آیا کرملین در مذاکرات خود با کاخ سفید با برگ ایران بازی خواهد کرد؟

آیا کرملین در مذاکرات خود با کاخ سفید با برگ ایران بازی خواهد کرد؟
نگارش از Euronews
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

گویا سیاستمداران ایرانی در روابطه با روسیه از یک سرگیجه رنج می‌برند

آگهی

پس از خروج آمریکا از برجام، هسته سخت حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بار دیگر آمریکا را بدعهد و اروپا را غیرقابل اطمینان دانست و از سوی دیگر تلویحا روسیه را شریکی مطمئن برای خود دانست. اما اصلاح‌طلبان همچون گذشته نگاه دیگری به این موضوع دارند و هنوز نیز معتقدند که سبد اروپایی‌ها برای تخم‌مرغ‌هایشان مطمئن‌تر از روسیه است.

در این میان موضعگیری‌های روسیه در مورد خروج نیروهای نظامی از سوریه و همچنین سیاست‌های کرملین در اوپک موجب شد بار دیگر مواضع ضد روسیه از سوی برخی اصلاح‌طلبان که اکنون در بدنه دولت حضور دارند، تشدید شود؛ موضوعی که در صفحه توئیتر یکی از اعضای هیات همراه "بیژن زنگنه" وزیر نفت در بحبوحه‌ی اجلاس اوپک نیز منتشر شد که به سرعت در کانال‌های خبری پخش گردید: «مذاکرات به سختی پیش می‌رود، متاسفانه روس‌ها مثل همیشه در زمان‌‌های حساس جا خالی دادن[د]»

چرا ایران در رابطه با روسیه سرگیجه دارد؟

به نظر می‌رسد سیاستمداران ایرانی در روابطه با روسیه از یک سرگیجه رنج می‌برند، چرا که شیشه‌های عینک آنها با یکدیگر همخوانی ندارد. بدین معنا که از زاویه یک چشم، روابط خود با مسکو را بر اساس واقعیت‌های نظام بین‌الملل و با تاکید بر این امر بدیهی که هر کشوری منافع خود را جست‌وجو می‌کند، تعریف می‌کنند و از نگاه شیشه دیگر عینک، روسیه را چنان متعهد به خود می‌دانند که گویی مسکو به عقد تهران درآمده است و اگر از ایران تمکین نکند، به خیانت متهم می‌شود. اما واقعیت این است که جمع این دو نگاه با یک عینک موجب سرگیجه می‌شود و بدون شک تاثیر منفی در پی خواهد داشت.

تسنیم
نسخه قدیمی خطی قرآن، هدیه رییس جمهور روسیه به رهبر ایرانتسنیم

گویا هراندازه که روسیه بر اساس واقعیت در سیاست خارجی خود گام بر می‌دارد، جمهوری اسلامی ایران، آرمان‌های خود را در سیاست خارجی جستجو می‌کند و برآیند این اختلاف نگاه سبب می‌شود حتی اگر اشتراکات و همگرایی‌هایی نیز در منافع ملی دو کشور وجود داشته باشد، در عمل به میزان حداکثری تحقق پیدا نکند. "سون جو" در کتاب هنر رزم می‌نویسد: «با آگاهی از محل و زمان نبرد قریب‌الوقوع، می‌توانیم از دورترین فاصله‌ها، نیروهای خود را برای نبرد متمرکز کنیم. اما اگر نه زمان نبرد روشن باشد و نه مکان آن، آن‌گاه جناح چپ سپاه قدرت یاری رساندن به جناح راست، جناح راست قدرت یاری رساندن به جناج چپ، جلو سپاه امکان کمک به عقب سپاه و عقب امکان کمک به جلو را نخواهد داشت. وضعیت چقدر شدیدتر می‌شود اگر دورترین بخش‌های سپاه با دیگر بخش‌ها بسیار فاصله داشته باشند و نزدیکترین بخش‌های آن هم از هم دور باشند.»

وجهه تمایز ایران و روسیه در کنش‌گری بین‌المللی چیست؟

روسیه این موضوع را به خوبی در سیاست خارجی خود فهمیده است که در یک زمان واحد نمی‌تواند در چند جبهه مبارزه کند و همواره کوشیده است تنش‌های خود را به حداقل برساند. به نظر می‌رسد روسیه دقیقا نقطه عکس ایران بازی می‌کند؛ بدین معنا که آشکار نمی‌کند قصد حمله به کجا را دارد، بدین ترتیب دشمن را وا می‌دارد برای دفاع در برابر حمله احتمالی به نقاط مختلف آماده شود. از این رو نیروهای رقیب در جهات مختلف پخش می‌شوند و در صورت نزاع در هر نقطه با نیروی کمی رویارو می‌شود. به همین دلیل در کور سویه‌های روابط خود با آمریکا در زمان هیلاری کلینتون نیز همچنان به دنبال روزنه‌ای برای ترمیم بوده است.

Russian Presidential Executive Office 2015
ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه در بازدید از سالن تانکRussian Presidential Executive Office 2015

اما ایران از یک سو همواره با «شیطان بزرگ» و ایادی آن در مبارزه است و از سوی دیگر به دنبال نابود کردن اسرائیل است و البته این تمام ماجرا نیست؛ از سویی در سوریه، عراق و لبنان حضور دارد و از سوی دیگر از شورشیان یمن حمایت می‌کند و آرزوی نابودی آل‌ سعود را علنا بر زبان می‌رود. پوتین به خوبی می‌داند مادامی که در کره زمین زیست می‌کند این امکان وجود ندارد که در این تعداد جبهه مقابله کند، چرا که نقض قانون رزم است و نزدیک‌ترین بخش‌های سپاه نیز از یکدیگر بسیار دور هستند و حتی اگر از نظر کمی نیز قدرتمند باشد، اما باز هم امکان پیروزی با هزینه گزاف نیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

قاعده بازی روس‌ها همچون دیگر قدرت‌های نظام بین‌الملل بازی با حاصل جمع غیر صفر است. روس‌ها هم مثل رقبا می‌دانند در بازی سوریه به دنبال کسب چه امتیازاتی بودند و هستند. از سوی دیگر می‌دانند که برای کسب این امتیازات و منافع لازم است تا رقبای آنها نیز امتیازاتی را به دست آورند. همچنین در زمین بازی سوریه قرار نیست که همه بازیگران نابود شوند و تنها آنها پیروز میدان باشند که در واقعیت محال است. از سوی دیگر به این موضوع بدیهی نیز توجه دارند که هر بازی زمانی دارد و آنها وارد یک بازی بی‌پایان و بلند مدت نشده‌اند و باید تا پیش از تایم‌آت، امتیازهای مورد نظر خود را کسب کنند.

آیا پوتین در گفتگو با ترامپ با برگ ایران بازی خواهد کرد؟

روسای جمهور روسیه و آمریکا شانزدهم ژوئیه در هلسینکی پایتخت فنلاند دیدار می‌کنند و بدون شک موضوع سوریه یکی از اصلی‌ترین محورهای این گفتگو خواهد بود. ترامپ در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه آیا ممکن است او کریمه را به عنوان بخشی از خاک روسیه به رسمیت بشناسد گفت: "باید ببینم!". شاید این نوع پاسخ پیامی بود به پوتین که دیپلماسی رئیس جمهور آمریکا تاجرمآبانه است و او نیز به دنبال بازی با حاصل جمع غیر صفر می‌باشد.

روسیه با ایران در سوریه اهداف مشترک تاکتیکی دارد، اما در عین حال اسرائیل نیز شریک استراتژیک مسکو است و از سوی دیگر مسکو به دنبال گسترش روابط استراتژیک با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و به خصوص عربستان سعودی است؛ موضوعی که در بند ۹۴ دکترین سیاست خارجی روسیه نیز بر آن تاکید شده است.

به نظر می‌رسد شراکت تاکتیکی مسکو-تهران طی سال‌های اخیر به سود تل‌آویو نیز بوده است، چرا که میخائیل بوگدانوف، معاون وزیر خارجه روسیه نیز در گفتگو با شبکه تلویزیونی «کان» اسرائیل بر محدود شدن شمار نیروهای ایرانی در سوریه با هدف مبارزه با تروریسم اشاره و تاکید کرد که این موضوع به نفع اسرائیل نیز هست.

اما واقعیت این است که اسرائیل حضور بلند مدت نیروها و مستشاران نظامی ایرانی در سوریه و به ویژه در نزدیکی مرزهای خود را تهدیدی جدی می‌داند و این موضوعی است که آمریکا نیز به شدت آن را دنبال می‌کند. همچنین باید به این واقعیت توجه داشت که روس‌ها در تجربه پسابرجامی متوجه شدند گرایش ایران به غرب بیش از تهران به مسکو است و ایران را شریک اقتصادی خوبی برای خود نداستند؛ از این جهت همگرایی روسیه با عربستان در موضوع نفت بسیار منطقی و در راستای منافع ملی این کشور بود. به نظر می‌رسد تهران در صورتی می‌توانست این موضوع را خیانت بخواند که پیشتر خطبه عقدی با طرف روس می‌خواند.

رویترز
سربازی در کنار تابلوی دیدار ولادیمیر پوتین و بشار اسدرویترز

روابط ایران و روسیه به واسطه امضای برجام و حس رقابت روس ها از یک سو و حضور مهدی سنائی از معدود چهره‌های اصلاح‌طلب که گرایش مثبت به روسیه دارد به عنوان سفیر ایران در مسکو سبب شد که روابط سیاسی تهران-مسکو در سال‌های اخیر وارد فاز جدیدی شود؛ از طرف دیگر، نگاه مسئولان اقتصادی به غرب از یک سو و کج سلیقگی‌های دیپلماسی فرهنگی از سوی دیگر در کنار عینک سرگیجه دولتمداران سبب شد ایران از نقطه طلایی روابط با روسیه که بسیار برای آن تلاش شده بود، همچنان فاصله داشته باشد.

بدون شک برآیند آشفتگی در تصمیم‌گیری در ایران سبب می‌شود که نه روس‌ها و نه هیچ کشور دیگری ایران را شریک استراتژیک خود نداند، آشفتگی و چندگانگی که موضوع امروز و دیروز نیست و این چندگانگی در زمان قاجار نیز به خوبی به چشم می‌آمد.

به نظر می‌رسد که اکنون نیز تکلیف ایران با خودش مشخص نیست؛ بالاخره نمی‌داند که به کشورهای اروپایی اعتماد دارد یا نه؛ نمی‌داند آمریکا کدخداست و می‌خواهد با این ابرقدرت جهانی وارد گفتگو و مذاکره شود یا او را بدعهد و شیطان بزرگ می‌خواند.

یک طیف در ایران روسیه را دوست استراتژیک خود می‌دانند و طیف دیگر از خنجر زدن روس‌ها از پشت سخن به میان می‌آورند. واقعیت این است که روس‌ها رفتار دوگانه ندارند، بلکه مشکل آنجاست که ایران بعضا به شیوه قاجار اداره می‌شود که اگر این موضوع نباشد قطعا کسی نیز از خیانت روس‌ها و یا بدعهدی آمریکایی‌ها سخن نخواهد گفت؛ چرا که سیاست‌های اعلانی آنها فاصله چندانی از سیاست‌های اعمالی‌شان ندارد.

آیا هلسینکی برای جمهوری اسلامی ایران گوادلوپ پهلوی خواهد شد؟

دی ماه ۱۳۵۷ والری ژیسکار دستن، رئیس جمهور وقت فرانسه در گوادلوپ میزبان روسای سه قدرت غربی آمریکا، بریتانیا و آلمان غربی بود؛ نشستی که طی آن سران چهار قدرت غربی جهان به وضعیت بحرانی ایران در آن ایام پرداختند. اکنون چهل سال از آن تاریخ، فرار شاه و انقلاب ایران می‌گذرد اما، صحبت‌های امروز ترامپ، بسیار شبیه مواضع آن روزهای جیمی کارتر رئیس‌جمهور وقت آمریکا است.

به گفته ژیسکاردستن، تنها کشوری که در آن زمان زنگ خاتمه‌ی حکومت پهلوی را به صدا در آورد، آمریکا بود، چرا که کارتر اعتقاد داشت زمان تغییر رژیم در ایران فرا رسیده است.

رویترز
دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکارویترز

این روزها اما ترامپ نه در نشست‌های خصوصی و محرمانه، بلکه در اظهار نظرهای عمومی خود برای ایران خط و نشان می‌کشد؛ او که بر خلاف توافقات ۵+۱، از برجام خارج شد، ایران را تهدید کرد که اگر غنی‌سازی اورانیوم را از سر بگیرد، با عواقب جدی روبه‌رو خواهد شد.

آگهی

ترامپ که فقط قواعد خود را در نظام بین‌الملل پذیراست، تاکید کرده است که ایران یا باید مذاکره کند و یا اتفاق دیگری خواهد افتاد؛ البته او معتقد است که یا توافق واقعا خوبی (از نگاه وی) به ارمغان می‌آورد و یا اصلا توافقی صورت نخواهد گرفت.

از سوی دیگر مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا این ایام در حساب توئیتری خود به موضوعاتی همچون دلار نه هزار تومانی و بیکاری سی درصدی جوانان در ایران پرداخته است و مدعی است که اعتراضات اخیر در ایران، نتیجه فساد و بی‌عدالتی جمهوری اسلامی است؛ مقامات جمهوری اسلامی ایران از برخورد با اختلال‌گران اقتصادی خبر داده‌اند و از سوی دیگر جریان اصولگرا و دلواپسان نیز که همواره منتقد حسن روحانی و دولت وی بوده اند، در ظاهر از رد موضوع «عدم کفایت رئیس جمهور» سخن به میان آورده‌اند.

برخی تحلیلگران نابسامانی اقتصادی و همچنین تلاش برای تحریم نفت ایران را در راستای سورپرایزی می دانند که پیشتر پمپئو وعده آن را داده بود؛ اگرچه همراهی روسیه با عربستان در افزایش تولید نفت اوپک نیز سورپرایزی از سوی روسیه برای دولت ایران بود. حال باید منتظر بود و دید که آیا ترامپ در صورت عزم نهایی این توانایی را دارد که در دیدار با پوتین، هلسینکی ۲۰۱۸ را به گوادلوپ ۱۹۷۹ تبدیل کند؟

احمد وخشیته، دانشجوی دکتری علوم سیاسی در دانشگاه دوستی ملل روسیه

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

آیا در هلسینکی نمایش خاورمیانه تغییر می‌کند؟

دیدار دو رهبر؛ «پیش‌بینی‌ناپذیری» ترامپ و «کارکشتگی» پوتین

ظریف سخنان پمپئو را «خیالبافی بی حساب و کتاب» خواند