مرگ ناگهانی ابراهیم رئیسی سؤالهای مختلفی را درباره رئیس جمهور بعدی ایران مطرح کرده است و در این روزها رسانهها و فعالان سیاسی تلاش کردهاند برای پاسخ دادن به این سوالها، مسیر آینده این کشور را نیز بررسی کنند.
انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری در ایران در زمانهای برگزار میشود که هم اعتراضهای زیادی در داخل ایران بر سر مجموعهای از بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وجود دارد و هم این کشور با مجموعهای از بحرانها در سیاست خارجی مواجه است که در راس آنها رابطه تهران و واشنگتن قرار دارد.
از قضا، انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری در ایران در سالی برگزار میشود که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم در پایان همان سال برگزار خواهد شد.
بر اساس اعلام مسئولان ایرانی، انتخابات ریاست جمهوری برای تعیین جانشین ابراهیم رئیسی در ۸ تیر ماه برگزار میشود که این تاریخ یک روز پس از مناظره جو بایدن و دونالد ترامپ، دو کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا است.
همزمانی انتخابات ریاست جمهوری ایران
پیشبینی میشود در این مناظره که نخستین مناظره دو کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا است، موضوع ایران و نحوه مواجهه واشنگتن با تهران نیز مطرح شود.
در ایران نیز دو جناح «اصولگرا» و «میانهرو» که پس از مرگ رئیسی، فرصتی دوباره برای معرفی نامزدهای خود را پیدا کردهاند، نمیتوانند به حل بحران در سیاست خارجی ایران که موضوع رابطه تهران و واشنگتن یکی از مهمترین آنها است بیتوجه باشند.
در هر حال گمانهزنیها درباره جانشینی ابراهیم رئیسی از زمانیکه خبر رسمی مرگ او هنوز منتشر نشده بود، آغاز شد و به تدریج افزایش یافت.
البته در فرصت محدود و کوتاه ۵۰ روز تا برگزاری زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری، گزینههای آزمایششده شانس بیشتری برای حضور در این رقابت ناگهانی دارند، زیرا با توجه به میزان پایین مشارکت در انتخابات مجلس ایران در اسفند ماه، به نظر میرسد کاندیداها برای قبولاندن خود به جامعه با دشواری مواجه باشند.
تأثیر سن بالای رهبر ایران و موضوع جانشینی او که این روزها زیاد در موردش گفته و نوشته میشود را نمیتوان در این انتخابات نادیده گرفت. تلاشهای هسته سخت قدرت در ایران برای یکدست کردن حاکمیت باعث خواهد شد تا نامزدهای هماهنگ با این موضوع وارد کارزار انتخاباتی شوند.
با وجود این شواهد از صف طولانی نامزدهای جانشینی رئیسی سخن حکایت دارند که خود را برای حضور در این کارزار آماده میکنند.
نظامیهای تکنوکرات
در گروه نظامیهای تکنوکرات، چهرههایی مانند محمدباقر قالیباف، علی شمخانی، محسن رضایی و حسین دهقان قرار دارند که پیش از این نیز سابقه ورود به عرصه انتخابات را داشتهاند.
قالیباف، گزینه آزمایششده
قالیباف که ریاست مجلس یازدهم را تا زمان مرگ رئیسی برعهده داشت، نیازی به معرفی خود در مدت کوتاه تبلیغات انتخاباتی ندارد.
او در سالهای ۱۳۸۴، ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ خود را برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد کرده بود و در آخرین مورد نیز بالاجبار به نفع ابراهیم رئیسی در سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران کنار رفت.
جمعی از اصولگرایان معتدل با این تصور که قالیباف نسبت به رئیسی چهرهای اجراییتر است، بر این نظرند که او میتواند بخشی از مشکلات موجود کشور را حل کند.
اما رقبای جدی قالیباف در میان اصولگرایان که حتی مخالف ریاست او بر مجلس دوازدهم نیز هستند، تلاش خواهند کرد که این نظامی تکنوکرات را نه تنها در ریاست مجلس بلکه در انتخابات ریاست جمهوری نیز ناکام بگذارند.
مشکل مهم قالیباف برای حضور در رقابتهای این دور از انتخابات، «فساد گسترده مالی» در اطراف او است که میتواند دستآویزی برای مخالفانش باشد تا او را حذف کنند.
علی شمخانی، کاندیدای پرحاشیه
علی شمخانی که سالها دبیری شورای عالی امنیت ملی ایران را برعهده داشت، شرکت در رقابتهای هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را در کارنامه سیاسی خود ثبت کرده است.
شمخانی در این انتخابات از محمد خاتمی که در دور اول ریاست جمهوری او، وزیر دفاع دولتش بود شکست خورد.
او که از فرماندهان ارشد سابق سپاه و ارتش است با فشار مخالفانش که با روی کار آمدن ابراهیم رئیسی قدرت بیشتری پیدا کرده بودند، مجبور به کنارهگیری از دبیری شورای عالی امنیت شد.
او نیز مانند برخی از مقامهای ارشد ایران با پروندههای گشوده شده برای نزدیکانشان به دلیل فساد مواجه است، موضوعی که میتواند پاشنه آشیل او در این دور از انتخابات باشد.
حسین دهقان، گزینه بیحاشیهتر
حسین دهقان که ریاست بنیاد مستضعفان را برعهده دارد، همچون قالیباف در میان بخشی از سپاهیان جایگاه دارد. او همچنین این امکان را دارد که از میان طیفهای متنوع در میان اصولگرایان، افرادی را جذب کند. با این حال برای او جذب آرای شهروندان ایرانی در مدت ۵۰ روز سخت خواهد بود.
محسن رضایی، کاندیدای آماده
محسن رضایی اگرچه در میان ایرانیان به دلیل نامزدی چند بارهاش در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی که همواره ناکام بوده، به لطیفه تبدیل شده است اما او همچنان یک گزینه مطرح خواهد بود.
او در سالهای ۱۳۸۴، ۱۳۸۸، ۱۳۹۲ و ۱۴۰۰ خود را برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد کرده بود و در آخرین مورد نیز به نفع رئیسی کنار رفت.
با توجه به اینکه شورای نگهبان در مصوبهای حداکثر سن برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را ۷۵ سال تعیین کرد او که در حال حاضر ۷۱ ساله است میتواند خود را برای آخرین بار در این انتخابات کاندیدا کند.
چهرههای تندروی نزدیک به بیت رهبری
در گروه تندروهای نزدیک به بیت رهبری، چهرههایی مانند سعید جلیلی و پرویز فتاح قرار دارند.
سعید جلیلی، کاندیدای درحاشیه
سعید جلیلی که در رقابت با حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری متحمل شکست سختی شد، گزینهای است که میتواند بخت خود را دوباره آزمایش کند.
از او که دانش آموخته دانشگاه امام صادق است، بهعنوان یکی از شخصیتهای مؤثر در طیف تندروی جناح موسوم به اصولگرایان یاد میشود.
برخی از نزدیکان او توانستند وارد دولت ابراهیم رئیسی شوند تا جایی که از جلیلی به عنوان مرد در سایه نام برده میشود.
پرویز فتاح، گزینه ساکت
پرویز فتاح اگرچه پیش از این نیز نامش به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری مطرح شده بود اما در سالهای اخیر کمتر رسانهای بوده است. با وجود این او میتواند با توجه به آذری بودنش رأی ترکها را که در برخی از انتخابات گذشته تأثیرگذار بوده است را جذب کند.
او که در حال حاضر ریاست ستاد اجرایی فرمان امام خمینی را برعهده دارد سابقه عضویت در سپاه پاسداران ایران را نیز در کارنامه خود ثبت کرده است.
محافظهکاران معتدل
ورود محافظهکاران معتدل به این دور از انتخابات زودهنگام نیز دور از انتظار نیست. در میان این گزینهها نام علی لاریجانی قرار دارد.
علی لاریجانی، کاندیدای رد صلاحیت شده
علی لاریجانی که صلاحیتش برای شرکت در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ رد شد، گزینه محتملی برای محافظهکاران معتدل خواهد بود.
او بهترین گزینهای است که هم میتواند به حل بحرانهای موجود در کشور کمک کند و هم میتواند با جذب اعتدالیون و بخشی از اصلاحطلبان، به پرشور شدن انتخابات کمک کند؛ البته اگر هسته سخت قدرت تصمیمش در مورد میزان مشارکت در انتخابات تغییر کرده باشد.
به اینستاگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
بازگشت دوباره علی لاریجانی به قدرت و در حالی که برادرش، صادق لاریجانی شانس خود را به عنوان یک گزنیه بالقوه جانشینی رهبری از دست داده است، نمیتواند برای هسته اصلی قدرت معقول باشد.
مشکل دیگر لاریجانی احتمال استفاده او از تیم همراه حسن روحانی روحانی، رئیس جمهور پیشین ایران است که میتواند معادلات سیاسی آینده ایران را پیچیدهتر کند.
اصلاحطلبان و روزنهگشایان
اگرچه بعید است اصلاحطلبان و روزنهگشایان بتوانند کاندیدای خود را در این دور از انتخابات داشته باشند اما از نامهایی مانند محمدرضا عارف، محمد جواد ظریف، عبدالناصر همتی و محسن هاشمی به عنوان گزینههای این گروه میتوان نام برد. عبدالناصر همتی پیش از این نیز سابقه ورود به این عرصه را داشته است.
شرایط سیاسی ایران نشان میدهد که هسته اصلی قدرت در ایران از مدتها قبل تصمیم خود را برای یکدست کردن قدرت و به گفته علی لاریجانی، «خالصسازی» گرفته است. بنابراین اصلاحطلبان هم به لحاظ نگاه هسته اصلی قدرت و هم بدنه اجتماعیشان آمادگی لازم برای شرکت در این انتخابات زودهنگام را نخواهند داشت.
محمدجواد ظریف، گزینهای در خیال
محمد جواد ظریف اگرچه تاکنون خود را در هیچ انتخاباتی کاندیدا نکرده است اما فردی است که با حضورش در راس دستگاه دیپلماسی ایران در دولت حسن روحانی توانست بخشی از بحران در سیاست خارجی این کشور را حل کند.
ظریف اگرچه به دلیل جایگاهش نمیتواند فرد مزاحمی در مسیر آینده تعیین رهبری باشد اما حضور او در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری در تیر ماه، نیازمند تغییر جدی در نگاه حاکمیت است که در این روزها چنین تمایلی دیده نمیشود.
محمود احمدینژاد، گزینه سست
محمود احمدینژاد، رئیس جمهور پیشین ایران که در سالهای گذشه پرحاشیه بوده است شاید برای دوباره کاندیدا شدن در این فرصت استثنایی تمایل داشته باشد.
او که نشان داده مرد حرکات غیرقابل پیشبینی است احتمالاً برای تأیید صلاحیت شدن با مشکل مواجه خواهد شد.
محمد مخبر، گزینهای با مشکل قانونی
این احتمال که برخی از نزدیکان ابراهیم رئیسی تمایل داشته باشند که محمد مخبر، معاون اول او که اینک بر اساس قانون اساسی ایران و دستور رهبری مدیریت قوه مجریه را برعهده گرفته است، به عنوان کاندیدای آنها معرفی شود کم نیست اما آیا قانون به او اجازه میدهد که کاندیدا شود یا خیر؟
به گفته صاحبنظران حقوقی، نامزدی محمد مخبر در انتخابات ریاستجمهوری منع قانونی دارد، مگر او استعفا دهد یا مقامهای ارشد ایران با تفسیر قانون، تصمیم دیگری اتخاذ کنند.
در هر حال نزدیکان ابراهیم رئیسی تلاش خواهند کرد تا در این انتخابات کاندیدا داشته باشند، همانگونه که برخی فعالان سیاسی و رسانهای از حضور آنها با شعار «ادامه راه رئیسی» خبر دادهاند.
گزینههای جویای نام
در میان کابینه ابراهیم رئیسی و اصولگرایان، افراد جویای نامی مانند علیرضا زاکانی و مهرداد بذرپاش هستند که تمایل دارند خود را در این دور از انتخابات کاندیدا کنند اما شواهد نشان میدهد که شانس آنها بسیار پایین است.
پیشبینی ناظران سیاسی این است که حاکمیت ایران در شرایط کنونی ریسک نکرده و روی گزینههای آماده و قابل اعتماد خود فکر خواهد کرد.
در هر حال، مرگ ابراهیم رئیسی و صندلی خالی ریاست جمهوری ایران باعث گستردهتر شدن نزاع قدرت در میان تندروهای اصولگرا خواهد شد.