افزایش بیسابقه «آرای باطله» در انتخابات ایران به چه معناست؟

«افرادی که آمدند و رای باطله دادند که حدود چهار میلیون نفر هستند ما به آنها تذکر میدهیم که شما در رقمزدن سرنوشت کشور فرصت سوزی کردید.» این را احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران و روحانی تندروی اصولگرا درباره کسانی میگوید که تصمیم گرفتند آرای خود را به نام افرادی به جز چهار کاندیدای تایید صلاحیت شده شورای نگهبان به صندوق بیندازند.
آرایی که از آنها تحت عنوان «آرای باطله» نام برده میشود. گروهی که حدود ۱۳ درصد کل آرای ریخته شده به صندوقهای رای را به خود اختصاص دادهاند. اما این عدد که بالاترین در تاریخ ادوار انتخابات ریاست جمهوری در ایران به شمار میرود را چگونه میتواند تحلیل کرد؟
آرای اعتراضی
گروهی معتقدند کسانی که با نوشتن عبارت دیگر به جز چهار کاندیدای حاضر در انتخابات، تصمیم گرفتند رای خود را باطل کنند، با هدف نشان دادن اعتراض چنین اقدامی اتخاذ کردهاند. در واقع این گروه با این حرکت نشان دادند که هیچ یک از چهار نامزد حاضر، مورد تایید آنها نیست و نمیتوانند افکار و دغدغههای آنها را نمایندگی کنند.
شوخی و سرگرمی
بخش قابل توجهی از عملکرد سیاسی و اجتماعی ایرانیان با شوخی و سرگرمی در هم آمیخته است. کسانی که در جدیترین شرایط هم ترجیح میدهند با موضوعات شوخی کنند. کسانی که به فراخور زمان، نام شخصیتهای غیر واقعی و یا غیر سیاسی را روی تعرفه رای خود مینویسند. به عنوان مثال میتوان به شخصیتهای سریالها، فیلمها و از این قبیل اشاره کرد.
این شوخی و سرگرمی البته هرگز سهم پررنگ و قابل اعتنایی در روند انتخاباتی ایران نداشته و نمیتوان آنرا به علت اصلی دادن رای باطله در فرآیند انتخاباتی ایران تعمیم داد اما به هر ترتیب سهمی از آرای باطله را باید متعلق به این گروه دانست.
مهر ضروری در شناسنامه
برخی از تحلیلگران بر این باورند که بعضی از کارمندان سازمانهای دولتی، نظامی و انتظامی به ثبت شدن مهر شرکت در انتخابات در صفحه آخر شناسنامه خود احتیاج دارند. هرچند آمار و اطلاعات دقیقی در این خصوص وجود ندارد اما از گوشه و کنار ادعا میشود که در برخی از نهادهای دولتی، مدیران از کارمندان و زیردستان خود میخواهند تا مهر مربوط به شرکت در انتخابات را به مقامهای بالادستی نشان دهند. این موضوع همچنین در خصوص برخی از پادگانهای نظامی و سربازان نیز صدق میکند.
البته همانطور که گفته شد، هیچ اطلاعاتی در این خصوص وجود ندارد اما به هر ترتیب میتوان چنین فرآیندی را هم در دلایل مربوط به بالا رفتن تعداد آرای باطله مد نظر قرار داد.
موافقان صندوق رای، مخالفان تصمیمات نظام
رد صلاحیتهای گسترده شورای نگهبان در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، احتمالا بیسابقهترین اعمال محمدودیت از سوی نهادهای حکومتی در فرآیندهای پیش از برگزاری انتخابات در تاریخ برگزاری انتخاباتهای ریاست جمهوری به شمار میرود. هرچند در طول چند دهه اخیر این شورا با تصمیمات خود و آنچه از آن تحت عنوان «نظارت استصوابی» یاد میشود عرصه را برای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری تنگتر کرده است، اما احتمالا این محدودیت هرگز به اندازه آنچه در انتخابات امسال شاهد بودیم نبوده است.
بر همین اساس، هرچند گروهی از طرفداران اصلاح طلبان و البته دولت همچنان به صندوق رای به عنوان تنها گزینه پیش رو برای مقابله با آنچه آنها «نابودی جمهوریت نظام» میخواندند، مینگریستند، اما در عین حال عبدالناصر همتی را هم در حد و اندازه کسی که بتواند «این بازی را برهم بزند» نمیدیدند. در نتیجه تصمیم گرفتند تا ضمن شرکت در انتخابات، با باطل کردن رای، نارضایتی و اعتراض خود را به این فرآیند نشان دهند.
در نتیجه بخش دیگری از آرای باطله را هم باید سهم این گروه دانست.
موافقان نظام، مخالفان مهندسی
رصد فضای مجازی نشان میدهد، کسانی که آرای باطله به صندوقهای رای انداختند، تنها در میان اصلاحطلبان یا طرفداران براندازی نبودهاند، حتی در میان جریانهای سیاسی اصولگرا هم افرادی پیدا میشدند که از آنچه آنها «مهندسی انتخابات به سود یک کاندیدای خاص» مینامیدند ابراز نارضایتی کردند.
این مولفه به ویژه در میان طرفداران کسانی چون سعید جلیلی بیشتر صدق میکند. سیاستمداری که طرفداران خاص خود را دارد و جهانبینی سیاسی او کمتر با دیگر نامزدهای انتخاباتی قابل جمع زدن است. طرفداران جلیلی در مواردی مدعی هستند که نامزد مورد علاقه آنها، بدون رضایت قلبی مجبور به انصراف به سود ابراهیم رئيسی شده است. در نتیجه این افراد که قویا به نظام جمهوری اسلامی معتقدند از نحوه مدیریت این فرآیند انتخاباتی ناخرسند شده و اعتراض خود را با انداختن آرای باطله نشان دادند.
طرفداران براندازی؟
تردیدهای زیادی وجود دارد که بتوان آرای باطله را در دسته کسانی قرار داد که به دنبال براندازی نظام جمهوری اسلامی هستند. گروههای مخالف در انتخابات ۱۴۰۰ فعالیت گستردهای در خصوص تحریم انتخابات انجام داده بودند و کمپینهایی چون «رای، بیرای» با استقبال قابل توجهی مواجه شده بود. رصد فضای مجازی نشان میداد که گروههای مختلفی از مردم از این کمپین استقبال کردهاند و نظرسنجیهای پیش از انتخابات هم همین مسئله را تایید میکرد.
انتشار نتایج نهایی شمارش آرا و عدم مشارکت بیش از نیمی از واجدین شرایط در این انتخابات هم این تئوری را تقویت کرد. با عنایت به این ملاحظات، بعید است کسانی که آرای باطله به صندوقهای رای ریختهاند بخشی از مجموعهای گستردهتر از براندازان باشند. چرا که در این صورت آنها میتوانستند کار کم دردسرتری را انتخاب کنند و در این گرمای هوا، خود را به زحمت نیندازند و برای باطل کردن رای خود راهی حوزههای اخذ رای شوند.
آیا آرای باطله برای نظام خطرناک است؟
بررسی میزان آرای باطله در انتخاباتهای مختلف در تاریخ جمهوری اسلامی نشان میدهد که ارتباط نسبتا مستقیمی میان نارضایتی از سیستم و میزان آرای باطله وجود دارد. پیش از امسال، انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲، بیشترین میزان رای باطله را به خود اختصاص داده بود. جایی که بخشی از مردم پس از خشم عمومی از فرآیند برگزاری انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸، همچنان تردید داشتند که رای به حسن روحانی میتواند پاسخگوی دغدغههای آنها باشد.
در سال ۱۳۹۲، بیش از ۱ میلیون و ۲۴۵ هزار رای باطله شمارش شده بود. این در حالیست که چهار سال بعد یعنی در سال ۹۶ این عدد، به ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار کاهش پیدا کرد. اما درصد آرای باطله در دو انتخابات گذشته به ترتیب ۳.۳۹ و ۲.۹ بوده است. این در حالیست که طبق اعلام وزارت کشور، در این دوره ۱۲.۹ درصد از کل آرا سهم آرای باطله بوده است. به این ترتیب این نخستین بار در تاریخ برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران است که آرای باطله در جایگاه دوم قرار میگیرد.
این مسئله حتما پیامهای سیاسی و جامعهشناسی مخصوص به خود را دارد. به نظر میرسد افزایش ناگهانی سهم درصد آرای باطله ارتباط مستقیمی با افزایش نارضایتیها از جمهوری اسلامی در سالهای اخیر داشته باشد. همانطور که میزان مشارکت برای نخستین بار به کمتر از نصف کاهش پیدا کرد، آرای باطله هم برای اولین بار در جایگاه دوم قرار گرفت. در عین حال نگاه سیاسی کسانی که آرای باطله دادند، با گروهی که تصمیم گرفتند در خانه بنشینند و رای ندهند متفاوت است، هرچند تضمینی وجود ندارد که این گروه باطلهها در آینده نزدیک به تحریمیها نپیوندند.
در نتیجه عملکرد سیستم احتمالا ارتباط مستقیمی با رفتار سیاسی - اجتماعی این گروه در سالهای آتی خواهد داشت، کسانی که از انداختن رای باطله قصد داشتند پیامی را به نظام سیاسی ارسال کنند، بعید نیست که در آینده نزدیک و با تناسب عملکرد سیستم، رفتار سیاسی و اجتماعی خود را تغییر دهند. به عبارت دیگر استمرار شرایط فعلی میتواند باز هم گروه بیشتری از ناراضیان یا منتقدان سیستم را به دسته مخالفان نظام جمهوری اسلامی بیفزاید.