Eventsمناسبت هاپادکست ها
Loader
Find Us
آگهی

انتخاب دشوار پزشکیان؛ راضی کردن تحریمی‌های «۶۰ درصدی» یا چشم داشتن به آرای نقد محافظه‌کاران؟

مسعود پزشکیان
مسعود پزشکیان Copyright AP Photo
Copyright AP Photo
نگارش از سعید جعفری
تاریخ انتشار به روز شده در
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

میزان مشارکت در انتخابات‌های ریاست جمهوری در ایران طی سالهای اخیر به شکل معناداری کاهش یافته و حالا رکورد کمترین میزان مشارکت، روز جمعه به ثبت رسید. اما معادله دور دوم چگونه خواهد بود؟ پزشکیان می‌تواند آرای خاموش را به صحنه بیاورد؟

آگهی

بر اساس آمارهای رسمی و دولتی که بسیاری هم آن‌را دارای شبهه می‌دانند میزان مشارکت حدود ۴۰ درصد عنوان شده است. این بدان معناست که حتی از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ که اعلام شد حدود ۴۸ درصد واجدین شرایط پای صندوق‌های رای حاضر شدند نیز افراد کمتری حاضر به رای دادن شدند. در انتخابات غیرمشارکتی ۱۴۰۰ ابراهیم رئیسی بدون هیچ رقیب جدی موفق شد پیروز شود. «استفاده از ضریب ۳ برای بزرگنمایی میزان مشارکت» یکی از سوژه های داغ کاربران فضای مجازی طی ساعات اخیر بوده است.

در انتخابات این دوره اما در کمال تعجب حتی در مشارکت پایین هم نامزدهای «مورد عنایت» حاکمیت یعنی سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف نتوانستند به پیروزی برسند. این در حالی است که به صورت سنتی در جریان انتخابات‌هایی که مشارکت در آنها به صورت نسبی پایین‌تر بوده در نهایت با شکست کاندیداهای اصلاح طلبان به پایان رسیده است. همین مسئله شرایط دوگانه‌ای را برای کمپین انتخاباتی پزشکیان پدید آورده است.

همچنان تکیه به آرای دور اول با نیم‌نگاهی به سبد قالیباف

آنطور که مشارکت در دور نخست نشان می‌دهد پزشکیان برخلاف سایر کاندیداهای جریان اصلاح طلبی توانسته در مشارکت پایین هم به موفقیت نسبی برسد. این بدان معناست که طبقه متوسط که عموما رای خود را به نامزد این جریان سیاسی اختصاص می‌دهند این بار در خانه نشستند و به میدان نیامدند. این در حالی است که فضای تحریم انتخابات در این دوره سنگین‌تر از هر دوره دیگری به نظر می‌رسد. رخ دادن اتفاقاتی چون جنبش مهسا و اعتراضات پس از مرگ او ظاهرا خشم، ناامیدی و دلسری عمیقی را در دل جامعه نسبت به بروز تغییرات مثبت از مسیر انتخابات پدید آورده است.

اما پزشکیان حتی با همین شرایط هم توانسته بیش از ۱۰ میلیون رای کسب کند. آرایی که بخش مهمی از آنها احتمالا از سبد اصولگرایان و کسانی است که در دور قبل به ابراهیم رئیسی رای داده‌اند. رئيسی در انتخابات ۱۴۰۰ توانست با بیش از ۱۸ میلیون رای به عنوان رئيس جمهور انتخاب شود. ضمن اینکه ۱ میلیون هم امیرحسین قاضی زاده هاشمی دیگر نامزد بخش تندرو این جریان سیاسی کسب کرد. محسن رضایی هم که از سوی اصولگرایان حمایت می‌شد در آن دوره نزدیک به ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار رای داشت.

این در حالی است که در این دوره مجموع آرای قالیباف و جلیلی حدود ۱۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر بوده است. در نتیجه چیزی بیش از ۶ میلیون رای دست‌کم از آرای رئيسی و قاضی زاده هاشمی کاسته شده است. علاوه بر آن ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار رای محسن رضایی نیز باید در نظر گرفت. هرچند بخشی از این آرا احتمالا به کسانی تبدیل شده‌اند که در این دوره شرکت نکرده‌اند اما حتما بخشی از آن به سبد پزشکیان رفته است. به ویژه که در دور قبل ناصر همتی که حمایت بخشی از جریان‌های اصلاح‌طلب را با خود داشت کمتر از ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار رای کسب کرده بود.

حالا انتخابات در حالی به دور دوم رفته که محمد باقر قالیباف دیگر در صحنه حضور ندارد و ۳ میلیون و ۳۸۳ هزار نفری که به او رای دادند می‌تواند در سرنوشت انتخابات اثرگذار باشند. هرچند قالیباف خود از جلیلی حمایت کرده اما تضمینی نیست که این آرا به صورت مستقیم به سبد این نامزد تندرو برود. بخشی از اصولگرایان میانه‌رو ممکن است در دور دوم یا از شرکت در انتخابات منصرف شوند و یا به پزشکیان رای دهند. لازمه آن این است که پزشیکان به سمت شعارها و اظهار نظرهایی که از نظر این طبقه تند تفسیر می‌شود نرود.

پزشکیان می‌تواند نگاهی به آرای طبقه محافظه‌کار هم داشته باشد، اما لازمه آن این است که شعارهایی که از نظر این طبقه «رادیکال» تفسیر می‌شود ندهد
پزشکیان می‌تواند نگاهی به آرای طبقه محافظه‌کار هم داشته باشد، اما لازمه آن این است که شعارهایی که از نظر این طبقه «رادیکال» تفسیر می‌شود ندهدAP photo

در چنین شرایطی پزشکیان می‌تواند امیدوار باشد با حفظ همان ۱۰ میلیونی که در دور نخست کسب کرده به همراه اضافه شدن بخشی از سبد آرای قالیباف و کمی از کسانی که در دور نخست در انتخابات شرکت نکردند جلیلی را شکست دهد. اما این لزوما یک سناریو محقق شدنی نیست و چالش‌های پیش روی آن زیاد هستند.

رفتن به سراغ تحریمی‌ها و آرای خاموش

کمپین انتخاباتی پزشکیان یک انتخاب دوم هم دارد و آن هم جلب بیشتر آرای خاموش است. بر اساس آمار رسمی حدود ۶۰ درصد واجدین شرایط در دور نخست از حضور در انتخابات سر باز زده‌اند. بر اساس آمار وزارت کشور تعداد واجدین شرایط بیش از ۶۱ میلیون نفر بوده است. در نتیجه بیش از ۳۶ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از واجدین شرایط در دور نخست رای نداده‌اند.

این افراد به ویژه کسانی هستند که تجربه تاریخی نشان داده وقتی در انتخابات شرکت می‌کنند به نامزد مورد حمایت اصلاح طلبان رای می‌دهند. پس اینجا یک ظرفیت و پتانسیل بسیار قابل توجه برای کمپین انتخاباتی پزشکیان نهفته است. او در حالی که در دور نخست کمتر از ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر رای کسب کرده، می‌تواند با حفظ همین آرا و اضافه شدن حتی فقط ۲۰ درصد از کسانی که در دور نخست شرکت نکرده‌اند آرای خود را به بیش از ۱۷ میلیون برساند. عددی مشابه آنچه محمود احمدی نژاد در دور دوم انتخابات سال ۱۳۸۴ کسب کرد و به عنوان رئيس جمهور کار خود را آغاز کرد.

پس شاید گزینه جذاب‌تر برای کمپین پزشکیان همین باشد که سرمایه‌گذاری خود را بیش از آنکه بر سبد آرای ۳ میلیون و ۳۸۰ هزار نفری قالیباف بگذارد بر راضی کردن تحریمی‌ها و بی‌تفاوت‌ها تمرکز نماید. به ویژه که بخشی از آرای قالیباف قطعا سهم سعید جلیلی خواهد شد.

چطور آرای خاموش به صحنه می‌آیند؟

برای این کار پزشکیان باید چه کند؟ برای این منظور او باید در چند روز آینده تا زمان برگزاری انتخابات، به صورتی صریح‌تر درباره مسائل مورد علاقه این طبقه اجتماعی گسترده اظهار نظر کند. او باید در خصوص آزادی‌های اجتماعی و به ویژه مسائل مربوط به زنان و محدودیت‌هایی که حکومت علیه آنها اعمال کرده قاطعانه‌تر اظهار نظر نماید تا باور «امکان تغییر» در این قشر خاموش ایجاد شود. او همچنین باید به تردیدهایی که در خصوص میزان اختیارات رئیس جمهور وجود دارد پاسخ معناداری ارائه دهد. در خصوص چگونگی و ابعاد حل و فصل مسائل سیاست خارجی نیز باید ایده‌های روشن‌تری به مخاطب بدهد.

هنوز بسیاری از جامعه ایران به ویژه زنان از سرکوب گسترده اعتراضات در جریان جنبش مهسا، دلسرد، ناامید و خشمگین هستند
هنوز بسیاری از جامعه ایران به ویژه زنان از سرکوب گسترده اعتراضات در جریان جنبش مهسا، دلسرد، ناامید و خشمگین هستندAp photo

این کار هرچند ساده نیست اما غیرممکن هم نخواهد بود. طرح چنین مسائلی البته نه به صورت کلی و مشابه آنچه در دور نخست از آنها صحبت کرد، به ویژه در دو مناظره تلویزیونی با سعید جلیلی می‌تواند اثر قابل توجهی بر قشر خاکستری بگذارد.

پزشکیان باید برای این امر برنامه‌های شفاف و مشخصی برای مقابل به بخشی از محدودیت‌های اعمال شده از سوی حاکمیت ارائه کند و باورِ امکانِ تغییر را به ناراضی‌ها و مرددها منتقل نماید.

موانع راضی کردن ناراضی‌ها

اما این کار هم به چهار دلیل ساده نیست.

  • در درجه نخست پزشکیان در دور نخست نشان داد که علاقه‌ای ندارد از مجموعه باورهای محافظه‌کارانه خود خارج شود. او برخلاف تلاش کمپین انتخاباتی‌اش برای اینکه این نامزد انتخابات را به اتخاذ مواضعی روشن‌تر در قبال موضوعات کلیدی مورد علاقه طبقه متوسط جامعه سوق دهد، در مقابل تمام این تلاش‌ها مقاومت کرد. او همچنین بارها گفته که برنامه‌ها همین حالا هم موجود و مشکل نه ارائه برنامه جدید که نحوه اجرای آنها است. در نتیجه ادامه اتخاذ همان رویه پیشین باعث نخواهد شد این آرای خاکستری به شرکت در انتخابات متقاعد شود.
  • در درجه دوم مجموعه اتفاقاتی است که در طول دهه‌های اخیر در ایران شکل گرفته و جامعه امیدوار شده ایران هر بار بعد از حمایت از نامزد اصلاح طلب و میانه‌رو دیده است که بخش‌های غیرانتخابی در حاکمیت قدرت به مراتب بیشتری از نهادهای انتخابی دارند. افزایش نفوذ، تسلط و قدرت علی خامنه‌ای و نهادهای نظامی، امنیتی و سیاسی تحت نظر او سبب شده تا باورِ غیرقابل تغییر بودن از درون جمهوری اسلامی در ذهنِ اگر نگوییم اکثریت جامعه، حداقل در بخش قابل توجهی از آن شکل گرفته است.
  • در درجه سوم بخشی از کسانی که انتخابات را تحریم کرده‌اند بر این باورند که می‌توانند با این کار جمهوری اسلامی را به سمت فروپاشی سوق دهند. بخشی دیگر هم معتقدند که می‌توانند مشروعیت نظام را زیر سوال ببرند؛ صرف نظر از درستی یا نادرستی این انگاره، داشتن چنین باوری موجب می‌شود تا این افراد به مسئله شرکت یا عدم شرکت در انتخابات از وجه ایدئولوژیک بپردازند. در نتیجه مشابه حامیان حکومت و طبقه مذهبی و تندروتر که از همین زاویه رای دادن به کاندیدای خود و سعید جلیلی را یک وظیفه دینی، شرعی و اخلاقی می‌دانند، تحریمی‌های سرسخت هم این باور ایدئولوژیک برایشان شکل گرفته که شرکت در انتخابات خلاف اعتقادات و باورهای آنهاست و این امر را برای آنها مقدس کرده است. در نتیجه راضی کردن این افراد برای شرکت در انتخابات اگر نگوییم غیر ممکن که بسیار سخت و دشوار خواهد بود.
  • در درجه چهارم، پزشکیان که خود را یک اصولگرای اصلاح‌طلب می‌خواند در دور نخست بارها بر لزوم پیروی از علی خامنه‌ای در مدیریت کشور تاکید کرد. او همچنین رهبر جمهوری اسلامی را «فصل‌الخطاب» خواند که در اختلافات و مسائلی که در کشور پیش می‌آید باید به دستور او عمل کرد. مجموعه اعتقاداتی که نه تنها ناراضیان از جمهوری اسلامی را به پای صندوق رای نخواهد کشاند که آن‌ها را بیشتر بر درست بودن تحریم انتخابات مطمئن می‌سازد.
 پزشکیان نظر خامنه‌ای را «فصل‌الخطاب» می‌خواند. این مواضع  تحریمی‌ها را به عدم مشارکت در انتخابات مطمئن‌تر می‌سازد
پزشکیان نظر خامنه‌ای را «فصل‌الخطاب» می‌خواند. این مواضع تحریمی‌ها را به عدم مشارکت در انتخابات مطمئن‌تر می‌سازدAP photo

اما این یک بعد ماجرا است؛ شاید همین مواضع پزشکیان بوده که در انتخاباتی با میزان مشارکت پایین، باز هم او توانسته بیش از ۱۰ میلیون رای کسب کند و نظر مثبت بخش‌هایی از جامعه را که دیدگاه تقابلی به حکومت ندارند به سبد خود بیفزاید. در نتیجه این احتمال وجود دارد که اگر پزشکیان برای دور دوم قدری از مواضع محافظه‌کارانه خود فاصله بگیرد، از نظر رای دهندگان محافظه‌کار این اقدامی رادیکال تفسیر شود. در نتیجه ممکن است باعث شود هم سهم قابل توجهی از آن سبد ۳ میلیون و ۳۸۰ هزار نفری قالیباف به او نرسد و هم محافظه‌کارانی که در دور نخست به او رای داده‌اند ترجیح دهند این بار یا خاموش بمانند و یا به جلیلی رای دهند.

انتخاب کمپین پزشکیان چیست؟

پیچیدگی شرایط باعث می‌شود که کمپین انتخاباتی مسعود پزشکیان با انتخاب دشواری رو به رو باشد؛ هدف آنها در نهایت احتمالا پیروزی با هر شرایطی است؛ برای مشاوران و نزدیکان او، احتمالا بیش از آنکه اهمیت داشته باشد تحریمی‌ها به او رای دهند یا محافظه‌کاران، این موضوع اولویت دارد که او را در نهایت به پاستور برسانند. اما انتخاب اینکه کدام دسته می‌توانند در نهایت پزشکیان و تیمش را به این هدف برسانند ساده نیست.

واضح است که از نظر ریاضی در آرای خاموش ظرفیت به مراتب بزرگ‌تری نهفته است اما نه تنها جلب آنها آسان نیست که حتی ممکن است در نهایت به تلاشی مذبوهانه تبدیل شود که به سبد دور اول پزشکیان هم آسیب بزند.

بخشی از کسانی که انتخابات را تحریم کرده‌اند بر این باورند که می‌توانند با این کار جمهوری اسلامی را به سمت فروپاشی سوق دهند یا دست‌کم مشروعیت حکومت را زیر سوال ببرند؛ در نتیجه مشابه حامیان حکومت و طبقه مذهبی و تندروتر که از همین زاویه رای دادن به کاندیدای خود را یک وظیفه دینی، شرعی و اخلاقی می‌دانند، تحریمی‌های سرسخت هم این باور ایدئولوژیک برایشان شکل گرفته که شرکت در انتخابات خلاف اعتقادات آنهاست و این امر را برای آنها مقدس کرده است.
در نتیجه راضی کردن این افراد برای شرکت در انتخابات امری تقریبا غیرممکن است

در این شرایط شاید تمرکز بیشتر بر آرای بی‌تفاوت‌ها به جای تحریمی‌ها بیشتر پاسخگو باشد؛ همانطور که اشاره شد بخشی از کسانی که شرکت در انتخابات را تحریم کرده‌اند، رای دادن را به مثابه «خیانت به باورها و آرمان‌های خود» در نظر می‌گیرند و مسئله حضور در انتخابات را به موضوعی اعتقادی برای خود بدل کرده‌اند. در نتیجه راضی کردن این افراد آن‌هم در مدت زمان کوتاه باقی‌مانده چندان عملی به نظر نمی‌رسد؛ اما شاید کمپین انتخاباتی او بتواند به جای این کار بر کسانی که پیش از این نسبت به شرکت یا عدم شرکت مردد بودند و در نهایت هم در انتخابات شرکت نکردند تمرکز کند.

آگهی

افرادی که بخشی از آنها این تصور را داشتند که این انتخابات تشریفاتی تکلیفش روشن است و محمدباقر قالیباف کاندیدای حاکمیت بوده و تایید صلاحیت پزشکیان تنها برای گرم‌تر کردن تنور این انتخابات بوده است. این افراد بعد از آنکه شکست تحقیرآمیز قالیباف را دیده‌اند و در عین حال شاهد رقابت میان سعید جلیلی و مسعود پزشکیان در دور دوم هستند، ممکن است در منظومه باورهای قطعی فرض کرده بود تردیدهایی احساس کنند.

به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

این گروه ممکن است خطر روی کار آمدن سعید جلیلی را برای آینده خود جدی فرض کنند و در نتیجه کمپین انتخابات پزشکیان برای راضی کردن کسانی که عدم شرکت در انتخابات برایشان یک اصل و ایدئولوژی نیست کار کمتر سخت‌تری در پیش داشته باشد.

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

اعلام نتیجه قطعی انتخابات ریاست جمهوری ایران: رقابت پزشکیان و جلیلی به مرحله دوم کشیده شد

خاتمی: به پزشکیان رای می‌دهم و امیدوارم روزنه‌ای باشد برای ایجاد تفاوتی هرچند اندک

نگاهی به ۶ «سرباز نظام»؛ دوئل اصول‌گرایانه قالیباف و جلیلی یا اصلاح‌طلبی پزشکیان؟