حسن نصرالله یکی از تاثیرگذارترین شخصیتهای لبنان و خاورمیانه در سه دهه گذشته بود، رهبری کاریزماتیک که در عین حال مورد تحسین هواداران و نفرت مخالفانش قرار داشت.
او نقش اساسی در شکلدهی به تاریخ معاصر لبنان داشت و حزبالله را به یکی از قدرتمندترین نیروهای غیردولتی جهان تبدیل کرد.
علی رزق، تحلیلگر سیاسی، به روزنامه تیانای، «العربی الجدید»، گفت: «در دوران نصرالله، حزبالله دوران طلایی خود را تجربه کرد. رهبری او بسیار مهم بود و اسرائیل امیدوار است که با از دست دادن او، روحیه حزبالله شکسته شود و حمایت ایدئولوژیکی آن کاهش یابد.»
وی گفت: «با این حال، مشخص نیست که آیا این استراتژی به طور قابل توجهی حزبالله را تضعیف خواهد کرد یا نه، زیرا پرتاب موشکهای این گروه نشان میدهد که هنوز ساختار فرماندهیای وجود دارد.»
در هفتههای اخیر، حزبالله ضربات شدیدی از سوی نهادهای اطلاعاتی و نظامی اسرائیل دریافت کرده که ترور نصرالله مهمترین آنها بوده است.
یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید
عماد سلامی، استادیار امور سیاسی خاورمیانه در دانشگاه آمریکایی لبنان، به تیانای گفت: «این مثل یک زلزله برای حزبالله است. این حزب به رهبری او تکیه کرده بود و مردم به تصمیمات او اعتماد داشتند. اکنون، همه چیز در هالهای از شک و تردید قرار گرفته است.»
ترور نصرالله پس از آن رخ داد که اسرائیل مرحله جدیدی از جنگ با حزبالله را اعلام کرد و اهداف خود در غزه را گسترش داد تا کار بازگرداندن ۶۰ هزار شهروند آواره به مرزهای شمالی خود را آسان کند.
سپس اسرائیل حملات متعددی را به لبنان آغاز کرد، حملاتی که نصرالله آنها را در آخرین سخنرانی عمومی خود در ۱۹ سپتامبر به عنوان «ضربهای بزرگ و سخت» توصیف کرد.
بین ۱۷ و ۱۸ سپتامبر، اسرائیل متهم به منفجر کردن هزاران دستگاه پیجر و بیسیم حزبالله شد که آنها را با مواد منفجره مسلح کرده بود و در این حملات دهها نفر را کشته و هزاران نفر را زخمی کرد و نشان داد که برتری اطلاعاتی بیسابقهای بر این گروه دارد.
در ۲۰ سپتامبر، اسرائیل به یکی از حومههای جنوبی بیروت حمله کرد و غیرنظامیان و مقامات ارشد حزبالله، از جمله ابراهیم عقیل و احمد محمود وهابی را کشت.چند روز بعد، در ۲۳ سپتامبر، اسرائیل حملات خود را در لبنان تشدید کرد و مناطق مرزی جنوبی، دره بقاع و حومه جنوبی بیروت را هدف قرار داد که منجر به کشته شدن بیش از ۷۰۰ نفر شد که مرگبارترین روز لبنان از زمان جنگ داخلی (۱۹۷۵-۱۹۹۰) بود و بیش از ۵۰۰ هزار نفر از ساکنان جنوب لبنان را آواره کرد.
حزبالله در پاسخ، موشکهایی به سمت اهداف نظامی اسرائیل در نزدیکی حیفا و تلآویو شلیک کرد و از زمان مرگ نصرالله، همچنان به حملات موشکی به شمال اسرائیل ادامه داده است.
در همین حال، با وجود افزایش درخواستهای بینالمللی برای آتشبس، از جمله پیشنهاد آتشبس ۲۱ روزه توسط ایالات متحده، اسرائیل دیپلماسی را رد کرده و قول داده که به حملات خود علیه حزبالله ادامه دهد.
آیا حمله زمینی اسرائیل به لبنان ممکن است؟
با افزایش نگرانیها در مورد احتمال آغاز یک حمله زمینی توسط اسرائیل، کارشناسان در مورد اینکه آیا چنین عملیاتی ممکن است به اشغال مجدد جنوب لبنان منجر شود و آیا اهداف اسرائیل مبنی بر دور کردن حزبالله از مرز و بازگرداندن شهروندانش به شمال قابل دستیابی است یا خیر، اختلاف نظر دارند.
به اینستاگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
این اولین تجربه لبنان با اشغال اسرائیل نخواهد بود. در سال ۲۰۰۰، حزبالله پس از ۱۸ سال اشغال جنوب لبنان، اسرائیل را بیرون راند و سپس در سال ۲۰۰۶ بار دیگر اسرائیل را مجبور به عقبنشینی از جنوب لبنان کرد؛ جنگ ۳۳ روزهای که با قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل پایان یافت و آتشبس و استقرار ارتش لبنان و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در مرز را الزامی ساخت.
با این حال، شرایط امروز متفاوت است؛ هم حزبالله و هم اسرائیل از سال ۲۰۰۶ توانمندیهای خود را تقویت کردهاند. بسیاری از تحلیلگران میگویند هنوز خیلی زود است که ارزیابی کنیم ترور نصرالله چه تأثیری بر استراتژی حزبالله خواهد داشت، هرچند این گروه از زمان مرگ او به حملات خود علیه اسرائیل ادامه داده است.
مایکل یانگ، دبیر ارشد در مرکز خاورمیانه کارنگی مالکم اچ. کر، به تیانآی گفت که اسرائیل توانسته نوعی سردرگمی در رهبری حزبالله ایجاد کند و این موضوع تلاشهای جنگی را پیچیده کرده است. هر رهبر جدیدی که به جای نصرالله بیاید، تجربه و اقتدار او را نخواهد داشت و این موضوع مبارزه را دشوارتر میکند.
او گفت: «بسیاری از شیعیان آواره در لبنان در رنج هستند و ممکن است از ادامه جنگی که وضعیتشان را از این هم بدتر میکند، حمایت نکنند. ایران نیز محتاط است و نمیخواهد وارد جنگ با آمریکا شود، زیرا آن را یک تله میبیند. بهرغم صحبتهایی که درباره جنگ تمامعیار میشود، حزبالله ممکن است توانایی تشدید بیشتر این درگیری را نداشته باشد.»
الایجا مانیه، تحلیلگر سیاسی و نظامی، اما معتقد است که ترور نصرالله تغییر چندانی برای حزبالله از نظر نظامی ایجاد نخواهد کرد. نصرالله تصمیمگیرنده بود، اما شورای او همچنان دستنخورده باقی مانده و جایگزینهایی برای کشتهشدگان وجود دارند و همان رهبری به عملیاتها در زمین ادامه میدهد.
او به تیانای گفت: «راهبرد اسرائیل در لبنان بستگی به قدرت حزبالله دارد. اگر حزبالله ضعیف باشد، اسرائیل عملیاتهای خود را گسترش خواهد داد و اگر حزبالله قدرت نشان دهد، اسرائیل کار را به حملات هوایی محدود خواهد کرد.»
کارشناسان بر این موضوع توافق دارند که اگر اسرائیل عملیات زمینی را در جنوب لبنان آغاز کند، به نفع حزبالله خواهد بود.
سامی عطالله، مدیر و بنیانگذار اندیشکده «ابتکار سیاست»، به تیانای گفت: «حزبالله به خوبی منطقه را میشناسد. آنها اهل آنجا هستند و تعهد و تمایلشان به مبارزه بسیار بالاست.»
علاوه بر این، حنین غدار، پژوهشگر در مؤسسه سیاست خاور نزدیک در واشنگتن، به تیانای گفت که «تهاجم زمینی ممکن است بار دیگر گفتمان "مقاومت" حزبالله را احیا کند تا به سلاحهایش مشروعیت بخشیده و افکار عمومی لبنان و عرب را علیه اسرائیل متحد کند، سناریویی که اسرائیل از آن پرهیز میکند.»
علی رزق، تحلیلگر سیاسی میگوید اسرائیل باور دارد که اقدامات نظامی اخیرش حزبالله را تضعیف کرده و ممکن است یک تهاجم زمینی آغاز کند، چرا که گروه را کمتر قادر به وارد کردن تلفات میبیند و میافزاید: «اما حزبالله در تاریخ همیشه دشمن را غافلگیر کرده و خلاف پیشبینیها عمل کرده است، بنابراین ممکن است دوباره این کار را انجام دهد.»
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
حزبالله به احتمال زیاد شبکهای از تونلها در جنوب لبنان دارد، مشابه آنچه در غزه وجود دارد، امری که حمله زمینی اسرائیل را پیچیده میکند. زمین ناهموار اثربخشی تانکها را کاهش میدهد و تاکتیک حزبالله مبنی بر بیرون آمدن از تونلها برای ضربه زدن و عقبنشینی میتواند منجر به تلفات برای اسرائیل شود.
در نتیجه وادار کردن حزبالله به عقبنشینی به سمت شمال برای جلوگیری از حملات به مرزهای شمالی اسرائیل، پیچیده خواهد بود و ممکن است اسرائیل را در چرخه تشدید درگیری گرفتار کند.
علاوه بر این، حزبالله تاکنون بخشی از توانمندیهای خود را با ادعای استفاده از موشک بالستیک قادر-۱ که دارای برد ۱۹۰ کیلومتر است و به مقر موساد اسرائیل در تلآویو حمله کرده، نشان داده است.
هایکو ویمن، مدیر پروژه عراق، سوریه و لبنان در گروه بینالمللی بحران، توضیح داد که حزبالله ممکن است دهها هزار موشک دوربرد داشته باشد که میتوانند تا ۲۰۰ کیلومتر را پوشش دهند.
او گفت: «تنها راه برای دور نگه داشتن اسرائیل از دسترس این موشکها، نابود کردن آنهاست، نه عقب راندن مرز به ۲۰ کیلومتر دورتر به سمت شمال، چیزی که واقعاً مشکل را حل نمیکند.»
کارزار نظامی حزبالله علیه اسرائیل از ماجرای ۷ اکتبر تاکنون پیوند نزدیکی با بازدارندگی از جنگ اسرائیل در غزه داشته است. بنابراین، برای اسرائیل، جدا کردن پیوند حزبالله با جنگ غزه برای مجبور کردن این گروه به عقبنشینی و اجازه دادن به بازگشت شهروندانش به خانه ضروری است. اما این برای حزبالله مضر خواهد بود.
قاسم قصیر، تحلیلگر سیاسی لبنانی نزدیک به حزبالله، به تیانای گفت: «در حال حاضر، پیوند دادن لبنان و فلسطین تنها گزینه است، چرا که آتشبس در لبنان بدون آتشبس در فلسطین، فعالیتها برای صلح را بیمعنا میکند.»
با این حال، غدار اشاره کرد که حزبالله برای حفظ حمایت جامعه شیعی مذهب لبنان با مشکلاتی مواجه است. این جامعه احساس میکند در مقایسه با سال ۲۰۰۶ که حزبالله کمکهایی به آنها ارائه میکرد، اکنون رها شده و برای همین دلسرد شده است. بحران اقتصادی جاری و ویرانیهای جنوب لبنان نیز حمایت عمومی از حزبالله را تضعیف کرده است.
سلامی، استادیار دانشگاه آمریکایی لبنان، معتقد است که اسرائیل با این حس پیروزی، احتمالاً کارزار خود علیه حزبالله را تشدید خواهد کرد و به دنبال تغییر ترکیب جمعیتی لبنان از طریق خروج گسترده شیعیان به سوریه یا توزیع مجدد آنها در لبنان خواهد بود، زیرا حزبالله با رهبری تضعیف شده و توان نظامی آسیبدیده، گزینههای محدودی برای تلافی کردن دارد.
اما با آواره شدن بیش از ۵۰۰ هزار نفر از جنوب لبنان به دلیل هشدار و حمله اسرائیل، تمرکز به سمت جنگ تغییر یافته و آن گونه که سامی عطالله، مدیر و بنیانگذار اندیشکده «ابتکار سیاست» به تیانای گفت «حزبالله ممکن است احساس کند که چارهای جز مبارزه ندارد».
در این زمینه، یانگ توضیح داد که تضمینی وجود ندارد اما قابل تصور است که اسرائیل شاید از این آشفتگی حزبالله بهره برده و زمینهای لبنان را تصرف کند تا از آن برای چانهزنی در مذاکرات امنیت مرزی بهره ببرد. اما این ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد و به حزبالله «اکسیژن بیشتری» بدهد و آن را به عنوان نیروی مقاومت تقویت کند، همانطور که قبل از سال ۲۰۰۰ مشاهده شد.
او گفت: «هرگونه تصرف زمین احتمالاً نه برای اشغال بلندمدت، که به منزله اهرمی برای مذاکرات برای قبول عقبنشینی خواهد بود، با هدف دستیابی به توافقات امنیتی با دولت لبنان و شاید تقویت مأموریت نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل مستقر در لبنان.»
ویمن از گروه بینالمللی بحران توضیح داد که برای حزبالله، پذیرش آتشبسی که لبنان را از غزه جدا کند به منزله شکست است و با وجود ویرانیهای جنوب لبنان و صدها کشته، احتمال تغییر استراتژی حزبالله کم است.
او گفت: «در حالی که ممکن است نارضایتیهایی در داخل جامعه وجود داشته باشد، این موضوع تأثیر قابل توجهی بر تصمیمات این گروه نخواهد داشت، مگر این که به طور کامل شکست بخورند. همچنین بعید میدانم که اسرائیل یک توقف موقت را بپذیرد، زیرا این موضوع برای نتانیاهو نیز به معنای شکست خواهد بود.»