حذف صفرهای ریال در گفتوگو با چهار اقتصاددان؛ جهش تورم یا بازگشت نرخهای دوره پهلوی؟

در حالی که دولت ایران تصمیم گرفته است چهار صفر ریال را حذف کند، اکثر اقتصاددانان ایرانی معتقدند این اقدام دردی از اقتصاد ایران دوا نمیکند.
علی ربیعی، سخنگوی دولت روحانی، روز چهارشنبه هفته قبل خبر داد که کلیات لایحه «تغییر واحد پول ایران از ریال به تومان و حذف چهار صفر» در جلسه هیات دولت تصویب شده و قرار است پس از بررسی جزئیات در جلسات آتی هیات وزیران، لایحه با قید دو فوریت به مجلس ارسال شود، خبرگزاری ایسنا نیز خبر داده بود که جزئیات این لایحه، روز یکشنبه (۱۳ مرداد) در جلسه هیات وزیران با حضور رئیس کل بانک مرکزی و وزیر امور اقتصاد و دارایی برگزار میشود اما ظاهراً این جلسه در روز یکشنبه برگزار نشده است.
آقای ربیعی افزایش کارایی پول ملی و هماهنگی بیشتر با عرف جامعه را دلایل اصلی تصویب لایحه مذکور اعلام کرد. وی ورود مسکوکات به چرخه اقتصاد و کاهش استهلاک کاغذ را از دیگر پیامدهای مثبت حذف چهار صفر از پول ملی ایران برشمرد.
محمد نهاوندیان معاون اقتصادی رئیس جمهور نیز حذف چهار صفر از پول ملی را مصداق «واقعیتگرایی و تبعیت از سلیقه و انتخاب جامعه» دانست.
اما برخلاف مقامات دولتی، اکثر اقتصاددانانی که در روزها و ماههای اخیر راجع به این لایحه دولت اظهار نظر کردهاند، یا آن را اقدامی موثر برای حل مسائل اقتصاد ایران ندانسته و یا از آثار تورمی اجرای آن ابراز نگرانی کردهاند. محمد خوشچهره و مهدی تقوی، دو تن از اقتصاددانان ایرانی، در دی ماه سال گذشته، در گفتوگو با سایت جماران، حذف چهار صفر از پول ملی را واجد «جنبه نمایشی» و فاقد «تاثیر اساسی» در اقتصاد ایران ارزیابی کرده بودند. ایده حذف صفر از پول ملی و تعیین واحد پولی جدید، نخستین بار در سال ۱۳۸۶ در دولت محمود احمدینژاد و با آغاز سیر صعودی نرخ تورم مطرح شد. بر اساس لایحهای که هفته قبل در دولت روحانی تصویب شد واحد پول ملی جدید ایران با حذف چهار صفر از ریال کنونی به «تومان» تبدیل میشود و هر تومان نیز معادل ۱۰۰ «ریال جدید» خواهد بود.
«مردم به دولت سوءظن نهادینه دارند»
اینکه واکنش مردم ایران به حذف چهار صفر ریال چه خواهد بود، سوالی است که این روزها در افکار عمومی و نزد اقتصاددانان جامعه ایران مطرح است. کمال اطهاری، کارشناس و پژوهشگر توسعه اقتصادی، درباره نظر مردم نسبت به این اقدام دولت به یورونیوز گفت: «هم اکنون به علت سوءظن نهادینهای که در جامعه نسبت به اقدامات دولت وجود دارد، مردم در شرایطی هستند که فکر میکنند هر کاری که دولت انجام دهد، برعکسش درست است. یعنی «انتظارات عقلانی» مردم خلاف اقدامی خواهد بود که به نظر دولت عقلانی آمده است. این سوءظن نهادینه، یکی از عوامل شکست این سیاست است. دوم اینکه خود این عمل عقلانی نیست چرا که در شرایط تحریم، هیچ اصلاح ساختاریای در اقتصاد ما نمیتواند کارآمد باشد.»
در روزهای گذشته بعضی از رسانههای ایران فهرست قیمت کالاهای اساسی را با حذف چهار صفر ریال (یا سه صفر تومان) منتشر کردهاند؛ فهرستی که نشان میدهد مثلاً قیمت یک کیلوگرم گوشت قرمز از ۱۰۰ هزار تومان به ۱۰۰ تومان و قیمت یک کیلوگرم مرغ از ۱۳هزار تومان به ۱۳ تومان تقلیل مییابد.
جمشید پژویان، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، درباره واکنش مردم به کاهش قیمتها در اثر حذف صفرهای پول ملی، میگوید: «ممکن است عدهای از مردم ابتدا از این کاهش قیمتها استقبال کنند ولی وقتی ببینند این امر عملاً تاثیر مثبتی در زندگیشان نداشته، به سرعت منفعل و مایوس میشوند؛ چونکه وقتی قیمت گوشت از کیلویی ۱۰۰ هزار تومان به کیلویی ۱۰۰ تومان کاهش مییابد و حقوق ۲ میلیون تومانی من هم میشود ۲ هزار تومان، این یعنی حذف صفرهای پول ملی هیچ تاثیری در قدرت خرید من ندارد.»
«اقتصاد ایران، پولداری است نه سرمایهداری»
اکثر کارشناسان اقتصاد در ایران معتقدند حذف صفر از پول ملی وقتی به بهبود اوضاع اقتصادی کمک میکند که پیشاپیش اصلاحات لازم در نظام اقتصادی کشور انجام شده باشد. ولیالله سیف، رئیس کل سابق بانک مرکزی نیز در دوران ریاستش بر این نهاد، «ثبات اقتصادی و تورم تکرقمی پایدار» را شروط لازم برای حذف صفر از پول ملی اعلام کرده بود اما به رغم محقق نشدن این دو شرط، لایحه حذف چهار صفر از پول ملی در جلسه اخیر دولت تصویب شد.
کمال اطهاری درباره پیشنیازهای حذف صفر از پول ملی میگوید: « حداقل پنج اقدام ساختاری، لازمه حذف صفر از پول ملی است. نخست این که رابطه ایران با دنیای خارج باید کاملاً تعریف شده و تثبیت شده باشد. دوم اینکه، بازار رقابتی باید سامان یابد و میزان رقابت هم در آن مشخص باشد. مثلاً نوع بازار رقابتی در اروپا، که اساساً تحت حاکمیت «بازار اجتماعی» است، متفاوت از بازار رقابتی در آمریکا است. سوم این که نقش دولت باید مشخص شود. یعنی معلوم شود که دولت حداقلی است یا توسعهبخش؟ مثلاً در کشورهایی مثل چین، کره جنوبی و ژاپن، ما شاهد نقشآفرینی دولتهای توسعهبخش هستیم. چهارم این که نقش بانکها و رژیم پولی (و مواردی مثل نرخ بهره و رابطه آن با ارز) هم باید مشخص شود. هم اکنون اقتصاد ایران را اقتصاد پولداری میدانند نه اقتصاد سرمایهداری. پنجم این که، نحوه توزیع اجتماعی فعالیتهای اقتصادی باید اصلاح شود. توزیع فعلی متضمن شکاف درآمدزای بسیار بالایی است (چه در سطح جغرافیایی چه در حوزه حقوقبگیران) و همین موجب ناپایدار و ناسالم شدن اقتصاد ایران شده است. در حال حاضر نحوه توزیع طبقاتی به هیچ وجه منصفانه نیست. عناصری که ساختارهای اصلی اقتصاد را تشکیل میدهند، اگر اصلاح و سازماندهی نشوند، با این اقدامات در بخش مالی و پولی، که بخش غیر واقعی اقتصاد هم قلمداد میشود، به جایی نمیرسیم.»
بیشتر بخوانید:حذف چهار صفر از ریال ایران؛ تومان جدید به کام دولت یا مردم؟
«نئولیبرالیسم مبتذل و دولت مداخلهگر»
آقای اطهاری در پاسخ به این سوال که حداقلی یا توسعهگرا بودن دولت در مبادرت یا عدم مبادرت دولت به حذف صفر از پول ملی، چه تفاوتی ایجاد میکند، گفت: «وقتی نقش دولت را از لحاظ ساختاری حاکم نکرده باشید و یک نئولیبرالیسم مبتذل بر اقتصاد حاکم باشد، پس از حذف صفرهای پول، هیچ اقدامی برای توزیع و تخصیص درست و منصفانه منابع نمیتوانید انجام دهید. کشوری که جامعه مدنی قوی دارد، اگر دولتش چنین سیاستی را لازم بداند، اولاً از اعتماد عمومی برخوردار است، ثانیا امکان تخصیص صحیح منابع در بخش خصوصیاش فراهم میشود اما این اقدام دولت ایران به تخصیص صحیح منابع منتهی نمیشود.»
این پژوهشگر توسعه در پاسخ به این سوال که آیا دولت ایران دولتی حداقلی است، گفت: «دولت روحانی یک دولت کاملاً مداخلهگر است ولی شعار دولت حداقلی را سر میدهد. این یعنی نئولیبرالیسم مبتذل. یعنی این دولت مداخلهگر، به جای این که توسعهبخش باشد چشمش را بر بسیاری امور میبندد تا مثلاً بازار را آزاد کند، ولی در عمل رانتجویی و انحصارطلبی به نام بازار آزاد بر اقتصاد ایران غلبه پیدا کرده است.»
«حذف صفرها شامل درآمدها و داراییها هم میشود»
محمد طبیبیان، اقتصاددان مدافع بازار آزاد، درباره پیامدها و لوازم حذف صفر از پول ملی میگوید: «این اقدام اثر حقیقی ندارد. حذف چهار صفر ریال علاوه بر هزینهها، شامل درآمدها و داراییها هم میشود. بنابراین همه چیز سر جای خودش میماند و تفاوتی ایجاد نمیشود. حتی ممکن است این امر نتیجه منفی هم داشته باشد؛ چون هزینههایش مستقیم و غیرمستقیم به مردم تحمیل میشود؛ از چاپ پول جدید و ضرب سکه جدید گرفته تا سردرگمی مردم در قبال وضع جدید. قبلاً در آلمان و ترکیه چنین کاری صورت گرفته اما این اقدام را در چارچوب یک برنامه اصلاحات اقتصادی انجام دادند. یعنی اول باید حجم نقدینگی کنترل شود و دولت کسریهای بودجهاش را برطرف کند، رشد اقتصادی ایجاد شود و بدهیهای دولت کاهش یابد. یک مرحله اصلاحات اقتصادی هم، تغییر پول است. تغییر پول در ترکیه چند سال طول کشید. اگر روزی اصلاحات اقتصادی در پیش گرفته شود، یک بخش آن هم باید اصلاحات پولی باشد. ولی این که ابتدا صفرهای پول را حذف کنیم بدون این که اصلاحات اساسی در اقتصاد صورت گرفته باشد، تعجب برانگیز است.»
اقتصاد ایران در شرایط کنونی با رشد منفی ۴ درصد و افزایش ۲۳ درصدی حجم نقدینگی مواجه است. عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی ایران، اجرای لایحه اخیر دولت و تعویض پول جدید با پول کنونی را نیازمند صرف دو سال زمان دانسته است.
«نیازی به حذف صفر از پول ملی نیست»
برخلاف کمال اطهاری و محمد طبیبیان، جمشید پژویان معتقد است حذف صفر از پول ملی، موخره اصلاحات اقتصادی نیست. آقای پژویان با اشاره به تجربه دولت ترکیه در حذف صفر از پول این کشور در سال ۲۰۰۵ میگوید: «در ترکیه آنچه موجب رشد و رونق اقتصادی شد، تغییر ساختار اقتصادی بود نه حذف صفرهای پول. بین حذف صفر از پول ملی و اصلاحات اقتصادی ارتباطی وجود ندارد. اگر دولت یک بسته اصلاحی کامل برای ساختارهای اقتصاد کشور و نیز یک نقشه راه داشته باشد، همین دو امر اساسی برای بهبود شرایط اقصادی کشور کافی است؛ چه صفرهای پول حذف شود چه نشود.»
آقای پژویان درباره ضروری نبودن حذف صفر از پول ملی میگوید: «کشورهایی که صفر را از پولشان حذف کردهاند، تعداد صفرهای پولشان بسیار زیاد شده بود. یعنی شش تا هشت صفر روی اسکناسهایشان درج میشد. مردم در این کشورها مشکل شمارش و مبادله پول داشتند. مثلاً وقتی آلمان پس از جنگ جهانی صفرهای پول ملیاش را حذف کرد، ماشین حسابها قادر به محاسبه انبوه صفرها نبودند و مشکلاتی در حسابداری و مبادلات پیش میآمد. ما الان چنین مشکلی نداریم. اولاً تعداد صفرهای پول ما آن قدر زیاد نیست. ثانیاً الان ماشین حسابها و کامپیوترها بسیار راحت عملیات حسابداری را انجام میدهند و دچار مشکل نمیشوند.»
بر اساس دادههای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول تا کنون دست کم ۵۰ کشور جهان اقدام به حذف صفر از پول ملی خود کردهاند و در بعضی از این کشورها برای تکمیل تاثیر روانی این اقدام، نام واحد پول ملی نیز تغییر کرده است. عموم اقتصاددانان معتقدند تجربه حذف صفر از پول ملی در آلمان، هلند و ترکیه جزو موارد موفق و در برزیل و زیمباوه و ونزوئلا جزو موارد ناموفق اجرای این سیاست بوده است. این تجربه در برزیل بارها تکرار شده است چراکه دولت برزیل بیش از انجام اصلاحات ساختاری در اقتصاد این کشور به دنبال پاک کردن کوتاهمدت صورت مساله تورم فزاینده بوده است.
«عشایر و روستاییان دوردست ضرر میکنند»
جمشید پژویان مثل محمد طبیبیان به هزینه چاپ اسکناسهای جدید اشاره میکند و میگوید: «هزینه اصلی این لایحه مربوط به چاپ اسکناسهای جدید و مبادله اسکناسهای قدیم با اسکناسهای جدید است. این هزینه را وقتی باید تقبل کرد که تصمیم دولت حداقل فوایدی داشته باشد و فایدهاش بیش از ضررش باشد ولی لایحه دولت از نظر اقتصادی هیچ فایدهای ندارد.»
آقای پژویان همچنین حذف صفر از پول ملی را منشأ ضرر و زیان احتمالی عشایر و روستانشینان دوردست میداند و در توضیح این نکته میگوید: «در ایران هنوز ایلات و روستاهای بسیار کوچک و پراکنده داریم. این اقشار، پولهایشان را نه در بانک بلکه نقداً نزد خودشان نگه میدارند؛ مثل نوعی گنج. اگر عشایر و ایلیاتیها و روستانشینان دوردست از این تصمیم دولت خبردار نشوند و دوره تعیین شده برای معاوضه پولهایشان با پول جدید سپری شود، پولهایشان بیارزش میشود. البته چنین اتفاقی فراگیر نیست ولی بالاخره رخ میدهد. ما هنوز هم قبایلی داریم که کوچنشیناند. این قبایل هر چقدر هم کوچک و کم جمعیت باشند، تصمیم اخیر دولت برایشان هزینه دارد.»
مطابق سرشماری سال ۱۳۹۵، جمعیت ایران ۷۹ میلیون نفر است و حدود ۲۱ میلیون نفر یعنی ۲۶ درصد کل جمعیت ایران در نقاط روستایی زندگی میکنند. همچنین نتایج سرشماری عشایر کوچنده در سال ۱۳۸۷ نشان میدهد که جمعیت عشایر کوچنده ایران حدود ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر است.
لایحهای برای پیرمردها و پیرزنان؟
حسین عبده تبریزی، دبیرکل اسبق بورس تهران و کارشناس ارشد بازار سرمایه، در نقد تاکید جمشید پژویان بر بیفایده بودن لایحه دولت میگوید: «کسی هم ادعا نکرده این اقدام فایدهای دارد جز سادهتر کردن محاسبات مالی و آسان شدن تصمیمگیری برای کسانی که کمتر با عدد و رقم سر و کار دارند. نسلهای قدیمیتر با ارقامی کار کردهاند که خیلی پایینتر از ارقام فعلی بودند. مثلاً یک پیرمرد یا پیرزن وقتی میخواهد نان بخرد و میبیند قیمت نان ۴ هزار تومان شده، مقایسه افزایش قیمتها برایش دشوار است. ولی اگر سه صفر تومان برداشته شود و او ببیند قیمت نان ۴ تومان شده در حالی که قبلاً پنج ریال یا نیم تومان بوده، مقایسه افزایش قیمتها برایش آسانتر میشود. از این نظر شاید برای قدیمیترها، مقایسه کردن قیمتها آسانتر شود. اما اگر تورم تکرقمی نشود و اصلاحات اقتصادی صورت نگیرد، با وجود تصویب این لایحه، قیمتها دوباره بالا میروند و مثلاً بیست سال بعد، نان ۴ تومانی باز میشود ۴ هزار تومان. کما این که طی بیست سال گذشته، قیمتها هزار برابر شده است.»
کارگران و کارفرمایان چه نظری دارند؟
کمال اطهاری درباره موضع اتحادیههای کارگری و کارفرمایی درباره حذف صفر از پول ملی میگوید: «در ایران چون تشکلهراسی وجود دارد، هیچ یک از این نهادها نقش تعیینکنندهای در تصمیمات اقتصادی ندارند. نه در تخصیص منابع نه در توزیع محصول فعالیتهای اجتماعی. حتی در چین این نهادها در اصلاحات اقتصادی نقش بسیار مهمی بازی کردند ولی در ایران چنین نقشی تعریف نشده است و خِرد محدود تعدادی بوروکرات در دولت هم نمیتواند اقتصاد ایران را به راه اصلاح و توسعه هدایت کند. تشکلهای کارگری و کارفرمایی امکان فعالیت پژوهشی جامعی ندارند و اگر هم بخواهند موضعی در قبال اموری از این دست اتخاذ کنند، به سرعت نمیتوانند موضعگیری کنند. ولی جریانهای فکری اصلی در اتحادیههای کارفرمایی با اصلاحات ساختاری موافقند. جریانات کارگری هم بیشتر جنبۀ صنفی دارند اما روشنفکران متمایل به طبقه کارگر، این اقدام صوری را در جهت منافع طبقه کارگر نمیدانند.»
بیشتر بخوانید:از ریال به تومان؛ مردم ایران چه میگویند؟
انگیزه دولت؛ بازگشت به قیمتهای عصر پهلوی؟
آقای اطهاری درباره انگیزه دولت در تصویب لایحه حذف صفرها از پول ملی میگوید: «دولت مرکب از افراد گوناگون است. من نمیتوانم بگویم کل هیات دولت با این لایحه موافق بودهاند. ولی این نکته روشن است که سرمشق اقتصادی دولت یک نئولیبرالیسم مبتذل است. این سرمشق هر چند وقت یکبار خودش را بروز میدهد. آقای روحانی اخیرا گفت بخش مسکن لوکوموتیو اقتصاد است. چنین حرفی فقط از نئولیبرالیسم مبتذل درمیآید چراکه در هیچ یک از متون اقتصادی، مسکن را بویژه در جهان سوم به عنوان لوکوموتیو اقتصاد معرفی نمیکنند. متاسفانه چنین سرمشقی بر دولت غالب است و اگر یکی از وزراء کابینه هم با آن مخالف باشد، کاری از دستش برنمیآید. به نظر میرسد فشار حاکم بر اقتصاد ایران، دولت را هر روز از تصمیمات عقلانی اقتصادی دورتر میکند.»
آقای پژویان هم درباره انگیزه دولت میگوید: «این لایحه در اثر فقدان سواد اقتصادی و میل به نوعی تبلیغات سیاسی تصویب شده است. حوزه تخصصی من اقتصاد است و نمیخواهم وارد بحثهای سیاسی بشوم ولی به نظرم در پشت این لایحه اقتصادی، انگیزهای سیاسی وجود دارد و این لایحه فقط یک نمایش است.»
اما حسین عبده تبریزی درباره انگیزه بانک مرکزی و دولت از ارائه و تصویب لایحه مذکور میگوید: «انگیزه منتهی به تصویب این لایحه، چیزی غیر از کمک به تصمیمگیری مصرفکنندهها نیست. فکر نمیکنم بانک مرکزی و دولت انگیزه دیگری داشته باشند.»
آقای طبیبیان هم در پاسخ به این سوال که آیا پس از شعارهای سلطنتطلبانه مردم معترض در دی ماه ۱۳۹۶ و تیر ماه ۱۳۹۷، دولت در پی این نیست که قیمت کالاها چنان کاهش یابد که یادآور "قیمتهای ارزان عصر پهلوی" باشد، گفت: «بعید است که مسئولان دولت این قدر سادهانگار باشند. نه مردم ما این قدر سادهانگارند نه دولت. من روانشناس نیستم ولی فکر نمیکنم مردم ما فریب چنین انگیزههای سادهای را بخورند. به همین دلیل بعید میدانم چنین انگیزهای پشت این لایحه باشد. اما به هر حال انگیزه این اقدام دولت مبهم است و خود دولت باید توضیح بدهد چرا چنین تصمیمی گرفته است.»
علی ربیعی، سخنگوی دولت، پس از آخرین جلسه هیات دولت در چهارشنبه هفته قبل گفت: «حذف چهار صفر از پول ملی باعث میشود تا حیثیت ظاهری پول ملی در مقایسه با سایر ارزهای بینالمللی مراعات شود.» وی همچنین گفت: «با اجرای این طرح صرفاً به دنبال افزایش کارایی پول ملی هستیم.»
جمشید پژویان هم در پاسخ به سوال مربوط به انگیزه دولت برای تجدید قیمتهای عصر پهلوی گفت: «این چه بازگشتی به دوره شاه یا رضا شاه است؟ قبل از انقلاب یک معلم که حقوقش ۸ هزار تومان بود، دلار را ۷ تومان میخرد ولی الان وقتی دلار در اثر حذف سه صفر میشود ۱۲ تومان، معلمی که حقوقش ۲ میلیون تومان است، با حقوقش چقدر دلار میتواند بخرد؟ همان قدر که قبل از حذف شدن صفرهای تومان و ریال میتوانست بخرد.»
تورم برآمده از رند کردن قیمتها
در حالی که خبرگزاری دولت، ایرنا، روز یکشنبه (۱۳ مرداد) سخنان حجتالله صیدی، مدیر عامل بانک مسکن را منتشر کرد که گفت «حذف چهار صفر نمیتواند اثر تورمی بلندمدت داشته باشد»، حسین عبده تبریزی رند کردن قیمتها در اثر حذف صفرهای تومان و ریال فعلی را تورمزا میداند و میگوید: «رند کردن قیمتها، در تجربه تبدیل واحد پول کشورهای اروپایی به یورو، موجب یکی دو درصد تورم شد. فروشندگان کالا در همه جای دنیا، قیمتها را به سمت بالا رند میکنند و در جامعه ما هم این طور خواهد شد.»
آقای عبده تبریزی در پاسخ به این سوال که آیا تورم ناشی از رُند شدن قیمتها را نمیتوان با ضرب سکه مهار کرد، به یورونیوز گفت: « عملاً نمیتوان چنین کاری کرد. وقتی قیمت کالای یک فروشنده، ۱.۳ تومان میشود، او قیمت را به سمت ۱.۵ تومان رند میکند. یا اگر قیمت یک کالا ۹ دهم یک تومان بشود، فروشنده قیمت را به سمت ۱ تومان رند میکند. ضرب سکه نمیتواند رند کردن به سمت بالا را به کلی از بین ببرد. تجربه تاریخی نشان میدهد چنین گرایشی وجود دارد.»
بنابراین کارشناسان معتقدند که تصویب لایحه دولت در مجلس و اجرای آن گذشته از سادهسازی احتمالی تبادلات پولی تاثیر مثبتی بر اقتصاد ایران نخواهد داشت و حتی ممکن است با تحمیل هزینه به دولت و افزایش نرخ تورم، شرایط را دشوارتر کند.
بیشتر بخوانید:تورم در روستاهای ۴ استان ایران از ۷۰ درصد گذشت