مطالعات نشان میدهد افراد همجنسگرا، دوجنسگرا و تراجنسی، بخصوص نوجوانان و جوانان، بیشتر از همسالان دگرجنسگرای خود در معرض آسیبهای روانی و خودکشی قرار دارند.
براساس مطالعات صورت گرفته در ۲۰ سال گذشته تا کنون، به نظر میرسد نوجوانان و جوانان دگرباش (LGBTQ) بیشتر از همسالان خود افکار خودکشی دارند و یا اقدام به خودکشی میکنند.
دگرباشان جنسی به افرادی اطلاق میگردد که گرایش و رفتار جنسی متفاوتی از دگرجنسگرایان دارند. LGBTQ اختصاری از کلمات همجنسگرای زن (Lesbian)، همجنسگرای مرد (Gay)، دوجنسگرا (Bisexual)، تراجنسی (Transgender) و کوئیر (Queer) است.
همجنسگرایی از سال ۱۹۵۲ در لیست اختلالات روانی قرار داشت، اما در سال ۱۹۷۳ از «راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM)» خارج و پس از آن به تدریج از سایر پروتکلهای جهانی سلامت حذف شد.
واکنشها در مقابل دگرباشان جنسی در جوامع گوناگون متفاوت است. در حالی که برخی کشورها از جمله هلند، بلژیک، اسپانیا، کانادا، آفریقای جنوبی، کشورهای اسکاندیناوی، فرانسه، برزیل، اروگوئه، نیوزیلند، لوگزامبورگ، ایالات متحده، ایرلند، کلمبیا، مالت، آلمان و استرالیا نه تنها روابط جنسی میان دگرباشان را مجاز میدانند بلکه ازدواج همجنسگرایان را قانونی کردهاند اما روابط جنسی میان دگرباشان، بخصوص همجنسگرایان در برخی کشورها از جمله ایران، افغانستان، برونئی، موریتانی، سودان، نیجریه شمالی، یمن، عربستان سعودی، قطر و سومالی میتواند مجازات مرگ را به همراه داشته باشد. در قوانین سایر کشورها، روابط جنسی و عاطفی میان دگرباشان در طیفی میانه ازدواج قانونی و مجازات مرگ قرار دارد.
سلامت روان دگرباشان جنسی
با وجود آنکه بیش از چهار دهه از زمان خروج همجنسگرایان از لیست بیماریهای روانی میگذرد، اما افراد این جامعه تحت تاثیر فشارهای جامعه و تبعیض قرار دارند.
فقدان شغل، آزار جنسی، تحقیر، پس زدگی از سوی خانواده و جامعه، پایان یافتن روابط عاطفی، مصرف بیش از اندازه مواد مخدر و یا الکل از عواملی هستند که بر روی سلامت روان این گروه اثر میگذاشته و خطر اقدام به خودکشی را در آنان بالا میبرند.
مطالعات در کشورهای غربی نشان میدهد که از میان کسانی که خود را متعلق به جامعه دگرباشان میدانند، ۴۰ درصد به خودکشی فکر کرده و ۲۵ درصد نیز اقدام به خودکشی کردهاند. این در حالی است که این آمار در میان دگرجنسگرایان به ترتیب ۱۵ و ۶ درصد است. در کشورهایی که دگرباشی جرم محسوب میشود آمار موثقی در این باره وجود ندارد اما به گفته روانشناسان افراد دگرباش در این جوامع تحت تبعیض و فشار اجتماعی بیشتری هستند که سلامت روان آنان را به خطر انداخته و نتیجتا خطر اقدام به خودکشی را بالا میبرد.
بیشتر بخوانید:
- آمریکا؛ شکنجه و قتل پسربچه هشت ساله به ظن همجنسگرایی
- مجرمانه بودن همجنسگرایی در ۷۲ کشور جهان؛ در ۸ کشور مجازات اعدام
- کدام کشورها با پذیرش حق ازدواج همجنسگرایان فاصله دارند؟
هوموفوبیا؛ عاملی موثر بر سلامت روان دگرباشان جنسی
هوموفوبیا یا همجنسگراگریزی، همجنسگراستیزی و همجنسگراهراسی، مجموعهای از نگرشها، واکنشهای منفی، رفتارهای خصمانه و تبعیضآمیز نسبت به دگرباشان جنسی است. این واژه را اولین بار دکتر جرج وینبرگ، روانشناس آمریکایی در سال ۱۹۷۱ ابداع و معرفی کرد.
بسیاری از رفتارهای خصمانه علیه این جامعه در نتیجه هوموفوبیاست. همجنسگراگریزی نه تنها میتواند در افراد دگرجنسگرا بوجود آید بلکه بسیاری از دگرباشان جنسی نیز خود گرفتار آن هستند.
کارشناسان علوم اعصاب و روان هنوز بر سر اینکه هوموفوبیا یک اختلال روانی است یا خیر به اجماع نرسیدهاند چرا که برخی معتقدند هوموفونیا بر خلاف سایر انواع فوبیا (ترسهای مرضی) در فرد ترس و اضطراب ایجاد نمیکند بلکه افراد مبتلاء را دچار حس انزجار و نفرت نسبت به پدیده دگرباشی و افراد دگرباش میکند.
روشهای پیشگیری از خودکشی دگرباشان جنسی
تا کنون از سوی کارشناسان روانشناسی و پزشکی روشهای گوناگونی برای پائین آوردن میزان خودکشی در این قشر پیشنهاد و ارائه شده است که برخی از این روشها را مورد بررسی قرار میدهیم:
- آموزش خانوادهها در جهت پذیرش فرزندان دگرباش: پذیرش دگرباشی باید از خانواده آغاز شود. نوجوانان و جوانانی که تمایلات جنسی آنان از سوی خانواده پذیرفته میشود، کمتر در خظر خودکشی قرار میگیرند.
- آگاهسازی جامعه: شاید کلید مباره با مشکلات اعصاب و روان در این قشر از جامعه بالابردن آگاهی افراد جامعه در مورد آنان است. پذیرش اینکه دگرباشان جنسی افرادی عادی هستند و دچار اختلال روانی یا انحراف جنسی نیستند، میتواند از میزان فشار و تبعیض علیه این گروه بکاهد.
- برنامههای غربالگری: شناسایی افراد در معرض خطر و کمک به آنان برای رفع مشکلاتشان از دیگر راههای پیشگیری است. با این وجود به نظر میرسد در جوامعی چون ایران و افغانستان که دگرباشی بخصوص همجنسگرایی جرم محسوب میشود، آگاهسازی و اجرای برنامههای غربالگری به صورت رسمی و قانونی امکان پذیر نیست.
جنسیت و گرایش جنسی امری خارج از اختیار انسانهاست. افراد با گرایشهای جنسی متفاوت در جوامع انسانی زندگی میکنند و به لحاظ علم روانشناسی تفاوت در گرایش جنسی کاملا طبیعی بوده و ناشی از بیماریهای جسمی و یا اختلالات روانی نیست.
با وجود آنکه تعداد افراد متعلق به این گروه حدود ۲ تا ۱۰ درصد از جوامعه انسانی را تشکیل میدهند، اما عدم توجه به مسائل و مشکلات آنان میتواند زمینهساز وقوع اتفاقات ناگوار شود.