پس از جنگ جهانی دوم که ویرانیهای بسیاری به جا گذاشت، وینستون چرچیل، نخست وزیر وقت بریتانیا که بر ساختن آینده اروپا در چارچوب ایالات متحده اروپایی تاکید داشت، گفت: «باید از ترس و وحشت گذشته رو برگردانیم و به آینده نظر کنیم. باید» یک نوع ایالات متحده اروپایی «بسازیم.»
به این ترتیب میبایست این قاره کهن را از نو ساخت. سرآغازی برای پروژه عظیم اروپا و آنچه به دلیل آن اینبار جایزه صلح نوبل به اتحادیه اروپا اعطا شد.
یک شهروند نروژی در همین زمینه میگوید: «وقتی از نظر تاریخی به گذشته مینگریم، ناآرامیهای زیادی را در اروپای قبل از شکل گیری اتحادیه اروپا میبینیم. فکر میکنم تلاش زیادی برای حفظ صلح انجام دادند و این بدان معناست که آنها در راستای توسعه شرق کار کردند و حاکی از آن است که توانستند ثبات را در شرق این قاره برقرار کنند.»
اعطای جایزه صلح نوبل به اروپا به دلایل تاریخی موافقانی دارد. پس از سالها ویرانی، اروپا توانست خود را بسازد، رشد کند و آرمانهای دموکراتیکش را محقق سازد. آرمان هایی که برخاسته از ائتلاف فرانسه و آلمان در سال ۱۹۸۹ و فرو ریختن دیوار برلین بود. دیوار نمادینی که دو سوی آن را از سالهای دهه شصت میلادی از یکدیگر جدا کرده بود. رویدادی تاریخی که بصورت نمادین مرزها را در هم شکست.
در سال ۲۰۰۴ اتحادیه اروپا توانست به وسعت زیادی دست یابد. ۱۰ کشور از جمله ۸ عضو سابق بلوک شرق به این اتحادیه پیوستند. رومانی و بلغارستان در سال ۲۰۰۷ پیوستن به اتحادیه اروپا را دنبال کردند. سایر کشورهای برآمده از یوگوسلاوی سابق نیر در انتظار باز شدن درها هستند. اتحادیه اروپا بهترین راه برای تضمین آرامش در سراسر قاره است. آنچه از شصت سال پیش تاکنون جاری است.
اعطای جایزه صلح نوبل به اتحادیه اروپا البته با انتقاداتی هم روبروست. آنهایی که به حال و آینده نظر دارند با اعطای اینجایزه به اتحادیه اروپا مخالفاند. از جمله یکی از شهروندان یونانی که میگوید: «اسباب خنده است. اتحادیه اروپا دستگاه کاغذبازی سفت و سختی است که از چیزی جز سرمایه بانکی حمایت نمیکند. گروههای سرمایه دار آن در برابر تودهها هستند. از اینرو اعطای جایزه صلح نوبل کلا مثل جوک است.»
این سخنان گویای تصویر کنونی اروپاست. مردمی خشمگین که مخالف اروپای در بحرانند و خواهان بهبود وضعیت و حذف برنامههای ریاضتی هستند. آنچه از آن میتوان به عنوان نقطه اختلاف بین رهبران کنونی اروپا و مردمان آن یاد کرد. مردمی که کمتر از همیشه مایلند خود را با پروژه اروپا همراه کنند.
افزایش ناسیونالیسم و اوج گرفتن مطالبات استقلال طلبانه در برخی کشورهای اروپایی به نظر میرسد از جدی بودن احساس جدایی از اروپا نزد بخش قابل توجهی از شهروندان این قاره حکایت دارد.
از اینرو جایزه صلح نوبل، جایزهای چالش برانگیز برای نهادی با شصت سال قدمت است که در حال گذر از بحران اقتصادی و در عین ایدئولوژیکی است.
اتحادیه اروپا که در حال گذر از بدترین بحران اقتصادی حیاتش است جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. مراسم اعطای اینجایزه فرصتی بود تا نمایندگان یکصدا بانگ برآورند که گرچه این اتحادیه یک اتحادی بینقص نیست اما ادامه آن برای جلوگیری از بازگشت به گذشته تاریک ضروری است.
خبرنگار یورونیوز نظر سه تن از رهبران اتحادیه را جویا شد. هرمان ون رامپوی، رییس شورای اروپا گفت: «هدف اصلی اتحادیه اروپا صلح و آشتی پس از دو جنگ جهانی بود. و من از اینکه به رغم روزهای دشوار اتحادیه اروپا، مردم به شایستگیهای اصلی آن پی بردهاند شگفت زده هستم.»
ژوزه مانوئل باروسو، رییس کمیسیون اروپا نیز نظرش را چنین بیان کرد:«برحسب تجربه جنگ، میدانیم که پوپولیسم و ناسیونالیسم خطراتی است که صلح را تهدید میکند. بطور دقیقتر، اتحادیه اروپا پروژهای است برای برقراری صلح در کشورهای مختلف است و بر این باورم که میتوانیم در مبارزه علیه ناسیونالیسم پیروز شویم. »
مارتین شولتز، رئیس پارلمان اروپا: «تردید مردم نسبت به اتحادیه اروپا را کاملا درک میکنم. ما در بهترین وضعیت نیستیم. اما ایده اتحادیه اروپایی که دولتها و ملتها فراتر از مرزهایشان از طریق نهادهای مشترک چالشهای قرن ۲۱ را همچون گذشته، مدیرت کنند، ایده خلل ناپذیری است.»
اتحادیه اروپا آن انسجام مثال زدنی را ندارد و در آن کشورهای ثروتمند شمال و کشورهای بدهکار جنوب و همینطور کشورهای درگیر ریاضت اقتصادی حضور دارند.
رییس کمیته نوبل ضمن اشاره به تناقض مستتر در اعظای جایزه صلح نوبل به اتحادیه اروپا در کشوری که عضو این اتحادیه نیست از اروپاییان خواسته است تا همچنان به پیشرفت خود ادامه دهند.
به گفته خبرنگار یورونیوز، ظاهرا برخی از رهبران اروپا از جمله دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا احساسات توام با تردید خود نسبت به اتحادیه اروپا را با شرکت نکردن در این مراسم نشان دادند.