنند. در چنین شرایطی و با پیروزی احتمالی حزبی که همواره مخالف برجام و احیای آن بود، چشمانداز زنده ماندن برجام، در صورتی که توافقی هم در وین صورت گیرد کوتاهمدتتر میشود و با پیروزی احتمالی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آتی در آمریکا یا یک جمهوری خواه دیگر تکرار تجربه سال ۲۰۱۸ و خروج واشنگتن از برجام اصلا دور از انتظار نخواهد بود.
عضدی در این رابطه میگوید: «وضعیت آقای بایدن اصلا در جامعه آمریکا خوب نیست و حتی بسیاری از دموکراتها هم از عملکرد او ناراضی هستند. از سوی دیگر من به شخصه گزینه دموکرات قدرتمندی را که بتواند به جای بایدن در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شود، نمیبینم.»
مجموعه این شرایط شاید باعث شده باشد که تهران با تردید بیشتری در خصوص لزوم بازگشت به برجام در مختصات فعلی بیندیشد. این نکتهای است که رحمان قهرمانپور هم در صحبتهای خود به ان اشاره میکند. این متخصص روابط بینالملل در این رابطه به یورونیوز فارسی میگوید: «ارزش راهبردی برجام هم به شکل قابل توجهی کاهش یافته است. ایران احساس میکند هزینهای که برای اعمال محدودیتها بر برنامه هستهای خود میپردازد متناسب با امتیازاتی نیست که از آمریکا دریافت کرده است. حتی در دولت اوباما هم آمریکا بخشی از تحریمها را علیه ایران فعال نگه داشته بود که این باعث میشد واشنگتن همواره ابزاری برای چانهزنی علیه ایران داشته باشد. پس از خروج ترامپ هم که ماجرا روشن است و تمام تحریمها علیه ایران فعال شدند.»
قهرمانپور در ادامه میافزاید: «در نتیجه ایران احساس میکند که حتی با احیای برجام هم نمیتواند تمام تحریمها را لغو کند. ضمن اینکه در صورتی که این توافق در دولت بایدن احیا شود، باز هم تضمینی برای عدم خروج دوباره آمریکا از برجام وجود ندارد.»
چنین نگرانی سبب شده که مقامهای ایرانی بر لزوم دریافت تضمینهای محکم در خصوص عدم خروج آمریکا از برجام تاکید کنند. تضمینی که از همان ابتدا هم مشخص بود از نظر فنی، حقوقی و حتی سیاسی قابل ارائه نیست و توافقی با مختصات برجام نمیتواند رئيس جمهوری بعدی آمریکا را ملزم به باقی ماندن به تعهدی که دولت پیش از او داده، نماید. مجموعه این مسائل در کنار هم سبب میشود که همچنان امید چندانی در خصوص نتیجه بخش بودن مذاکراتی که در وین از سر گرفته شده نداشت. جایی که مقامهای جمهوری اسلامی تصور میکنند برجام نمیتواند منافع سیاسی نظام را براورده سازد.
علی واعظ در این خصوص به یورونیوز میگوید: «به گمان من از مجموعه شرایط میتوان نتیجهگیری کرد که از نظر تهران احیای برجام به نفع منافع سیاسی حاکمیت نیست و نه تنها برجام که هیچ توافق دیگری نمیتواند از نظر پایایی برای ایران تضمینهای سفت و سختی که مد نظر ایران است ارائه کند. اما مشکل این است که همچنان راهکار جایگزین قابل دوامی برای این شرایط در نظر گرفته نشده است. اگر هدف ایران تنها زنده نگه داشتن روند مذاکرات است شاید در کوتاهمدت این سیاست جواب دهد اما باید بپذیریم که این رویه در میانمدت راهکار پایداری نخواهد بود.
با تمام چشمانداز نه چندان روشنی که مجموعه شرایط پیشروی کشورهای حاضر در این گفتگوها قرار میدهد، پایتختها تصمیم گرفتهاند مذاکرهکنندگان خود را به وین بفرستند تا شاید آخرین بختها برای رسیدن به توافق را در اتاقهای قصر کوبورگ جستجو کنند؛ هرچند سنگین بودن مسئولیت شکست مذاکرات هم از دیگر دلایلی است که هیچ یک از طرفین، دستکم تا امروز حاضر نشده از پای میز مذاکرات بلند شود و گفتگوهایی که امید حداقلی برای حصول به توافق در پس آن دیده میشود همچنان استمرار یافته است.