آیا تحقق رؤیای آمریکایی همچنان ممکن است؟

آیا تحقق رؤیای آمریکایی همچنان ممکن است؟
نگارش از Euronews
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button
لینک کپی پیست کد امبد ویدیو:Copy to clipboardCopied

بالاخره لحظه ای که آلما تلیبسیرویچ از مدتها پیش در انتظارش بود، فرا رسیده است: لحظه دریافت ویزای مهاجرت به ایالات متحده آمریکا.

بالاخره لحظه ای که آلما تلیبسیرویچ از مدتها پیش در انتظارش بود، فرا رسیده است: لحظه دریافت ویزای مهاجرت به ایالات متحده آمریکا. آلما که اهل بوسنی-هرزگوین است، حدود دو سال و نیم پیش، پس از ازدواج با همسر آمریکایی خود درخواست ویزا کرد. او با شوهرش، موقعی که با بورسیه موسوم به «فولبرایت» در آریزونا مشغول تحصیل بود، آشنا شد.

آلما را در روز صدور ویزا ملاقات می کنیم. از او می پرسیم که از دیدن ویزای مهاجرت به آمریکا برای اولین بار چه احساسی دارید؟ او می گوید: «باورم نمی شود! الان واقعا می توانم [به آمریکا] سفر کنم. احساس آزادی دارم چون برای دریافت این ویزا کارهای زیادی بود که باید انجام می دادیم. باید صبور می بودیم و حالا لحظه ای که انتظارش را می کشیدیم فرا رسیده است.»

بخشی از این انتظار به این خاطر بود که وقتی آلما بورسیه تحصیلی در آریزونا را گرفت، قراردادی امضا کرد و متعهد شد که پس از اتمام دوره دو ساله تحصیل، به کشورش بوسنی و هرزگوین بر می گردد.

روند طولانی مهاجرت به ایالات متحده آمریکا

آلما درباره روند مهاجرت به ایالات متحده و مصاحبه هایی که انجام داده می گوید: «سوابقم را به دقت وارسی کردند، اما فقط یک مصاحبه در پایان انجام دادم. چون در مرحله اول فقط اطلاعاتی درباره خودم و همسرم و اینکه چه کاری انجام می دهیم، و همچین مدارکی برای اثبات واقعی بودن رابطه مان فرستادم. روندی بسیار طولانی است و هر بار مدارکی را که کم بود، باید دوباره تهیه می کردیم. هر بار دو ماه طول می کشید تا دوباره پرونده ام را بررسی کنند. در هر مرحله همین وضعیت بود و همه اش فکر می کردم اصلا تمام نمی شود.»

آلما در سارایوو بزرگ شده است و در دوران محاصره پایتخت بوسنی از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ در این شهر زندگی می کرده است. پدرش در جنگ بوسنی کشته شد. آلما با وجود دوران سختی که گذرانده بود، هیچگاه نمی خواست کشورش را ترک کند. او در این باره می گوید: «وضعیت بعد از جنگ از الان بهتر بود، چون امید داشتیم که اوضاع بهتر خواهد شد. نیاز به سازندگی بود اما الان کشور دچار رکود است. هیچ اتفاقی نمی افتد و هیچ چیز تغییر نمی کند و کسی هم نمی داند که چه چیزهایی باید تغییر کند.»

مهاجران در جستجوی فرصتهای شغلی خوب به آمریکا می آیند

تخمین زده می شود که در دوران جنگ بوسنی و پس از اتمام جنگ یک چهارم جمعیت چهارمیلیونی بوسنی از کشور گریختند. بیست سال از زمان پایان جنگ می گذرد. اما انجمنی که تلاش می کند مردم را به ماندن تشویق کند، می گوید که مهاجرت دوباره رو به افزایش است.

طی دو سال گذشته ۸۰ هزار نفر بوسنیایی به دلایل اقتصادی وطنشان را ترک کرده اند. نرخ بیکاری هم اکنون ۴۲ درصد است. اما تعداد کمی به ایالات متحده رفته اند.

آلما زندگیش در سارایوو را پشت سر می گذارد. او در سارایوو در رشته هنر تحصیل کرده و در زمینه های مختلف بازاریابی و روابط عمومی هم تجربه حرفه ای دارداما در وضعیت فعلی اقتصادی، نمی توان به بازار کار اعتماد کرد. اما مهم تر از همه اینها این است که آلما، دوستان و خانواده اش را ترک می کند. آلما در ایالات متحده تنها، با همسرش زندگی خواهد کرد.

سیدا زچیچ صاحب رستوران سنتی بوسنیایی در فنیکس است. او در سال ۱۹۹۹ میلادی برای دیدار خانواده اش به اینجا آمد. بعد هم با یک آمریکایی ازدواج کرد و اینجا ماند. او پس از جدایی از همسرش به بوسنی و هرزگوین بازنگشت.

سیدا زچیچ می گوید: «به دلایل زیادی آمریکا را می پسندم، چون فرصتهای شغلی خوب و مدارس خوب برای کودکان در اینجا هست. در آمریکا آزادی را احساس می کنید، آزادید هر طور می خواهید زندگی کنند و زندگی خودتان را بسازید.»

فینیکس پس از سنت لوییس و شیکاگو بزرگ ترین جمعیت بوسنیاییها را در ایالات متحده آمریکا دارد. خیلی از آنها در دهه ۱۹۹۰ میلادی به آمریکا پناهنده شدند.

یاد گرفتن سبک زندگی آمریکایی

برای عدنان بوسنیایی، رؤیای آمریکایی امکان پذیر است، اما دستیابی به آن خیلی آسان نیست. او می گوید که چالش واقعی یادگرفتن سبک زندگی آمریکایی است: «من شرکت دارم و آمریکا به من این فرصت را داد که شرکتی تأسیس کنم اما باید مواظب بود که چه می کنید. همه چیز در اختیارتان می گذارند اما همه چیز را هم می توانند از شما بگیرند. واقعا مشکل است. این سبک زندگی آمریکایی است.»

دکتر اساد بوساکایلو در سال ۱۹۹۴ میلادی پس از اینکه یک سال در اردوگاه زندانیان جنگی بود به ایالات متحده آمد. او انگلیسی یاد گرفت، در آزمون های تخصصی پزشکی قبول شد و حالا در فینیکس روانپزشک است.

دکتر اساد بوساکایلو می گوید: «وقتی همه چیز را از دست دادم، همه چیز به جز جانم را، آمریکا به من فرصت داد. به من چیزی هدیه ندادند، اجاره خانه مرا ندادند. به من فرصت دادند چون در بوسنی ثابت کرده بودم که می توانم روی پای خودم بایستم. هر پناهنده در هر کجای دنیا، از جمله سوری ها نیاز به فرصت دارند چه درموطنشان باشد چه در اینجا.»

آلما امیدوار است وقتی زندگی جدید را با شوهرش مت در آریزونا آغاز کند، فرصت هایی پدید خواهد آمد و او خواهد توانست توانایی هایش را به اثبات برساند. اما می گوید که فعلا باید چند مشکل ساده تر را از پیش رو بردارد. آلما می گوید: «باید مدارکم را تکمیل کنم: شماره تأمین اجتماعی، حساب بانکی و گواهینامه رانندگی. می دانم وقت می برد افراد یکدیگر را بشناسند و ارتباط برقرار کنند. کنجکاوم که ببینم چه می شود و امیدوارم.»

آلما امیدوار است گرین کارت بگیرد و در آخر هم شهروند ایالات متحده شود. او می داند که خوش شانس است که امکان دریافت گرین کارت را دارد. به خصوص با توجه به مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری در ایالات متحده که یکی از موضوعات اصلی آن، مسئله مهاجرت است. در آریزونا ۳۵۰ هزار مهاجر غیرقانونی زندگی می کنند.

آلما می گوید: «دنیا این طور کار نمی کند: نمی توانید بگویید از شغلم راضی نیستم و می توانم هر جا دلم خواست تقاضای کار کنم. فرصت ها همه بستگی به این دارد که از کدام کشور هستید و پاسپورت کجا را دارید.»

مت، همسر آمریکایی آلما می گوید که آمریکا سرزمین مهاجرت و مهاجران است: «آمریکا سرزمین مهاجران است و اگر کسی از بومیان آمریکا نباشد از جای دیگری به آمریکا آمده است. بنابراین من شخصا اعتقاد دادم که باید فلسفه اصلی این سرزمین پذیرش افرادی باشد که به علت فقر از کشور خودشان مهاجرت کرده اند. فکر می کننم باید این فرآیند را تا آنجا که ممکن است برای کسانی مثل آلما که می خواهند از طریق راههای معمول شهروند بشوند ساده تر کنیم و دردسرهایش را تا آنجا که می شود، کم کنیم.»

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

آیا هیوستون پذیرای پناهجویان در آمریکا خواهد بود؟

«سیاستمداران در دوسوی اقیانوس اطلس بدنبال کشیدن دیوار هستند»

کارگران نامرئی در مزارع اروپا؛ حقوق کم، استثمار و در معرض خطر سلامت