بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل اخیرا در گفتوگو با یورونیوز گفته بود که اروپا در روند صلح خاورمیانه «بیتاثیر» شده است. اکنون که بازسازی و ثبات در غزه در دستور کار قرار گرفته، آیا اروپا میتواند دوباره نفوذ خود را بازیابد؟
اورزولا فندرلاین، رئیس کمیسیون اروپا، روز دوشنبه حمایت کامل اتحادیه اروپا از طرح صلح غزه را که توسط ایالات متحده، قطر، مصر و ترکیه میانجیگری شده، اعلام کرد.
او در شبکه ایکس نوشت: «ما آمادهایم تا با تمام ابزارهایی که در اختیار داریم، در موفقیت این طرح سهیم باشیم. همچنین اتحادیه اروپا بودجهای برای بازسازی غزه اختصاص خواهد داد.»
به فیسبوک یورونیوز فارسی بپیوندید
علاوه بر این، بروکسل قرار است روز چهارشنبه ماموریت غیرنظامی خود را برای نظارت بر گذرگاه رفح بین غزه و مصر، در حمایت از توافق آتشبس از سر بگیرد. این خبر را کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در بیانیهای جداگانه اعلام کرد.
در دو سال گذشته، اختلافات داخلی، اتحادیه اروپا را در قبال درگیری غزه فلج کرده بود. واکنشهای اتحادیه اروپا محدود به «نگرانی عمیق» و مواضع دیپلماتیک دوپهلو بود؛ وضعیتی که باعث شد نتانیاهو بگوید اروپا «بیتاثیر» شده است.
اما اکنون، با اجرای مرحله نخست طرح صلح دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا که شامل آزادی گروگانها و زندانیان فلسطینی بود، اتحادیه اروپا امیدوار است نقش اساسی در اجرای کامل این طرح ایفا کند یا به تعبیر آقای نتانیاهو، دوباره «اهمیت» بیابد.
زیرا اکنون بخش دشوار ماجرا آغاز میشود.
مرحله دوم این طرح تشکیل نهادی حکومتی جدید در غزه بدون حضور حماس، استقرار نیروی چندملیتی و خلع سلاح حماس را پیشبینی میکند. با این حال، مشخص نیست که این روند همانگونه که در طرح آمده، پیش برود.
ریچارد هاس، رئیس افتخاری شورای روابط خارجی در نیویورک، مینویسد: «حتی در خوشبینانهترین سناریوها نیز ما شاهد صلح واقعی نخواهیم بود. ممکن است حماس از ساختار رسمی حکومت کنار گذاشته شود، اما همچنان نفوذ خود را حفظ خواهد کرد، شاید بیش از هر بازیگر دیگری.»
از این رو، حیاتی است که مردم غزه هر چه سریعتر بهبود ملموسی در وضعیت خود احساس کنند: غذا، آب، خدمات درمانی، سرپناه و سایر نیازهای ضروری باید در کوتاهترین زمان ممکن تأمین شود.
با ویرانی گسترده زیرساختهای غزه، کارشناسان پیشبینی میکنند که بازسازی این منطقه دههها طول بکشد و میلیاردها دلار هزینه داشته باشد.
در فوریه، گزارشی مشترک از سوی اتحادیه اروپا، بانک جهانی و سازمان ملل تصویری تیره از وضعیت غزه ارائه داد: برآوردها هزینه بازسازی را ۵۳ میلیارد دلار (۴۵ میلیارد یورو) و نیازهای فوری سه سال نخست را حدود ۲۰ میلیارد دلار (۱۷ میلیارد یورو) اعلام کردند.
اینجاست که اروپا میتواند وارد عمل شود.
ریم مونتاز از اندیشکده کارنگی اروپا مینویسد: «اکنون زمان آن است که اتحادیه اروپا توان خود را برای اعمال نفوذ بهکار گیرد. این اقدام، بیشترین ظرفیت اروپا را برای شکل دادن به پایان مرگبارترین و بیثباتکنندهترین جنگ در همسایگی جنوبی خود آزاد خواهد کرد.»
لیئل مگن، پژوهشگر موسسه اسرائیلی میتوین میگوید: «باید فورا صندوق ویژهای برای بازسازی غزه و تقویت توانایی جامعه و زیرساختها در مقابله با بحرانها ایجاد کند.»
مگن میافزاید: «اتحادیه اروپا با گنجاندن این صندوق در چارچوب گستردهتر بازسازی و دولتسازی که از سوی دولت مصر و تشکیلات خودگردان فلسطینی پیشنهاد شده، میتواند کمکها را بهسوی ایجاد ظرفیتهای واقعی و پایدار از پایین به بالا هدایت کند.»
ماه گذشته، فندرلاین در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل، از برنامهای برای تشکیل گروه ویژهای از اهداکنندگان برای هماهنگی و تأمین مالی بازسازی گستردهٔ غزه خبر داد. هدف، گردآوری تلاشهای خیریهٔ بینالمللی در قالب سازوکاری واحد است تا شفافیت مالی و کارآیی در استفاده از منابع برای بازسازی منطقه تضمین شود.
اگر پول اروپایی بتواند به صلحی پایدار در خاورمیانه کمک کند، اتحادیه اروپا به بازیگری مهم در این منطقه تبدیل خواهد شد.
یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید
اما سناریوی دیگری نیز وجود دارد.
طبق طرح آقای ترامپ، ادارهٔ غزه بهطور موقت به نهادی انتقالی واگذار خواهد شد که از «کمیتهای فنسالار و غیرسیاسی» تشکیل میشود؛ متشکل از «کارشناسان واجد شرایط فلسطینی و بینالمللی». نظارت بر این نهاد بر عهدهٔ سازمانی موقت به نام «هیئت صلح» خواهد بود که ریاست آن با خود ترامپ است و سایر اعضا بعدا معرفی خواهند شد. گزارشها حاکی است که تونی بلر، نخستوزیر پیشین بریتانیا، از اعضای این هیئت خواهد بود.
در این طرح، هیچ نامی از رهبران اروپایی ذکر نشده و مشخص نیست که آیا در آینده چهرهای از اتحادیه اروپا به این هیئت خواهد پیوست یا نه.
علاوه بر این، نیروی بینالمللی ثبات (ISF) تحت نظارت آمریکا تشکیل و بلافاصله در غزه مستقر خواهد شد. گزارشها حاکی است که آمریکا نیروهای نظامی خود را اعزام نخواهد کرد، اما کشورهای دیگری چون مصر، قطر و ترکیه در این نیرو حضور خواهند داشت.
باز هم کشورهای اروپایی در این طرح دیده نمیشوند، دستکم فعلا. و این نکته مهم است، زیرا هر کس «پوتین بر زمین» داشته باشد، در نهایت صدای بلندتری در عرصه سیاسی خواهد داشت.
هنوز برای پیشبینی میزان نفوذ آینده اروپا در خاورمیانه زود است؛ همانطور که نمیتوان گفت آیا اتحادیه میتواند بر شکافهای عمیقی که دیپلماسیاش را در منطقه شکل دادهاند، غلبه کند یا نه؛ و نیز اینکه آیا پول بهتنهایی میتواند تفاوتی ایجاد کند یا نه.