بر خلاف باور عموم، هزینه تولید این کتابها به واسطه بهرهگیری از گویندگان حرفهای، هزینههای استودیو، ضبط، تدوین، ساخت موسیقی، طراحی جلد، بسته بندی، تبلیغات و غیره کمتر از تولید کتاب کاغذی نیست.
گزارش از: مهسا ملک مرزبان
«مری یک گوسفند کوچک داشت». این اولین جملهای است که ادیسون بعد از اختراع گرامافون آن را ضبط کرد و برای بشریت به یادگار گذاشت.
در آوریل ۱۸۷۸ روزنامه دیلی تلگراف چاپ نیویورک این تیتر مهم را منتشر کرد: «گرامافون در خانه برای شما رمان می خواند»، رویایی که در ۱۹۳۱ بنیاد آمریکایی نابینایان و کتابخانه کنگره با تولید کتابهای گویا با عنوان «کتاب برای نابینایان» آن را محقق کرد. این کتابها به علت سهولت استفاده نسبت به کتابهای کاغذی به سرعت بین عموم مردم محبوب شدند. تا جایی که در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی کتاب گویا جایگاه خود را در میان مردم بازکرد، چندان که گردش مالی سالانه آن به چندین میلیارد دلار رسید.
کتاب صوتی در ایران
در دهه ۵۰ و ۶۰ خورشیدی شرکتهایی مانند ۴۸ داستان، سازمان صدا سرا، انتشارات قصه جهاننما و شهر داستان تولید کتابهای صوتی را به صورت نوار شروع کردند اما به تدریج متوقف شدند. سپس از دهه ۹۰ تولید این کتابها به شکلی کاملا محدود از سر گرفته شد و در کنار شرکتهای تولید کتاب صوتی، رادیوهای دولتی و اینترنتی مثل رادیو اینترنتی ایران صدا، تولید کتاب گویا را جزو اولویتهای خود قرار دادند و توانستند بازاری مجازی برای خود ایجاد کنند.
خبرنامه یورونیوز را هر روز در ایمیل خود دریافت کنید
بالغ بر ده سال است که صنعت تولید کتاب صوتی در ایران ریشه دوانده و به ظرفیتهای رو به رشد خود پی برده است. اکنون حدود ۱۵ ناشر عمومی و تخصصی به طور متمرکز به تولید کتاب صوتی مشغولند که شاید مهمترین چالش آنها آشنا کردن مخاطب با محصولات جدید باشد. هرچند تاثیر به کارگیری فناوریها و ابزارهای دیجیتال نظیر آیپد، تبلت، کیندل و کتابخوانهای دیجیتال را نیز نباید دست کم گرفت که مهارت خوانش الکترونیک را در جامعه ایجاد کرده و امکان انتقال و تبادل اطلاعات را ساده و سریعتر کرده است.
مشکلات تولید
ناشران کتابهای صوتی در ایران با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند که از آن جمله است ناشناخته بودن کتابهای گویا و در نتیجه عدم استقبال عموم مردم. با وجود آن که در اغلب کشورهای دنیا همزمان با انتشار کتاب کاغذی، کتابهای گویا و الکترونیکی نیز منتشر میشود اما در ایران، هنوز برخی ناشران ضرورتی به تولید آن نمیبینند و حتی آن را رقیبی برای فروش کتاب کاغذی میپندارند. از این رو، روی خوشی به تولید نسخه صوتی کتاب نشان نمیدهند.
از سوی دیگر ناشرانی هم هستند که معتقدند این بازار آن قدرها داغ نیست که بتواند تاثیر منفی روی فروش کتاب کاغذی بگذارد.
تاثیر منفی یا مثبت؟
جعفر همایی، مدیر نشر نی از سال ۹۱ تولید کتاب صوتی را آغاز و آن را به صورت سیدی همراه کتاب عرضه کرد، اما به دلیل عدم استقبال مخاطب، از تولید منصرف شد. وی از همکاری با سایت و استارت آپ و اپلیکیشن تولید کتاب صوتی نیز چندان راضی نیست و میگوید: «مشکل اصلی این است که مردم کتاب نمیخوانند، چه صوتی چه کاغذی! اگر کتابی پرفروش باشد، مثل کتابهای روانشناسی اجتماعی، نسخه صوتیاش هم میفروشد، در غیر این صورت کتاب صوتی نمیتواند مردم را کتاب خوان کند.
وی درباره تاثیر کتاب صوتی بر بازار کتاب کاغذی افزود: «کتاب صوتی یا الکترونیک در میانگین کل فروش بی تاثیر نیست، این نوع کتابها مخاطبان خودش را دارد و درآمدی اندک هم ایجاد میکند اما مسلما تاثیر منفی بر فروش کتاب کاغذی ندارد.»
وی درباره مهمترین مشکلات تعامل با ناشران صوتی نیز گفت: «معمولا گزارش مالی درستی ندارند، کتابها را غلط خوانی میکنند یا انتخابهای اشتباه دارند.»
همایی که از موفقترین ناشران عمومی با پیشینه ۳۵ ساله است میافزاید: «باید همیشه با مد تازه مردم را به خرید تشویق کرد وگرنه همواره منحنی فروش کتاب در ایران رو به پایین است.»
هزینهء تولید در مقایسه با کتاب کاغذی
بر خلاف باور عموم، هزینه تولید این کتابها به واسطه بهرهگیری از گویندگان حرفهای، هزینههای استودیو، ضبط، تدوین، ساخت موسیقی، طراحی جلد، بسته بندی، تبلیغات و غیره کمتر از تولید کتاب کاغذی نیست. به علاوه، روند تولید کتاب صوتی نیز زمانبر است و تا کتابی مراحل تولید را طی کرده، موفق به دریافت مجوز انتشار شود و به کتابفروشیها برسد به طور متوسط شش ماه طول میکشد. با همه اینها اطلاعرسانی ضعیف، در دسترس نبودن و بیعلاقگی مردم به استفاده از آنها باعث میشود بازار کتاب چندان به این محصولات روی خوش نشان ندهد. مضاف بر این که عدم تعهد ایران به پیمان برن و قانون کپی رایت اینجا برای ناشران چالشی ایجاد کرده و کپی غیرمجاز از آثار تولید شده و انتشار آن به اشکال مختلف و حتی در اینترنت، راه را برای سودجویان باز گذاشته است.
پرسش این است که با توجه به این موضوع، شمارگان این کتابها چقدر باید باشد تا در بهترین شرایط، تولید کتاب صوتی برای ناشر به سودآوری برسد؟ به گفته نیما هاشمیان، ناشر کتاب صوتی واوخوان، کتاب گویا باید بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ نسخه تولید شود تا توجیه اقتصادی داشته باشد.
این ناشر که با شیوه تولید مشارکتی توانسته هزینه تولید خود را پایین نگه دارد در این زمینه میگوید: «با وجود بهرهگیری از تولید مشارکتی، هر کتاب بین ۴ تا ۵ میلیون تومان هزینه دارد.»
اپلیکیشنها
نمیتوان از کتابهای صوتی صحبت کرد اما از اپلیکیشنهای ویژه کتاب حرفی به میان نیاورد. برخی از آنها حتی پا را از انتشار صرف فراتر گذاشته و به تولید نیز میپردازند، خاصه یک ناشر نیمه خصوصی که با حضور در فضاهای عمومی نظیر مترو و سالنهای انتظار سینما توانسته مشتریانی ثابت برای خود بیاورد، هرچند این امکان نیز به استقبال مورد انتظار ناشران اصلی، منتهی نشده است.
هاشمیان میگوید: «مخاطب نشر صوتی با نشر کاغذی متفاوت است، نشر صوتی گروههای هدف را افزایش میدهد و در نهایت سود خالص از فروش کتاب صوتی برای ناشر اصلی کمتر از فروش کتاب چاپی نیست. مضاف بر این که این سود خالص است و ناشر کتاب کاغذی هزینه کاغذ و چاپ و توزیع و انبار برای آن نمیپردازد.»
با این حال، بررسی بازار نشان میدهد میزان فروش کتاب صوتی در مقایسه با فروش مستقیم کتاب کاغذی به شکل چشمگیری کمتر است. اگر پای اعداد و ارقام به میان بیاید میبینیم که نتیجه فروش در فضاهایی مثل انواع اپلیکیشنها و شبکههای مجازی در قیاس با گزارش فروش کتابفروشیها، حتی در مورد کتابهای پرفروش شوخی بیش نیست، با وجود آن که قیمت کتاب صوتی به مراتب کمتر از کتاب چاپی ست.
نقش کمک های دولتی
نبود رابطه گرم میان ناشران کتابهای کاغذی و کتابهای صوتی، فقدان مبادی و راهکارهای قانونی یا صنف تولیدکنندگان کتابهای صوتی را در رونق نگرفتن این بازار نباید از نظر دور داشت. در شرایط کنونی متولی کتابهای گویا معاونت موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است درحالی که کتاب یک کالای فرهنگی است و با موسیقی تفاوت دارد. از این رو ناشر کتاب صوتی بعد از تولید هر اثر برای دریافت مجوز انتشار باید بین مرکز توسعه فناوری اطلاعات رسانههای دیجیتال و معاونت هنری ارشاد سرگردان باشد.
ضمنا در برههای که ایران با افزایش قیمت کاغذ و حتی نایاب شدن آن روبروست و بسیاری از چاپخانهها در شرف تعطیلی هستند، حمایت از تولید کتاب صوتی و الکترونیکی شاید بتواند به پیشبرد چرخه اقتصاد فرهنگ کمک کند، حرکتی که در نهایت به سود افزایش سرانه مطالعه در جامعه خواهد بود.