در صورت بروز جنگ میان حزب الله لبنان و اسرائیل نقش روسیه چه خواهد بود؟ آیا مسکو از تلآویو حمایت میکند یا در کنار حزب الله خواهد ایستاد؟ این پرسشی است که دیمیتری آدامسکی، تحلیلگر مسائل بین المللی در مقالهای تحت عنوان چطور مسکو می تواند از درگیری میان اسرائیل و حزب الله بهره ببرد به آن پرداخته است. این مقاله در فارن افرز منتشر شده است.
نویسنده با اشاره به موفقیت دولت سوریه در جنگ داخلی این کشور می نویسد: پیروزیهای نیروهای هوادار دولت مرکزی و بازپسگیری بخشهای قابل توجهی از مناطق سوریه موجب شده تا استراتژیستهای اسرائیل بر روی احتمال جنگ دیگری میان این کشور با حزب الله، که ازنیروهای شیعه و متحدان اصلی بشار اسد هستند تمرکز کنند.
جنگ قبلی میان دو طرف در سال ۲۰۰۶، یعنی کمی بیش از یک دهه پیش روی داد و در طول این سالها آرامش نسبی در مرزهای شمالی اسرائیل حاکم بود. اما از آن زمان ۱۰ سال میگذرد، حزب الله در طول این سالها به طور محسوس و قابل توجهی زرادخانههای خود را گسترش و قدرت خود را افزایش داده است. وضعیت سیاسی حزب الله در لبنان نیر بهتر و مستحکمتر شده است.
جنگ میان حزب الله و اسرائیل در چند حالت متصور است: ۱. در صورت بروز یک اشتباه از سوی هر یک از دو طرف که منجر به افزایش تنشها شود. ۲. اگر هر یک از دو طرف تصمیم بگیرد که از ضعف احتمالی طرف دیگر استفاده و به آن حمله کند. ۳. اگر هر یک از دو طرف از خطوط قرمز طرف دیگر عبور کند.
استراتژی اسرائیل در جنگ احتمالی با حزب الله پرسش ما نیست، موضوع اصلی این است که روسیه به عنوان متحد نزدیک ایران و حزب الله در سوریه، چگونه به این جنگ واکنش نشان خواهد داد.
اسرائیل اخیرا حملات هوایی خود را به مواضع حزب الله لبنان در سوریه افزایش داده است، اما این موجب بر هم زدن وضع موجود و عدول از توافق نانوشته میان اسرائیل و کرملین نمیشود. با این وجود ممکن است تا سال آینده شرایط تغییر کند. در واقع اگر درگیریها میان اسرائیل و حزب الله منافع روسیه را به خطر بیاندازد، مسکو قدرت عمل هر دو طرف را محدود و به پایان مخاصمه کمک خواهد کرد.
به احتمال قریب به یقین کرملین از چنین شرایطی نهایت استفاده را می کند و جنگ را دستمایه افزایش نفوذ خود در بخش وسیعتری از خاورمیانه خواهد کرد.
همزمان با آرام شدن شرایط سوریه رقابت میان ایران و روسیه برای تعمیق حوزه نفوذ خود در این کشور نیز افزایش یافته است. کرملین می خواهد حتی در صورت جایگزین شدن بشار اسد یا فدرالی شدن کشور سهم خود را در سازوکار سیاسی آینده سوریه داشته باشد. ایران نیز خواست مشابهای دارد و می خواهد قدرت خود را در «شام» تثبیت کند.
هر دو کشور می خواهند حضور نظامی در سوریه داشته باشند و حوزه نفوذ ژئوپولیتیک خود را در منطقه گسترش دهند، اما سوریه بشار اسد جایی برای دو «کدخدا» ندارد.
بلندپروازیهای ایران به مسالهای برای مسکو تبدیل شده است. کرملین قصد دارد سلطه ایران را در منطقه محدود کند و در عین حال نمی خواهد روابطش با بزرگترین متحد منقطهای خود تیره شود. به بیان دیگر روسیه حضور ایران و حزب الله نه چندان قوی و نه چندان ضعیف را در سوریه ترجیح میدهد.
اسرائیل می تواند به روسیه برای رسیدن به این هدف کمک کند. در صورتی که جنگی میان حزب الله و اسرائیل دربگیرد به احتمال زیاد مسکو دست حزب الله و ایران را باز می گذارد تا با شرکت در درگیریها موقعیت منطقهای خود را تضعیف کنند. اما در عین حال از پیروزی کامل اسرائیل هم جلوگیری میکند. حداقل تا زمانی که حزب الله می تواند نقش آفرینی استراتژیک در منطقه داشته باشد روسیه چنین رویکردی خواهد داشت.
با حل مناقشه و «حفظ وضع موجود پیش از جنگ» روسیه میتواند به عنوان یک نیروی قدرتمند در حد آمریکا و حتی بیش از آن در منطقه نقش آفرینی کند.
بهترین سناریو برای مسکو یک جنگ محدود و کوتاه میان حزب الله و اسرائیل است، جنگی که هر دو طرف ادعا کنند در آن پیروز شدهاند. و بدترین فرض فروپاشی لبنان و تبدیل آن به یک محل جدید برای رشد افراطگری اسلامی است، شرایطی مانند عراق بعد از سقوط صدام حسین. در چنین حالتی ممکن است درگیریها به بلندیهای جولان در سوریه برسد و پیروزیهای روسیه در سوریه و ثبات نسبی حاکم را تهدید کند.
پیروزی کامل حزب الله یا نابودی آن نیز برای روسیه خطرناک است. پیروزی حزب الله ممکن است مسکو را به حاشیه براند و نابودی آن هم نشان میدهد که کرملین متحد قابل اطمینانی نیست.
در هر صورت منافع روسیه ایجاب میکند که جنگ را محدود کند، مسکو در آبخاز، دونباس و اوستیا چنین تجربهای را اندوخته و توانسته مناقشهها را محدود نگه دارد.
جنگ احتمالی میان حزب الله و اسرائیل بسیار با جنگ قبلی متفاوت خواهد بود. حزب الله سلاحها و موشکهای بیشتری در اختیار دارد و دیگر خود را به حملههای پراکنده محدود نمیکند. به نظر میرسد حزب الله اهداف نظامی مهمی را هدف قرار دهد، به سربازخانهها حمله کند یا پایگاههای هوایی و رادارهای اسرائیل را هدف بگیرد. حتی ممکن است نیروهای ویژه و کارآزموده خزب الله عملیات زمینی در خاک اسرائیل انجام دهند.
اسرائیل نیز دیگر مانند گذشته به «جنگ بازدارنده» بسنده نمیکند. استراتژیستهای اسرائیلی سخن از یک جنگ تمام عیار با پیروزیهای روشن و مشخص میکنند. در چنین جنگی با اینکه اسرائیل نمیتواند حزب الله را به طور کامل نابود کند اما به این هدف نزدیکتر میشود.
در جنگی اینچنین منافع روسیه به خطر خواهد افتاد. سناریوی خطرناک برای مسکو این است که اسرائیل بیش از حدی که کرملین لازم دارد به حزب الله صدمه بزند و تلاش کند پیروزی قطعی داشته باشد.
نابودی حزب الله، ایران را به عنوان پدرخوانده این گروه و متحد منطقهای روسیه تضعیف میکند، به همین دلیل مسکو جلوی اسرائیل را خواهد گرفت.
اما پیروزی حزب الله نیز به همین اندازه برای مسکو غیرقابل تحمل است. این پیروزی میتواند اسرائیل را خشمگین و تحریک کند تا انتقام خود را در سوریه و ایران و سایر مناطق خاورمیانه بگیرد.
محدود کردن اسرائیل یا حزب الله به وضعیت جنگ در سوریه بستگی دارد. هرچه مسکو به حزب الله برای جنگ در سوریه نیازمند باشد این گروه بیشتر تحت حمایت کرملین خواهد بود.
به هر روی بدیهی است که اکنون روسیه بیش از هر زمان دیگر درگیر مساله اسرائیلی-عربی است و در جنگ احتمالی آینده نقش پررنگتری خواهد داشت.