عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی مقیم ایران: «در مجموع من معتقدم وضعیت به گونهای نیست که آقای پزشکیان بتواند شعارها و وعدههایش را عملی کند. ولی این وضعیت مطلقا نمیتواند ادامه پیدا کند. دیر یا زود، خود سیستم باید تغییراتی را بپذیرد، یا اینکه پزشکیان دیگر نخواهد توانست این وضع را ادامه دهد.»
تقریبا یکسالونیم از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳ میگذرد و به نظر میرسد در شرایط فعلی، نه اصلاحطلبان از عملکرد پزشکیان رضایت دارند نه اصولگرایان. اصلاحطلبان معتقدند شعار «وفاق» پزشکیان عملا به سود به سود لایههای تندرو جناح اصولگرا تمام شده، اصولگرایان تندرو هم پزشکیان را سدی در برابر احیاء سیاست فشار بر زنان برای تحمیل هر چه بیشتر حجاب اجباری میدانند.
پس از برگزاری دوی ماراتن بدون حجاب اجباری در جزیره کیش، در چهاردهم آذر ماه، اصولگرایان واکنشهای خشمآلودی نشان دادند و دولت پزشکیان را هم بابت سهلانگاری در «مساله حجاب» سرزنش کردند و همین باعث شد که پزشکیان چند روز بعد، در واکنش به انتقادات اصولگرایان بگوید: «نباید بیجهت برای مردم محدودیت ایجاد کرد یا آنها را تحت فشار گذاشت؛ هر اقدامی که باعث نارضایتی مردم شود، دقیقا کمک به رژیم صهیونیستی است. ما نه تنها موافق ناهنجاریها نیستیم، بلکه مخالف جدی آن هم هستیم، اما بحث بر سر نحوه و چگونگی مواجهه با این ناهنجاریهاست.»
در واکنش به این اظهار نظر پزشکیان، حسین شریعتمداری، مدیر و سردبیر روزنامه کیهان، نوشت: «ماراتن کیش دهنکجی به باورهای دینی و اخلاقی و نقض آشکار قوانین جاری بوده است. این پدیده پلشت و پلید به حق با اعتراض تودههای انبوه و عظیم مردم روبهرو شده است و مقابله جدی با آن و برخورد پشیمانکننده با قانونشکنان وظیفه نظام است. چرا از مقابله با این پدیده پلید که کشف حجاب فقط بخشی از آن بوده است، با عنوان «ایجاد بیجهت محدودیت» برای مردم یاد فرمودهاید؟! ماراتن کیش، یک اقدام مجرمانه و خیانت به مردم است.»
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
این انتقادات اصولگرایان در حالی مطرح میشود که فیاض زاهد، عضو شورای اطلاعرسانی دولت، در اواخر آبان ماه از سمت خود استعفا کرد و در همان روزها در انتقاد از انتصاب اسماعیل سقاب اصفهانی به سمت معاون رئیس جمهور و رییس سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی ایران نوشت: «خیلی با خودم کلنجار رفتم که چیزی نگویم. اما شرافتم در گرو بیان حقیقت است. مدیر برکشیده رئیسی معاون رئیس جمهورمان شد. اسم این هرچه باشد وفاق نیست. کج تابی است. به سهم خودم شرمندهام.»
بعضی از رسانهها و چهرههای حامی دولت پزشکیان نیز، مثل روزنامه هممیهن، سایت عصر ایران، در دو ماه اخیر با انتقاد از سیاست «وفاق»، این سیاست را شکستخورده قلمداد کردند؛ سیاستی که حتی در اواخر بهمن ماه سال قبل با انتقاد تلویحی روزنامه ایران، روزنامه متعلق به دولت، مواجه شده بود.
در کنار این نقدهای مربوط به سیاست داخلی، دولت پزشکیان در سیاست خارجی نیز نتوانسته است به وعدههایش عمل کند. توافق با جهان غرب به قصد گشایش اقتصادی در ایران، مهمترین وعده پزشکیان در حوزه سیاست خارجی بود که نه تنها تا کنون متحقق نشده، بلکه امید چندانی هم به تحقق آن وجود ندارد.
زمزمههای «ضرورت استعفای پزشکیان»
مجموع این شرایط موجب شده زمزمههای «ضرورت استعفای پزشکیان» در بین حامیان او به گوش رسد. تقی آزاد ارمکی، جامعهشناسی که جزو حامیان پزشکیان بود، در سیام آبان امسال، در گفتوگو با سایت خبرآنلاین، گفت: «امیدوارم پزشکیان رئیسجمهور تکدورهای شود؛ او پاسخگوی نیازهای جامعه نیست.» انتقاد دیرهنگام تقی آزاد ارمکی از دولت پزشکیان در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین در حالی صورت گرفت که محمد مهاجری، سردبیر این خبرگزاری، در مهر ماه سال قبل گفته بود: «اینکه به اسم وفاق، تندروها پست بگیرند، قطعا معنای وفاق نخواهد داشت و مجددا دعواهای جدیدی به وجود خواهد آمد.»
با توجه به افزایش نارضایتی و ناامیدی از عملکرد دولت پزشکیان در بین حامیانش، یورونیوز در گفتوگو با عباس عبدی، یکی از شاخصترین چهرههای حامی پزشکیان در انتخابات ۱۴۰۳، این دو سوال را مطرح کرد: با توجه به تجربه دولتهای خاتمی و روحانی و نیز با توجه به افزایش انتقادهای حامیان پزشکیان از سیاست «وفاق» و البته با توجه به فقدان هر گونه تغییر استراتژیک در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، آیا دولت پزشکیان میتواند وعدههای اصلی او را محقق سازد و بهبود قابل توجهی در زندگی مردم ایران ایجاد کند؟ و اگر نمیتواند، چه ضرورتی برای ادامه فعالیت این دولت وجود دارد؟
آقای عبدی درباره دلیل حمایت خودش از پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته گفت: «من بر اساس تحلیلی که از ابتدا داشتم، فرضم این بود که رهبری با علم به نگرشها و رویکردهای آقای پزشکیان دستور داده ایشان تایید صلاحیت شود و با علم به اینکه شانس انتخابشدنش بیش از بقیه است، اجازه دادهاند پزشکیان در انتخابات حضور داشته باشد. دلیل حمایت شخصی من از پزشکیان همین بود.»
این فعال سیاسی در توضیح تفاوت خاتمی و روحانی با پزشکیان گفت: «در مورد آقای روحانی و آقای خاتمی، فرض این بود که رهبری علاقهای به انتخابشدن آنها در سالهای ۹۲ و ۷۶ ندارد یا حداقل چنین چیزی را ترجیح نمیدهد ولی وقتی مردم به خاتمی و روحانی رای دادند، این دو نفر رئیسجمهور شدند؛ اما از ابتدا شکافی بین رویکردهای رهبری با رویکردهای خاتمی و روحانی وجود داشت و این شکاف در سال اول نمود کمتری پیدا کرد ولی به مرور زمان جدیتر شد. آخر و عاقبت دولت روحانی را که همه به یاد داریم و هنوز هم آثار آن باقی مانده است. در مورد آقای خاتمی هم کموبیش همین اتفاق در اواخر دوره اول و در دوره دوم ریاست جمهوریاش رخ داد. اما در مورد آقای پزشکیان، با توجه به انتخاب پزشکیان به عنوان کاندیدای غیراصولگرا، انتظار میرفت با رویکردهای پزشکیان همراهی شود.»
عباس عبدی با اشاره به ناهمراهی حکومت با پزشکیان، در واقع مفروض حمایت خودش از پزشکیان در ایام انتخابات را نادرست دانست و گفت: «حضور پزشکیان در جمع کاندیداها، نقطه مثبت انتخابات ۱۴۰۳ بود و مردم نیز کموبیش جواب مثبت دادند و حضورشان در انتخابات قابل توجه هم بود؛ هر چند که همچنان با استانداردهای دورههای پیشین انتخابات ریاست جمهوری در ایران، تطبیق نداشت. ولی در مجموع من فکر میکنم همراهی حکومت با پزشکیان رقم نخورد. در انتخاب وزرا به شکل محدود و در انتخاب همکاران وزرا به شکل محدودتر، این همراهی صورت گرفت. در سیاستها هم، آنجایی که خط قرمز پزشکیان بود، مثل مسئله زنان، حکومت عقبنشینی کرد اما در موارد دیگر، به نظر من، همراهی لازم با آقای پزشکیان صورت نگرفت.»
این تحلیلگر سیاسی در خصوص دلایل عدم حمایت هسته مرکزی قدرت از سیاستهای مد نظر پزشکیان چنین توضح داد: «اینکه دلیل این ناهمراهی چیست، شاید این باشد که حکومت در عمل هنوز اعتماد چندانی به منتقدان خودش ندارد که کوتاه بیایند و سازشی شکل بگیرد. ولی دلیل دیگرش ممکن است اقدامات اسرائیل باشد که شرایط را عوض کرد. برای نمونه، قبل از جنگ، رهبری برخلاف انتظار و برخلاف سخنان خودش، بالاخره موافقت کردند که با آمریکا مذاکره کنیم. ولی سرنوشت آن مذاکرات، جنگ بود. این طرف ماجرا را هم نگاه کنیم.»
آقای عبدی شانس تحقق وعدههای پزشکیان را تقریبا منتفی دانست و گفت: «در مجموع من معتقدم وضعیت به گونهای نیست که آقای پزشکیان بتواند شعارها و وعدههایش را عملی کند. در واقع شرایط تغییر کرده است. ولی اینکه چه ضرورتی برای ادامه فعالیت پزشکیان به عنوان رئیسجمهور وجود دارد، دلایل متعددی میتواند داشته باشد. همه عین من یا شما نیستند که به این نقطه رسیده باشند. یعنی هنوز فکر میکنند شاید امکانهایی بوجود بیاید. اما دلیل مهمترش اصل استصحاب است. استصحاب یعنی فرض را بر بقای حالت سابق میگذاریم، مگر آنکه خلافش ثابت گردد. اگر ما قبلا در انتخابات شرکت نمیکردیم، و از اسفند ۱۳۹۸ تا اسفند ۱۴۰۲ سه بار هم این کار را انجام دادیم، اصل بر استصحاب بود. پس در انتخابات ۱۴۰۳ هم نباید شرکت میکردیم؛ مگر اینکه میتوانستیم دلیل یا دلایلی علیه شرکتنکردن در انتخابات بیاوریم. در انتخابات ۱۴۰۳ فکر کردیم این دلایل را بدست آوردهایم و بنابراین رفتیم پای صندوق رای. اما الان برای رسیدن به این تصمیم که این دولت نباید باشد، به نظرم این موضوع را باید ارجاع داد به فهم خود آقای پزشکیان.»
عباس عبدی با اینکه تصمیم در خصوص استعفای پزشکیان را منوط به فهم خود او از شرایط کشور میداند، این نکته را هم افزود که شواهد زیادی علیه تداوم وضع موجود در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد و درباره تاثیر آنها بر سرنوشت دولت پزشکیان به یورونیوز گفت: «استصحاب، تداوم وضعیت موجود را تایید میکند؛ مگر اینکه شواهد زیادی علیه تداوم این وضعیت وجود داشته باشد. من فکر میکنم چنین شواهدی وجود دارد اما اینکه اعضای دولت و آقای پزشکیان هم به این نقطه برسند، مسئله دیگری است. ولی این وضعیت مطلقا نمیتواند ادامه پیدا کند. دیر یا زود، خود سیستم باید تغییراتی را (به هر شکل: در داخل یا خارج) بپذیرد، یا اینکه آقای پزشکیان دیگر نخواهد توانست این وضع را ادامه دهد.»