Newsletter خبرنامه Events مناسبت ها پادکست ها ویدیو Africanews
Loader
ما را پیدا کنید
آگهی

«بیماری نوبل» چیست و چرا بسیاری از برندگان به آن مبتلا می‌شوند؟

جایزه نوبل
جایزه نوبل Copyright  AP
Copyright AP
نگارش از یورونیوز فارسی
تاریخ انتشار به روز شده در
هم‌رسانی این مطلب نظرها
هم‌رسانی این مطلب Close Button

پس از دریافت جایزه نوبل، برخی از دانشمندان بزرگ به باورهای غیرعلمی، شبه‌علمی و گاه عجیب روی می‌آورند؛ پدیده‌ای که روان‌شناسان آن را «بیماری نوبل» می‌نامند.

آگهی

آلبرت اینشتین، فیزیکدان بزرگ و برنده جایزه نوبل فیزیک برای پژوهش در زمینه اثر فوتوالکتریک و نظریه‌های نسبیت عام و خاص، زمانی گفته بود: «ارج و احترامی که به کارهای من گذاشته می‌شود مرا عمیقاً ناراحت می‌کند. احساس می‌کنم به‌ناچار خود را یک فریبکار می‌بینم.»

با وجود دستاوردهای بزرگش، به نظر می‌رسد او از سندرم فریبکار (Imposter Syndrome) رنج می‌برد؛ احساسی که فرد با وجود موفقیت‌هایش خود را نالایق یا جعلی می‌داند. اما همه برندگان نوبل چنین واکنشی نشان نداده‌اند. برخی از آنان پس از دریافت این جایزه، دچار پدیده‌ای می‌شوند که به آن «بیماری نوبل» یا «نوبلیت» می‌گویند، وضعیتی که طی آن، برندگان نوبل پس از موفقیت علمی خود، به باورهای شبه‌علمی، غیرمنطقی یا حتی عجیب گرایش پیدا می‌کنند.

از ارواح تا راسوهای درخشان!

فهرست چنین افرادی طولانی است؛ دانشمندانی که در حوزه خود برجسته بوده‌اند، اما بعد از دریافت نوبل، به سراغ پژوهش در زمینه‌هایی مانند تله‌پاتی، ماوراءالطبیعه یا انرژی‌های ذهنی رفته‌اند، حتی یکی از آن‌ها مدعی شد راسوی سبزرنگی را دیده که سوار موتورسیکلت درخشان بوده و با او صحبت کرده است!

در کتاب «Critical Thinking in Psychology»، پژوهشگران فهرستی از نمونه‌های این پدیده ارائه کرده‌اند. برخی از این باورها زیان‌بار یا نژادپرستانه‌اند، مانند نظریه‌های ردشده جیمز واتسون درباره ارتباط هوش و نژاد، اما برخی دیگر صرفاً عجیب و سرگرم‌کننده‌اند.

به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

پیر کوری، برنده نوبل فیزیک برای کشف رادیوم و پولونیوم، پس از دریافت جایزه به شرکت در احضار ارواح پرداخت و باور داشت که پژوهش درباره پدیده‌های روحی می‌تواند به فهم بهتر مغناطیس کمک کند! جوزف تامسون، کاشف الکترون، نیز علاقه‌مند به پدیده‌های روانی بود و به مدت ۳۴ سال عضو انجمن پژوهش‌های روانی بریتانیا ماند.

شارل ریشه، برنده نوبل پزشکی در سال ۱۹۱۳، واژه‌ی «اکتوپلاسم» را ابداع کرد، ماده‌ای خیالی که به‌زعم او در جلسات احضار روح از بدن واسطه‌ها خارج می‌شد. در واقع، بسیاری از این موارد ترفندهایی نمایشی بودند؛ مثلاً یک واسطه با بلعیدن پارچه و بیرون آوردن آن هنگام احضار روح، وانمود می‌کرد «جوهر روح» از بدنش خارج می‌شود.

یک جلسه احضار ارواح که در فیلم «دکتر مابوزه: قمارباز» محصول سال ۱۹۲۲ به تصویر کشیده شده است
یک جلسه احضار ارواح که در فیلم «دکتر مابوزه: قمارباز» محصول سال ۱۹۲۲ به تصویر کشیده شده است Dr. Mabuse, der Spieler

وقتی بیماری نوبل خطرناک می‌شود

در مواردی، این «بیماری» از مرز خرافات گذشته و آسیب‌زا شده است. ریچارد اسمالی، برنده نوبل شیمی برای کشف نوع سوم کربن (فولرن)، بعدها به مخالفت با نظریه تکامل پرداخت. برخی دیگر از برندگان نیز از اوجنیک، (عمل مغز زدایی) و دیدگاه‌های نادرست درباره اوتیسم حمایت کرده‌اند.

کاری مولیس، برنده نوبل شیمی در سال ۱۹۹۳، پس از دریافت جایزه به شک در تغییرات اقلیمی، نقش اچ آی وی در ایدز و باور به طالع‌بینی روی آورد. او همچنین مدعی شد راسوی سبزرنگی را دیده که با او حرف زده است: «نیمه‌شب در کلبه‌ام در جنگل‌های شمال کالیفرنیا، راسویی سبزرنگ را دیدم که سوار موتورسیکلتی نارنجی درخشان بود و سپس درست در لحظه نیمه‌شب، به یک دلفین آوازخوان تبدیل شد.»

کری مالیس برنده جایزه نوبل در سال ۱۹۹۳
کری مالیس برنده جایزه نوبل در سال ۱۹۹۳ عکس: آسوشیتد پرس

چرا چنین می‌شود؟

به گفته پال نرس، یکی از برندگان نوبل، این مسئله می‌تواند ناشی از فشار بیرونی پس از دریافت جایزه باشد: «در چشم بسیاری از مردم، ناگهان به متخصصی جهانی در همه چیز تبدیل شدم، در حالی‌که من فقط در زیست‌شناسی و علم عمومی تخصص دارم، نه در همه حوزه‌ها.»

او در یادداشتی در ایندیپندنت به سایر برندگان نوبل توصیه کرد که از اظهارنظر درباره موضوعات خارج از تخصص خود پرهیز کنند: «پس از دریافت جایزه، سیل درخواست‌ها برای امضا، بیانیه و اظهارنظر درباره هر موضوعی سرازیر می‌شود. اما نباید فریب خورد و از مرز دانش تخصصی خود فراتر رفت.»

ترکیب غرور، شهرت و خطای شناختی

در تحلیل روان‌شناسانه‌ای که در همان کتاب آمده، پژوهشگران نوشته‌اند: «ترکیبی از خطاهای شناختی مانند توهم دانایی مطلق، احساس شکست‌ناپذیری، و خودبزرگ‌بینی همراه با صفاتی همچون نارسیسیسم و تمایل بیش از حد به تجربه‌های جدید می‌تواند افراد بسیار باهوش را به سوی خطاهای فاجعه‌بار در تفکر انتقادی سوق دهد.»

آن‌ها حتی یادآوری کرده‌اند که آیزاک نیوتن، یکی از بزرگ‌ترین ذهن‌های تاریخ، سال‌ها از عمرش را صرف کیمیاگری و تفاسیر غیراصولی دینی کرد.

با این حال، هنوز داده‌ای وجود ندارد که نشان دهد برندگان نوبل واقعاً بیش از دیگران به چنین باورهایی گرایش دارند. اما آنچه روشن است، این است که هیچ ذهنی حتی نابغه‌ترینشان، در برابر خطا، خودفریبی یا وسوسه شهرت مصون نیست.

«بیماری نوبل» در نهایت بیماری نیست، بلکه یادآوری است از این حقیقت ساده که هوش و عقلانیت، تضمینی برای فروتنی یا عقل سلیم نیستند.

رفتن به میانبرهای دسترسی
هم‌رسانی این مطلب نظرها

مطالب مرتبط

همه آنچه باید درباره جایزه صلح نوبل بدانیم

آیا هوش مصنوعی می‌تواند روزی برنده جایزه نوبل شود؟

برنده جایزه نوبل ادبیات : تا نگرش مردها تغییر نکند آزادی واقعی زن ها محقق نمی شود