آیا اقلیتهای قومی روسیه خونبهای تهاجم نظامی علیه اوکراین را میپردازند؟

انتشار تعداد کشتهشدگان سربازان روسی بر اساس نقشه توزیع منطقهای توجه تحلیلگران را به «نژادپرستی دولتی» معطوف کرده است. بر این اساس، اقلیتها بیش از مناطق مرکزی در ارتش بسیج میشوند تا مسکو و سنپترزبورگ را نجات دهند.
روزنامهنگاران بر اساس نقشهای که با همکاری سرویس خبری بیبیسی روسی تهیه شده بود، تعداد کشتهشدگان را در هر منطقهی از روسیه به صورت جداگانه شمارش کردند. آنها البته «این ارقام را نشان دهنده تعداد واقعی» کشتهها ندانستند.
بیعدالتی در ارسال و بسیج نیروها به مناطق جنگی
با استفاده از این ارقام با پراکندگی منطقهای در نقشه روسیه، مشخص شد که مسکو و سن پترزبورگ به عنوان بزرگترین شهرهای روسیه نسبتا در امان هستند، این در حالی است که «اکثر کشته شدگان در عملیات از مناطقی همچون سوردلوفسک، چلیابینسک، باشکریا، بوریاتیا و داغستان هستند.» اینها مناطقی دور از شهرهای بزرگ و پرجمعیت متشکل از گروههای قومی مختلف و در اقلیت هستند. ( روسها خود تقریبا ۸۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند.)
انتشار این مشاهدات بسیاری از کاربران اینترنت را به این نتیجه رسانده است که مسکو این اقلیت ها را به تکه گوشتی ارزان در برابر توپهای جنگی تبدیل کردهاست تا ارتش روسیه را در جنگ نجات دهد. فرضیهای که ژنرال میشل یاکولف در ۵ مارس در همینباره به اشتراک گذاشته است: «احساس نوعی بیعدالتی برپایه نژادپرستی دولتی وجود دارد. مسکو و سنپترزبورگ در حالی حفظ شدهاند که بخشی از سیبری نیستند.»
مساله «نژادپرستی دولتی» یک روز پس از فراخوان دولت برای بسیج نیرو در ماه سپتامبر ۲۰۲۲ مطرح شد. بلافاصله اقلیتهای قومی شامل بوریاتها و یاکوتهای سیبری، داغستانیها و سایر اقلیتهای جمهوریهای قفقاز شمالی که هر کدام به سختی ۲ درصد از جمعیت روسیه را تشکیل میدهند، این شیوه بسیج نیرو را نامتناسب گزارش کردند.
فیگارو در مصاحبه خود با کارشناسان روسیه و منطقه سیبری به راستیآزمایی این فرضیهها پرداختهاست. آنا کولن لِبِدف، محقق و جامعهشناس در حوزه روسیه، این تحلیل را نه بر پایه متغیرهای قومی بلکه آن را ناشی از تفاوتهای اجتماعی و اقتصادی میداند. بدینترتیب که «این فقیرترین مناطق هستند که بیشترین اعزامی را به جنگ دارند.»
فقدان اطلاعات
دومینیک سامسون، محقق حوزه فرهنگهای بومی سیبری غربی در موسسه تحقیقاتی اینالکو در پاریس به فیگارو اعلام کرد که «گزارشهای زیادی مبنی بر ورود مقامات روسی به یک روستا، جمعآوری همه مردان حاضر و سوار کردن همه آنها وجود دارد.» در برخی از این مناطق محلات، فراخوانها دقیقا صبح روز اعلامیه ولادیمیر پوتین صورت گرفته بود.
این قبیل شهادت ها توسط رسانههای محلی یا مستقل گرفته شده است. آنا لبدف تاکید میکند که هدف از این نوع سربازگیری «حفظ مسکو» است.
به فیسبوک یورونیوز فارسی بپیوندید
با اینحال ناظرانی که دراینباره مصاحبه کردهاند به دلیل «کمبود داده» در مورد این ادعاها بسیار محتاط هستند. روسیه در مورد تلفات انسانی خود در چارچوب جنگ بسیار مبهم گزارش داده است. در سپتامبر ۲۰۲۲، وزیر دفاع روسیه در نهایت به کشته شدن نزدیک به ۶۰۰۰ سرباز در اوکراین اعتراف کرد، رقمی که از منظر ناظران غربی بسیار پایین تلقی میشود. در همینباره اما ستاد کل ارتش اوکراین از کشته شدن بیش از ۱۳۹۰۰۰ سرباز روسی خبر داد که بین ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ تا ۱۵ فوریه ۲۰۲۳ جان خود را از دست دادهاند.
پس از سه سال همهگیری ویروس کرونا و یک دوره جنگ در اوکراین، آمار سرشماری دقیقی وجود ندارد. دومینیک سامسون در این باره میگوید: «بدون این دادهها، ما فقط میتوانیم فرضیاتی داشته باشیم.»
آمادگی بیشتر مناطق فقیرتر برای حضور در جنگ
کامیل روبرت بوف جغرافیدان، با تاکید نظر خانم لبدف در مورد فقر در مناطق اعزامی، تفاوت سطح طبقاتی میان شهر و روستا را بسیار زیاد عنوان میکند. در شهری مثل کازان اینترنت و وایفای رایگان حتی در مترو وجود دارد، اما به گفته او کافی است که ۱۰۰ کیلومتر دورتر شوید تا حتی دیگر آب جاری پیدا نکنید.
بنابراین به گفته او «در مناطقی که چشماندازی برای کار وجود ندارد، حقوق و پاداشی که به خانواده یک سرباز در صورت جراحت یا مرگ تعلق میگیرد، غیرقابل چشمپوشی است.» دومینیک سامسون نیز دستمزد در ارتش روسیه را معادل ۱۲۰۰ تا ۱۳۰۰ یورو عنوان میکند که مبلغ قابل توجهی برای این مناطق است.
علاوه بر انگیزه مالی، اخذ تابعیت روسیه برای خارجیهایی که در ارتش خدمت میکنند، انگیزه اجتماعی برای شرکت در جنگ را بالا میبرد.
با این حال سامسون با یادآوری بافت تاریخی در روسیه و مقابله با قومگرایی در دوران شوروی احتمال انگیزههای قومگرایی را در اینباره ضعیف معرفی کرده و آرزوی پوتین را بیشتر در «روسی کردن» سایر اقلیتها و حفظ وطن پرستی میداند. او چالش پوتین را در متحد نگاهداشتن « مجموعه قومی عظیم» در فدراسیون روسیه میداند. چرا که هنوز آسیبهای ناشی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ باقیمانده است. باید توجه داشت که «این اقلیتها در سرزمینهایی غنی از گاز و نفت زندگی میکنند و بحث در مورد از دست دادن آنها مطرح نیست.»