مشارکت یا عدم مشارکت زنان در انتخابات؟ فعالان حقوق زنان پاسخ میدهند

در فهرست انتخاباتی جریان اصلاحطلب برای مجلس شورای اسلامی غیر از یکی دو نفر، کمتر زن شناختهشدهای حضور دارد. چهرههای شاخص این جریان سیاسی از سوی شورای نگهبان و هیئتهای نظارت ردصلاحیت شدهاند. جریان اصولگرا اما بیشتر از زنانی حمایت کرده است که عملکرد آنها در دورههای پیشین مجلس از سوی فعالان حقوق زنان برخلاف حقوق زنان ارزیابی میشود. کاندیداهای کمپین تغییر چهره مردانه مجلس هم که ورود ۵۰ نماینده برابری طلب به این نهاد قانونگذاری را هدفگذاری کرده بود ردصلاحیت شدهاند. در چنین شرایطی مشارکت یا عدم مشارکت زنان در انتخابات چگونه ارزیابی میشود؟ حضور زنان در انتخابات به نفع حقوق و دغدغههای آنها است یا برعکس؟
فعالان حقوق زنان در ایران و خارج از ایران در مصاحبه با یورونیوز دیدگاههای مختلفی در این زمینه مطرح میکنند، برخی میگویند که زنان باید حضوری آگاهانه در انتخابات داشته باشند و عدم مشارکت آنها باعث راه یافتن زنان و مردانی ضد زن به مجلس میشود. برخی معتقدند که مسائل زنان لزوماً جدا از مسائل کشور و مردم نیست و زمانی مجلس میتواند در مسائل زنان تأثیرگذار باشد که یک جنبش زنان قوی مطالبه محور وجود داشته باشد. برخی دیگر اما حضور زنان در انتخابات را برخلاف منافع آنها دانسته و میگویند که عدم حضور به معنی اعتراضی گسترده حکومت را متوجه میکند که باید به حقوق شهروندان اش توجه کند.
حضور آگاهانه زنان
مهدیه گلرو، فعال حقوق زنان در ایران و عضو کانون شهروندی زنان بر حضور آگاهانه زنان در انتخابات تأکید دارد و در مصاحبه با یورونیوز میگوید: به دلیل شاید نگاه سنتی، کمتر مردان حاضر میشوند که به زنان رأی بدهند و معمولاً زنان به کاندیداهای زن راحتتر رأی میدهند. در دوره قبلی (انتخابات مجلس نهم) چون مشارکت خیلی پایین بود افرادی وارد مجلس شدند که خیلی دغدغه مسائل زنان را ندارند و یا حتی مسائل زنان را وارونه جلوه میدهند. چیزهایی که ما به یک شکلی میخواهیم و خواسته ما محسوب میشود را به شکل دیگری مطرح میکنند، در موقعیتهای حساسی که ما انتظار داریم زنهای نماینده، عکسالعمل نشان دهند، عکسالعمل نشان نمیدهند و قوانینی که ما به آنها اعتراض داریم را دوباره تصویب میکنند و بر اجرای آنهم پافشاری میکنند. همانطور که در مجلس قبلی عدم مشارکت زنان باعث شد چنین زنهایی به مجلس بروند، میبینیم که مشارکت فعال زنان در مجلس ششم باعث شد نمایندههای زنی به مجلس بروند که دغدغههای مسائل زنان را داشته باشند و بیشتر روی این محور فعالیت کنند.
او امیدوار است زنهایی که در لیست انتخاباتی اصلاحطلبان حضور دارند به مجلس راه یابند و میگوید: زنهای خیلی توانمندی هستند که میشود امید داشت با توجه به اینکه سابقه طولانی در مسائل سیاسی ندارند یا اگر هم دارند سابقه مشخص و شفاف و روشنی است در مجلس بعدی شرایط بهتری برای زنان رقم بزنند یا حداقل در مواقعی مثل مسئله اسیدپاشی که ما انتظار داریم مجلس سکوت نکند، زنهایی باشند در مجلس که سکوت نکنند و صدای زنهای جامعه شوند. دو تجربه مجلس ششم و مجلس نهم یعنی زنهایی که در مجلس ششم بودند و مشارکت فعال زنان باعث شده بود آنها به مجلس راه پیدا کنند و زنهایی که در مجلس نهم بودند و عدم مشارکت زنان باعث راه یافتن آنها به مجلس شده بود، به ما نشان میدهد که ما چطور باید عمل بکنیم.
مهدیه گلرو مشارکت هرچه بیشتر زنان در انتخابات را نوعی قدرتنمایی برای زنان میداند
ناشناخته بودن اکثر زنانی که تأیید صلاحیت شدهاند بهعنوان تردیدی جدی در رأی دادن یا ندادن به آنها عنوان میشود. در شبکههای اجتماعی همچون توییتر و فیسبوک برخی کاربران نوشتهاند که چطور میتوان اعتماد کرد این زنان در صورت راهیابی به مجلس، مواضع ضد زن نگیرند و مانند فاطمه آلیا و دیگر نمایندگان فعلی مجلس نباشند؟
مهدیه گلرو میگوید: اساساً فضای سیاسی و بازی سیاست، فضای خاکستری و دودی است. شما هیچوقت نمیتوانید بدانید قدم بعدی شما به چه شکل است. از فعالین برجسته و اصلاحطلبهای اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ هم بپرسید تصور نمیکردند کسی بیاید لیدر اصلاحات بشود به نام محمد خاتمی و فردا روز وقتی حرفی بزند مردم حول محور او لیست و ائتلاف تشکیل بدهند. در هیچ شرایطی نمیشود گفت فردا فلان اتفاق خواهد افتاد یا پیشبینی بکنیم و.. به خاطر همین من فکر میکنم اساساً یک فعال مدنی و یک شهروند کنشگر وظیفهاش این است که برای بهبود شرایط تلاش بکند. حالا این میتواند به نتیجه برسد و بشود مثل انتخابات ۷۶ و یا به بخشی از خواسته و نتیجه برسد مثل انتخابات ۹۲ و یا اصلاً به هیچ نتیجهای نرسد. اساساً نگاه جامعهشناختی و علوم سیاسی نگاه صفر و صد به مسائل ندارد که بخواهیم پیشبینی کنیم از میان اینها کسی ضد زن خواهد بود یا کسانی خواهند بود که ما با آنها دچار مشکل شویم و معتقد باشیم نباید وارد مجلس شوند؟ ممکن است باشند ولی ما به عنوان جامعه مدنی و فعالان حقوق زن باید تلاش بکنیم رأی بدهیم به امید اینکه کسانی را وارد مجلس بکنیم که نیروهای بهتری باشند در امتداد قدمهای آهسته در جهت رسیدن به حقوقمان. امروز فقط میتوانیم یک تضمین بدهیم به خودمان، آن هم این است که رأی بدهیم افراد شایستهتری وارد مجلس شوند.
مهدیه گلرو، مشارکت هرچه بیشتر زنان را نوعی قدرتنمایی برای زنان میداند و میگوید: یعنی ما حضور داریم. بعد از ۸۸ و حضور قدرتمند زنان، مردان سیاست مجبور شدند بپذیرند که بخشی از بدنه قدرت، زنها هستند چه در بخش رأی دادن و چه در بخش رأی آوری و این مشارکت، میزان اثرگذاری زنان را مشخص کرد. الآن هم من فکر میکنم به همان سبک و سیاق است. ایده آل ما این بود که زنهای زیادی را به مجلس بفرستیم اما متأسفانه در شرایط فعلی نتوانستیم هرچند که ناامید نیستیم و در مجلس بعدی این تلاشها ادامه پیدا خواهد کرد. اما اینکه زنها آگاهانه رأی بدهند چه به زنها و چه به مردها و با الویت های خود رأی بدهند مهم است. نگاه نکنند که برادر، همسر یا پدرشان به چه کسی رأی میدهند. به دغدغههای خود نگاه کنند و خواستههای خودشان و براساس آن خواستهها، پای صندوق رأی بدهند. این که مرد خانواده چه تصمیم میگیرد را بگذارند کنار، در این صورت نمایندههایی وارد مجلس خواهند شد که دغدغههای آنها را مدنظر قرار خواهند داد. همانطور که فعالان محیطزیست انتظار دارند نمایندهای که دغدغه محیطزیست دارد در مجلس باشد و حرف آنها را بزند، فعالین حقوق کودک و کارگران و معلمان این انتظار را دارند، قطعاً زنان هم چه زنان شاغل و چه زنان خانهدار این انتظار را دارند که نمایندههایی در مجلس باشند که تریبون آنها باشند و صدای آنها را در صحن مجلس فریاد بزند. حضور زنان و رأی دادن آگاهانهشان میتواند تأثیرگذار باشد.
جریان اصولگرا بیشتر از زنانی حمایت کرده است که عملکرد آنها در دورههای پیشین مجلس از سوی فعالان حقوق زنان برخلاف حقوق زنان ارزیابی میشود
تعدیل ردصلاحیت ها
ژیلا موحد شریعت پناهی، قرآنپژوه و فعال حقوق زنان در ایران اما میگوید که در مرحله سوم بررسی صلاحیتها توسط شورای نگهبان، ردصلاحیت ها تعدیل شده و تا حدی زنان برابری طلب تأیید صلاحیت شدهاند. او هم عدم مشارکت زنان در انتخابات را به ضرر زنان میداند و در مصاحبه با یورونیوز میگوید: البته که همه زنانی که خواهان تغییر مثبت در سرنوشت خود، خانواده و کشور عزیز خود هستند بایستی که بهپای صندوقهای رأی بیایند و از این حق مهم و سرنوشتساز به نحو احسن استفاده کنند و بعد از انتخابات نیز با رصد کردن عملکرد نمایندگان منتخب خود، آنها را نسبت به خواستههای خود پاسخگو کنند و هرگونه تعلل در این زمینه ممکن است لطمات جبرانناپذیری به استقلال، اختیار در تصمیمگیری و تغییر مثبت شرایط به نفع جامعه زنان را رقم بزند. چراکه ردصلاحیت ها در مرحله سوم تا حدی تعدیل، و تعدادی از زنان شایسته، متخصص و تا حدی برابری طلب، تأیید شدند.
خانم شریعت پناهی معتقد است که هر انفعالی به ضرر زنان است و توضیح میدهد: از میان زنان و مردانی که تأیید صلاحیت شدهاند شخصاً تعدادی از آنها را میشناسم. بیشتر متخصص هستند تا سیاسی. همین پدیده به نظر میرسد که به نفع جامعه است چون با توجه به مشکلات کنونی مملکت، ما به مجلسی متخصص بیشتر نیاز داریم تا مجلسی سیاسی. حتیالامکان باید سعی مرد در همین مدت کوتاه، سوابق تخصصی، فرهنگی، خوشنامی اجتماعی و پاک دستی کاندیداها را بررسی و به بهترینها رأی داد. در این مقطع حساس تاریخی مشکلات مملکت ما بیشتر از مدیریت بدون تخصص و علم کافی ناشی شده و باید براساس علم، تخصص، صداقت مالی، امانت اخلاقی و برابری طلبی کاندیداها به آنان رأی داد.
به گفته او، نیمی از جمعیت میتوانند با دادن رأی خود، نیمی از نمایندگان مجلس را از طیف مدافع حقوق زنان انتخاب کنند و اگر به تعداد کافی زن شایسته پیدا نکردند، به مردان شایسته مدافع حقوق زنان رأی دهند.
ژیلا موحد شریعت پناهی، عدم مشارکت زنان در انتخابات را به ضرر زنان میداند و میگوید همه زنانی که خواهان تغییر مثبت هستند رای دهند
خانم شریعت پناهی عضو کمپین تغییر چهره مردانه مجلس است و در پاسخ به این مسئله که کاندیداهای این کمپین ردصلاحیت شدهاند میگوید: من به شخصه وقتی وارد کمپین شدم هدف ام قدرت نبود. هدف این بود که زنان به خودباوری برسند که خوشبختانه رسیدند و ۴ برابر شدن کاندیداهای زن نتیجهاش این است که اگر آنان به مجلس هم راه پیدا نکنند، با توجه به تخصص آنها هم دولت و هم سازمانهای مردمنهاد و سازمانهای غیردولتی میتوانند در پستهای اجرایی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی و محیط زیستی و.. استفاده بهینه بکند و من ازاینجهت کمپین را کاملاً پیروز و موفق می دانم چون توانستیم زنان را به میدان بیاوریم و انشالله از تخصص آنها استفاده بهینه شود و شایعه قحط النساء بهکلی منتفی شود.
مسئله زنان، جدا از مسائل کشور نیست
سوسن طهماسبی، فعال حقوق زنان که ساکن کشور آمریکا است از زاویه دیگری به مشارکت زنان در انتخابات نگاه میکند و در مصاحبه با یورونیوز میگوید که مسئله زنان جدا از مسئله کشور و مردم نیست. او معتقد است که اگر نمایندههای معتقد به حقوق زنان هم به مجلس راه یابند اما جنبش زنان قوی وجود نداشته باشد که مطالبات زنان را مطرح و پی گیری کند، تأثیری در وضعیت زنان نخواهد داشت.
این فعال حقوق زنان توضیح میدهد: عدم مشارکت و تحریم همیشه به ضرر ما تمام میشود. من شخصاً فکر میکنم حتی اگر زنان یا حتی مردانی انتخاب شوند که روی مسائل زنان مثبت نگاه میکنند هم شاید خیلی تغییری در وضعیت زنان ایجاد نمیکند، ما زمانی میتوانیم تأثیرگذاری ببینیم که یک جنبش قوی زنان داشته باشیم که مطالبات خود را مطرح و بر روی این مطالبات پافشاری میکند. چون کسانی که همیشه چشمشان به تأیید صلاحیت دوباره است روی مسائل زنان که مسئله حساسی در جمهوری اسلامی است پافشاری نمیکنند مگر اینکه بدانند کسانی هستند که حواسشان است، سروصدا میکنند، خواستههایشان را مطرح میکنند و پی گیر هستند. ما این تجربه را بهصورت عینی داشتهایم و زمانی مجلس دنبال خواستههای زنان بوده که جنبش زنان قوی بوده است.
سوسن طهماسبی میگوید عدم مشارکت و تحریم انتخابات همیشه به ضرر ما تمام میشود
خانم طهماسبی میگوید: اینکه کسانی به مجلس بروند که حساسیت روی مسائل زنان داشته باشند خواسته و آرزوی ما است اما لزوماً همفکر نمیکنم که چنین افرادی هم بروند مجلس، روی مسائل زنان پافشاری بکنند مگر اینکه جنبش زنانی وجود داشته باشد که بهطور سیستماتیک روی مطالبات زنان پافشاری کنند. ما یک آدمی داریم خانم مولاوردی، بالاترین مقامی که در ارتباط با مسائل زنان سیاستگذاری میکند و به عنوان یک زن ایرانی بهترین آدمی است که تاکنون قدرت داشته در رابطه با مسائل زنان. من جناحی نگاه نمیکنم آدمی است که دغدغه مسائل زنان را دارد نسبت به مسائل زنان و مشکلاتشان خیلی حساس است و درک میکند ولی عملاً در مقامی که است تنها است. مدام به او فشار وارد میشود، تهدید میشود، به او بیاحترامی میکنند برای اینکه خواستههای زنان توسط زنان مطرح نمیشود. اگر مطرح میشد بهطور سیستماتیک و صدای ما به گوش تصمیم گیران میرسید افرادی مثل مولاوردی هم خیلی بهتر میتوانستند کار کنند.
او سپس به دو دوره مجلس در دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد اشاره میکند و میگوید: ما دو دوره احمدینژاد، دو مجلس داشتیم. هر دوی این مجلسها ضد مسائل زنان بودند اما میبینیم در مجلس دوم طرحها و لوایح ضد زن خیلی سیستماتیک تر پیش برده شدند چرا؟ چون جنبش زنانی نداشتیم که قوی باشد و خواستههای خودش را مطرح کند. در دوره اول یکی دو طرح و لایحه بردند مثل لایحه حمایت از خانواده و.. هم زنان موضع گرفتند هم مردان و عقبنشینی کردند.
سوسن طهماسبی در عین حال میگوید: اشتباه است اگر مسئله زنان را از مردم و شرایط زنان را از شرایط کشور جدا کنیم. اگر شرایط کشور بد باشد شرایط زنان هم بد است. قطعاً اگر مجلسی باشد که صلاح کشور و صلاح مردم را در نظر بگیرد در وضعیت زنان هم تأثیر میگذارد و طرح مطالبات و مسائل زنان و پی گیری آن اثر بازدارنده دارد. و ازاینجهت من اگر ایران بودم حتماً در انتخابات مشارکت میکردم و معتقدم زنان باید با مشارکت در انتخابات و طرح مطالباتشان، به بهبود وضعیتی خود کمک کنند.
مشارکت در انتخابات به نفع زنان نیست
رضوان مقدم، فعال حقوق زنان ساکن کشور آلمان اما مخالف حضور زنان در انتخابات است و میگوید که عدم حضور زنان میتواند اعتراضی گسترده به ردصلاحیت ها باشد و حکومت را متوجه کند که یک زمانی باید به حقوق شهروندان اش توجه کند. او در مصاحبه با یورونیوز میگوید: زمانی که انتخابات در یک جامعهای آزاد است حضور زنان بهعنوان شهروند تأثیر دارد و طبیعی هم است اما وقتی انتخابات دموکراتیک نباشد مثل همین وضعیتی که الآن در کشور ما است و با توجه به ردصلاحیت های گسترده، حضور زنان در انتخابات به نفع آنها نیست. مسلماً وقتی یک زنی کاندیدای خودش را در بین کسانی که صلاحیتشان تأیید شده نمیبینید ضرورتی ندارد که در آن انتخابات شرکت کند و به کسی رأی بدهد که نمایندهاش نیست.
او سپس به کمپین تغییر چهره مردانه مجلس اشاره میکند و میگوید: در مرحلهای که همگرایی برای تغییر چهره مردانه مجلس تشکیل شده بود اینکه یک زن برود و کاندیدا شود و بگوید حق من است، حرکت درستی است اما وقتی ردصلاحیت میشود بیاید در انتخاباتی شرکت کند که تصمیماتی علیه حقوق او گرفته میشود درست نیست و تغییری ایجاد نخواهد شد.
رضوان مقدم مخالف حضور زنان در انتخابات است و میگوید که عدم حضور زنان میتواند اعتراضی گسترده به ردصلاحیت ها باشد
به گفته رضوان مقدم، عدم شرکت زنان میتواند یک اعتراض گسترده به غیردموکراتیک بودن انتخابات و ردصلاحیت های گسترده باشد: وقتی کاندیداهایی که زنان مدنظر دارند ردصلاحیت میشوند عدم شرکت آنها در انتخابات بهعنوان اعتراضی دستهجمعی خواهد بود. اگر نیمی از جمعیت که زنان هستند در انتخابات شرکت نکنند مسلماً این در جامعه نمود خواهد کرد و یک تظاهرات بدون هزینه و بدون دردسر است ضمن اینکه حاکمیت متوجه میشود که یک زمانی باید به خواستههای شهروندانش اهمیت بدهد. من فکر میکنم اگر در انتخابات شرکت نکنند به نفع زنان است بهعنوان اعتراض به ردصلاحیت های گسترده زنان.
او با طرح مثالی توضیح میدهد: اگر پرونده یک کاندیدایی بررسی شود و او بهعنوان حافظ منافع زنان در مجلس شناخته نشود مثل فاطمه آلیا که قوانین ضد زن را در مجلس تأیید و حتی تشویق کردند در قانون ضد خانوادهای که با عنوان حمایت از خانواده مطرح شده بود، تغییری در وضعیت زنان حاصل نمیشود. از دید من حضور سمبلیک زنان در مجلس دردی از ما دوا نمیکند علیرغم اینکه برخی فکر میکنند در مجلس باشیم کافی است. نماینده باید کسی باشد که از حقوق موکلین خود دفاع کند. شما در دادگاه، وکیلی را که علیه شما حرف می زند بهصرف اینکه یک زن است انتخاب نمیکنید. من رأی دادن به هرکس چه مرد و چه زن که علیه منافع زنان بروند و حرکت کنند را خیانت به خود میدانم و غیرازاین نمیدانم.
انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، هفتم اسفندماه برگزار خواهد شد. تاکنون و در ۹ دوره گذشته تنها ۴۹ زن به مجلس راه یافتهاند. زنانی که برخی از آنها در چند دوره متوالی حضور داشتهاند و تعداد کرسیهای زنان در این ۹ دوره ۷۸ کرسی بوده است. مشخص نیست که در انتخابات چند روز دیگر چه تعداد از زنان موفق به راهیابی به نهاد قانونگذاری ایران خواهند شد.