گمانیزنی تحلیلگران به همراه هشدارهای مقامات ایرانی و اسرائيلی طی روزهای اخیر حکایت از احتمال رویارویی نظامی مجدد دو کشور دارد اما سوال مطرح در این میان این است که کدام یک دست به اقدام پیشدستانه میزنند و این جنگ احتمالی تازه چه تبعاتی به همراه خواهد داشت؟
در شرایطی که تحرکات نظامی-لجستیکی ایالات متحدۀ آمریکا در منطقۀ خاورمیانه، نظیر اعزام هواپیماهای سوخترسان آمریکایی به منطقه، یادآور اقدامات این کشور در جریان مذاکراتش با جمهوری اسلامی ایران در بهار سال جاری است، آویگدور لیبرمن، وزیر دفاع پیشین و نماینده پارلمان اسرائیل روز جمعه نسبت به حمله قریبالوقوع و پیشدستانۀ ایران به اسرائیل هشدار داد.
در حالی که برخی از سیاستمداران اصلاحطلب و اصولگرا در ایران تاکید دارند احتمال وقوع جنگ مجدد بین ایران و اسرائیل اندک است، روزنامۀ کیهان به عنوان نزدیکترین نشریۀ ایران به رهبر جمهوری اسلامی، روز شنبه دربارۀ «رویارویی احتمالی» ایران و اسرائیل نوشت: «این رویارویی را باید "بسیار محتمل" دانست. فلذا لزوماً این طور نیست که این بار حریف، ضربه اول را بزند!»
تهدیدهای مکرر دولتمردان اسرائیلی علیه جمهوری اسلامی در هفتههای اخیر نیز بر غلظت اتمسفر مساعد جنگ افزوده است. اینکه جنگ مجدد ایران و اسرائیل محتوم است یا نه، و پیامدهای چنین جنگی چه خواهد بود، و آیا جمهوری اسلامی ایران این بار هم منتظر آغاز جنگ از جانب اسرائیل میماند یا اینکه به حملۀ پیشدستانه مبادرت میورزد، سوالهایی است که یورونیوز در گفتوگو با هوشنگ امیراحمدی: مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه راتگرز در آمریکا، افشار سلیمانی: تحلیلگر مسائل سیاست خارجی ایران، و محمدعلی ابطحی: چهرۀ اصلاحطلب و تحلیلگر مسائل سیاست داخلی ایران، مطرح کرده است.
اگر اسنپبک بیتأثیر باشد، جنگ میشود
افشار سلیمانی دربارۀ علل مؤثر در وقوع جنگ مجدد بین ایران و اسرائیل به یورونیوز گفت:
«وقوع احتمالی هرگونه جنگ دیگر میان اسرائیل و ایران بستگی به کم وکیف کنشها و واکنشهای این دو و آمریکا دارد. البته نقش درجهدوم بازیگران اروپایی و روسیه وچین را هم نباید فراموش کرد .در حال حاضر نمیتوان به صورت قطعی گفت جنگ میشود یا نمیشود. اگر اجرای تحریمهای بین المللی پسا-اسنپبک تاثیر منفی زیادی بر ایران نداشته باشد و ایران نسبت به هرگونه غنیسازی اورانیوم و تولید سانتریفیوژهای جدید اقدام کند و حتی درمورد تولید موشکهای بالستیک دوربرد تلاش جدیدی نماید یا مبادرت به خروج از ان.پی.تی کند و با آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری نکند و به تقویت نیروهای نیابتی در منطقه بپردازد احتمال حمله نظامی به ایران افزایش مییابد.»
آقای سلیمانی خسارت ایران در جنگ احتمالی بعدی را بیشتر از خسارت اسرائیل میداند و میگوید:
«به نظر میرسد ایران در راستای جبران نقصانهای خود که در جنگ ۱۲ روزه بیشتر شناسایی شد تلاش میکند اما با توجه به حمایت تمامعیار آمریکا و غرب از اسرائیل و عدم اقدام عملی روسیه وچین به نفع ایران، درصورت وقوع حمله اسرائیل به ایران، مردم ایران و کشور خیلی بیشتر از اسرائیل دچار خسارات و معنوی میشوند. از این رو اولویت باید با دیپلماسی باشد و دست کم از دیپلماسی چین وروسیه و هند باید درسهایی گرفته شود. تبعات جنگ دوم احتمالی بسیار سنگینتر خواهد بود.»
اگر طرح ترامپ در غزه شکست بخورد، احتمالا جنگ میشود
محمدعلی ابطحی معتقد است اسرائیل وضعیت "نه جنگ نه صلح" را به درگیری دوباره با ایران ترجیح میدهد ولی سرنوشت طرح ترامپ در غزه را هم در وقوع یا عدم وقوع جنگ مؤثر میداند و میگوید:
«فکر نکنم هیچ تحلیلگری در هیچ جا باور قطعیاش این باشد که جنگ مجدد اسرائیل با ایران شروع خواهد شد. احتمالاتی هست که جنگ شروع شود؛ بخصوص اگر در غزه طرح ترامپ شکست بخورد، احتمال حمله به ایران برای پوشاندن شکست گفتوگوهای غزه بیشتر میشود. ولی به نظرم همین حالت کنونی "نه جنگ نه صلح" برای اسرائیل بهتر از جنگ باشد چون در اسرائیل در جنگ با ایران بالاخره آسیبهای فراوانی دید و در جنگ بعدی نیز آسیبهای فراوانی خواهد خورد. آسیبهای اسرائیل به ایران هم تلآویو را به نتیجۀ دلخواهش نمیرساند.»
جمهوری اسلامی به حملات موضعی اسرائیل جواب نمیدهد
اما هوشنگ امیراحمدی با قطعیت بیشتری دربارۀ آغاز دوبارۀ جنگ حرف میزند و میگوید:
«جنگ اسرائیل و ایران محتوم و قطعی نیست اما اعتقاد دارم که احتمالش خیلی زیاد است و حداقل اتفاقی که میافتد این است که اسرائیل از این پس با ایران همان کاری را میکند که با فلسطین در سالهای متمادی کرده. یعنی هر از چند گاهی به ایران حمله میکند و مقطعی و موضعی کشور ما را میزند و بعد دوباره برمیگردد سر جایش. اما اگر ایران در چنین وضعیتی جواب قاطع بدهد، بحث دیگری است. من اعتقاد دارم با شرایطی که الان در ایران وجود دارد، جمهوری اسلامی احتمالا به حملات مقطعی و موضعی جواب نمیدهد.»
عواقب جنگ: از خطر تجزیۀ ایران تا تغییر نقشۀ خاورمیانه و ورود روسیه و چین به جنگ
دربارۀ عواقب درگیری نظامی مجدد بین ایران و اسرائیل، افشار سلیمانی میگوید:
«مهمترین پیامدهای چنین جنگی میتواند فروپاشی اقتصادی در وهله اول و سپس بروز بحرانهای سنگین داخلی اعم از سیاسی و اجتماعی و امنیتی باشد که ادامه چنین اوضاعی میتواند کشور را تا مرز تجزیه، که از اهداف دشمنان ایران است، ببرد.»
محمدعلی ابطحی اما پیامدهای چنین جنگی را این طور گمانه میزند:
«اگر این جنگ شروع شود پیامدهای زیادی خواهد داشت چون نسبت به جنگ قبلی، جدیتر خواهد بود و ممکن است دامنۀ چنین جنگی فقط به سه کشور ایران و اسرائیل و آمریکا محدود نشود بلکه این جنگ، اگر خدای نکرده شروع شود، میتواند برای هر دو طرف بسیار سرنوشتساز باشد. ایعنی در از بین رفتن منابع ایرانی و خاورمیانهای و ایجاد یک نقشۀ جدید در منطقه مؤثر باشد. و معلوم نیست که این نقشۀ جدید را اسرائیل ترسیم میکند یا ایران یا آمریکا. اما قطعا این جنگ پیامد بسیار سنگینی دارد که میتواند به تغییر جدی نقشۀ خاورمیانه منتهی شود.»
هوشنگ امیراحمدی هم دربارۀ نتایج جنگ دوبارۀ ایران و اسرائیل گفت:
«اگر اسرائیل به ایران حمله کند و حملهاش هم از جنس حملۀ جنگ دوازده روزه باشد، به نظرم جمهوری اسلامی با شدت و قاطعیت بیشتری جواب خواهد داد و معنای این واکنش این است که جنگ بعدی ایران و اسرائیل میتواند قابل کنترل نباشد و پیامدهای آن درگیری آمریکا و کشورهای منطقه و حتی روسیه در چنین جنگی باشد؛ برای اینکه به هر حال ایران این روزها برای روسیه و چین بسیار مهم شده است و هر درگیریای با ایران، احتمالا این کشورها را هم درگیر میکند. مخصوصا اگر آمریکا وارد درگیری با ایران شود.»
اسرائیل میخواهد ایران را وادار به حملۀ پیشدستانه کند
اما اینکه در شرایط کنونی، که مقامات اسرائیلی مدام دربارۀ حمله به ایران حرف میزنند، آیا به نفع ایران نیست به حملۀ پیشدستانه مبادرت ورزد، سؤالی است که افشار سلیمانی در پاسخ به آن میگوید:
«در شرایط فعلی اسرائیل قصد دارد با تحریک ایران، جمهوری اسلامی را وادار به حملۀ پیشدستانه نماید تا بهانهای برای حمله به ایران و کشاندن پای آمریکا به این جنگ پیدا کند. ترامپ قصد ندارد به ایران حمله نظامی کند. فقط احتمال چراغ سبز دادن او به نتانیاهو برای حمله به ایران وجود دارد. البته درشرایط فعلی این احتمال هم زیاد نیست. لذا اگر ایران حمله پیشدستانه به اسرائیل بکند آمریکا هم چراغ سبز به اسرائیل میدهد هم کمک بیشتری به این کشور میکند.»
سفیر پیشین ایران در آذربایجان دربارۀ خروج ایران از تنگنای خطرناک کنونی افزود:
«استراتژی ایران باید مبتنی بر همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دور کردن آمریکا از اسرائیل، همبستگی بیشتر با کشورهای همسایه و مسلمان، اتحاد سازی با ترکیه و پاکستان و عربستان و ... حول محور مشترک و به کنار نهادن اختلافات با این کشورها و تست کردن عملیاتی روسیه و چین باشد. ایران باید به جمع کشورهایی که از استقلال و شناسایی دولت فلسطین حمایت کردند بپیوندد و از "مسئله بودن" به "راه حل مسئله" تبدیل شود. واقداماتی از این قبیل. فصل راهبردهای سلبی سپری شده و زمان راهبردهای ایجابی در سیاست خارجی دست کم در دوره پسا ۷ اکتبر ۲۰۲۴ فرا رسیده است.»
به شدت با حملۀ پیشدستانه مخالفم
آقای ابطحی اما دربارۀ حملۀ پیشدستانۀ جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل میگوید:
«من به شدت با حملۀ پیشدستانه مخالفم. ما هیچ وقت هیچ جنگی را شروع نکردهایم و امیدوارم هیچ وقت هیچ جنگی را در تاریخ ایران نبینیم که ایران آن را شروع کرده باشد. همه باید باور کنند که جنگ کلاً چیز بدی است. آسیب به ملتها و منابع زیرزمینی و کشتار انسانها را در دل خود دارد. کلاً تلخترین واژۀ بشریت جنگ است و ما چه بتوانیم در جنگ پیروز شویم چه نتوانیم، مبادرت ورزیدن به جنگ کار درستی نیست. نه اخلاقی است نه انسانی. و نه در موازنههای قدرت مفهوم چندانی پیدا میکند. جنگهایی که اسرائیل شروع کرده، گریبانگیر این کشور خواهند شد؛ چنانکه الان اسرائیل تنها کشوری است که مجبور است به سازمانهای بینالمللی و حقوق بشر وقعی ننهد. طبیعی است که ما نمیخواهیم در چنین شرایطی قرار بگیریم. مردم ایران هم این آمادگی را ندارند. مردم ایران آمادگی دفاع و غیرتورزی شدید نسبت به کشورشان دارند اما تصور من این نیست که علاقهمند باشند جنگ تازهای شروع شود.»
متأسفانه دکترین نظامی جمهوری اسلامی، دفاعی است
هوشنگ امیراحمدی با انتقاد از فقدان حملۀ پیشدستانه در دکترین نظامی جمهوری اسلامی، معتقد است ایران در شرایط فعلی نمیتواند چنین اقدامی علیه اسرائیل انجام دهد چراکه مقدمات و لوازم چنین حملهای را تدارک ندیده است. آقای امیراحمدی میگوید:
«متاسفانه دکترین نظامی جمهوری اسلامی، دکترینی پیشدستانه یا پیشگیرانه نیست بلکه یک دکترین دفاعی است به این معنا که صبر کنیم اول ایران را بزنند، بعد ما جواب میدهیم. البته در جواب دادن هم گاهی دچار شک و تردید بوده . بنابراین من اصلا اعتقاد ندارم که جمهوری اسلامی بخواهد یک حملۀ پیشدستانه بکند. از طرف دیگر، الان با توجه به شرایطی که در مجموع برای ایران ایجاد شده، جمهوری اسلامی باید قبل از حملۀ پیشدستانه، یک سری کارهای دیگر انجام دهد. باید خودش را آماده کند برای چنین حملهای. در شرایط فعلی نمیتواند حملۀ پیشدستانۀ موفقی داشته باشد. با کدام پشتوانه میخواهد حملۀ پیشدستانه بکند؟ اسرائیل بمب اتمی دارد و آمریکا را هم پشت سر خودش دارد.»
این فعال سیاسی صریحاللهجه نهایتا به یورونیوز گفت:
«به نظر من جمهوری اسلامی برای شروع میتواند از برجام و انپیتی بیرون بیاید، با یک دولت دیگر وضع کشور را سر و سامان دهد و نظامیها را وارد دولت کند. خلاصه، باید زمینهسازیهای لازم صورت گیرد وگرنه جمهوری اسلامی با وضعیت فعلیاش نمیتواند حملۀ پیشدستانه بکند ولی اگر چنین حملهای هم بکند، راه به جایی نخواهد برد. بنابراین اول باید آمادگی چنین حملهای را پیدا کند. به نظر من در شرایط فعلی تا وقتی که به جمهوری اسلامی حمله نشده، جمهوری اسلامی هم بهتر است و سعی کند خودش را بازسازی کند که این کار هم به هر حال زمانبر است و باید دید بازسازی توان نظامی جمهوری اسلامی چطور پیش میرود.»