امضای توافق صلح باکو و ایروان در واشینگتن و با حضور دونالد ترامپ، تبعات گستردهای بر موازنه منطقهای در قفقاز خواهد داشت. به ویژه که قرار شد کریدور زنگزور این بار با حضور ایالات متحده راهاندازی شود و رئيسجمهوری آمریکا آن را کریدور ترامپ نامید.
حالا در ایران بسیاری در پی یافتن پاسخ این پرسش هستند که تبعات راهاندازی این کریدور چیست؟ آیا آنطور که مقامهای ایرانی در طول سالهای اخیر با راهاندازی آن توسط ترکیه و جمهوری آذربایجان مخالف بودند، همچنان با وضعیت جدید هم مقابله خواهند کرد؟ آیا یک تهدید امنیتی در شمال غرب ایران رخ داده و آیا بازیگری فرامنطقهای به این مناقشات اضافه شده است؟
برای یافتن پاسخ این پرسشها با دکتر آرمینا آرم، پژوهشگر مسائل قفقاز و و متخصص روسیه در تهران گفتگو کردیم. خانم آرم در این گفتگوی اختصاصی با یورونیوز انفعال ایران و روسیه را که در پس تحولاتی چون جنگ اوکراین و مخاصمه نظامی با اسرائيل رخ داده از جمله مهمترین دلایلی میداند که موجب شده موازنه جدیدی در قفقاز شکل گیرد.
این کارشناس مسائل قفقاز در عین حال تاکید دارد که هرچند این روند جدید میتواند خطراتی در آینده برای ایران به همراه داشته باشد، اما در عین حال نمیتوان آنرا بدترین سناریو دانست چرا که گزینههای جانشین همچون حمله نظامی باکو به استان سیونیک ارمنستان میتوانست شرایط بدتری را برای ایران به همراه بیاورد.
به عنوان نخستین سوال، به صورت عملی چه اتفاقی در توافق میان باکو و ایروان رخ داده و راهاندازی کریدور زنگزور با شرایط جدید به زبان ساده چه معنایی برای ایران خواهد داشت؟
«این توافق ریشه در جنگ قرهباغ در سال ۲۰۲۰ دارد که با شکست ارمنستان دارد و پس از آن، در توافقی که با میانجیگری مسکو امضا شد قرار شد گذرگاه یا مسیر مواصلاتی بین نججوان و باکو برقرار شود. آن زمان قرار بود کنترل این گذرگاه در اختیار روس ها باشد و آنها میانجیگری را برعهده داشته باشند اما با توجه به تحولات بعد از آن و خروج ارامنه در سال ۲۰۲۳ از قرهباغ و بیعملی مسکو و پیمان امنیت دسته جمعی و دست پایین داشتن ارمنستان از یک سو و همچنین آغاز جنگ اوکراین که روسیه را درگیر کرد باعث شد ایروان به سمت غرب چرخشی انجام دهد و به غرب برای تضمین صلح و امینت خود متمایل شود. نگرانیها مبنی بر این بود که باکو از خلاء قدرتی که در منطقه اتفاق افتاده و روسیه درگیر جنگ اوکراین است و ایران مقداری ضعیف شده و درگیر مشکلات خود است، استفاده کند و از طریق حمله نظامی استان سیونیک که منطقه جنوبی ارمنستان و هم مرز با ایران است را تسخیر کند.
ایران هم اعلام کرده بود اگر این اتفاق بیفتد واکنش نشان خواهد داد و پیگیری چنینی رویکردی، خط قرمز تهران است. این اتفاق رخ نداد و با توجه به چرخشی که باکو و ایروان به غرب داشتند و تحولات منطقه قفقاز و تغییر موازنه در آن منطقه، توافق صلحی با میانجیگری ایالات متحده امضا شد.
قسمتی که برای ما حائز اهمیت است بند سه این پیمان است که بر اساس آن یک شرکت آمریکایی و نه نیروهای نظامی آمریکایی عهدهدار اجرای این کریدور سرزمینی از نخجوان به باکو است و مسئولیت آن را برعهده خواهد گرفت.»
در نتیجه مرز ایران و ارمنستان قطع نشده و آیا این همان چیزی نبود که ایران به دنبالش بود؟
«در اظهاراتی که مقامهای ارمنستان داشتهاند و همچنین آن چیزی که ما از مفاد توافق میدانیم مبنی بر این است که مرز قطع نخواهد شد و کنترل سرزمینی در اختیار ارمنستان باقی خواهد ماند و غیر از مسائلی که مربوط به کریدور است ارمنستان حاکمیت بر خاک خود را حفظ میکند و از طرفی قرار نیست نیروهای نظامی آمریکایی در آنجا حضور داشته باشند. اما این مربوط به شرایط کنونی است. چند نکته وجود دارد. نخست اینکه باید ببینیم این توافق به سمت اجرا میرود یا خیر؛ چرا که به هر حال چالشهای زیادی تا مسیر اجرا در پیش خواهد داشت. دوم اینکه نگرانی ایران اگرچه در کوتاه مدت این بود که مرز قطع نشود اما حتی اگر مرز قطع نشود در دراز مدت میتواند یک سری تغییرات ژئوپولتیکی در منطقه قفقاز ایجاد کند که بر منابع بلند مدت امنیتی ایران و تهدیدات محیط پیرامونی ایران تاثیر مستقیم بگذارد.»
دقیقا از چه تاثیراتی صحبت میکنیم؟ مثلا چه تبعاتی در آینده میتواند بر امنیت ملی ایران به همراه داشته باشد؟
«نکته اصلی این است که حضور نیروهای آمریکایی و به ویژه ناتو در مرزهای شمالی ایران منشاء تهدید هستند. ما شاهد این هستیم که در حال حاضر نیروهای اسرائيلی در جمهوری آذربایجان حضور دارند و تحولاتی که صورت گرفته مبنی بر این است که همکاریهای گستردهای بین باکو و اسرائيل صورت گرفته که این میتواند به زیان ایران در مرزهای شمالی باشد. از سوی دیگر بحث این است که اگر این کریدور راه بیفتد کریدور شمال به جنوب کمرنگ شود و مسیر ترانزیتی که روسیه از طریق ایران میخواست دنبال کند ممکن است قطع شود.
نکته مهمتر این است که ترکیه میتواند از طریق ایران به دریای خزر و بعد آسیای مرکزی راه پیدا کند که در یک تصویر بزرگتر میتوانیم این تحولات را را راستای مهار روسیه، ایران و تا اندازه زیادی چین ببینیم. همچنین در شمال غربی ایران همواره نگرانیهایی در خصوص بحثهای قومیتی بابت جاهطلبیهایی که باکو و آنکارا دارند مطرح میشود که اینها همه دست به دست هم میدهد که به نگرانی ایران از تحولات آتی در منطقه قفقاز جنوبی شود.»
به این اشاره کردید که این توافق میتواند زمینه را برای فعالیت بیشتر اسرائيل در باکو فراهم کند این در حالی است که همین حالا هم بسیار میشنویم که مقامهای ایرانی از این بابت نگران هستند؛ از حیث نگرانیهای امنیتی ایران از این مشارکت، چه اتفاق تازهای پس از این توافق محتمل خواهد بود؟ به عبارت دیگر چه تغییری در نقش اسرائيل در این منطقه میتوان متصور بود؟
«در حال حاضر موازنه قدرت به این صورت است که روسیه و ایران درگیر هستند، ارمنستان شکست خورده و دست پایین را دارد و باکو دست برتر را دارد و این کشور رابطهاش با اسرائيل در حال گستردهتر شدن است. هرچقدر دست آذربایجان در این منطقه بازتر و توانمندتر شود، برای اسرائيل بهتر است چرا که میتواند فشار بیشتری به ایران وارد آورد در نزدیکی مرزهای ایران دست به اقدامات بیشتری بزند. در حال حاضر این نگرانیها وجود دارد.
با این حال باید به خاطر داشته باشیم که همه اینها به متغیرهای دیگری هم وابسته هستند که مهمترین آنها، جنگ اوکراین است. به این ترتیب که چه زمانی و با چه نتیجهای تمام میشود و چه اقداماتی از سوی مسکو انجام خواهد شد.
از سوی دیگر ایران هم درست است که الان درگیر مسائل خود و بحث مذاکرات درباره برنامه هستهای و بحث تجاوز اسرائيل است اما اگر بتواند این موضوعات را حل و فصل کند میتواند تحولات قفقاز را به دقت رصد کند. در نتیجه میتوان گفت که فعلا همه چیز در قفقاز تمام نشده هرچند اتفاقات مهمی در قفقاز رخ داده و این محصول امروز و دیروز نیست و چندین سال است که این روند در حال طی شدن است ولی به این معنا نیست که موازنه قوا در منطقه قفقاز مشخص شده است. این میتواند متاثر از متغیرهای دیگری چون جنگ اوکراین و بازگشت ایران و روسیه به معادلات قفقاز تغییر کند.»
به صورت عملی یکی از خطوط قرمز ایران این بود که ارتباط مرزی ایران و ارمنستان قطع نشود و بعد از این توافق این اتفاق رخ نداده است. به صورت مشخص چه مزیتی برای باکو ایجاد شده و چه ضربهای به ایران وارد شه است؟
«به نظر من شرایط کاملا طبق خواسته باکو پیش نرفته است. چون سناریوهای جایگزین به مراتب تبعات بدتری برای ایران داشت. نگرانی ایران و ارمنستان همواره این بود که بعد از جنگ با باکو و همچنین به ویژه بعد از سال ۲۰۲۳ که قرهباغ تخلیه شد و سازمان پیمان امنیت جمعی هم نتوانست کاری انجام دهد نگرانی این بود که باکو با حمله نظامی استان سیونیک را تصرف کند که در آن صورت ایران قطعا مجبور میشد واکنش نظامی انجام دهد و در منطقه درگیر شود در حالی که ایران هیچ وقت دنبال این نیست که در قفقاز از نیروی نظامی استفاده کند و به نظر من گزینه مناسبی هم برای ایران نیست.
طرح دیگر این بود که این گذرگاه دست روسها قرار گیرد که آنهم به دلیل متاثر بودن روسها در جنگ اوکراین میتوانست تبعاتی داشته باشد و همانطور که ما دیدیم در سالهای گذشته روسیه به عنوان قدرت موازنهگر در قفقاز که همواره نقش داور را در منطقه داشت به باکو متمایل شده بود به جای اینکه میانجیگری کند. چرا که بعد از جنگ اوکراین مسکو میتوانست از طریق باکو تحریمهای غرب در حوزه انرژی را دور بزند و در نتیجه به باکو نیاز داشت.
مورد سوم طرحی است که الان صورت گرفته که شاید گزینه چندان بدی نباشد به ویژه اگر خط قرمزهای ایران رعایت شود و حاکمیت ارمنستان بر خاک خودش حفظ شود و مرز ما قطع نشود و نیروهای نظامی آمریکایی در منطقه در این کریدور حضور نداشته باشد.
ضمن اینکه اگر در نهایت ایران و آمریکا به یک عادی سازی روابط در آینده برسند و مشکلات خود را حل کنند شاید حتی کم ضررترین گزینه همین طرح باشد. در نتیجه به نظرم خیلی زود است که بخواهیم نتیجه گیری کنیم. من نه موافق این هستم که بگوییم هیچ اتفاقی نیفتاده چرا اتفاقاتی افتاده و موازنه در قفقاز تغییر کرده و اتفاقاتی افتاده که ممکن است در دهههای آینده تاثیر مستقیمی بر امنیت ملی کشور داشته باشد اما اینکه بگوییم همه چیز از دست رفته درست نیست.»
در نقطهای که الان قرار داریم، بهترین راهبرد برای ایران چیست؟ باید صبر کند؟ واکنش تند نشان دهد؟ چه باید بکند؟ به نظر میرسد اتفاق نظر واحدی در ایران وجود ندارد؟
«قاعدتا اینکه فقط رویکرد انفعالی و واکنشی داشته باشیم درست نیست. ما باید ابتکارات خود را داشته باشیم. یکی از مشکلات ما در حوزه قفقاز این بوده که اغلب موارد سیاست ما واکنشی بوده چون درگیر در خاورمیانه عربی و مسئله هستهای بودیم و این توان سیاستگذاری خارجی ما را گرفته بوده است. اینکه منفعل باشیم درست نیست و باید ابتکاراتی داشته باشیم و هم با ارمنستان و باکو در تماس باشیم و خطوط قرمز خود را برای آنها توضیح دهیم و به نظر من در یک تصویر بزرگتر زمانی که این خلا قدرت شرایطش تغییر کند، معادلات هم دچار تغییر خواهد شد. چون همانطور که اشاره کردم ایران و روسیه بازیگران سنتی قفقاز هستند و به دلیل کاهش قدرت آنها بازیگران بیرونی وارد شدند و رقبایی مثل ترکیه میخواهند دست برتر پیدا کنند.
زمانی که ایران بتواند سایر مشکلات سیاست خارجی خود را حل کند و به قفقاز برگردد، میتواند ابتکارات زیادی داشته باشد و نقش آفرینی خود را در منطقه افزایش دهد.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
در نتیجه، چاره کار ابتکارات سیاست خارجی در رابطه با ارمنستان و باکو است و سفر آقای پزشکیان به ایروان میتواند نقطه آغازش باشد. با افزایش قدرت ایران، ما به صورت طبیعی به موازنه باز خواهیم گشت و میتوانیم نقش خود را در معادلات قفقاز افزایش دهیم. ضمن اینکه به عنوان آخرین نکته، جنگ اوکراین هم مهم است و روسیه با تعیین تکلیف مسئله اوکراین میتواند موضع شفافتری در رابطه با تحولات قفقاز داشته باشد.»