چرا بهرغم درخواستهای متعد جامعه جهانی ایران نوید افکاری را اعدام کرد؟ چرا این اعدام ۸ روز پیش از آغاز تلاش آمریکا برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل انجام شد؟ آیا ایران به مخدوش شدن رابطهاش با اروپا اهمیتی نمیدهد؟ گفتوگوی یورونیوز با ناصر هادیان و مهدی ذاکریان را بخوانید.
اعدام نوید افکاری، ورزشکار معترض ایرانی در روز ۲۲ شهریور، رابطه ایران و اتحادیه اروپا را گرفتار تنشی کرد که منجر به لغو سفر جواد ظریف، وزیر خارجه ایران به کشورهای اروپایی شد.
آقای ظریف قرار بود روز دوشنبه ۱۴ سپتامبر (۲۴ شهریور) به اروپا برود و با مقامات کشورهایی چون بریتانیا، فرانسه، آلمان و اسپانیا دیدار کند اما اتحادیه اروپا، همان روز اعلام کرد که اعدام نوید افکاری را به «شدیدترین وجه» محکوم میکند.
آن لینده، وزیر خارجه سوئد، باربل کوفلر، کمیسر حقوق بشر دولت آلمان، یپه کوفورد، وزیر خارجه دانمارک، هانس-اودو موتسل، سفیر آلمان در ایران و برخی دیگر از مقامات سیاسی و ورزشی اروپا، اعدام نوید افکاری را محکوم کردند.
در سوی مقابل، علی باقری کنی، معاون امور بینالملل قوه قضائیه ایران با انتقاد شدید از واکنش برخی کشورهای اروپایی به اعدام نوید افکاری، خواستار رعایت «ادب دیپلماتیک» از سوی این کشورها شد.
وزارت خارجه ایران نیز روز دوشنبه با احضار سفیر آلمان در تهران، «اقدام خارج از عرف دیپلماتیک سفارت آلمان» در تهران را به منزله «دخالت در امور داخلی» ایران دانست و آنرا به شدت محکوم کرد.
سفیر آلمان در تهران، یک روز قبل از احضار به وزارت خارجه ایران، در صفحه رسمی توییتر خود بیانیه بربل کوفلر، کمیسر حقوق بشر دولت آلمان را در اعتراض به اعدام نوید افکاری بازنشر کرده بود که «خاموش کردن صداهای مخالف» از طریق «نادیده گرفتن حقوق اساسی» را ناپذیرفتنی قلمداد کرده بود.
اینکه چرا ایران به رغم درخواستهای متعدد جهانی برای عدم اجرای حکم اعدام نوید افکاری، هشت روز قبل از آغاز تلاش آمریکا برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل، نوید افکاری را اعدام کرد و به مخدوش شدن رابطهاش با اروپا اهمیتی نداد، سوالی اصلی یورونیوز در گفتوگو با ناصر هادیان، تحلیلگر مسائل استراتژیک و مهدی ذاکریان، مدیر مسئول فصلنامه فارسی-انگلیسی «مطالعات بین المللی» است.
استقلال قوه قضاییه یا امنیت ملی؟
مهدی ذاکریان درباره دلیل اعدام یا قصاص نوید افکاری در این مقطع زمانی میگوید: «قوه قضاییه در ایران بر مبنای قانون عمل میکند و یک دستگاه مستقل است و خودش تصمیم میگیرد چه زمانی یک مجازات را اعمال کند. وقتی مجازاتی، قصاص باشد، بر مبنای خواست اولیای دم اجرا میشود. ما باید به تفکیک قوا احترام بگذاریم و نباید قوه قضاییه را به دستگاه دیپلماسی کشور ربط دهیم. ایران یک کشور مستقل است و دستگاههای حکومتیاش هم کار خودشان را انجام میدهند. بنابراین یک قوه نمیتواند وارد حدود اختیارات یک قوه دیگر شود. اما اگر سوال شما این باشد که آیا بهتر نیست مجازاتهای اعدام با تاخیر و بررسی بیشتر اجرا شوند، پاسخ من قطعا مثبت است. هنجار حاکم بر جامعه بینالمللی به سمت عدم اعدام یا کاهش اعدام میرود. اتفاقا جمهوری اسلامی در راستای کاهش موارد اجرای قصاص یا جرائم منجر به اعدام تلاش میکند. ولی ابعاد پرونده نوید افکاری کاملا روشن نشد. عدهای مدعیاند نوید افکاری به اصرار اولیای دم قصاص شد، عدهای هم میگویند این یک اعدام سیاسی بود. ولی نکته مهم این است که در مساله اعدام، که مورد نکوهش هنجارهای بینالمللی است، باید دقت بیشتری صورت بگیرد.»
ناصر هادیان هم میگوید: «قطعا این اعدام با عجله صورت گرفت. تردیدهایی در پرونده وجود داشت که نیازمند بررسی بیشتر بودند. باید فرصت میدادند که شاید اولیای دم رضایت دهند. چه عجلهای بود که این کار انجام شود؟ اما برای من مهمتر از واکنش اروپا و آمریکا و سازمان ملل، بحث انسانی ماجراست. اگر فردا متوجه شوند اشتباه کردهاند، مگر میتوانند نوید را برگردانند؟»
آقای هادیان درباره استقلال قوه قضاییه در ماجرای اعدام نوید افکاری میگوید: «استقلال قوه قضاییه دلیلی بر بیاعتنایی به مقولات مهمتر نیست. در خود آمریکا هم میگویند قوه قضاییه مستقل است ولی تصمیماتی وجود دارد که باید متناسب با امنیت ملی آمریکا اتخاذ شوند. از حیث ملاحظات مرتبط با امنیت ملی، نوید قطعا نباید اعدام میشد اما برای من بعد انسانی ماجرا مهمتر است. حتی اگر فرض را بر استقلال قوه قضاییه بگذاریم، وقتی بحث امنیت ملی مطرح شود، مصلحتاندیشی میشود. بالاخره در ایران شورای عالی امنیت ملی هم وجود دارد و در چنین مواردی باید نظر بدهد و به نظرش توجه شود.»
«اروپا توجه کند این اعدام به سود کدام جناح است»
برخی از تحلیلگران سیاسی این ادعا را مطرح کردهاند که اعدام نوید افکاری، اقدامی باب طبع راستگرایان افراطی در ایران و در حکم نوعی زمینهسازی بود برای نابودی برجام. مهدی ذاکریان درباره این تحلیل سیاسی میگوید: «من راجع به این موضوع نمیتوانم اظهار نظر کنم که آیا راست افراطی علاقهمند به اعدام نوید افکاری بوده و یا دست کم در صدد بهرهبرداری سیاسی از این موضوع بوده است یا نه؟ چیزی که میتوانم بگویم این است که قوه قضاییه ایران یک دستگاه مستقل است . تصمیمات خودش را فراتر از فشارهای جناحی اتخاذ میکند. بنابراین ما نباید یک موضوع را که ممکن است نتیجهاش به نفع جناح خاصی باشد، به حساب تصمیمگیری یک دستگاه قضایی مستقل بگذاریم. نکته مهم این است که اگر اروپاییها آگاه باشند که نتیجه سیاسی این اعدام به سود چه گروههایی در داخل ایران میتواند باشد، پس باید آگاهانهتر درباره واکنش نشان دادن به این اعدام تصمیم بگیرند.»
آقای ذاکریان در پاسخ به این سوال که آیا در تحلیل شما استقلال قوه قضاییه بیش از حد جدی گرفته نشده، میگوید: «من ارزیابی نمیکنم که قوه قضاییه عملا چقدر مستقل است. من گفتم قانونا قوه قضاییه در ایران مستقل است. اگر درباره میزان استقلال عملی قوه قضاییه ارزیابی خاصی داشته باشم، بعدا باید در برابر کسانی که ممکن است از ارزیابی من متضرر شده باشند، پاسخگو باشم! از لحاظ قانونی قوه قضاییه مستقل است و تصمیماتش را نمیتوان به حساب جناحهای سیاسی گذاشت. ارزیابی اینکه آیا قوه قضاییه قانونی عمل کرده یا نه، بحث دیگری است که در تحلیل من وجود نداشت. من سلبا یا ایجابا در این زمینه اظهار نظری نکردم. اینکه آیا قوه قضاییه در ایران مستقل عمل میکند و کاری هم به پیامد عملکردش در سیاست خارجی ندارد، سوالی است که من به آن پاسخی نمیدهم؛ ولی به لحاظ قانون اساسی، قوه قضاییه فراتر از مسائل سیاسی و روابط خارجی است. قاضی بر اساس محاسبات دیپلماتیک نمیتواند له یا علیه یک متهم حکم صادر کند. قاضی باید بر اساس قانون و در یک دادگاه عادلانه با حضور وکیل حکم صادر کند. من درباره روایی نا ناروایی حکم صادر علیه نوید افکاری اظهار نظری نکردم. درباره مجازات اعدام هم معتقدم ایران باید به سمت کاهش اعدام حرکت کند.»
«در دولت معتقدند اعدام نوید سیاسی بود»
اما ناصر هادیان درباره نقش راست افراطی در اعدام نوید افکاری میگوید: «من شخصا به چنین چیزی باور ندارم ولی قطعا نیروهای زیادی در دولت چنین دیدگاهی دارند. یعنی میگویند مخالفان دولت عمدا نوید افکاری را اعدام کردند که سفر آقای ظریف به اروپا لغو شود و با این کارشان به اروپاییها و آمریکاییها پیغام فرستادند. من چنین نظری ندارم ولی کسانی که رأیشان این است، در همه جای دولت از جمله در وزارت خارجه حضور دارند. اما من فکر میکنم کسانی که مدافع اعدام نوید افکاری بودند، تحلیلشان این بود که اگر او را زودتر اعدام نکنند، فشارهای خارجی بیشتر میشود و دولت هم به قوه قضاییه فشار میآورد تا مانع اعدام نوید شود؛ بنابراین نوید را زودتر اعدام کردند که مجبور به تحمل فشارهای بینالمللی و فشارهای دولت نشوند. درباره لغو سفر وزیر خارجه ایران به اروپا نیز کسانی که چنین تحلیلی دارند، میگویند مخالفان دولت، سفر ظریف به اروپا را واقعه مثبتی نمیدانستند؛ چراکه نگران بودند مبادا در اثر این سفر، ایران و اروپا به هم نزدیک شوند. در مجموع، تندروهای داخلی علاقهای به برجام ندارند و میخواهند که برجام منتفی شود. یعنی مایلند اروپا هم به این جمعبندی برسد که برجام را بیش از این نمیتوان حفظ کرد، ایران هم از برجام کنار بکشد و راحت برود با آمریکا معامله کند. اما این نظر مخالفان برجام است. از نظر من تنشی که بین ایران و اروپا در اثر اعدام نوید افکاری ایجاد شد، چند روز دیگر برطرف خواهد شد و موضوعیتی نخواهد داشت.»
سه کشور اروپایی عضو برجام عصر جمعه در نامهای خطاب به اعضای شورای امنیت سازمان ملل اعلام کردند معافیتهای ایران از تحریمهای سازمان ملل که در چارچوب برجام ممکن شده بود، پس از تاریخ ۳۰ سپتامبر نیز ادامه خواهد داشت.
«اروپا هم به برجام نیاز دارد»
مهدی ذاکریان ایران و اروپا را توامان نیازمند برجام میداند و میگوید: «اینکه این اعدام نوید افکاری را مرتبط کنیم با نیاز ایران به همکاری اروپا برای مقابله با تلاش آمریکا برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل، به نظر من درست نیست. ایران باید به هنجارهای داخلی خودش و نیز به هنجارهای جهانی توجه کند. قانون اساسی ایران و هنجارهای جهانی که ایران به آنها پیوسته، باید دو معیار اساسی برای عملکرد حکومت ایران باشد. در موضوع فعالیتهای هستهای، ایران به هنجارهای جهانی پیوسته است. بسیاری از کشورها به ان.پی.تی نپیوستهاند و از متحدین ایالات متحده آمریکا هستند. مثلا اسرائیل نیروگاه هستهای و فعالیتهای هستهای غیر صلحآمیز دارد؛ چنانکه بسیاری از رسانهها و مقامات بینالمللی تایید کردهاند. بنابراین در حالی که بسیاری از کشورها به ان.پی.تی نپیوستهاند، ایران از دوران شاه به آن پیوسته و این الحاق به عنوان یک تعهد حقوقی برای ایران همچنان معتبر است و ایران هنوز از آن خارج نشده است. ولی به دلیل نگرانیهای مرتبط با فعالیت هستهای ایران، جامعه جهانی مایل بود نظارتی فراتر از آنچه در ان.پی.تی وجود دارد، بر برنامه هستهای ایران وضع شود. این موضوع برای ایران قابل قبول نبود و همین مبنای مذاکراتی جدی شد که نهایتا به برجام منتهی شد. اما آمریکا به صورت یکجانبه از برجام خارج شد. اتحادیه اروپا از ایران حمایت نمیکند بلکه ملزم است به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت عمل کند. اروپا به تعهدات برجامیاش پایبندی کامل نداشته است. شرکتهای اروپایی از ترس مجازاتهای اقتصادی آمریکا، ایران را ترک کردهاند. اگر برای از دست نرفتن برجام، ایران به اروپا نیاز دارد، به همان اندازه اروپا هم به ایران و برجام نیاز دارد. خروج آمریکا از برجام و عدم پایبندی اروپا به بخشی از تعهداتش، میتوانست منجر به خروج ایران از برجام شود ولی ایران تا الان از برجام خارج نشده است. من معتقدم حتی خروج پلهای ایران از برجام با هدف تشویق آمریکا به بازگشت به برجام و یا تشویق اروپا به همکاری بیشتر برای حفظ برجام صورت گرفته است. بنابراین دولت ایران عمیقا به حفظ برجام علاقهمند است. اما ایران در منطقهای پر تنش قرار دارد و بسیاری از وقایع داخلی و منطقهای میتوانند به حاشیه کشاندن برجام شود.»
«هدف اصلی ترامپ برجام نیست»
آقای هادیان در پاسخ به این سوال که مواضع متضاد آمریکا و اروپا نهایتا چه تاثیری در بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران خواهد داشت، میگوید: «روز شنبه با دوشنبه هیچ فرقی نخواهد داشت. یعنی همه چیز عین قبل خواهد بود. آمریکا اعلام میکند تحریمهای سازمان ملل بازگشته و در ایران هم جشن پیروزی میگیرند و دوباره نقطه سر خط! یعنی همه چیز عین همین امروز خواهد بود. اروپا هم موضعش فرقی نخواهد کرد. خود آمریکا یکتنه همه کار انجام نمیدهد و تحریمهای سازمان ملل، به یک معنا احیا نمیشوند چراکه موضع آمریکا مقبول سایر کشورها واقع نشده، اما به معنایی دیگر برقرار خواهند بود چراکه این تحریمها چند ماه است که عملا بازگشتهاند. مکانیسم ماشه فقط به سازمانهای بینالمللی خدشه وارد کرد و این چیزی بود که ترامپ خواهان آن بود. برخی معتقدند موضوع ایران برای ترامپ اهمیت ثانوی داشت و مساله اصلی او مخدوش کردن اعتبار نهادهای بینالمللی بود. همه تحریمهایی که قرار است از امشب بازگردند، قبلا هم اعمال میشد عملا. مثلا دارو را، که خود آمریکا هم با ورود آن به ایران موافقت کرده، ما نمیتوانیم بخریم. در این شرایط، کسی میآید به ما سلاح بفروشد؟ من عملا هیچ امیدی ندارم که چین و روسیه به ایران سلاح بفروشند. مگر اینکه پنهانی بتوانند چیزکی به ایران بفروشند ولی به شکل آشکار و رسمی، بعید میدانم که چنین کاری انجام دهند. بنابراین مساله بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، دعوای دیگری است که با ملاحظات داخلی دولت آمریکا مرتبط است و آن هم اینکه، دولت ترامپ میخواهد زیرآب نهادهای بینالمللی و چندجانبهگرایی و تعهدات بینالمللی آمریکا را بزند و ضمنا طرفداران اسرائیل و اوانجلیستها و سایر نیروهای داخلی حامش خودش را راضی نگه دارد.»
«شکست برجام یعنی تحقق یکجانبهگرایی ترامپ»
مهدی ذاکریان نیز به این سوال که آیا علیرغم اعلام حمایت تروئیکای اروپایی از برجام، تنشهای اخیر بین ایران و اروپا ممکن نیست مقاومت اروپا در برابر تلاش آمریکا برای بازگرداندن تحریمها را در عمل سست کند، چنین پاسخ میدهد: «اگر فرض کنیم این تنش سبب سست شدن اراده اروپاییها میشود، این ناشی از تحلیل غلط اروپا خواهد بود. ارتباط دادن بحث هستهای به یک موضوع حقوق بشری، کاملا بی ربط است. اتفاقا در جریان مذاکرات منتهی به برجام، این بحث مطرح شد که مسائل موشکی و حقوق بشری و منطقهای هم مطرح شود ولی کسی این تداخل مباحث را نپذیرفت. نه ایران نه اروپا نه آمریکا. مسائل حقوق بشری را باید جدا از مسائل هستهای بررسی و حل و فصل کرد. اما اگر اروپا سست شود و تحریمهای سازمان ملل هم بازگردد. در این صورت چه کسی برنده خواهد شد؟ ترامپ با یکجانبهگراییاش. آیا یکجانبهگرایی ترامپ، چیزی است که دنیا و از جمله اروپا خواستار آن باشد؟ ایران یک طرف قصه است، یکجانبهگرایی ایالات متحده آمریکا هم طرف دیگر قصه است.»
هدف سفر ظریف به اروپا چه بود؟
ناصر هادیان در پاسخ به سوال فوق میگوید: «اروپاییها میگفتند ما در برابر آمریکا ایستادیم و یک امتیاز به شما دادیم. حالا یک امتیاز هم به آمریکا بدهیم. مثلا تحریم تسلیحاتی ایران را دو سه سال تمدید کنیم. ظریف میخواست به اروپا برود تا جلوی این امتیاز دادن اروپا به آمریکا را بگیرد. وگرنه مکانیسم ماشه که تکلیفش روشن است و ماشه عملا چکانده شده است.»
اما مهدی ذاکریان پاسخش چنین است: «آمریکا جوابش را در شورای امنیت سازمان ملل دریافت کرده. بنابراین اروپا راهی ندارد جز مقابله با تلاش آمریکا برای بازگرداندن تحریمها. به همین دلیل، من تاثیر برگزار نشدن این سفر در بازگشت تحریمها را اندک میبینم.»
«اروپا در ماجرای نوید افکاری اشتباه کرد»
آقای ذاکریان درباره امکان توقف مجازات اعدام در ایران در اثر تنشهایی نظیر تنش اخیر بین ایران و اروپا میگوید: «تنش اخیر بین ایران و اروپا، ناشی از اشتباه اروپا بود. اروپاییها خاورمیانه را خیلی بهتر از آمریکا میشناسند. آمریکاییها فکر میکردند اگر صدام را بردارند آزادی در عراق محقق خواهد شد ولی ما در هفده سال گذشته، چیزی جز ترور و کشتار و فرقهگرایی در عراق ندیدهایم. آن زمان اروپاییها با حمله به عراق مخالف بودند و همین نشان میدهد که اروپا منطقه خاورمیانه را خیلی بهتر و دقیقتر از آمریکا میشناسد. اما در ماجرای نوید افکاری، به نظر من اروپا در یک موضوع خطا کرد و آن هم اینکه فکر کرد ایران، عربستان سعودی است که پادشاه تصمیمگیرنده است و بس. اگرچه ادعا میشود در ایران دموکراسی وجود ندارد (من درباره درستی یا نادرستی این ادعا اظهار نظر نمیکنم)، ولی اروپاییها باید دقت کنند که قدرت در ایران متمرکز نیست و اتفاقا خیلی هم متکثر است. یعنی در ایران فقط یک مرجع تصمیمگیرنده وجود ندارد. به همین دلیل من اصرار دارم که مساله اعدام باید در قوه قضاییه تحلیل شود و ربطی به قوه مجریه ندارد. خطای استراتژیک اروپا این است که فکر میکنند متوقف کردن موضوع اعدام در ایران با لغو سفر آقای ظریف به اروپا میتواند محقق شود.»
«حقوق بشر ابزاری است در جعبهابزار دیپلماسی غرب»
ناصر هادیان نیز با انتقاد از رویکرد جهان غرب به مساله حقوق بشر میگوید: «حقوق بشر برای اروپا و آمریکا شده یک ابزار در جعبه ابزار سیاست خارجیشان. و این بیشترین ضربه را به حقوق بشر در دنیا زده است. حقوق بشر ابزاری برای فشار بر بعضی کشورها شده است. اروپا و آمریکا کاری به کار عربستان ندارند. یعنی اگر کشوری با آنها دوست باشد، چندان مهم نیست که انتخابات نداشته باشد و زنانش حق رانندگی نداشته باشند. در ماجرای نوید افکاری هم از حقوق بشر استفاده ابزاری شد.»
آقای هادیان در پاسخ به این سوال که این رویکرد به رعایت حقوق بشر، حتی اگر فایدهای به حال مردم عربستان نداشته باشد، آیا دست کم نمیتواند به سود مردم ایران باشد، میگوید: «مطمئن نیستم. غربیها اگر در این زمینه سکوت کنند و ما خودمان تلاش کنیم، شاید وضع ما از حیث رعایت حقوق بشر بهتر شود. مطمئن نیستم، ولی در همین ماجرای نوید افکاری اگر آنها فشار نمیآوردند، شاید در داخل هم لجبازی نمیکردند و دست کم نوید افکاری را با عجله، برای مواجه نشدن با فشارهای بیشتر، اعدام نمیکردند.»