کاوه مدنی در قسمت سوم درسهای کرونا میگوید که در شرایط کنونی «نباید احساساتی شد، نباید از اینکه اقتصاد در برخی جاها ضعیف میشود خوشحال شد چرا که تجربه نشان داده کشورهای با اقتصاد ضعیف نمیتوانند به محیط زیست بپردازند و برای آن هزینه کنند و به تغییر الگوی مصرف خود بپردازند.» این نوشته را بخوانید.
کاوه مدنی، استاد دانشگاه ییل و متخصص محیط زیست و تحلیل سیستمها در سومین قسمت از مجموعه «درسهای کرونا» در یورونیوز فارسی میگوید: «باور نکنید مشکلات محیط زیستی با کرونا حل شده است، نباید احساساتی شد. باید به این مساله به عنوان یک فرصت نگریست. وضعیت موجود شاید برای زمین یک آرامش قبل از طوفان باشد.»
به گفته این استاد دانشگاه «بحران کرونا همچون بحرانهای دیگر میتواند شامل فرصتهایی باشد اما نمیتوان از مرگ انسانهای بیگناه خوشحال بود.»
او همچنین تاکید دارد: «نابودی اقتصاد، نابودی محیط زیست را به دنبال خواهد داشت. با چند تصویر و خبر خوب محیط زیستی باور نکنیم که مشکلات محیط زیست توسط این ویروس حل شده است. کسی که نگران دستمال کاغذی است و برای تامین نیازهای اولیه دچار مشکل است به آینده رمین فکر نمی کند.»
قسمت سوم «درسهای کرونا» را در زیر بخوانید:
شاید نتوان گفت که این ویروس دوست زمین است چرا که انسان هم یکی از ساکنان روی کره زمین است و این ویروس انسانهای بیگناه را از بین میبرد.
با وجود این تلخیها شاید اگر این ویروس ما را از بین نبرد در بلند مدت بتواند مزیتهایی داشته باشد و فرصت ایجاد کند. از جمله این فرصتها تغییر الگوی رفتاری و توسعه اقتصادی و مصرفگرایی ما است.
در کشور چین وقتی قرنطینه آغاز شد، به تبع فعالیتهای اقتصادی کم شد و کارخانهها تعطیل شدند. همین مساله موجب شد که مصرف انرژی و سوخت پایین بیاید. تبعاتش را هم دیدیم که قیمت نفت را در جهان ارزان کرد. همچنین کاهش تردد خودروها و توقف فعالیت کارخانهها نیز به مصرف سوخت کمتر و به تبع کاهش آلودگی هوا منجر شد.
این اتفاق تنها در ووهان چین روی نداد بلکه ایران و ایتالیا و بسیاری دیگر از کشورهایی که ویروس کرونا در آن شیوع یافته نیز اتفاق افتاد.
برخی از آنچه این روزها روی داده میتواند با کاهش گازهای گلخانهای و و تغییر الگوی مصرف به جنبشهای محیط زیستی کمک کند.
شاید الگوی مصرف ما و مصرفگرایی بزرگترین عامل مشکلات محیط زیستی ما باشد.
پس از این پیشبینی میشود که درآمدها کاهش پیدا خواهد کرد و چرحه تولید و عرضه و تقاضا دیگر مانند گذشته نباشد. شاید قیمت برخی محصولات بالا برود و قدرت خرید برخی نیز پایین بیاید. این چرخه شاید بتواند تا حدودی به تغییر الگوهای مصرف گرایی ما کمک کند.
کسی که نگران غذا و درآمد و دستمال توالت است شاید کمتر به آینده و آخر قرن فکر کند
اما سوال اصلی همین است، اینکه آیا این یک آرامش قبل از طوفان است؟ آیا رفتارهای مصرفگرایی ما دوباره بازخواهد گشت؟ این رفتارها چقدر بازگشت پذیرند؟
این نکته نیز قابل پیشبینی است که کشورها وقتی از شر این ویروس خلاص شوند شاید خشنتر با محیط زیست برخورد کنند. شاید دوباره شاهد همان رفتارهای گذشته باشیم. شاید بشری که چنین چیزی را تجربه کرده دیگر به آینده مانند گذشته فکر نکند. شاید تصورش این باشد که چنین ویروسی احتمال دارد در آینده نزدیک شیوع یابد.
کسی که نگران غذا و درآمد و دستمال توالت است شاید کمتر به آینده و آخر قرن فکر کند. بنابراین برخی از رفتارهای ما پایدار نخواهد بود. اما به تصور من در این مرحله با یک فرصت روبرو هستیم. نباید مدام از خوبیها بگوییم و با یکسری تصویر سبز و ماهی و پرنده خیلی خشنود باشیم.
نباید فکر کنیم که کار تمام شده است. به خاطر اینکه ما طبیعت را زیادی دستکاری کردیم. تغییرات ناگهانی نظم زندگی ما هم میتواند خطرآفرین باشد چنانچه در برخی جاها حیواناتی که به توریستها و انسانها برای غذا متکی بودند حالا دچار مشکل شدند.
تغییر الگوی رفتاری ما اینگونه نیست که هیچ اثری روی محیط زیست نداشته باشد. دانلود کردن زیادی کلی گاز گلخانهای تولید میکند.
کشورهای با اقتصاد ضعیف نمیتوانند به محیط زیست بپردازند
حالا که ما به دنیای دادهها ودنیای مجازی فشار زیادی میآوریم همین مساله میتواند الگوی مصرف انرژی ما در طول روز را تغییر بدهد.
سیستمهای فاضلاب در برخی جاها دچار مشکل میشوند چرا که بریخ دستمالهای مرطوب به فاضلاب میاندازند و مصرف آب به خاطر وسواس و شستشوی زیاد بالا رفته و در برخی جاها تولید مشکل شده است. نباید احساساتی شد؛ نه خیلی مثبت دیدن ماجرا و نه خیلی منفی دیدن آن درست نیست.
یادمان باشد که تجربه به ما ثابت کرده کشورهای فقیر و جوامعی که برای تامین نیازهای اولیه با مشکل مواجه هستند نمیتوانند به محیط زیست بپردازند پس خیلی هم از اینکه اقتصاد در برحی جاها نابود میشود نباید خشنود بود.
کشورهای با اقتصاد ضعیف نمیتوانند به محیط زیست بپردازند و برای آن هزینه کنند و به تغییر الگوی مصرف خود بپردازند.