قربانیان فراموش شده تروریسم؛ مادرانی که فرزندانشان برای جهاد به سوریه می روند

قربانیان فراموش شده تروریسم؛ مادرانی که فرزندانشان برای جهاد به سوریه می روند
نگارش از Euronews
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button
لینک کپی پیست کد امبد ویدیو:Copy to clipboardCopied

پس از آرام شدن غوغای خشم حملات تروریستی فرانسه در سال گذشته، صدای مادرانی فرانسوی که فرزندانشان به داعش در سوریه پیوسته اند، کم کم به گوش مردم می رسد.

پس از آرام شدن غوغای خشم حملات تروریستی فرانسه در سال گذشته، صدای مادرانی فرانسوی که فرزندانشان به داعش در سوریه پیوسته اند، کم کم به گوش مردم می رسد. برای این مادران این واقعیت که یک روز پسرشان بی خبر به سوریه رفته است، باورنکردنی و وحشتناک است. برخی از آنها ترس از آبرو را کنار گذاشته و درباره تجربیاتشان در این زمینه صحبت می کنند. در این گزارش به سراغ سه تن از این مادران رفته ایم.

دومینیک بون، اهل تولوز ۶۲ سال دارد. پسرش به اسلام گرویده و تحت افکار افراطی به سوریه رفته بود. نیکولا، پسر دومینیک که قبلا در یکی از ویدئوهای تبلیغاتی داعش ظاهر شده بود، ۹ ماه را در سوریه گذرانده و دو سال پیش همانجا کشته شد. این مادر یکی از اولین کسانی است که داستانش را برای دیگران بازگو کرده است.

دومینیک می گوید که مغز کسانی مثل پسرش را با این فکر پر می کنند که مرگ مهم نیست. به نظر دومینیک این ایده ها و عقاید از داخل مسجد به پسرش القا نشده و عاملی خارجی در کار بوده است. وی می گوید: «خیلی زرنگند، افکار این جوانان را تحت تأثیر قرار می دهند. گذشته شان را از مغزشان پاک می کنند. به آنها می قبولانند که مردن مهم نیست و به هر حال روزی می رسد و مردن می تواند خوب باشد. ترسشان از مرگ می ریزد. چقدر این افکار جنون آمیز است.»

دومینیک بون، در حالیکه آلبوم عکس های پسرش را به خبرنگار یورونیوز نشان می دهد می گوید که پسرش، جوانی بود مثل همه جوان ها. دنبال دخترها بود و دوست داشت شیک پوش باشد. دومینیک می گوید: «باید ما را هم به عنوان خانواده قربانی تروریسم بشناسند، نه خانواده تروریستها.»

دومینک برای اینکه خانواده ها تنها نمانند و از رخدادهای مشابه آنچه برای پسرش پیش آمده، جلوگیری شود، انجمنی تشکیل داده است. دومینیک می گوید هدف از تاسیس این انجمن این است که افکار عمومی نسبت به این مسئله حساس شود.او با مادرهای دیگر در فرانسه و همین طور در بلژیک تماس می گیرد.

صالحه بن علی، مراکشی است و در بروکسل زندگی می کند. او هم یکی دیگر از مادرانی است که پسرش به گروههای افراط گرا پیوسته بود. صبری، پسر ۱۹ ساله صالحه سه ماه بعداز اینکه به سوریه رفت و کشته شد. از آن موقع، صالحه مبارزه علیه القائات فکری شبکه های جهادگرا را آغاز کرده است. برای همین هم انجمن جامعه علیه افراط گرایی خشونت آمیز را در بلژیک بنیان گذاشته است.

صالحه مراکشی است و می گوید که کار این انجمن ایجاد حساسیت در جوانها و خانواده ها نسبت به افراط گرایی خشونت آمیز و همچنین حمایت از خانواده هایی است که فرزندانشان جذب این گروهها شده اند. وی می گوید که از زمان حملات تروریستی ۱۳ نوامبر در پاریس این آگاهی بیشتر شده است. او می افزاید: «قبل از حملات تروریستی پاریس خودم به دو سه مدرسه سر می زدم و از آنها می خواستم که برای پدرو مادرها جلسه بگذارم تا با آنها صحبت کنم. بعد از حملات پاریس، از طرف مدارس به من زنگ می زنند و درخواست کمک می کنند.»

کریستین در ناربون، در جنوب فرانسه مادر دیگری است که قربانی تروریسم است. او که پسر ۲۹ ساله اش هنوز زنده است، خیلی با احتیاط صحبت می کند. پسر کریستین در مه ۲۰۱۴ مسلمان شد و در فوریه ۲۰۱۵ به سوریه رفته است. کریستین گاهی با پسرش در تماس است. کریستین می گوید که پسرش مثل جوانهای دیگر بود. مهربان و خوددار بود و اهل دعوا هم نبود. دلش برای دیگران می سوخت و آرزو داشت جامعه بهتر از این باشد که هست. وی می افزاید: «زندگی عادی داشت، کار می کرد، موسیقی هارد راک دوست داشت. بعد با افراد متفاوت و ناجور آشنا شد که مسلمانش کردند. به من تلفن کرد که بگوید مسلمان شده و بعد خیلی زود افراطی شد و غیبش زد. بمبارانها شدت گرفته است،اینها زندگی ندارند. خیلی هایشان کشته می شوند. زندگی این جوانان روی لبه پرتگاه است. خیلی امید ندارم پسرم برگردد. دلم می خواهد برگردد. اما فکر نمی کنم چنین شود.»

از نظر کریستین این اتفاق ممکن است برای هر خانواده ای در اروپا، از هر طبقه اجتماعی رخ دهد. او می گوید: «این بلاها گریبانگیر انواع خانواده ها شده است. خانواده هایی که اعضایش به هم نزدیک بودند، خانواده هایی که درونشان اختلاف بوده، خانواده هایی که از شمال افریقا آمده اند و خانواده های مسیحی. این اتفاق ها برای خانواده ها در همه طبقات اجتماع پیش آمده است. به نحوه تفکر جوانان مربوط می شود، به الگویی که برای جامعه دارند، دنبال چیز بهتری می گردند. اما آیا این به خودی خود غلط است؟ چون باید در واقع دید که مجرمها، افراد خطرناک،آنها کجا هستند؟ آنهایی که این جوانان را در این راه می اندازند. اینها را باید پیدا کرد. اینها نوجوانانی تنها و گوشه گیر نیستند یا کسانی که از درس فرار می کنند یا مشکل دارند.»

مستند «اتاق خالی» ساخته ژسنا کراژینویچ، مستندساز اسلاو، بخشهایی از زندگی شخصی صالحه را پس از مرگ پسرش نشان می دهد. افتتاحیه فیلم در بروکسل برگزار شد. این فیلم به سکوت این مادران خاتمه می دهد. آنها معتقدند نقش مهمی در مبارزه با جذب جوانان به سوی گروههای افراط گرا دارند.

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

اولین زایمان قبل از ۲۰ و بعد از ۴۰ سالگی بیشتر در کدام کشور اروپایی رخ می‌دهد؟

کارگران نامرئی در مزارع اروپا؛ حقوق کم، استثمار و در معرض خطر سلامت

زغال‌سنگ، طلای سیاه یا بلای جان لهستان؟