میکیس تئودوراکیس در تهران

هفته گذشته، جلسه ای در کتابفروشی «هنوز» تهران در نقد و بررسی آثار میکیس تئودوراکیس، آهنگساز برجستۀ یونانی برگزار شد. در این نشست که با همکاری نشریۀ «گزارش موسیقی» برگزار شد، نادر مشایخی، کریستف رضاعی، محمد ضیمران، مهران پورمندان و سروش ریاضی به بحث دربارۀ جنبه های مختلف آثار تئودوراکیس پرداختند.
میکیس تئودوراکیس، در ایران بیشتر به عنوان آهنگساز فیلم مطرح است و بسیاری از علاقمندان سینما، نام او را به خاطر ساختن موسیقی فیلم های معروفی چون «زد»، «حکومت نظامی» و «زوربای یونانی» به یاد می آورند اما تئودوراکیس علاوه بر آهنگسازی برای فیلم، در کارنامه اش، چندین سمفونی، اپرا، باله، موسیقی تئاتر و موسیقی مجلسی نیز دارد.
تئودوراکیس، آهنگسازی سیاسی و متعهد
یکی از موضوع های نشست تهران دربارۀ تئودوراکیس، بررسی اندیشه ها و تعهدات سیاسی این آهنگساز به عنوان هنرمندی متعهد بود. تئودوراکيس، آهنگسازی سياسی با گرايشهای مارکسيستی است که سالها با ديکتاتوری و استبداد حکومت سرهنگها در يونان مبارزه کرد و به زندان و تبعيد محکوم شد.
علی عظیمی نژادان مجری این برنامه، تئودوراکیس را از نسل هنرمندان و نویسندگان متعهد و سیاسی یونان مثل یانیس ریتسوس و نیکوس کازانتزاکیس معرفی کرده که در کنار خلق آثار هنری و ادبی، فعالیت سیاسی هم داشته اند.
سروش ریاضی، سردبیر نشریه گزارش موسیقی نیز تعهد سیاسی و توجه به مسائلی مثل آزادی و صلح را از ویژگی های تئودوراکیس و آثار او برشمرد. به گفته ریاضی «با اینکه تئودواکیس عضو هیچ گروه سیاسی نبود اما همواره مسائل سیاسی برای او تبعاتی به همراه داشته است و او در مقاطع متعدد تبعید شده و حتی دو بار او را زنده به گور کردهاند.» به گفته ریاضی؛ هم اکنون تئودوراکیس در کشورش به شخصیت بیبدیلی تبدیل شده است و از او به عنوان یکی از اسطورههای یونان یاد میکنند.
محمد ضیمران، نیز با اشاره به فضای مشابه سیاسی ایران و یونان در دهه های چهل و پنجاه شمسی، دیکتاتوری و استبداد سیاسی را عامل پیدایش هنر اعتراضی در این دو کشور دانست. ضمیران در مورد تعهد سیاسی تئودوراکیس گفت: «از دیدگاه اهل هنر و کسانی که به مقوله زیباییشناسی توجه دارند، هنر به دو بخش تقسیم میشود هنری که الزاما به خود هنر میپردازد و هنر متعهد. هنری که جنبههای انسان دوستانه به خود میگیرد و سمت و سوی ویژهای دارد و آثار تئودوراکیس از این منظر قابل بررسی است.»
به گفتۀ ضمیران، تئودوراکیس با وجود اینکه ساختههایش بُعد انتزاعی به خود میگیرند اما از منظر هنر متعهد قابل تامل و بحث هستند. ضمیران، تعهد هنری تئودوراکیس را با هنرمندانی چون منفردزاده، عارف و شیدا مقایسه کرد که به اعتقاد او در آثارشان به نوعی به «هنر متعهد» پایبند هستند.
ضمیران در مورد فعالیت های سیاسی تئودوراکیس گفت: «در جهان سوم هر چند هنرمند قصد فعالیت سیاسی نداشته باشد از آثار او برداشتهای این چنینی میشود و همین امر برای او اثرات و تبعات بدی نیز همراه دارد مثلا این موضوع موجب شده که تئودوراکیس دو بار زنده به گور شود و چندین بار از کشورش تبعید شود. او با اینکه همواره مدعی بود هیچ وقت وارد فعالیتهای سیاسی نمیشود اما در دهه ۹۰ با حزب راست یونان ائتلاف کرد و چپ و راست را در یک مجموعه قرار داد و نامزد پارلمان شد.»
تئودوراکیس و موسیقی فیلم
موسيقی تئودوراکيس، متأثر از ديدگاههای سياسیاش، لحن و درونمايه سياسی اجتماعی نيرومندی دارد اما استفادهی خلاقانه او از تمها و ملودیهای بومی و فولکلوريک يونانی به کار او کيفيت ويژهای داده و او را از ديگر آهنگسازان اروپايی متمايز کرده.
مهران پورمندان، یکی از سخنرانان نشست تئودوراکیس در تهران دربارۀ آهنگسازی تئودوراکیس برای فیلم گفت: «تئودوراکیس به معنای واقعی آهنگساز فیلم نبود. او در سن ۵۰ سالگی موسیقی فیلم حکومت نظامی را میسازد. او با اینکه به معنای واقعی آهنگساز فیلم نبود اما موسیقیدان چند جانبهای بود و با بسیاری از کارگردانهای بزرگ کار کرد و برای فیلمهای آنها موسیقی ساخت. شروع کار او به عنوان آهنگساز فیلم به این شکل بود که کارگردان فیلم «زد» میخواست در آثارش یونان را نشان دهد و فکر کرد با موسیقی بهتر میتواند این تصویر را نشان دهد ازاین رو از تئودوراکیس که آن زمان در زندان بود خواست که برای فیلم زد موسیقی بسازد. تئودوراکیس هم به او گفت که از موسیقیهایی که تاکنون ساخته استفاده کند و با این موسیقی بود که تئودوراکیس به عنوان خالق موسیقی فیلم مطرح شد. ولی بعدها با آهنگسازی برای فیلم حکومت نظامی به شهرت رسید.»
کریستف رضاعی، آهنگساز فیلم نیز در مورد موسیقی تئودوراکیس گفت: «من تئودوراکیس را تا به امروز به این شکل نمیشناختم و تنها او را از دریچه موسیقی فیلم میشناختم؛ شرکت در این نشست فرصت مغتنمی بود که من با جنبههای مختلف کارهای او آشنا شوم. به نظر من تئودوراکیس هنرمند آوانگاری نبوده و در موسیقی، مسیر استادان پیشین خود را پیش گرفته است. نکتهای که موجب میشود نگاهها معطوف به تئودوراکیس شود این است که چگونه او توانسته آثار فاخر را برای سمفونی بسازد و در کنارش از زبان عامه مردم نیز بهره گیرد.»
نادر مشایخی، آهنگساز و رهبر ارکستر شهر تهران نیز دربارۀ وجه سیاسی آثار تئودوراکیس گفت: «به نظر من وقتی موزیسینهایی که در چند حوزه، فعالیتشان را متمرکز میکنند مانند شمشیر دو لبه میمانند که این برخوردشان ممکن است به خودشان نیز آسیب بزند. برای من به عنوان یک آهنگساز به هیچ وجه جنبه اجتماعی یک آهنگساز اهمیت پیدا نمیکند و برای من جنبه شخصی او اهمیت دارد.»
مشایخی در انتقاد از جنبه های حماسی و تهییجی موسیقی تئودوراکیس گفت: «به نظر من موسیقی که قصد دارد خودش را به عنوان هنر سیاسی مطرح کند نقصی دارد و من استفاده از مارشهای نظامی و صدای رژه در موسیقی را به هیچ وجه نمیپسندم و چنین برخوردی را با موسیقی برای تهییج مردم ناشی از نوعی همبستگی نمیدانم و آن را به صورت نوعی اجبار برای انجام کاری تلقی میکنم.»
مشایخی همچنین در مورد علت موفقیت تئودوراکیس و محبوبیت آثار او گفت: «در دهه شصت میلادی، بیشتر جوانان در کافهها جمع میشدند و خیلی فعال بودند و نیاز به این داشتند که عواملی میان آنها صمیمیت ایجاد کند و اتفاقا موسیقی آوانگارد چنین قابلیتی دارد و میخواهد مرزها را بشکند و چیز جدیدی بوجود آورد. از این نظر موسیقی آوانگارد به هیچ وجه صمیمی نیست. به نظر من در چنین شرایطی تئودوراکیس تلاش کرد با موسیقی حس صمیمیت بوجود آورد و در این امر هم موفق بود، برای همین توانست میان نسلهای مختلف جای خودش را باز کند.»
با اينکه اغلب فيلمهايی که تئودوراکيس برايشان موسيقی ساخته در ژانر فيلمهای سياسی قرار میگيرند (زد، سرپيکو، عمليات ماروزيا و حکومت نظامی) اما او برای فيلمهای حماسی و اسطورهای مايکل کاکويانيس، فيلمساز بزرگ يونانی مثل «ايفی ژنی»، «الکترا»، «زنان تروا» و «زوربای يونانی» نيز موسيقی ساخته است. يکی از مهمترين ويژگیهای موسيقی تئودوراکيس، تلفيق موسيقی مدرن با موسيقی سنتی و بومی يونانی است. مثل موسيقی فيلم «الکترا» که ترکيبی از موسيقی جاز و راک با مايههای بومی يونانی است.