الن والد، تحلیلگر ارشد حوزه انرژی در شورای آتلانتیک که در سال ۲۰۱۸ نیز کتاب «سعودی، شرکت: پیگیری سود و قدرت پادشاهی عربی» را منتشر کرده، روز چهارشنبه با انتشار تحلیلی سعی کرد تا به این سوال پاسخ دهد که آیا اسرائیل تاسیسات نفتی ایران را هدف قرار خواهد داد؟
در این تحلیل آمده است: از زمانی که ایران در ۱ اکتبر بیش از ۱۸۰ فروند موشک بالستیک را به سمت اسرائیل شلیک کرد، گمانهزنیها درباره نحوه پاسخدهی اسرائیل به این حمله تشدید شده است. به گفته مقامهای اسرائیلی، این کشور در حال برنامهریزی یک «تقابل مهم» است که میتواند زیرساختهای تولید و صادرات نفت خام ایران را هدف قرار دهد.
ایران این تهدید را جدی میگیرد. اندکی پس از حمله ۱ اکتبر، شرکت ملی نفتکش ایران به چندین نفتکش دستور داد تا لنگرگاههای خود را در جزیره خارگ ترک کنند، جایی که ۹۰ درصد نفت ایران برای صادرات بارگیری میشود. این تنشها بازار نفت را مضطرب کرده است، به طوری که قیمت هر بشکه نفت خام برنت در ۷ اکتبر در واکنش به پاسخ اسرائیل، نزدیک به ۴ درصد افزایش یافت.
اگرچه تحلیلگران از دورنمای حمله به تأسیسات تولید و صادرات نفت ایران غافلگیر شدهاند، اما احتمال این امر در واقع بسیار کم است. دلیل آن این است:
ماموریت پیچیده و خطرناک
تاسیسات نفتی ایران بیشتر در امتداد خط ساحلی خلیج فارس قرار دارند. چندین شبکه خط لوله، میدانهای مختلف را به پالایشگاهها و پایانههای خروجی متصل میکنند. مهمترین تاسیسات، پالایشگاه آبادان واقع در نزدیکی مرز با عراق، پایانه جزیره خارگ در مرکز خط ساحلی خلیج فارس و پالایشگاه و پایانه بندرعباس است که هر دو در تنگه هرمز قرار دارند. از این میان، جزیره خارگ و پایانه بندرعباس نقش کلیدی در از کار انداختن صنعت صادرات نفت ایران دارند.
هدف قرار دادن هر دوی این تاسیسات با توجه به فاصله زیاد اسرائیل تا ایران، نیازمند استفاده احتمالی از حریم هوایی کشورهای عربی و مقابله با سیستم دفاع هوایی روسیِ ایران است که میتواند چالشبرانگیز باشد، هرچند اسرائیل در ماه آوریل توانایی خود را برای مقابله و آسیب رساندن به این سامانه دفاعی نشان داد.
جزیره خارگ نیز در نزدیکی تأسیسات هستهای ایران قرار دارد و بنابراین به شدت محافظت میشود. اگرچه مقامات سابق اسرائیل اصرار دارند که اسرائیل قادر به انجام چنین حملهای است، خطرات مرتبط با آن احتمالاً بیشتر از منافعی است که چنین حملهای در این مرحله میتواند برای اسرائیل داشته باشد.
همچنین، حمله موفقیتآمیز اسرائیل به زیرساختهای تولید و صادرات نفت ایران، ایالات متحده را دلخور میکند، روابط با امارات عربی متحده و دیگر همسایگان عرب را به خطر میاندازد و چین، بزرگترین مشتری صادرات نفت خام و میعانات گازی ایران را خشمگین میکند.
این آسیبها طولانیمدت خواهد بود و ترمیم آن بسیار دشوارتر از رفع آسیب فیزیکی وارد شده به زیرساختهای صادرات نفت ایران است.
مزایای استراتژیک بلوف اسرائیل
با این حال، مزیت القاء این باور به دشمنان (و متحدان) این است که آنها میپذیرند که شما هر کاری را در برای دستیابی به پیروزی انجام خواهید داد.
از زمان حمله اخیر ایران، مقامات فعلی و سابق اسرائیل آشکارا در مورد حمله به صنعت نفت خام ایران صحبت کردهاند و احتمالاً به طور جدی هم به آن فکر کردهاند. اما حتی اگر اسرائیل این رویکرد را اتخاذ نکند (که به طور چشمگیری درگیری با ایران را تشدید میکند) اسرائیل خود را در موقعیت خوبی قرار داده است و به این ترتیب اکنون، حمله به پایگاههای نظامی و موشکی ایران از طریق نظامی و یا سایبری، در مقایسه با پیامهای عمومی اسرائیل، حملهای محدود به نظر میرسد.
بر اساس گزارشهای اخیر، ایالات متحده به تازگی سامانه موشکی دفاعی (THAAD) را به همراه پرسنل نظامی به اسرائیل فرستاده است. این احتمال وجود دارد که دولت بایدن با استقرار این سامانه، در واقع برای آرام کردن اسرائیل و جلوگیری از حمله موشکی بیشتر توسط ایران اقدام کرده باشد.
ایالات متحده پیشتر استراتژی مشابهی را برای رهایی از جنگ ویتنام به کار گرفته بود. به گفته هنری کیسینجر، او و رئیس جمهور ریچارد نیکسون به دنبال این بودند که ویتنام شمالی و اتحاد جماهیر شوروی پیشین را وادار کنند تا بپذیرند که آمریکا ممکن است «دیوانه» شود و در عمل دست به اقدامهای مخرب گستردهای بزند. بر همین اساس، آمریکا از طریق کمپینهای بمباران گسترده و تهدیدات هستهای پنهان، ویتنام شمالی را مرعوب کرد و موفق شد مسکو را وادار کند که هانوی را برای دریافت امتیازات دیپلماتیک مورد نیاز برای پایان دادن به مناقشه در یک بازه زمانی نسبتاً کوتاه تحت فشار قرار دهد.
یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید
تاثیر واقعی بر بازارها
ناظران بازار باید درک کنند که علیرغم این لفاظیها، اقدام بعدی اسرائیل احتمالاً تولید یا صادرات نفت ایران را مختل نخواهد کرد. با این حال، اسرائیل میتواند با هدف قرار دادن صنعت تولید بنزین ایران، ضربهای قوی اما نه فلجکننده به اقتصاد ایران وارد کند.
اسرائیل پیش از این نیز متهم بود که با یک حمله سایبری در دسامبر ۲۰۲۳ اکثر پمپ بنزینها در ایران را از کار انداخته بود و حمله مشابهی را نیز علیه صنعت فولاد ایران انجام داده است.
یک حمله سایبری و به دنبال آن حمله نظامی احتمالاً پاسخ اسرائیل به حمله موشکی ایران است. یک هدف بالقوه میتواند پالایشگاه آبادان باشد که یک چهارم عرضه بنزین ایران را تولید میکند.
جتهای جنگنده فقط باید بر فراز اردن و عراق پرواز کنند و این منطقه به اندازه جزیره خارگ از دفاع هوایی سنگین برخوردار نیست. ضربه زدن به آبادان بازارهای نفت را متلاطم نمیکند زیرا بیشتر تولید آن در داخل مصرف میشود و قطعی آن بر صادرات نفت خام تأثیری نخواهد داشت.
واضح است که اسرائیل می خواهد ایالات متحده و ایران باور کنند که به صنعت نفت ایران حمله خواهد کرد. با این حال، معاملهگران، ناظران بازار و سیاست گذاران باید درک کنند که وقوع این حمله در عمل بسیار بعید است، ولی در مقابل احتمال حمله بسیار محدودتر با حداقل تاثیر جهانی بسیار بیشتر است.