سفر روز سه شنبه رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه به تهران، نخستین سفر این قدرتمندترین سیاستمدار ترکیه به ایران طی سه سال گذشته بود.
اردوغان در جریان سفر یک روزه ابتدا با همتای خود، حسن روحانی دیدار کرد. دو طرف بر قطع فوری جنگ داخلی در یمن و مبارزه با افراط گرایی تاکید کردند.
سخنان آیت الله خامنهای در دیدار با اردوغان اما نشان داد که اختلاف سیاست های دو کشور درباره بحرانهای منطقهای جدی تر از آن است که بتوان با تکیه بر گسترش حجم مبادلات تجاری بر آن فائق آمد؛ فریب خورده خواندن «افرادی که دست پنهان دشمن را در بحرانهای منطقهای نمی بینند» و خائن دانستن «حکومتهای اسلامی که پول و امکانات خود را در اختیار گروه هایی نظیر داعش قرار می دهند» و به ویژه تاکید بر موضع جمهوری اسلامی درباره «عدم مداخله خارجی در یمن»، از جمله گفتههای انتقادی رهبر ایران در دیدار با رئیس جمهوری ترکیه بود.
دو الگوی رقیبِ اسلام سیاسی در منطقه
رجب طیب اردوغان از سال ۲۰۰۳ و درپی پیروزی حزب «عدالت و وتوسعه» در انتخابات پارلمانی ترکیه، به مقام نخست وزیری رسید. «عدالت و توسعه»، با تلاش کادرهای نخبه حزب منحل شده «رفاه»، در سال ۲۰۰۱ تاسیس شد و تنها یک سال بعد توانست قدرت را در جمهوری لائیک ترکیه به دست گیرد. عملکرد موفق فن سالاران اسلامگرا به ارتش و نهادهای مدافع لائیسیته در ترکیه اجازه نداد تا سرنوشتی مشابه نجم الدین اربکان و حزب رفاه را برای اردوغان و یارانش رقم بزنند. عملکرد موفق اسلامگرایان به ویژه در عرصههای اقتصادی، باعث شد تا حزب «عدالت و توسعه» در عرصه عمدتا بیثبات سیاست ترکیه کنترل پارلمان و دولت را به مدت بیش از یک دهه در اختیار خود نگاه دارد.
جمهوری اسلامی ایران که تا این زمان تنها نماینده «اسلام سیاسیِ» صاحب قدرت در منطقه بود، با تحول در هیات حاکمه ترکیه، خود را در برابر شرایطی جدید یافت. روند دگرگونیهای منطقه در سالهای پس از آن، همزمان با تغییر دولت در ایران، روابط دو کشور را دستخوش تغییراتی بنیادین کرد.
تنش صفر با همسایگان
حزب عدالت و توسعه در زمان به قدرت رسیدن، سیاست موسوم به «تنش صفر با همسایگان» را در دستور کار خود قرار داد. دولتمردان اسلامگرای ترکیه تا زمان آغاز رخدادهای موسوم به «بهار عربی»، کوشیدند تا نه تنها به اصل حسن همجواری احترام بگذارند، بلکه با ورود به معضلات بین المللی همسایگان خود، به عنوان بخشی از راه حل چالشهای پیچیده جهانی باشند؛ حمایت ضمنی از دولت سوریه در زمان ترور رفیق حریری در سال ۲۰۰۵ و مشارکت با برزیل در برنامه ابتکاری تهران برای خروج اورانیوم غنی شده با غلظت بالا از مرزهای ایران در سال ۲۰۱۰، بارزترین مثالهای تمایل دستگاه سیاست خارجی ترکیه برای حل دیپلماتیک چالشهای منطقهای بودند.
بهار عربی: به سوی نفوذ در خاورمیانه
معماران سیاست خارجی ترکیه نوین(پس از جنگ جهانی اول)، بر این اعتقاد بودند که ورود به خاورمیانه برای این کشور به مثابه پاگذاشتن در باتلاقی است که خروج از آن غیرممکن است. پس از وقوع انقلاب در تونس و مصر و درپی آن بروز جنگ داخلی در لیبی و سوریه، نیروهای با سابقه اسلامگرا در عرصه سیاست این کشورها دست بالا پیدا کردند. «اخوان المسلمین»، نماینده سنتی اسلام سیاسی در جهان عرب برای نخستین بار امکان ورود آزادانه به میدان رقابت برای تصاحب قدرت را پیدا کرد. این جریان در مصر با حزب «عدالت و آزادی» و در تونس با «النهضه»، ترکیه را به عنوان یک الگوی موفق از اسلام سیاسی متجدد به شهروندان خود معرفی کردند. در همین زمان، افزایش همکاری میان حماس و ترکیه از یک سو و کاهش مناسبات میان تهران و مقاومت اسلامی فلسطین باعث شد تا خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس، اردوغان را یکی از رهبران جهان اسلام بخواند.
نقش راهبردی ترکیه در جهان عرب، تا زمان سرنگونی محمد مرسی در تابستان سال ۲۰۱۳ به قوت خود باقی بود. ورود مجدد نظامیان به عرصه سیاست مصر و اخراج مجدد اخوان المسلمین از قدرت در این کشور، برای ترکیه شکست بزرگی به حساب آمد. احزاب اپوزیسیون دولت ترکیه، با یادآوری اصل عدم دخالت در خاورمیانه، حاکمان را به دلیل اتخاذ سیاستهای پرهزینه در شمال آفریقا و البته در سوریه، به باد انتقاد گرفتند.
سوریه
با اوجگیری بحران و جنگ داخلی در سوریه، اردوغان و وزیر خارجهاش احمد داووداوغلو، به صف گسترده رهبرانی پیوستند که در سال ۲۰۱۲ بر سقوط قریب الوقوع دولت بشار اسد شرط می بستند. تداوم جنگ مغلوبه در سوریه و دست بالا پیدا کردن گروههای مثل داعش و جبهه النصره ، حمایت «جامعه بین المللی» از مخالفان دولت سوریه را به شدت کاهش داد.
پس از هجوم داعش به عراق و تصرف بخشهای وسیعی از این کشور، نام گروه «دولت اسلامی در عراق و شام» رسانهای شد. ترکیه که یکی از معابر مهم ورود داوطلبان پیوستن به گروههای جهادی به شمار می رفت، به دلیل عدم کنترل دقیق مرزهایش با سوریه، هدف انتقادهای گسترده جهانی قرار گرفت. بسیاری از رسانههای منطقه ای، ترکیه را به همکاری با داعش متهم کردند.
در جستجوی یک شریک مطمئن
تغییر ریل سیاست خارجی ترکیه در سالهای گذشته نتایج مورد انتظار دولتمردان آنکارا را کسب نکرده است. در حالی که در ماههای گذشته به ویژه با بالا گرفتن بحران در یمن، رقابت میان ایران و عربستان برای کسب هژمونی در خاورمیانه دوچندان شده است، به نظر می رسد ترکیه برای حفظ نقش خود به عنوان یکی از بازیگران اصلی تحولات منطقه، نیاز به نزدیک شدن به یکی از دو قدرت اصلی، یعنی ایران یا عربستان را دارد.
نزدیک شدن به یک توافق جامع هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی از یک سو و منافع مشترک اقتصادی میان ترکیه و ایران، می توانند برگهای اصلی ایران برای نزدیک کردن آنکارا به تهران و دوری آن از ریاض و متحدان منطقهای این کشور به شمار روند.