تقی آزاد ارمکی در گفتگو با یورونیوز با برجسته کردن «دغدغۀ بقای سرزمین» بهعنوان مهمترین عامل نپیوستن مردم ایران به اسرائیل، معتقد است با فرصت دادن به «نیروهای اجتماعی» موجود در شاکله طبقه متوسط میتوان از جنگ مجدد با اسرائیل سالم بیرون آمد.
پس از آغاز حملۀ نظامی اسرائیل به ایران، بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی، چه در بین عامۀ مردم چه لایههایی از اپوزیسیون داخل و خارج ایران، بهویژه سلطنتطلبان، امیدوار و منتظر بودند که جنگ زمینهساز وقوع اعتراضات سیاسی در ایران شود و نظام جمهوری اسلامی با ترکیبی از جنگ و انقلاب سرنگون شود. اما در جریان جنگ دوازده روزۀ ایران و اسرائیل، دور تازهای از اعتراضات سیاسی در ایران آغاز نشد و امید کسانی که در ایام جنگ تصریحا یا تلویحا مردم ایران را به کنش انقلابی فرا خواندند، ناامید شد.
در همان ایام جنگ، این نقد به مدافعان ایدۀ «براندازی از راه پیوند جنگ و انقلاب» مطرح شد که مردمی که شهرهایشان تحت بمباران است، امکان حضور در خیابان و اعتراض به نظام سیاسی کشورشان را ندارند. بنابراین مدافعان ایدۀ «ترکیب جنگ و انقلاب»، با کمی عقبنشینی، از ایدۀ «انقلاب پس از جنگ» دفاع کردند.
با این حال پس از اتمام جنگ هم، با اینکه مجددا لایههایی از اپوزیسیون مردم را به اعتراض علیه حکومت فرا خواندند، به رغم اینکه نظرسنجیهای گوناگون حاکی از نارضایتی عمیق اکثریت مردم ایران از نظام جمهوری اسلامیاند، باز هم آتش اعتراضات در ایران برافروخته نشد.
اکنون حدود سه ماه و نیم از پایان جنگ ایران و اسرائیل میگذرد ولی مردم بشدت ناراضی از عملکرد جمهوری اسلامی، همچنان ماندن در خانه را به حضور در خیابان ترجیح میدهند. اخیرا مصطفی تاجزاده با انتشار نامهای از زندان اوین، پیشبینی کرد که اعتراضات مردم علیه جمهوری اسلامی دوباره آغاز خواهد شد. با اینحال به نظر میرسد وضعیت «نه جنگ نه صلح» میان ایران و اسرائیل یکی از دلایل ترجیح «انتظار» به «اعتراض» در جامعۀ ایران است.
در واقع شاید بتوان گفت انتظار وقوع دوبارۀ جنگ، یکی از موانع شکلگیری یک جنبش اعتراضی گسترده در ایران است. مانع دیگر نیز احتمالا افزایش ولو غیررسمی آزادیهای اجتماعی است؛ روندی که جمهوری اسلامی پس از عبور از بحران سال ۱۴۰۱ به ناچار به آن تن داده و پس از اتمام جنگ ایران و اسرائیل شدتی چشمگیر پیدا کرده و اعتراض طرفداران پر و پا قرص حکومت را نیز برانگیخته است.
اینکه چرا مردم ایران علیرغم نارضایتیهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادیشان، از «فرصت جنگ» برای «اعتراضات انقلابی» استفاده نکردهاند، و اینکه اگر دور دوم جنگ ایران و اسرائیل آغاز شود، رفتار سیاسی مردم ایران چه خواهد بود، پرسشی است که یورونیوز در گفتوگو با تقی آزاد ارمکی استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران مطرح کرده است.
آقای آزاد ارمکی در پاسخ به سؤال فوق، برخلاف قول رایج بر حافظۀ تاریخی ایرانیان تأکید کرد و گفت:
«ما در شرایط بعد از جنگ دوازده روزه قرار داریم که ویژگی عمدۀ این جنگ حملۀ یک بیگانه به این سرزمین بود، در شرایطی که نارضایتی اجتماعی اتفاقا خیلی هم بالا بود. شرایط بعد از جنگ قطعا باید منشأ آشوبهای اجتماعی باشد ولی میبینیم که جامعه وارد [عرصۀ] آشوبهای اجتماعی نمیشود. اینکه چرا [وارد] نمیشود، به نظرم قابل بحث و تأمل بنیادین است. یک سری عوامل خارجی و بینالملی و داخلی وجود دارند ولی من آن را بیش از همه به حافظۀ تاریخی مردم ایران ارجاع میدهم. چرا روی این [عامل] تاکید میکنم؟ چون خیلی از آدمهایی که در این زمینه بحث میکردند، میگفتند ایرانیان دچار فراموشی یا فقدان حافظۀ تاریخیاند. اتفاقا مردم ایران در مسائل بنیادین و اساسی حافظۀ تاریخی روشن و شفافی دارند. مسائلی مثل ماندن و بقای این سرزمین؛ ماندن و بقای دین و فرهنگ و تاریخ و تمدنشان. به همین علت است که [میبینید] ما بعد از جنگ وارد یک دورۀ آشوب و کشتوکشتار بنیادین نمیشویم. حتی ارادۀ اینکه چالشهایمان را حل کنیم [پدید آمد]، و حکومت و نظام سیاسی در این زمینه تلاشهای زیادی کرد - حالا درست یا غلط، سنجیده یا غیرسنجیده – که نتیجه نداد اساسا.»
این جامعهشناس منتقد، حدس میزند که ایران و اسرائیل دوباره وارد جنگ میشوند و تکیه بر طبقۀ متوسط و نخبگان ملی را تنها راه عبور ایران از بحران جنگ محتمل آتی میداند. وی در توضیح این نظرش به یورونیوز گفت:
«احتمالا داریم وارد جنگ دیگری میشویم. آن چیزی که احتمالا میتواند ما را وارد جنگ [مجدد] نکند، یا اگر وارد جنگ شدیم، ما را سالم از جنگ بیرون بیاورد، بازخوانی هویت فرهنگی و تاریخیمان است. این بازخوانی در یک دورهای از جنگ دوازده روزه و بعد از آن – خیلی کوتاه – شروع شد ولی بعد متاسفانه مستمسک نظام سیاسی و رسانۀ ناتوان صداوسیما شد که فکر کرد اگر در هر برنامهاش مدام ایرانایران بگوید، مشکل ایران حل میشود و یا فهم تاریخی از ایران، پیوند اجتماعی پیدا میکند. نه، [این امر] نیازمند دعوت مجدد از کسانی است که درک شفاف و دقیقی از گذشتۀ ایران دارند و در شکستها کمک کردهاند یا اینکه شکستها را میتوانند تبدیل به قوتهای ایرانی بکنند. بنابراین ما باید اجازه بدهیم آن نیروی اجتماعی دوباره بیاید تا اگر وارد جنگ شدیم، دورۀ جنگ به ما سخت نگذرد. آن نیرو مختصاتی دارد که من جای دیگری [دربارهاش] بحث کردهام. این نیرو در شاکلۀ طبقۀ متوسط است، ولی عنصر اساسیاش خاندانها و مردان ملی ایران هستند.»