داوی تیت، زنی که برای التیام زخم های کامبوج می کوشد

داوی تیت، زنی که برای التیام زخم های کامبوج می کوشد
نگارش از Euronews
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

این هفته به استان “باتامبانگ” کامبوج به دیدار “داوی تیت” آمده ایم. او سالهاست که در راه کمک به قربانیان پل پت تلاش می کند.

در شهر کوچک “ترنگ”, داوی تیت چهرۀ محبوبی است. زندگی این زن و شوهر، پس از شناختن داوی تیت، تغییر کرد. پس از دیدار مجدد یک گفتگو آغاز می شود: “شما دو تا خوک به من دادید و از آن پس، خوک پرورش می دهم و می فروشم”. داوی تیت می پرسد: “خرج زندگیتان را از این راه در می آورید؟ با این محصولات؟” و مرد جواب می دهد: “بله، سبزیجات هم می فروشیم.”

در پی یک حادثه در سال ۱۹۹۰ میلادی، این مرد بنام “سوتئا نام” در تنگدستی شدیدی زندگی می کرد. داوی تیت و سازمانش از او حمایت کردند. “سوتئا نام” سرباز و سپس مامور پلیس بود و یکی از پاهای خود را بر اثر انفجار مین از دست داد. پس از برقراری صلح و سالها عملیات پاکسازی مین، این منطقه هنوز شاهد انفجارات متعددی است.

داوی تیت در مورد خطراتی که هنوز پس از پایان جنگ وجود دارد، می گوید: “پس از جنگ، مردم به زمین های کشاورزی و دامپروری برگشتند، اما هنوز مین های زیادی وجود دارد. خیلی ها زیر خاک گذاشته شده و فراموش شده اند. نمی دانیم کجا هستند اما دائماً می شنویم که در این سو یا آن سو، یک مین منفجر شده است.”

چند کیلومتر دورتر، داوی به دیدار پسر بچه ای می رود که او و سازمانش تحت درمان قرار داده و سپس به مدرسه فرستادند. داوی می گوید: “در مدرسه، یک چیز کوچک پیدا کرد، یک مین قورباغه ای. منفجر شد و از این ناحیه مجروح شد.”

کمک رسانی به افرادی که همچنان هزینۀ سنگین سالهای جنگ را می پردازند، هدف همیشگی داوی تیت بوده است. داوی معلم بود و او هم دوران جنگ و ویرانی کشورش را تجربه کرد: “واژۀ دشوار، برای بیان آنچه در آن دوران تحمل کردیم، واقعاً کافی نیست. در دوران پل پوت، باید همه چیز را پنهان و فراموش می کردیم. اگر می فهمیدند که معلم هستم، شاید مرگ در انتظارم بود، مرگ. باید به هر نحوی کار می کردم. در هر جایی. فضولات را حمل و نقل می کردم. هر کاری نیاز بود انجام می دادم و مرده های بسیاری دیدیم. میان مرده ها راه می رفتم. وقتی لباس فرزندانم را در کنار رودخانه می شستم، اجسادی را می دیدم که متورم شده بودند. حتی صدای سرِ اجساد را می شنیدم که به ستون های پل می خوردند. به خودم قول دادم اگر زنده بمانم، در این زندگی و در زندگی آینده، هر عمل خوبی که می توانم برای کمک به دیگران انجام دهم.”

داوی ادامه می دهد: “بر اساس تعالیم بودا، اگر کردار نیک انجام دهیم، در زندگی آینده پاداش آن را خواهیم گرفت.”

در سال ۱۹۹۵ بود که داوی تیت به قول خود عمل کرد. هنگامی که یکی از فرزندان او در بیمارستان “باتامبانگ” بستری شده بود: “کودکان بیمار خانواده های فقیر را دیدم که گریه می کردند و فریاد می زندند چون غذایی برای خوردن نداشتند و چون دارویی به آنها داده نمی شد.”

به این ترتیب با راه اندازی موسسه ای بنام “انجمن کودکان کامبوج“، داوی تیت تمام نیروی خود را در راه کمک به کودکان محتاج و مجروحان مین قرار داد. در طول این سالها، انجمن داوی، فعالیت های خود را برای کمک به قشر فقیر جامعه و کودکان معلول توسعه داده است.

داوی تیت به سوی همۀ افراد جامعه می رود، حتی در مقابل برخی ممنوعیت ها هراسی ندارد و برای مثال کمک های خود را به روستاهای دور افتاده در جنگل هایی می رساند که هنوز تعدادی از سربازان سابق خمرهای سرخ را در بردارند.

او در اینباره می گوید: “این آشتی ملی است. اگر به همۀ کودکان و همۀ جامعه آموزش نمی دادیم، شاید که هنوز از هم جدا باقی مانده بودیم و به عنوان دشمن به یکدیگر نگاه می کردیم.”

تعدادی از اعضای تیم داوی تیت، زیر فرمان خمرهای سرخ خدمت کرده اند. مانند “بون هنگ” که اکنون در زمینۀ توانبخشی با کودکان معلول و مجروح مین کار می کند و می گوید: “همۀ این کودکان بی گناه هنوز از نتایج دوران جنگ رنج می برند. آنها هیچ کار اشتباهی انجام نداده اند و حالا باید هزینۀ آن دوران را بپردازند. به آنها کمک می کنم تا آینده ای داشته باشند.”

برای داوی تیت، التیام زخم های جنگ مهمتر از جناح گیری های همیشگی است: “باید کشور را بازسازی کنیم. دیگر احتیاج به جنگ نداریم! دوست دارم کاری انجام دهم که جامعه واقعاً احتیاج دارد. ربطی به سیاست ندارد. صلح و آشتی از درون جامعه می آید، نه از سیاست یا از زور و اسلحه، صلح از خود جامعه می آید.”

“سومَلی” با مشکل بزرگ دیگری در جامعه مبارزه می کند: برده داری جنسی. در آخرین قسمت از مجموعۀ “زنان مبارز” در کابوج با او آشنا خواهیم شد.

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

سال تحصیلی افغانستان بدون حضور بیش از یک میلیون دختر آغاز شد

ماکرون وعده داد مفهوم «رضایت» را به تعریف تجاوز جنسی در قوانین فرانسه بگنجاند

از سیمون دوبووار تا حمایت دولت؛ فرانسه برای گنجاندن حق سقط جنین در قانون اساسی چه راهی را طی کرد؟