دونالد ترامپ روز یکشنبه مدعی شد که تهران پس از حملات ماه ژوئن، توان هستهای خود را از دست داده است و خواستار از سرگیری مذاکرات با آمریکا است. اما، اظهارات اخیر علی خامنهای مخالف این ادعاست. آیا ایران با گذشت چند ماه از جنگ ۱۲ روزه اعتماد به نفس خود را بازیافته و موضع تهاجمی اتخاذ کرده است؟
پاتریک کلاوسون، پژوهشگر ارشد انستیتو واشنگتن طی مقالهای با اشاره موضعگیریهای اخیر علی خامنهای، رهبر و دیگر مقامات جمهوری اسلامی ایران در قبال آمریکا به بررسی راهبرد تهران در مواجهه با آمریکا و اسرائيل پس از جنگ ۱۲ روزه پرداخته است.
به گفته این پژوهشگر، اگرچه رهبر جمهوری اسلامی در سخنان روز ۲۶ ژوئن، یعنی پس از اعلام آتشبس در جنگ ۱۲ روزه به صورت غیرمعمولی خسته و بیرمق به نظر میرسید و بهجای تاکید بر مبانی ایدئولوژیک اسلامی نظام، بر مضمونهای ملیگرایانه تکیه کرد، اما لحن او رفتهرفته تغییر کرد و در سخنرانیهای اخیر از موضع تدافعی سابق گذر کرده و در قبال جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائيل لحنی پیروزمندانه به خود گرفته است.
آقای خامنهای در ۲۳ سپتامبر (اول مهر) در پیام تلویزیونی اگرچه همچنان موضعی تدافعی داشت، ضمن انتقاد از «عوامل دشمن در داخل ایران» گفت: «عدهای که منشا این عده هم خارج از کشور است، خبرهایی که به ما رسیده، این را نشان میدهد، میخواهند اینجور وانمود بکنند که آن اتحادی که در ابتدای جنگ ۱۲ روزه و این مدت پیدا شد، مال همان روزها بود.»
او سپس به جای اطمینانبخشی درباره توان ایران در میدان دیپلماسی، با ازسرگیری گفتگوها مخالفت کرد و گفت: «اگر چنانچه شما با طرف مقابل مذاکره کنید و آنچه را او میخواهد قبول کنید که خب، این تسلیم و ضعف کشور و نابود کردن شرف یک ملّت است.»
آقای خامنهای افزود: به نظر من مذاکره با آمریکا برای مساله هستهای و شاید برای مسائل دیگر، بنبست محض است.»
او سپس بر خلاف ادعاهای پیشین خود که ایران را برای مقابله با فشارها به اندازه کافی قدرتمند میدانست، گفت: «راه علاج پیشرفت کشور، قوی شدن است؛ باید قوی بشویم. قوی شدنِ نظامی لازم است، قوی شدن علمی لازم است، قوی شدن دولتی و ساختاری و سازمانی لازم است.»
به گفته نویسنده مقاله، به نظر میرسد که رهبر ۸۶ ساله جمهوری اسلامی در آخر اکتبر بار دیگر به صورت تماموکمال به دوران پیشاجنگ بازگشته است. او در سخنرانی روز ۲۰ اکتبر در قبال جنگ ۱۲ روزه صراحتا لحنی پیروزمندانه گرفت و گفت: «آنها توقع نداشتند که موشک ایرانی، ساخت دست جوان ایرانی بتواند با شعلههای خودش، با آتش خودش، اعماق برخی از مراکز حساس تحقیقاتی آنها را تبدیل به خاکستر بکند؛ توقع این را نداشتند و این اتفاق افتاد.»
رهبر جمهوری اسلامی همچنین سفر دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا به اسرائیل را برای روحیه دادن به مقامات این کشور دانست و حتی بر آمادگی ایران برای دور بعدی درگیریها تاکید کرد و افزود: «این موشکها را نیروهای مسلح و صنایع نظامی ما آماده داشتند، استفاده کردند، به کار بردند و باز هم دارند؛ لازم باشد در وقت دیگر هم از آن استفاده میکنند.»
تفاوت چشمگیر تحلیل ایران و آمریکا از جنگ ۱۲ روزه
به گفته آقای کلاوسون، اگرچه اظهارات رهبر جمهوری اسلامی ایران برای گوش آمریکاییها که عادت دارند از شکستهای ایران و پیروزیهای اسرائیلی بشنوند، نامانوس است، اما مقامات ایرانی برای روایت کاملا متفاوت خود از این جنگ توضیح مفصلی دارند.
این پژوهشگر به اظهارات روز چهارم ژوئیه علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران مبنی بر این که «ایران در جنگ ۱۲ روزه واقعا پیروز بود» اشاره کرد. آقای لاریجانی در این اظهارات با اذعان به ضربات سنگین اسرائیلی در روز نخست درگیریها، یعنی هدف قرار دادن مقامات نظامی و دانشمندان هستهای ایران، گفت که کفه به مرور به سود ایران سنگینی کرد. او افزود که اسرائیل در میدان شکست خورد و در حال دستوپا زدن است.
آقای لاریجانی همچنین برای پشتیبانی از ادعاهای خود بارها به منابع اسرائیلی، از اهود اولمرت و بتزالل اسموتریچ گرفته تا شبکههای ۱۲ و ۱۳ اسرائيل و روزنامه معاریو اشاره کرد.
به گفته آقای کلاوسون، این برداشتها کاملا بیپایه نیست. واقعیت این است که موشکهای ایران به برخی اهداف مهمی در اسرائیل از جمله پالایشگاه حیفا، چند پایگاه نظامی و دهها آزمایشگاه ملی طراز اول در موسسه وایزمن آسیب زدند.»
آقای علی لاریجانی در اظهارات خود حتی به گفتهای از دونالد ترامپ در این باره استناد کرد. او در عین اذعان به کاهش محسوس موجودی موشکی ایران به گفتههای اسرائیلی و آمریکایی درباره رو به اتمام بودن ذخایر پدافندی آنها اشاره کرد.
او مانند دیگر مقامات جمهوری اسلامی نتیجه گرفت که ایران برای ادامه جنگ آمادهتر از اسرائیل بود و تهران هرگز درخواست آتشبس نکرد، در حالی که به گفته او اسرائیلیها «التماس» پایان درگیری را داشتند.
او همچنین مدعی شد که آقای ترامپ خیلی قبل از نابودی کامل اهداف مهم توسط اسرائیل دستور آتشبس داد که به زعم لاریجانی نشانه نگرانی واشنگتن و اورشلیم از ادامه جنگ بود.
پیامدهای سیاست آمریکا
به گفته آقای کلاوسون، تهران احتمالا بیش از حد کاستیهای آمریکا و اسرائیل را بزرگنمایی میکند و با نمایش اعتمادبهنفس در پی بازدارندگی است. مقامات ایرانی بارها در ارزیابی عملیات خود دچار خطا شدهاند و تلفات طرف مقابل را بیش از واقع برآورد کردهاند. مثلا آقای لاریجانی با اطمینان گفت شش موشک ایرانی به تاسیسات آمریکا در قطر برخورد کرد و بیانیه آمریکا مبنی بر این که فقط یکی اصابت کرده، به تمسخر گرفت. بنابراین واشنگتن باید هر زمان که بیانیههایی درباره خصومت با ایران صادر میکند، شواهد کافی، گسترده و غیرقابل انکار ارائه دهد.
آقای کلاوسون گفت این که برخلاف تصور رایج در واشنگتن، تهران از شکستهای نظامی اخیرش مرعوب نشده باشد، کاملا محتمل است. اگرچه رفتار رژیم پس از جنگ ژوئن محتاطانه بوده و تحلیل آن آشکارا غلط یا دستکم اغراقآمیز است؛ اما همین تحلیل احتمالا واقعا همان تصویری است که در تهران پذیرفته شده و باید در برآوردهای آمریکا از گام بعدی ایران لحاظ شود.
بهویژه اینکه به نظر نمیرسد رهبران ایران، برخلاف مردم نگران آسیبپذیری کشور در برابر اقدامات نظامی آتی اسرائیل یا آمریکا باشند. آنها بر این باورند که ابزار کافی را برای پاسخ در اختیار دارند. یعنی اگر اسرائیل «اشتباه محاسباتی» کند و دوباره ضربه بزند، ایران طوری پاسخ میدهد که دست آخر اسرائیل در وضعیت بدتری قرار گیرد.
این خوشبینیها همچنین احساس فوریت برای احیای مذاکرات هستهای را از تهران گرفته است. رهبران ایران در پی حملات ماه ژوئن به جای این که احساس کنند تحت «فشار حداکثری» هستند، ظاهرا معتقدند در نبرد نظامی دست بالا را دارند و بنابراین عجلهای برای بازگشت به گفتگو با غرب ندارند.
مواضع اخیر جمهوری اسلامی نیز با این نگاه سازگار است و تهران عمدتا به ازسرگیری مذاکرات با اروپا و آمریکا بیمیلی نشان داده است. در همین راستا، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران روز سوم نوامبر گفت که تبادل پیامهایی که اخیرا با واشنگتن انجام شده است به معنای ازسرگیری گفتگوهای هستهای نیست و «شرایط برای گفتگوی معنادار مهیا نیست.»
همزمان موضع آقای خامنهای روزبهروز «مقاومتیتر» میشود. او در روز سوم نوامبر در مراسمی به مناسبت سالگرد تسخیر سفارت آمریکا در ۱۹۷۹ گفت: «اگر [آمریکا] چنانچه پشتیبانی از اسرائيل را بکلی کنار بگذارد، پایگاههای نظامیاش را از اینجا جمع کند، در این منطقه دخالت نداشته باشد، آن وقت میشود بررسی کرد مسائل را؛ [این] مال حالا نیست، مال آینده نزدیک هم نیست.»
«تهران در جستجوی راهکار تهاجمی است»
پاتریک کلاوسون در جمعبندی این مقاله نوشت: «ایران مثل کشوری که بخواهد از حملات بعدی جلوگیری کند رفتار نمیکند؛ برعکس، نسبت به موقعیت راهبردی خود بسیار مطمئن است. بنابراین سناریوی پایه در برنامهریزی آمریکا باید این باشد که توافقی پایدار با ایران در کار نخواهد بود و تهران به جستجوی راههای تهاجمی برای به چالش کشیدن منافع آمریکا ادامه میدهد.»
او افزود: «این به معنای آمادگی فوری تهران برای حمله به تاسیسات و نیروهای آمریکایی نیست. مثل گذشته، ایران میتواند صبر کند و منتظر زمان مناسب بماند؛ پس واشنگتن باید در برابر غافلگیریها هوشیار بماند.»
آقای کلاوسون همچنین گفت: «از این منظر، توجه به این نکته مهم است که در اظهارات مقامات ایرانی، برنامه موشکی به اندازه برنامه هستهای برجسته شده و کمتر نامی از متحدان و گروههای نیابتی به میان آمده است. این شاید نشانه آن باشد که تهران سهم بیشتری از بازدارندگی را، حتی پیشتر از پیشرفتهای هستهای به موشکها اختصاص داده است.»
این پژوهشگر متذکر شد که ایران اکنون سرگرم بازسازی کارخانههای موشکی آسیبدیده در جنگ است و برای این مهم از واردات موادی با دوکاربرد از چین، چون سدیم پرکلرات کمک میگیرد. این در حالی است که تحلیلگران آمریکایی عمدتا متوجه این امر هستند که ایران آیا و چگونه برنامه هستهای را بازسازی میکند.
آقای کلاوسون نوشت: «تجدید ذخایر موشک و پرتابگر هم باید به همان اندازه یا بیشتر مورد توجه قرار گیرد؛ چون شاید این شاخص بهتری برای زمانبندی بازسازی اعتمادبهنفس تهران در جهت رویارویی مستقیم و آشکار با اسرائیل و آمریکا باشد.»