یکی از تهدیدهای مهم خروج نیروهای آمریکایی، به جز قدرت گرفتن بیشتر نیروهای طالبان، از دست رفتن مشاغلی است که حضور نیروهای آمریکایی در اختیار مردم این مناطق قرار میداد؛ مشاغل متنوعی از نانوایی و آشپزی گرفته تا مکانیکی.
نیروهای آمریکایی بار و بنهشان را بستهاند. هواپیماها مراحل خروج نیروها و ادوات را در دستور کار قرار داده اند. شواهد عینی برخی از مردم ولسوالی بگرام نشان میدهد که آمریکاییها تانک و دیگر ادوات را بار هواپیما میکنند و با خود میبرند.
یکی از تهدیدهای اولیه خروج نیروهای آمریکایی، به جز قدرت گرفتن بیشتر نیروهای طالبان، از دست رفتن مشاغلی است که حضور نیروهای آمریکایی در اختیار مردم این مناطق قرار میداد. مشاغل متنوعی از نانوایی و آشپزی گرفته تا مکانیکی حالا رو به زوال است.
لاله شرین رئوفی، بخشدار بگرام میگوید: «در کل به خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان خوش بین نیستم به خاطر اینکه در بگرام زندگی میکنم و از نزدیک دیدهام که حضور نیروهای آمریکایی در این ولسوالی موجب ایجاد هزاران شغل شده بود. مردم میتوانستند هزینه زندگی شان را از کار کردن در آنجا تامین کنند.»
آقای بخشدار همچنین میافزاید: «خروج نیروهای آمریکایی تأثیر بدی بر اقتصاد کشور و اقتصاد بگرام خواهد داشت.»
او به افرادی اشاره کرد که در مشاغل مختلفی در پایگاه هوایی بگرام کار میکردند از مکانیک گرفته تا نانوا و حالا دیگر رزق و روزیشان پایان یافته است «حضور آنها [آمریکاییها] در اینجا برای هزاران شهروند افغان اشتغال ایجاد کرده بود.»
برای بازسازی آمده بودند یا تخریب؟
محمدامین از شهروندان ساکن ولسوالی بگرام در حالی که به انبوهی از لوازم قراضه نگاه میکند، میگوید: «آنها برای بازسازی کشور ما آمده بودند اما حالا آن را ویران می کنند.»
او به بقایای وسایلی به جای مانده از نیروهای آمریکایی [که به شکل انباشتی از آشغال روی هم قرار گرفته] نگاه میکند و میگوید: «آنها میتوانستند همه اینها را در اختیار ما قرار دهند.»
میر سلام که کارش در خرید و فروش قراضه متمرکز است در گرد و غبار کنار جاده اصلی منتهی به بزرگترین پایگاه هوایی افغانستان چمباتمه زده و به تلی از زباله برجای مانده از نیروهای آمریکایی نگاه میکند.
همه چیز را با خود بردند از تانک گرفته تا قلم
اطراف او را انبوهی از تجهیزات و لوازم اسقاطی فرا گرفته از تلفن تا صفحه کلید کامپیوتر و چاپگرهای از کار افتاده.
او به خبرگزاری فرانسه میگوید: «این همان کاری است که آمریکاییها از پس آن بر میآیند، آنها همه چیز را کاملا از بین میبرند.»
میرسلام میگوید: «آنها [آمریکاییها] از تانکهای کلان گرفته تا قلمها را با خود بردند اگر همین چیزهایی که تخریب کردند را تحویل دولت یا مردم میدادند و حکومت به خوبی از آن استفاده میکرد وضعیت بهتر از این بود.»
ولسولی بگرام، نقطه استراتژیکی در تاریخ افغانستان
وزارت دفاع آمریکا به عنوان بخشی از برنامه خود برای خروج نیروهایش از افغانستان تا رسیدن به بیستمین سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر، مشغول خالی کردن پایگاه هوایی بگرام است.
تجهیزات نظامی به ایالات متحده منتقل شده یا به نیروهای امنیتی افغانستان داده میشود و چند تن تجهیزات غیرنظامی اینجا روی هم انباشت شده است.
آنچه اینجا باقیمانده برخی افراد که دستی در خرید و فروش لوازم قراضه دارند را شاد میکند و برخی دیگر را ناراحت و دلگیر. آنهایی که نگاه چندان مثبتی به آمریکاییها و حضورشان در این کشور نداشته و حالا با انباشت زباله باقیمانده از آنها در این گوشه از ولسوالی بگرام مواجه شدهاند.
بگرام به مدت دو دهه مرکز اصلی عملیات ایالات متحده در افغانستان بود.
میراث حضور آمریکاییها در بگرام؛ برگر کینگ و پیزا هات
در اینجا امکانات و تجهیزات زیادی به چشم میخورد از استخرهای شنا گرفته تا سینما و آبگرم و حتی فست فودهای شناختهشدهای مانند برگر کینگ و پیتزا هات.
ایالات متحده پایگاه بگرام را در زمان جنگ سرد در دهه پنجاه میلادی بهعنوان سنگری علیه اتحاد جماهیر شوروی در شمال افغانستان ساخت.
از قضا این نقطه ایستگاه حمله شوروی به این کشور در سال ۱۹۷۹ شد.
بگرام به دست طالبان بیفتد، کابل سقوط میکند؟
در ماههای اخیر بگرام مورد حملات موشکی قرار گرفت که ادعا میشود از سوی دولت جهادی اسلامی انجام شده است.
اگر طالبان بتواند این پایگاه را تصرف کند این گام بدون تردید، گام مهمی در جهت به دست گرفتن کنترل کابل خواهد بود.
همه چیز به کار میآید، چیزی دور ریخته نمیشود
حاجی نور رحمان دستی در تجارت قراضه دارد و میگوید: «هیچ چیز دور ریخته نمیشود. هر چیزی که دوباره قابل استفاده باشد خریدار خودش را پیدا میکند.»
انبار او مانند یک فروشگاه بزرگ موااد قراضه است، کف آن پوشیده از مجموعهای حیرت انگیز از وسایل؛ از صندلیهای شکسته و صفحههای تلویزیون شکسته گرفته تا وسایل ورزشی زنگ زده، صفحه کلید پیانوی الکترونیکی و درختان کریسمس مصنوعی.
یکی در گوشه انبار حاجینور یک جفت کفش مارک دار پیدا کرده و مشغول خرید آن است. دیگری یک خرس عروسکی و یک توپ کوچک راگبی یافته و می خواهد آن را بخرد.
اینجا باقیمانده پایگاه هوایی و نیروهای آمریکایی به حراج میرود. با ارزانترین قیمت.