«بهنوعی دارید به سراغ مردم میروید و چیزی به آنها میدهید، بنابراین به آنها متصل میشوید و باعث میشوید حس کنند که آنچه میشنوند زندگیشان را غنیتر میکند، و چنین کاری یک رسالت است.»
گوستاوو دودامل رهبر ارکستر معروف ونزوئلایی رؤیایی دارد. او که معتقد است « دسترسی نسل جوان به اپرا جامعهٔ آزادتری میسازد» میخواهد درهای اپرای پاریس را بهروی نسل بعدی اپرادوستان و هنرمندان جوان باز کند.
نواختن با دودامل رؤیای هر نوازندهٔ جوانی است، رؤیایی که برای مارین شانیون، مهمان آکادمی اپرای پاریس به حقیقت پیوسته است. این خوانندهٔ متزوسوپرانوی فرانسوی میگوید: «هیجان و استرس زیادی دارم، وقتی به دودامل فکر میکنم یاد آتش میافتم، چیزی که پرحرارت و همزمان جسمانی است، مشتاق دیدن اینم که حسش را چطور منتقل میکند.»
مسئول تازهٔ موسیقی اُپراهای پاریس قصد دارد هنرمندان جوانی نظیر مارین را معرفی کند و از آنها بخواهد همراهش روی صحنه بروند. گوستاوو معتقد است که خوب است اپرای پاریس با سنت عظیم و فضای اسطورهایاش، جایگاه جوانانی باشد که ستارگان بزرگ فردا خواهند بود. او میگوید: «واقعیت این است که اینها دانشجویند اما هنرمندند، و وقتی احساس کنند که در بالاترین سطح ارائهٔ موسیقی پذیرفته شدهاند، خود این به آنها انگیزه میدهد تا کاری را که عاشقش هستند ادامه بدهند.»
خاصیت اجراهای دودامل حالوهوای آمریکای لاتین است و او خود دربارهٔ اجراهایش میگوید: «خیلی موسیقی آمریکای لاتین داریم که یادآور نکات بسیاری دربارهٔ گذشته و روحیهٔ مناند، و البته یادآور شادی. من معتقدم که موسیقی ما را بهشکل بسیار خاصی به تکاپو و حرکت وا میدارد.»
دودامل نخستین بار در سال ۲۰۱۷ ارکستری را برای اجرای «لا بوهم» رهبری کرد و حالا میخواهد اپرای پاریس را از انتهای سالن تا روی صحنه به وجد بیاورد. فدرریک لاروک، رئیس اپراخانهٔ پاریس میگوید: «گوستاوو و نوازندگان ما از ابتدا با هم جور شدند، مثل عشق در یک نگاه، او مصمم بود که ما را بیشازپیش روی صحنه نشان بدهد، و نیاز دارد که رابطهٔ خودش و ما را، درست مانند رابطهٔ خودش با حاضران تغذیه کند.
دودامل برای ارائهٔ موسیقی در دو اُپراخانهٔ پاریس یعنی پاله گارنیه و باستیل برنامهٔ فشردهای دارد. او به برنامهٔ اجراها جان دوبارهای داده و اجرای قطعات و اپراهای تازهای را در برنامه گذاشته است، برای نمونه «نیکسون در چین» اپرای تأثیرگذار جان آدامز آهنگساز پیشروی آمریکایی. این اپرا ماجرای واقعی دیدار نیکسون، رئیس جمهوری وقت ایالات متحده از چین را در سال ۱۹۷۲ روایت میکند، دیداری که منظور از آن حل اختلافات دو کشور بود.
گوستاوو دربارهٔ آدامز میگوید: «در مورد جان آدامز باید گفت برای نخستین بار است که کاری از او در اپرای پاریس اجرا میشود، و بهنظرم بسیار مهم است، چون او از همین حالا هم در جایگاه یکی از آهنگسازان بزرگ تاریخ قرار گرفته، شیوهٔ آهنگسازی او نبوغآمیز و تخیلش بسیار قوی است.»
کار مهم دیگر جستجوی مخاطبان تازه برای اپرا بوده، دودامل و مسئولان اپرای پاریس میخواهند به یاری هنر پل بزنند و درهای اپرا را به روی نسل بعد باز کنند.
الکساندر نیف، مدیر اپراخانهٔ باستیل دراینباره میگوید: «بهنظرم در کل باید همواره در تلاش برای جذب مخاطب تازه بود، افراد خیلی زیادی هستند که پایشان به اینجا نرسیده، درنتیجه اندیشیدن به شیوهٔ جذبشان برای حفظ این اپراخانه در دل جامعه ضروری است.»
برای هر فصل از اجراها هزاران بلیط با قیمت مناسب برای مخاطبان جوان در نظر گرفته شده است.
دودامل نیز دراینباره میگوید: «این اماکن هنری باید دوباره جای مردم باشد، فرهنگ هویت است» و میافزاید: «فقط مردم نیستند که سراغ شما میآیند، شما هم بهنوعی دارید سراغ آنها میروید، و چیزی به آنها میدهید، پس به آنها متصل میشوید، و باعث میشوید حس کنند که آنچه میشنوند زندگیشان را غنیتر میکند، و چنین کاری نوعی رسالت است.»