آیا حضور نظامی ایران در سوریه، در جهت منافع ملی ایران است؟

آیا حضور نظامی ایران در سوریه، در جهت منافع ملی ایران است؟
نگارش از Hossein Alavi
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button
لینک کپی پیست کد امبد ویدیو:Copy to clipboardCopied
آگهی

گرچه جمهوری اسلامی ایران می‌گوید حضور نیروهایی از سپاه پاسداران در سوریه تنها جنبه مشاوره نظامی دارد و نه عملیاتی، اما کشته شدن سرتیپ حسین همدانی از فرماندهان ارشد سپاه و دو عضو ارشد دیگر طی چند روز اخیر و همچنین کشته شدن چند فرمانده و نفرات دیگر سپاه طی یکسال اخیر در سوریه، موجب شده تا ایران از سوی برخی از منابع به عنوان یک پای جنگ داخلی سوریه معرفی شود.

ما در برنامه «همراه با یورونیوز» این پرسش را با مخاطبان بخش فارسی یورونیوز و همچنین دکتر مهران براتی کارشناس مهمان برنامه در میان گذاشتیم که آیا سیاست و عملکرد جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران سوریه در جهت منافع ملی ایران است؟ در غیر اینصورت ایران در قبال ناآرامی‌های منطقه و به ویژه حضور داعش چه سیاستی باید داشته باشد؟

آقای براتی در گفت و گو با یورنیوز گفت: «رهبران ایران همیشه این موضوع را اعلام کرده اند که اهداف ایران در سوریه اهداف راهبردی است و ایران در سوریه از اهداف انقلاب اسلامی دفاع می کند.»

به اعتقاد این کارشناس مسائل سیاسی، چنانچه ایران، سوریه را از دست دهد و حضورش در سوریه ممکن نباشد در آن صورت باید تنها در مرزهای خودش از جمهوری اسلامی دفاع کند.

وی افزود: «حضور ایران در سوریه کاملا جدی است یعنی نمی توانیم بگوییم که تنها به خاطر پشتیبانی از نظام بشار اسد است اما درباره روسیه موضوع تفاوت می کند.»

وی با اشاره به این موضوع که آمریکا تاکنون نتوانسته در سوریه متحدی پیدا کند، تاکید کرد: «در شروع درگیری ها در سوریه توجه آمریکا به ارتش آزاد سوریه بود که از نیرو و قوت کمی برخوردار است. البته سه سال پیش این گروه پیشروی های زیادی داشت. اما بعدها با پیدایش نیروهای القاعده و داعش و یا نیروهایی مانند جبهه نصرت و جبهه اسلامی که عربستان سعودی آنها را به سوریه فرستاده است، وضع تغییر کرد.»

وی افزود: «آمریکا روی هیچ کدام از این گروه ها نمی تواند سرمایه گذاری جدی انجام دهد و وضعیت این کشور در سوریه مبهم است اما وضعیت روسیه روشن تر است. روسیه می خواهد رژیم بشار اسد حفظ شود برای همین لازم است که هم داعش و هم جبهه نصرت را سرکوب کند.»
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر حکومت اسد ۳۱ درصد کشور را در اختیار دارد، تصریح کرد: « اگر ارتش سوریه به همراه روسیه پیشروی کنند و ۶۰ درصد خاک را در اختیار بگیرند آن زمان می‌توانند وارد گفت‌و‌گو با طرف مقابل شوند به این معنا که داد و ستدی انجام شود.»
آقای براتی افزود: «هر نوع گفت‌و‌گو برای بشار اسد در شرایط کنونی به این معناست که باید به خواسته‌های طرف‌های مقابل تن دهد. این موضوع را نه ایران، نه روسیه و نه بشار اسد قبول نمی کنند. فکر می کنم که هدف روسیه این نیست که بشار اسد همه خاک سوریه را در اختیار خود بگیرد. به نظر می رسد رژیم بشار اسد بخواهد نوار ساحلی سوریه ، حلب و بخش های شمالی را در اختیار بگیرد. »

وی ادامه داد: «هدف این است که رژیم اسد، بیشترین سهم را از مراکز اصلی سیاسی و اقتصادی و نظامی در اختیار بگیرد.»

این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به نقش آمریکا در سوریه، گفت: « آمریکا چون نیرویی در سوریه ندارد که بتواند روی آن سرمایه گذاری کند، در نهایت به همکاری با روسیه تن خواهد داد .»

به اعتقاد آقای براتی، هماهنگی بین روسیه و آمریکا بسیار محتمل تر از هماهنگی بین فرانسه و انگلیس با آمریکا است. وی افزود: «آمریکا از ابتدا این هدف را نداشت که حکومت بشار اسد را سرنگون کند چراکه آمریکا می داند حزب بعث یک حزب نظامی با تجربه است و اگر قرار است در سوریه چیزی به اسم کشور وجود داشته باشد این موضوع بدون حزب بعث ممکن نیست. ممکن است روی فرد بشار اسد کسی سرمایه گذاری نکند. اما آمریکا هم نمی خواهد حزب بعث را از میان بردارد. هدف اصلی آمریکا در حقیقت کوتاه کردن دست جمهوری اسلامی در سوریه است چرا که ایران به خاطر همراهی با حزب الله لبنان برای اسرائیل خطراتی دارد.»

وی تصریح کرد: « جمهوری اسلامی هم با آگاهی کامل که برگ برنده ای در سوریه دارد به حضور خود ادامه می دهد. و چنانچه جمهوری اسلامی بپذیرد که از سوریه خارج شود و دخالتی در امور سوریه نداشته باشد فکر می کنم امکان توافق بین روسیه و آمریکا زیاد می شود و سرانجام سوریه تقسیم شدنی خواهد بود.»

وی درباره نقش جمهوری اسلامی ایران در سوریه گفت: « جمهوری اسلامی متوجه شده است که ارتش سوریه یک ارتش منظم است اما تبحری در جنگ های شهری ندارد. بنابراین در آنجا بسیج سپاه سوری و نیروی انتظامی شبیه نیروی انتظامی ایران را شکل دادند. حضور این دو نیرو در دفاع از حکومت بعث تعیین کننده شده است.»
وی در عین حال گفت: «علیرغم کمک بزرگی که جمهوری اسلامی به سوریه کرده است، حکومت اسد نمی خواهد از نظر مذهبی پایه حکومت علوی تبدیل به شیعه دوازده امامی به مانند ایران شود یعنی این همه نفوذ جمهوری اسلامی را در عین اینکه ممنون آن هستند، نمی پذیرند.»

نظام بشار اسد تنها با قدرت نظامی حفظ نمی شود

آقای براتی افزود: «آنها فکر کردند که یک متحد دیگری وارد صحنه شود که وزنه جمهوری اسلامی متعادل تر شود و علت حضور روس ها در سوریه این است. البته روسیه اهداف استراتژیکی نیز در سوریه دارد چراکه در حال حاضر قطب بزرگ قدرت در صحنه جهانی نیست اما خود این ادعا را حداقل در صحنه خاورمیانه دارد که می خواهد قطب تعیین کننده سیاست باشد. »

وی درباره حضور ایران بار دیگر گفت: «ایرانی ها ملی گرا هستند و خوشایند آنهاست که دولت و کشورشان در همه جا حضور داشته باشد اماجمهوری اسلامی قادر نخواهد بود نظام بشار اسد را تا ابد با قدرت نظامی حفظ کند.»

وی با اشاره به یکی از مصاحبه های سردار همدانی که به تازگی در سوریه کشته شده است، افزود: « آقای همدانی در یکی از مصاحبه های خود درباره سوریه می گوید که در این کشور صلح نخواهد شد مگر اینکه یکی از دو طرف کوتاه بیاید.»

آقای براتی با تاکید بر این جمله افزود: «کوتاه آمدن به این معناست که دو طرف خود را در مقامی ببینند که بتواند گامی به سوی طرف مقابل بردارد. بنابراین دولت بشار اسد باید فتوحات سرزمینی داشته باشد تا در موضعی برتر بتواند گامی به سوی مخالفان خود بردارد و بخشی از دولت، حکومت و سرزمین را در اختیار آنها بگذارد.»
وی با اشاره به اینکه عربستان و ترکیه نمی توانند متحدان خوبی برای ایران باشند، تاکید کرد: « گویا رهبران سوری متوجه این مسئله شده اند که احتمالا سرنوشت سوریه به جای خوبی نخواهد رسید. اگر دولت بشار اسد به طور کلی ساقط شود و همه این سرزمین در اختیار نیروهای نزدیک به داعش قرار می گیرد. جمهوری اسلامی می تواند بیشتر روی ترکیه سرمایه گذاری کند. عربستان سعودی از موضعی که دارد عقب نشینی نخواهد کرد.»

این کارشناس مسائل سیاسی معتقد است که گروه های تندرو در نتیجه سرکوب معترضان شکل گرفته اند. وی افزود: « دولت بشار اسد شاید بیشتر از دیگران قادر باشد نظم نسبی را در سوریه برقرار کند اما این موضوع ربطی به دمکراسی ندارد. دولت اسد هیچ وقت نه دمکرات بوده و نه می تواند به این کشور دمکراسی بیاورد.»

آگهی

یک مخاطب یورونیوز: تنها بشار اسد می تواند در سوریه دمکراسی برقرار کند

میلاد مسعودی، از مخاطبان یورونیوز که موافق حضور ایران در سوریه است، به یورونیوز گفت: «رابطه ایران با سوریه به امروز و دیروز برنمی گردد. از زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق، ایران و سوریه دو کشور دوست و برادر بوده اند. رابطه ایران با حافظ اسد و بشار اسد مشخص و معلوم است. »

وی با اشاره به اینکه آمریکا خواهان سقوط حکومت بشار اسد بود، گفت: «۱۳ نوامبر ۲۰۱۱ آقای کسینجر در مصاحبه با نیویورکر اعلام کرد که سوریه باید از درون آتش بگیرد. بعد از بهار عربی که اعتراض‌هایی هم در سوریه صورت گرفته بود، آمریکایی‌ها این نظر را داشتند که این اعتراض‌ها باید وارد بعد شورش‌های نظامی شود که آمریکا در ۵ فوریه ۲۰۱۲ وارد فاز مسلح کردن نیروهای مخالف شد. گروه‌هایی مثل داعش، احرار الشام، جبهه نصرت و حتی ارتش آزاد سوریه دقیقا در سال ۲۰۱۲ بعد از سخنان آقای کسینجر شکل گرفتند و آتش جنگ شعله ور‌تر شد.»

وی افزود: «آقای کسینجر اعتقاد داشت که اسلامی که در سوریه حاکم است اسلام میانه رو است که خطرناک ترین اسلامی برای اسرائیل است و نظام بشار اسد باید به هر طریقی حتی طبق نظریه آتش از درون از بین برود.»

به اعتقاد این مخاطب، این سخنان باعث سرمایه گذاری های زیاد در منطقه و سوریه و دخالت های بیجا شد و باعث شد شرایطی فراتر از انتظار آمریکا ایجاد شود و نتواند آن را کنترل کند.

آگهی

آقای مسعودی تاکید کرد: «متاسفانه همیشه انگشت اتهام را به سمت ایران گرفته‌اند که ایران عامل اصلی فقدان ثبات بوده است. در نشست ژنو ۲ آمریکا باعث شد که ایران حضور نداشته باشد. با آنکه ایران یک عامل استراتژیک و مهم در سوریه است. محاسبه‌های اشتباه آمریکا و غرب باعث چنین مشکلاتی شده است.»
وی افزود: «مطلوب ترین گروهی که در سوریه قدرت دارد و می تواند دمکراسی را برقرار کند همین بشار اسد است.»

به اعتقاد وی، باید بشار اسد قدرت بگیرد تا داعش و جبهه نصرت و کشورهایی مانند عربستان و ترکیه دستشان از سوریه کوتاه شود تا بعد درباره سوریه نظر داد. تصمیم گیرنده نهایی باید مردم سوریه باشند. ترکیه و عربستان منافع خود را در سوریه دارند اما ایران در ماجرای سوریه یک منفعت ژئوپلیتیکی دارد.

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

کرباسچی به‌دلیل یک اظهار نظر درباره سوریه به زندان می‌رود

حمله هوایی اسرائیل به سوریه ۳۶ کشته بر جا گذاشت

روسیه پس از دو سال بار دیگر با «بمب‌های هوایی» به خارکیف حمله کرد