ریشه چنین وضعیت پیچیدهای به دوران جنگ جهانی دوم برمیگردد؛ یعنی زمانی که حزب کمونیست چین توانست «جبهه ملی چین» یا همان کومینتانگ را در جریان جنگهای داخلی شکست دهد و اعضای آن را مجبور به عقبنشینی به تایوان کند.
از نظر اتحادیه اروپا، تایوان یک دموکراسی پررونق، یک شریک همفکر، سرزمینی دارای اقتصاد باز و پویا، یک مقصد جذاب برای سرمایهگذاری و یک تولید کننده بینظیر در حوزۀ فناوریهای پیشرفته است؛ اما با وجود داشتن روابط تجاری سودآور و ارزشهای بنیادین مشترک، اتحادیه اروپا هنوز تایوان را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت نشناخته است.
دلیل چنین تناقضی را باید در چالشهای حقوقی جستجو کرد.
بر اساس حقوق بینالملل عرفی، یک کشور برای داشتن حاکمیت مستقل، باید چهار معیار اساسی را داشته باشد: یک سرزمین مشخص، جمعیتی که بطور دائمی در این سرزمین مستقر باشند، یک دولت فعال، و درنهایت توانایی درگیر شدن در روابط دیپلماتیک تا به این ترتیب امکان به رسمیت شناختن بینالمللی آن فراهم شود.
تایوان که نام رسمی آن «جمهوری چین» است، در عمل سه شرط اول را دارد اما در تحقق پیششرط چهارم ناکام مانده است. چراکه این جزیره تقریباً ۲۴ میلیون شهروندی تنها با ۱۲ کشور (که همگی نیز کشورهای کوچکی هستند) روابط دیپلماتیک دارد.
علت این روابط محدود را نیز باید در اصل «چین واحد» جستجو کرد؛ یعنی اصلی که میگوید «جمهوری خلق چین» که در سرزمین اصلی مستقر است و توسط حزب کمونیست چین اداره میشود، تنها دولت قانونی کشور «چین» است و تایوان نیز بخشی از این کشور محسوب میشود.
اکثریت قریب به اتفاق جامعه بینالملل از جمله اتحادیه اروپا و ۲۷ کشور عضو آن تا به امروز این اصل تبعیت کردهاند.
ریشه چنین وضعیت پیچیدهای نیز به دوران جنگ جهانی دوم برمیگردد؛ یعنی زمانی که حزب کمونیست چین توانست «جبهه ملی چین» یا همان کومینتانگ را (که موسس جمهوری در چین بودند) در جریان جنگهای داخلی این کشور شکست دهد و اعضای آن را مجبور به عقبنشینی به تایوان کند.
پس از آن، حزب کمونیست چین «جمهوری خلق چین» را در سرزمین اصلی چین تاسیس کرد و رانده شدگان «جمهوری چین» نیز بر تایوان و چند جزیره دیگر حکومت کردند. با وجود این در تمام این سالها، هر دوی این دولتها همچنان بر یک ادعای مشترک یعنی مشروعیت حکمرانی بر تمام سرزمین چین پافشاری کردند.
جامعه بینالملل نیز اگرچه در ابتدا «جمهوری چین» را به رسمیت شناخت، اما درنهایت سیاست خود را تغییر داد و در دهه ۷۰ میلادی «جمهوری خلق چین» را به عنوان تنها دولت مشروع چین به رسمیت شناخت.
به این ترتیب کشورهای جهان از جمله اعضای اتحادیه اروپا از سیاست «چین واحد» که از سوی «جمهوری خلق چین» شدیدا بر آن تاکید میشد، تبعیت کردند.