دکتر علی شریعتمداری از نخستین اعضای ستاد انقلاب فرهنگی و سپس شورای عالی انقلاب فرهنگی، دوشنبه ۲۰ دی ماه در سن ۹۳ سالگی در حالی درگذشت که درباره نقش او در پاکسازی دانشگاه بعد از انقلاب ابهامات بسیاری وجود دارد.
علی شریعتمداری شاهد جریانهای مهم تاریخ ایران از شکست جنبش ملی شدن نفت تا انقلاب ۱۳۵۷ و جریانات بعد از آن بود.
دکتری فلسفه تعلیم و تربیت از دانشگاه تنسی آمریکا سمتهای گوناگونی بعد از انقلاب بر عهده داشت (وی بعنوان وزیر فرهنگ و آموزش عالی در دولت موقت بازرگان و نخستین رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی نقش گسترده ای در تدوین سرفصل های درسی رشته های علوم انسانی در دانشگاهها داشت) اما عضویت او در ستاد انقلاب فرهنگی به همراه عبدالکریم سروش، محمد جواد باهتر، محمد مهدی ربانی املشی، حسن حبیبی، شمس آل احمد و جلال الدین فارسی، نام او را به یکی از بحث برانگیزترین نهادهای انقلابی پیوند زده است.
ستاد انقلاب فرهنگی با فرمان ۲۳ خرداد ۱۳۵۹ روح الله خمینی رهبر انقلاب ۱۳۵۷ تشکیل شد. در بخشی از فرمان آقای خمینی آمده است: ««مدتي است ضرورت انقلاب فرهنگي که امري اسلامي است و خواست ملت مسلمان ميباشد اعلام شده است و تاکنون اقدام مؤثري انجام نشده است و ملت اسلامي و خصوصاً دانشجويان با ايمان متعهد نگران آن هستند… بر اين اساس به حضرات آقايان محترم محمدجواد باهنر، مهدي رباني املشي، حسن حبيبي، عبدالکريم سروش، شمس آل احمد، جلال الدين فارسي و علي شريعتمداري مسؤوليت داده مي شود تا ستادي تشکيل دهند و از افراد صاحب نظر متعهد، از بين اساتيد مسلمان و کارکنان متعهد با ايمان و ديگر قشرهاي تحصيل کرده، متعهد و مؤمن به جمهوري اسلامي دعوت نمايند تا شورايي تشکيل دهند و براي برنامه ريزي رشته هاي مختلف و خط مشي فرهنگي آينده دانشگاه ها، براساس فرهنگ اسلامي و انتخاب و آماده سازي اساتيد شايسته، متعهد و آگاه و ديگر امور مربوط به انقلاب آموزشي اسلامي اقدام نمايند»
بر اساس این فرمان فرایندی در دانشگاهها برای تسویه اساتیدی که از نظر این ستاد متعهد به انقلاب و اسلام به شمار نمی رفتند آغاز شد که علی شریعتمداری نیز عضو آن بود و بعد از تبدیل ستاد به شورای انقلاب فرهنگی تا لحظه مرگ در آن عضویت داشت.
عبدالکریم سروش که در سه دهه گذشته در ارتباط با نقشش در ستاد انقلاب فرهنگی و تصفیه اساتید و دانشجویان مورد انتقاد قرار گرفته از اینکه کسی به نقش علی شریعتمداری در تصفیه های دانشگاه اشاره نمی کند گلایه کرده است. سروش می گوید: «آقاي شريعتمداري مرا از فرهنگستان علوم و آقاي گلشني را از انجمن حكمت اخراج كرد، هيچكس نامي از آنها نميبرد.»
صادق زیبا کلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران که مدتی در این ستاد فعال بوده است می گوید که تقسیم کاری بین اعضای ستاد وجود داشت و «دكتر سروش به همراه آقاي شريعتمداري بيشتر در بخش برنامهريزي براي اسلامي كردن دروس، تدوين سرفصلهاي دروس اسلامي و متون اسلامي فعال بودند» با این حال آقای زیبا کلام افزوده است:«آقاي شريعتمداري هم كه خيلي فعال نبود. بنابراين ميتوان گفت عملا ستاد انقلاب فرهنگي از جهت برنامهريزي و تغيير دروس و اسلامي كردن آنها كار دكتر سروش بود. …نميتوان گفت آقاي دكتر شريعتمداري يا جلالالدين فارسي بري است و فقط دكتر سروش متهم است. منتها نكتهاي كه هست اين است كه آقاي جلالالدين فارسي و خيلي از آقايان ديگر امروز هم معتقدند كه كار درستي كردهاند و تصميم آنها درست بوده است.»
از نظر زیباکلام عقاید دکتر شریعتمداری همان است که در سالهای ۵۹ و ۶۰ داشت.
ستاد انقلاب فرهنگی که دکتر شریعتمداری از اعضای آن بود در سال ۱۳۵۹ مصوبهای برای بکارگیری اعضای هیات علمی دانشگاهها تصویب کرد که در آن بجز صلاحیت اخلاقی، تقوی سیاسی با تاکید بر نداشتن موضع گیری علیه انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی از جمله معیارهای آن بود.
همچنین نامهای که در سال ۱۳۶۱ با عنوان هیات مرکزی گزینش ستاد انقلاب فرهنگی منتشر شده، بازگو کننده این واقعیت است که هستههای گزینش اخلاقی تحت نظارت ستاد انقلاب فرهنگی بوده اند.
علی شریعتمداری در کتاب خاطراتش که با عنوان «سیاست و خردمندی» در سال ۱۳۸۹ منتشر شده است اشاراتی به موضوع تصفیه فضای دانشگاهها دارد. وی در بخشی از این کتاب می نویسد: «امام توصیه می کردند که مراقب باشید، با مدارا و حوصله برخورد بکنید. نظر آن حضرت همیشه این بود که هرچه زودتر این محیطها تصفیه شده و به محیط اسلامی تبدیل بشود و شعائر آن اسلامی باشد.»