در جستجوی ریشه ها؛ داستان دختری در جستجوی مادر و پدر ایرانی خود

در جستجوی ریشه ها؛ داستان دختری در جستجوی مادر و پدر ایرانی خود
نگارش از Vida Samei
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button
آگهی

تصور کنید کودکی در یک جای شلوغ در یک قاره ای گم شود و بعد هم به واسطه فرزندخواندگی سر از یک قاره دیگر در بیاورد، بزرگ شود، و بعد از ۴۰ سال تصمیم بگیرد مسیر رفته اینهمه سال را برعکس طی کند تا بفهمد از کجا می آید. بیشتر شبیه فیلم های سینمایی است اما اینبار واقعیت دارد و دو فیلمساز ایرانی تصمیم گرفته اند درباره جستجوی یک زن جوان برای یافتن پدر و مادرش فیلمی بسازند.

فریده شش ماهه بود که در حرم امام رضا در مشهد به فراموشی سپرده شد. دخترکی که حتی نام خود را هم نمی توانسته بگوید و سر از شیرخوارگاه هاشمی نژاد در مشهد درمیاورد. ده ماه در آنجا می ماند تا اینکه یک خانواده هلندی که در آن زمان در ایران زندگی می کردند، فریده را به فرزندی قبول می کنند و به هلند برمی گردند. خود فریده می گوید هیچ چیز از آن ده ماه به یاد ندارد و زندگی اش از ۱۶ ماهگی و همراه با خانواده کنونی اش در هلند آغاز شده است.

یکروز بعد از نزدیک به چهل سال تصمیم می گیرد جستجو برای پدر و مادر بیولوژیک اش را آغاز کند. این موضوع را در صفحات اجتماعی از جمله فیسبوک و وبلاگ مطرح می کند و مطلبی هم در مورد این جستجو در یک روزنامه ایرانی به چاپ می رسد. اینجا و آنجا جوابی می شنود و افرادی نیز خود را به عنوان مطلع یا آشنا معرفی می کنند. موضوع جستجوی فریده به گوش دو فیلمساز جوان به نام های آزاده موسوی و کوروش عطایی می رسد. این دو پیش از این با چند فیلم مستند و کوتاهی که در کارنامه خود دارند در چند فستیوال جهانی نیز شرکت کرده اند.

کوروش عطایی در مورد اینکه چرا این موضوع را انتخاب کرده اند، می گوید:‌ «در ابتدا کنجکاوی بود که ما را به جستجوی فریده نزدیک کرد اما به مرور که بیشتر با شخصیت او آشنا شدیم، بیشتر به ساختن این فیلم علاقمند شدیم.»

فریده تمام این سالها را در هلند زندگی کرده و هرگز پایش را به ایران نگذاشته است. با ایران از طریق تصاویر و اخبار آشنا شده اما دلش میخواهد که یک روز به زادگاهش بازگردد. اینکه بعد از اینهمه سال به فکر یافتن والدین بیولوژیکی خود افتاده، خانواده کنونی اش را رنجانده است. فریده می گوید پدر و مادر هلندی ام نمی فهمند چرا تصمیم گرفته ام به دنبال ریشه هایم بروم و پدر و مادر واقعی ام را ملاقات کنم. پدر و مادر هلندی اش معتقدند که جستجوی او بی نتیجه خواهد بود و او پدر و مادر واقعی اش را پیدا نخواهد کرد و این جستجو را بیهوده می دانند و با اینکار او موافق نیسستند.

اینکه این جستجو بدون سرانجام باشد یا به یک پایان خوش منجر شود هم در ادامه داستان مشخص خواهد شد. به گفته فریده و کارگردان های این فیلم، دو خانواده ادعا کرده اند که پدر و مادر فریده هستند اما پاسخ آزمایش های دی ان ای منفی بوده و کمکی به فریده در جستجوهایش نکرده است. در حال حاضر فردی به نام علی اکبر که ۵۷ سال دارد خود را پدر فریده معرفی کرده و قرار است در سفری که این زن حوان به زودی به ایران خواهد داشت، دیداری میان این دو صورت گیرد و آزمایشات دی ان ای هم برای اثبات این ادعا انجام شود. کوروش عطایی می گوید داستان گم شدن دختر علی اکبر شباهت زیادی به قصه پیدا شدن فریده در خردسالی دارد.

فریده می گوید:« جستجوی من برای یافتن ریشه هایم است. از همان چند سال پیش که شروع کردم به دنبال واقعیت گشتن در مورد خودم از خودم می پرسیدم آیا والدین بیولوژیکی من به من فکر می کنند؟ از آنها برای اینکه من را سرراه گذاشته اند عصبانی نیستم، آنها حتما در شرایط سختی بودند که مجبور شدند من را در کودکی رها کنند تا آینده بهتری داشته باشم. حتما برای عشقی که به من داشته اند و ادامه زندگی ام در شرایط بهتر اینکار را کرده اند.»


طرحی برای پوستر فیلم

فریده تابحال به ایران سفر نکرده و قرار است به زودی برای اولین بار به کشور زادگاهش برگردد. والدین هلندی فریده به وی قول داده بودند زمانی همراه با او به ایران سفر کنند اما این قول هرگز عملی نشده است. آزاده موسوی یکی از این دو فیلمساز می گوید:«والدین هلندی فریده از سفر به ایران می ترسیدند و به همین علت تابحال این قول را عملی نکرده اند. خود فریده الان تصمیم گرفته است بر این ترس غلبه کند و برای اولین بار به زادگاهش بیاید. شاید در این سفر فریده پدر و مادر واقعی خود را پیدا نکند اما از نزدیک و به دور از تصوراتی که در این سالها در ذهن داشته، با واقعیات کشور زادگاهش آشنا خواهد شد.»

داستان فریده ممکن است پایان خوشی نداشته باشد، ممکن است اصلا شبیه فیلم های تکراری هالیوودی که در آخر آن آغوش گرم پدر و مادر واقعی در انتظار فرزند گمشده شان است، تمام نشود. فریده می گوید خود را برای این پایان ناخوشایند نیز آماده کرده است و حداقل با کشور زادگاهش آشنا خواهد شد. این زن جوان که کمی هم از فلسفه شرقی در خون خود دارد، به مقصد فکر نمی کند: «این تلاش من درباره مقصد نیست، این مسیر و این سفر برایم مهم است. بازگشت به ایران برایم کافی است و دیدن سرزمین مادری ام مرا به هیجان می آورد. اگر والدینم را پیدا کنم آنها را در آغوش می کشم و وقت زیادی را با آنها خواهم گذراند اما اگر اینطور نشود، این سه خانواده ای که آزمایش دی ان ای داده اند و گم کرده ای دارند به نوعی خانواده خودم خواهم دانست. آنها هم فرزندی را گم کرده اند و در جستجوی او هستند. سفر به ایران نخستین مرحله از تماس من با بخشی ایرانی ام است.»

دست اندرکاران ساختن این فیلم تصمیم گرفته اند تا هر زمانی که لازم باشد و فریده بخواهد به او در یافتن والدین ایرانی اش کمک کنند. این دو فیلمساز جوان می گویند فریده را در جستجوی پدر و مادر ایرانی اش تنها نخواهند گذاشت چرا که هدف از ساختن این فیلم را یافتن نمی دانند. کوروش عطایی می گوید:«ما این فیلم را در باره پیدا کردن نمی سازیم بلکه فیلم ما در مورد جستجوی فریده است. جستجویی که او را به هویت اش می رساند. این سفر تاثیر بزرگی در زندگی فریده خواهد داشت و او دچار چالش ها و تحولات زیادی خواهد شد، ما از این جستجو برای یافتن خود فیلم می سازیم و فریده را تا هر زمان که او بخواهد این جستجو را ادامه بدهد همراهی خواهیم کرد.»

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

فهرست پربازدیدترین مقالات ویکی‌پدیا در سال ۲۰۲۳؛ چت جی‌پی‌تی یکه‌تاز شد

زنبورها و شامپانزه‌ها؛ از نابغه‌های کوچک روی زمین چه می‌دانیم؟

خیرت ویلدرس می‌گوید آماده چشم‌پوشی از مقام نخست‌وزیری هلند است