تنشهای لفظی میان تهران و واشنگتن در روزهای اخیر بالا گرفته و روزی نیست که دونالد ترامپ و یا یکی از اعضای ارشد کابینه وی سیاستهای ایران را مورد انتقاد قرار ندهند. واشنگتن حتی در یک اقدام عملی تحریمهای جدیدی را هم علیه ۲۵ شخص حقیقی و حقوقی ایران وضع کرد. از آن سو نیز جمهوری اسلامی به موازات لفاظیهای خصمانه آمریکا، دست به اقدامات عملی همچون رونمایی از سلاحهای جدید خود، آزمایش موشکی و یا برگزاری مانور میزند.
اما در حالی که این تنشها میان تهران و واشنگتن بالا گرفته است، روسیه، یکی از متحدان اصلی ایران سکوت کرده و تاکنون هیچ موضعی نگرفته است. چین، دیگر متحد جمهوری اسلامی اما در یک موضعگیری، تنها اعتراض خود را به ایالات متحده درباره فهرست تحریمی اخیر واشنگتن علیه ایران اعلام کرده است.
لو کانگ، سخنگوی وزارت امور خارجه چین
وزارت خزانهداری آمریکا جمعه گذشته تحریمهایی را علیه ایران وضع و دلیل آن را آزمایش موشکی جدید جمهوری اسلامی اعلام کرد. این تحریم ها علیه ۱۲ نهاد و ۱۳ فرد صورت گرفته است. در فهرست وزارت خزانه داری آمریکا نام شهروندانی از لبنان، امارات متحده عربی و چین نیز آمده است.
روز دوشنبه ۱۸ بهمن ماه لو کانگ، سخنگوی وزارت امور خارجه چین در واکنش به تحریمهای آمریکا با اعلام اینکه «ما همواره با هرگونه تحریمهای یک جانبه مخالفت کردهایم» گفت که پکن یادداشت اعتراضی خود را به آمریکا داده است و چنین تحریمهایی بویژه وقتی که منافع طرف سوم را هدف قرار میدهد، در تقویت اعتماد متقابل راهگشا نخواهد بود.
«روسیه سکوتی منطقی کرده است»
سکوت روسیه به عنوان یکی از متحدان استراتژیک ایران در قبال مواضع تند واشنگتن علیه تهران، برخی رسانههای اصولگرا را به واکنش واداشته است. وبسایت «تابناک» در گزارشی تحت عنوان «تفسیری از سکوت معنادار مسکو در خصوص افزایش تنش میان آمریکا و ایران» با توضیحی درباره مفهوم «روابط استراتژیک» میان کشورها، تلاش کرده به این پرسش پاسخ دهد که آیا روابط میان ایران و روسیه از «ماهیتی استراتژیک» برخوردار است؟
تابناک در نهایت نتیجه گرفته است که رابطه میان تهران و مسکو استراتژیک (به معنای اشتراک در یک هدف کاملا منسجم) نیست: این سایت نوشته است: «بههیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی نباید و نمیتوان روابط میان روسیه و ایران را در حد یک رابطه و اتحاد استراتژیک تعریف کرد. حتی همراهی ایران و روسیه در موضوع سوریه نیز ماهیتی استراتژیک نداشته و ندارد.»
در همین راستا حسین ملائک، دیپلمات ارشد و سفیر سابق ایران در چین نیز در یادداشتی در وب سایت اینترنشنال، سکوت مسکو در برابر افزایش تنش میان ایران و آمریکا را منطقی دانسته و گفته است: «در حال حاضر مهمترین هدف سیاست خارجی برای روسیه خروج از بحران و بیثباتی در تعاریف و پروتکل های رفتاری با آمریکاست… تا وقتی روسیه در بیم و امید تنظیم این رابطه با امریکا قرار داشته باشد، این هدف را پیگیری خواهد نمود و آن را تحت الشعاع هیچ موضوع دیگری قرار نخواهد داد. در این محیط و در این مسیر، ایران برای روسیه بیشتر از آنکه یک سرمایه باشد یک ابزار با قابلیت نسبی محدود به شمار میآید.»
به گفته این دیپلمات ارشد ایران: «حوزههای تماس میان آمریکا و روسیه اکنون بسیار گسترده است: از مساله اوکراین و کریمه و ناتو گرفته تا مساله سوریه و داعش و حتی تحولات مربوط به آسیا و چین. در این زمینه، هرچند ایران میتواند یکی از مسائل میان روسیه و آمریکا باشد، قطعا و بدون هیچ شکی نه از اولویت و نه از اهمیت اساسی برخوردار است. این مساله حتی میتواند منجر به یک شکاف در بین روسیه و ایران در مساله سوریه نیز شود… حتی روسیه اگر در موضع انتخاب بین ترکیه و ایران قرار گیرد، در بیشتر موارد اصولا به طرف ترکیه گرایش خواهد داشت.»
از سوی دیگر پپ اسکوبار، روزنامهنگار برزیلی که تحولات منطقه خاورمیانه را پوشش میدهد هدف اصلی دونالد ترامپ از افزایش تنش با ایران را محدود کردن حلقه ارتباطی میان سه کشور روسیه، چین و ایران میداند. این روزنامهنگار میگوید که ترامپ و تیم وی درصدد است «بر اساس اصل جدایی بینداز و حکومت کن، با اغوای روسیه و دوری گزیدن از شریک خود چین، به آزار و اذیت کردن ایران این عنصر ضعیفتر حلقه» بپردازد تا این حلقه ارتباطی محدود شود.
آقای اسکوبار در مورد استراتژی احتمالی تیم ترامپ نسبت به ایران می نویسد: «تیم ترامپ میدانند که نمیتوان به ایران دست زد. آنها متوجه هستند که روسیه اجازه تغییر نظام در ایران را نمیدهد. همچنین میدانند که سرمایهگذاری چین در نفت و گاز طبیعی ایران به آمریکا اجازه براندازی حکومت ایران را نمیدهد. آنها فقط باید برای رسیدن به اهداف خود، میانه چین و روسیه و ایران را به هم بزنند.»
به نظر بسیاری از تحلیل گران، شفاف تر شدن موضع روسیه در قبال سیاست های جدید آمریکا در منطقه، بیش از همه منوط به توافق نهایی با دولت ترامپ بر سر سه مساله اصلی یعنی موضوع اوکراین شرقی، وضعیت سوریه و موقعیت نیروهای ناتو خواهد بود.