از سازش با آمریکا تا احتمال جنگ جهانی: سمینار «برجام، تحریمهای آمریکا و روابط چند جانبه اروپا»

دکتر مجید گلپور مدرس دانشگاه، کارشناس سیاسی و مشاور اتحادیه اروپا روز ۲۰ نوامبر (هشتم آذر) در سمینار «برجام، تحریمهای آمریکایی و روابط چند جانبه اروپایی» همراه با دکتر هل گاردنر استاد «دانشگاه آمریکایی پاریس» در این دانشگاه جنبههای مختلف خروج آمریکا از برجام و واکنش اروپایی و نقش ایران را بررسی کردند و با حاضرین در میان گذاشتند.
دکتر گلپور با ارائه توضیحاتی درباره ساختار اقتصادی ایران آن را یک اقتصاد نظامی و امنیتی خواند که دولت حسن روحانی، یعنی بخش منتخب ساختار حکومتی از سوی مردم، قادر به پاسخگویی در برابر فعالیتهای موسسات غیرمنتخب و بنگاههای اقتصادی نزدیک به آن نیست. به اعتقاد وی، اروپا درک درستی از ساختار ایران ندارد و عدم شناخت کامل از سازوکار سیاسی حاکم بر این کشور، منجر به بروز خطا در رویکرد اقتصادی این اتحادیه در برابر ایران میشود.
همکاری اتحادیه اروپا و کارآفرینان ایرانی
مجید گلپور میگوید اروپا باید یک «لیست سفید» از بنگاهها، کارآفرینان و فعالان اقتصادی تهیه کنند که از قوانین بینالمللی تبعیت میکنند و با موسسات غیرمنتخب که در خدمت منافع استراتژیک حکومت ایران هستند، ارتباطی نداشته باشند.
پیشنهاد دیگر وی، ایجاد «مناطق آزاد تجاری و صنعتی از سوی اتحادیه» برای تجارت با ایران است. آقای گلپور میگوید: «اروپا میتواند با ایجاد مناطق آزاد و برقراری شفافیت در آنها، قبضه نهادهای اقتصادی وابسته به رهبری و سپاه را بر اقتصاد ایران کاهش دهد.»
وی در پاسخ به سوالی درباره بسته پیشنهادی اتحادیه اروپا گفت: «طرفهای اروپایی برجام تلاش کردند تا با تشویق از طریق بانکهای مرکزی کشورهایشان در ابتدا خرید و فروش نفت را تضمین کنند تا به دور از تحریمهای آمریکایی، پول نفت ایران به صورت شفاف به این بانکها منتقل شود. اما بانکهای مرکزی به علت ترس از تحریمهای آمریکا و ریسک ناشی از آن، این پیشنهاد را قبول نکردند. حتی بانک سرمایهگذاری اروپا -که نهاد اعطای وام و اعتبار و تضمین سرمایهگذاری در اتحادیه اروپا است- تقاضای سران اروپایی را رد کرد. در نتیجه کشورهای اروپایی امضاء کننده توافق هستهای برای نجات برجام پیشنهاد ایجاد یک کانال ویژه مالی را ارائه کردند. بدین ترتیب که پول نفت ایران که از سوی خریداران واریز میشود در این کانال مالی به صورت شفاف میماند و واردات ایران از اروپا از محل این کانال مالی تامین میشود. سوالی که اکنون از سوی طرف ایرانی مطرح میشود این است که این شیوه همانند تبادل کالا و نفت با چین و هند است و سود آن برای ایران چیست؟ و چرا ایران به صورت آزاد به این پول دسترسی نداشته باشد؟»
سوال دیگری که در این زمینه مطرح میشود این است که اروپا به گونهای در حال تصمیمگیری درباره ثروت ملی ایران است بدون آنکه آگاه باشد با کدام کارفرمایان یا کارآفرینان ایرانی باید همکاری کند.
آقای گلپور معتقد است که اروپاییها با اینکه در حال ایجاد این کانال مالی هستند اما نه از قبل تصمیم گرفتهاند که چه کسانی را به این کانال مالی دعوت خواهند کرد و نه روشن کردهاند که بعد از ایجاد این کانال چگونه از آن استفاده خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
افزایش احتمال میزبانی مشترک فرانسه و آلمان از ساز و کار تجاری اروپا برای ایران
ساز و کار مالی ویژه اروپا؛ امید ایران به حفظ برجام با کمک اروپا
وزیر اقتصاد فرانسه: تحریم های آمریکا علیه ایران برای اروپا یک فرصت است
آقای گلپور کارآفرینان ایرانی را تشویق میکند که خود را به طرف اروپایی معرفی کنند: «اکنون وظیفه اتاقهای بازرگانی و کارآفرینان ایرانی است که خود را به عنوان داوطلب معرفی کنند و بگویند که میخواهند در رشد اقتصادی ایران شرکت داشته باشند. علاوه بر این با این کار، کارآفرینان ایرانی به طرف آمریکایی نشان میدهند که همه بازیگران اقتصادی ایران پشتیبان تروریسم نیستند و همه پولهای ایران خرج یمن نمیشود.»
بحران اقتصادی ایران و جامعه مدنی پویا
دکتر گلپور دلیل خروج آمریکا از توافق هستهای را عدم برآورده شدن نیازهای امنیتی ایالات متحده و چالشهایی از قبیل سیاستهای توسعه طلبانه ایران در منطقه و تهدیدهای ناشی از آن از مسائل هستهای ایران نگران کنندهتر شده است. به همین دلیل آمریکا میخواهد با فشار حداکثری در جهت سازش دشمن یا رقیب استفاده کند؛ رویکردی که پیش از آن در قبال کره شمالی به کار گرفته شد.
ایران در حال حاضر دچار گسیختگی و تنازعات داخلی حاکمیت است. رییس جمهوریهای پیشین تبدیل به نیروهای مخالف و منتقد شدهاند. علاوه بر این، مشکلات و تنشهای اقتصادی مثل کارگران بدون حقوق، جوانان بدون کار و غیره و اعتراضات متداوم در جریان است.
در این میان، تحریمهای آمریکایی منجر میشود که این مشکلات فرصت بروز بیشتری داشته باشند. حال سوال این است که آیا این کشمشها به سمت تغییر رژیم خواهد رفت؟
آقای گلپور سناریوهای مختلفی در پیشرو میبینند اما میگوید به علت تغییرات هر روزه مناسبات و شرایط، قابل پیشبینی نیست که کدام احتمال روی خواهد داد. وی میگوید: «یکی از این سناریوها میتواند اینگونه باشد که نیروهای سپاه که فعالیتهای زیادی در منطقه دارد بخواهد از حصار ایدئولوژیک خارج و به روسیه یا آمریکا نزدیک شود. اما از نظر دکتر گلپور سناریویی در حال شکل گرفتن است که از همه احتمالات دیگر جالبتر است و نیروی پشت آن «مردم» هستند. این اولین بار است که در میان کشورهای منطقه، نیروهای مردم و اعتراضات مدنی آنها به صورت مستمر ادامه پیدا میکند و نیروی سرکوب مجبور به تحمل این اعتراضات است. این اعتراضات در حال تبدیل شدن به یک گزینه است. مردم ایران به سطحی از بلوغ سیاسی رسیدهاند که گزینههای مختلف را در سطوح گوناگون میسنجند و بر اساس آن تصمیم میگیرند. اما اینکه تحولات به کجا ختم خواهند شد، سوالی است که پاسخ دادن به آن به علت تغییرات هر روزه بسیار مشکل است و حتی میتوان آن را غیرقابل پیشبینی خواند.»
آقای گلپور معتقد است که مردم ایران دیگر حاضر نیستند برای تغییر، هزینههای بالا بپردازند ولی مطالبات مشخص دارند: «مردم ایران با یک منطق اجتماعی جمعی در حال انجام یک راهپیمایی نامرئی هستند و این ادامه پیدا خواهد کرد. آنچه در این میان اهمیت دارد، پویایی این تغییرات و اراده است. کسی نمیتواند در برابر قدرت پویایی بطن جامعه ایران بایستد.»
رخنه در منافع آمریکا در منطقه
دکتر هل گاردنر استاد دانشگاه آمریکایی در پاریس با مروری بر فرآیند انعقاد به توافق هستهای ایران، علت تصمیم ترامپ مبنی بر خروج از برجام را با وجود مخالفت بسیاری از اعضای دولت، عدم تامین نیازهای آمریکا در منطقه دانست. به اعتقاد این استاد دانشگاه، چین و روسیه درصدد هستند تا رخنههایی که در منافع آمریکا در منطقه ایجاد شده است را با افزایش همکاریهای دفاعی و فروش اسلحه به همپیمانان آمریکا در خاورمیانه و همینطور برقراری همکارهای همهجانبه با ایران پر کنند. در چنین شرایطی است که ترامپ امید دارد با اعمال تحریمها و فشار حداکثری یا اقتصاد ایران و در نتیجه رژیم را به مرز فروپاشی برسانند و یا ایران را مجبور به قبول شرایط و مذاکره کنند.
سناریوی اول: روابط رو به آشتی
دکتر گاردنر چند سناریو را بر آینده پیشبینی میکند. یکی از سناریوها اصلاح رژیم است. در این سناریو، ایران به علت فشارها، راه پراگماتیک در پیش میگیرد. به این معنی که به توافق هستهای پایدار مانده و در عینحال، ایران درصدد برخواهد آمد تا اصلاحات داخلی در زمینههای اقتصادی، آزادیهای اجتماعی و فرهنگی انجام دهد. چند مقام نظامی ایران در اواخر سال ۲۰۱۷ درباره احتمال کاهش تمرکز برای تولید موشکهایی با برد بیش از ۱۲۰۰ مایل صحبت کرده بودند. این جنبه میتواند زمینهای برای مذاکره با آمریکا فراهم کند. از سوی دیگر، با توجه به هزینه حضور ایران در سوریه و یمن، حاکمیت تصمیم به عقبنشینی میگیرند و با عراق به توازن میرسند. در همینحال، حاکمیت ایران راه آشتی با اسرائیل را در پیش میگیرد و از این طریق سعی به نزدیک شدن با آمریکا میکند.
سناریوی دوم: جنگ جهانی ترامپ
دکتر گاردنر، بعد از این سناریوی خوشبینانه، احتمال فروپاشی کامل توافق هستهای را مطرح میکند. در این سناریو عربستان سعودی با قول مساعدت دولت ترامپ، درصدد ساخت تاسیسات هستهای در این کشور برخواهد آمد. محمدبن سلمان اخیرا درباره برنامه ساخت ۷ پروژه استراتژیک هستهای در عربستان خبر داده است. با اینکه آمریکا توصیه کرده است که عربستان تمام تاسیسات هستهای و اورانیوم غنی شده را از این کشور بخرد، این پادشاهی قصد دارد تا امکانات غنیسازی را خود در داخل کشور بسازد. عربستان سعودی سالها با ساخت چنین تاسیساتی فاصله دارد اما میتواند از پاکستان یاری خواسته و زودتر به هدف برسد. در چنین شرایطی ترکیه و مصر نیز امکان دارد درصدد تهیه تسلیحات هستهای برآیند و کره شمالی که میبیند نمیتواند به آمریکا اعتماد کند، مذاکرات هستهای را بدون نتیجه به پایان برساند. با توجه به این تحولات، ایران از توافق هستهای خارج شده و شروع به غنیسازی اورانیوم میکند. ترامپ در ماه مه اشاره کرده بود که در صورتیکه ایران فعالیت هستهای را آغاز کند، نتایج غیرقابل برگشت و سختی برایش خواهد بود. میتوان چنین برداشت کرد که ترامپ گزینه نظامی را در پیش گیرد و برنامه جنگ بولتون را اجرا کند. در چنین شرایطی، آمریکا از نیروهای جدایی طلب کرُد در ایران، عربهای خوزستان و بلوچهای سیستان حمایت خواهد کرد و اسرائیل تاسیسات هستهای ایران را مورد هدف نظامی قرار دهد. آشوبهای ایران به کشورهای منطقه از جمله بحرین، فلسطین، لبنان، عراق و غیره منتقل شده و تمامی این تحولات، منجر به آغاز جنگ در منطقه و در نهایت جنگ جهانی ترامپ میشود.