پیمان نانوشتۀ آنگ سان سوچی و ارتش؛ نگاهی به زمینه‌های وقوع کودتا در میانمار

رژه نظامیان در پایتخت میانمار پس از کودتا
رژه نظامیان در پایتخت میانمار پس از کودتا Copyright AP Photo
Copyright AP Photo
نگارش از یورونیوز
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

این هفته پایان سریالِ خوش دموکراسی نصفه و نیمۀ میانمار، با کودتا و حذف آنگ سان سوچی و رهبران حزب متبوع وی کلید خورد. این کودتا بار دیگر نشان داد که برای برقراری دموکراسی، اعتماد به نهادهای سرکوب و استبدادی، تا چه اندازه می‌تواند خطرناک باشد.

آگهی

رویای دموکراسی نصف و نیمه‌ای که میانمار در شش سال اخیر کمابیش تجربه کرده بود، به یکباره با کودتای ارتش علیه دولت دود شد و به هوا رفت. تحلیلگران اما دلیل پایان این روزهای خوش را، شخص آنگ سان سوچی، رهبر کاریزماتیک میانمار و اعتماد او به ارتش می‌دانند.

آنگ سان سوچی، رهبر حزب «اتحادیه ملی دموکراسی» تا پیش از بازداشت، مشاور دولت و به نوعی نخست‌وزیر میانمار بود و یکی از قهرمانان زندۀ مبارزه با نظامیان در میانمار محسوب می‌شد. خانم ۷۵ ساله‌ای که موفق شد با پیروزی در انتخابات سال ۲۰۱۵ اولین دولت غیرنظامیان در پنجاه سال گذشته را در کشورش ایجاد و رهبری کند.

حمایت از سرکوب روهینگیا و از دست دادن متحدان غربی و بین‌المللی

سوچی در سال ۲۰۱۵ با شعار پایان دادن به جنگ داخلی، تشویق سرمایه ‌گذاری خارجی و کاهش نقش ارتش در سیاست، کنترل کابینه را دردست گرفت. اما در اوت ۲۰۱۷ زمانی که ارتش میانمار به روستاهای محل سکونت اقلیت روهینگیا، مسلمانان میانمار یورش برد و فجایع انسانی آفرید، سوچی ابتدا سکوت و سپس از ارتش حمایت کرد.

تحلیلگران خارجی غالبا تصور می‌کردند که خانم آنگ سان سوچی به دلیل مصلحت اندیشی سیاسی یا منفعت شخصی از پاکسازی قومی مسلمانان روهینگیا حمایت کرده است و بر این اساس او را محافظه کاری قلمداد کردند که می‌خواهد «اصلاحات گام به گام» در کشورش را رقم بزند.

اما مستندات و اظهارنظرهای رهبر کاریزماتیک این کشور خلاف آنرا نشان داد. او بارها در زمان سرکوب قوم روهینگیا اعلام کرده بود که «آنها خارجی‌های غیرقانونی میانمار هستند که حضورشان جان اکثر بوداییان این کشور را تهدید می‌کند.»

این در حالی است که سازمان ملل بحران روهینگیا و نسل کشی آنها توسط ارتش را مصداق یک «پاکسازی قومی» نامید. روستاها با ساکنان آنها توسط ارتش به آتش کشیده شدند و آنگ سان سوچی از این کار حمایت کرد. 

خانم سوچی مسلمانان را «تروریست» خواند و بارها اعلام کرد که ارتش تنها «اعمال قانون» کرده است. وی حتی سال ۲۰۱۹ با حضور در دیوان کیفری لاهه هم، عامل اصلی بحران روهینگیا در میانمار را « تروریستهای مسلمان» خواند.

تحلیلگران سیاسی می‌گویند در مساله روهینگیا و در ایالت راخین، آنگ سان سوچی از فرماندهان ارتش هم فراتر رفت. چرا که قرار بود پس از برقراری آتش‌بس، خانم سوچی در این منطقه انتخابات برگزارکند اما او از این کار نیز سرباز زد.

آنگ سان سوچی بدلیل حمایت از ارتش در سرکوب و قتل عام مسلمانان میانمار، اندک اندک متحدان غربی خود را از دست داد. تا این اندازه که صدها هزار نفر از نقاط مختلف جهان از کمیته نوبل خواستند تا جایزه صلح نوبل وی را پس بگیرد که البته این اتفاق هیچگاه عملی نشد زیرا بنیاد نوبل اعلام کرد امکان چنین کاری وجود ندارد. 

آنگ سان سوچی در سال ۱۹۹۱ جایزه صلح نوبل خود را درحالی دریافت کرد که در میانمار در حبس خانگی بود. این جایزه بخاطر تلاش‌های او برای برقراری دموکراسی در کشورش به وی اهدا شد. از دست دادن متحدان اصلی، خانم سوچی را برآن داشت تا در ژانویه سال ۲۰۲۰ برای یک سفر رسمی میزبان شی جین پینگ، رئیس جمهور چین شود.

رفتار مستبدانه رهبر کاریزماتیک میانمار در بالای هرم قدرت

به جز حمایت از ارتش در پاکسازی های قومی، آنگ سان سوچی از سال ۲۰۱۷ پاکسازی رقبای احتمالی خود را نیز آغاز کرد.

همزمان افزایش محدودیت‌ها برای روزنامه نگاران نیز آغاز شد تا جایی که برخی از هم حزبی‌های او، از پیدایش یک «حکومت استبدادی» سخن گفتند. به این ترتیب خانم سوچی تلاش کرد تا منتقدان و رقبای احتمالی خود در داخل «اتحادیه ملی دموکراسِی» را نیز حذف کند. تحلیلگران می‌گویند این حزب در این اواخر تبدیل به «حزب خانم سوچی» یا «یک حزب یک زن» شده بود.

آنگ سان سوچی با وجودی که خود اولین عامل پایان قدرت مطلقه ارتش موسوم به مشت آهنین پس از نیم قرن بود اما در سال‌های حضورش در دولت به عنوان مشاور و نخست‌وزیر، همواره به خواسته‌های ارتش احترام می‌گذاشت. دولت او به برخی از فرماندهان ارتش مدال افتخار داد و از آنها حمایت کرد.

پایان پیمان نانوشتۀ سوچی و نظامیان

کودتای هفته اخیر ارتش میانمار پایان مجموعه‌ای از استراتژیهای مشترک بین خانم سوچی و ارتش میانمار بود.

به نظر می‌آمد که در سال‌های اخیر یک پیمان مشترک بین رهبر محبوب میانمار و مشت آهنین ارتش بسته شده بود. در این پیمان مشترک و نانوشته ارتش همچنان روند سابق را می‌پیمود و خانم سوچی نیز با حذف رقبا و رهبران دیگر احزاب سیاسی و سرکوب اقلیت‌های کشور، تنها راه را برای نظامیان هموار می‌کرد. به این ترتیب درنهایت کسی نماند جز رهبر حزب «اتحادیه ملی دموکراسِی» و ارتش.

این هفته پایان سریال خوش دموکراسی نصفه و نیمه میانمار، با کودتا و حذف آنگ سان سوچی و رهبران حزب متبوع وی کلید خورد. این کودتا بار دیگر نشان داد که برای برقراری دموکراسی، اعتماد به نهادهای سرکوب و استبدادی، تا چه اندازه می‌تواند خطرناک باشد.

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

درخواست شورای امنیت برای آزادی بازداشت شدگان میانمار بدون محکوم کردن کودتاگران

واکنش‌های گسترده به تحولات میانمار؛ ایران: قرن ۲۱ قرن کودتا نیست

کودتا در میانمار؛ نظامیان آنگ سان سوچی را بازداشت کردند