قطر؛ صید مروارید و الهامگیری از سنت در هنر جواهرسازی

هرچند امروز منبع درآمد اصلی کشورهای پیرامون خلیج فارس نفت و گاز است اما بستر این دریا از دیرباز گنجینهٔ گوهری قیمتی یعنی مروارید بوده است. سواحل قطر از زمانهای دور مملو از این ثروت طبیعی بودند و صید مروارید طبیعی چرخ اقتصاد این کشور را میگرداند. اما مروارید امروز هم در میان مردم این کشور جایگاه خاصی دارد.
صید مروارید؛ سنتی که فراموش نشده
محمد عبدلله السدا یکی از معدود غواصانی است که هنوز به شوق یافتن مروارید کف اقیانوس را میکاوند. او میگوید: «سابقهٔ این کار به ۲ هزار سال پیش میرسد. ساکنان اینجا صیاد مروارید بودند. حدود ۶ ماه پیش مرواریدی در قطر کشف شد که ۲ هزار سال قدمت داشت. پدربزرگم صیاد مروارید بود. وقتی به پدرم گفتم میخواهم برای درآمد بیشتر به دریا بروم و ماهی بگیرم و بفروشم، پدرم گفت چرا ماهی؟ تو غواصی، چرا نمیروی صید مروارید؟»
بسیاری از غواصان کپسول هوا همراه میبرند تا بیشتر زیر آب بمانند، اما محمد هنوز با حبس نفس غواصی میکند. او درست مثل پیشینیان تعلیم دیده تا مدتی طولانی نفسش را در سینه نگه دارد و کف دریا را جارو کند. غواصان قدیم گیرهای به بینی میزدند و سنگی به پا میبستند تا آسانتر نفسشان را حبس کنند و زودتر پایین بروند.
او پیری و جوانی صدف را از روی اندازه و ضخامت آن و بزرگی شکاف پشتش تشخیص میدهد. این کار برای محمد چیزی بیشتر از درآمد جانبی است، صید مروارید نوعی شوق و پیوند با گذشته است و سنت قدیم را زنده نگه میدارد. او خود میگوید: «این کار جزئی از ماست. فرهنگ ماست. روزیِ اجدادمان را تأمین میکرده، و امروز هم ما از این کار پول در میآوریم. دلیل این کار برای من همهٔ اینهاست. من غواصم و عاشق این کارم.
جواهری در تاروپود فرهنگ بومی
جاسم الکویری، عضو موزهٔ ملی قطر دربارهٔ منشأ ارزش مرواریدهای طبیعی خلیج فارس میگوید: «درواقع، بسیاری از نخستین مرواریدها از خلیج فارس صادر شدهاند، مردم اطراف این دریا نخستین کسانی بودند که مروارید را کشف و صادر کردند، آنها بعدها در مناطق دیگر هم مروارید پیدا کردند و مشغول تجارتش شدند، اما مروارید اینجا، بهخصوص مروارید بصره، بهخاطر شکل و ساختار منحصربهفردش، گرانترین به شمار میرود، و همهٔ اینها پیشینهای دو هزار ساله دارد.»
صادرات عمدهٔ قطر تا سال ۱۹۳۰ مروارید بود. اما در آن دوران میکیموتو کوکیچی، مبتکر ژاپنی صنعت پرورش مروارید را راهاندازی کرد و همین سبب شد بازار مرواریدهای طبیعی خلیج فارس سقوط کند و نهایتا تجارت مروارید بین سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۰۳۰ تمام شد.
او میافزاید که این مرواریدها در همهٔ دنیا از غرب اروپا تا چین و آسیا مشتری داشته است. او برای نمونه فرش گوهربافتهٔ بارودا را که در موزهٔ ملی قطر است مثال میزند و میگوید: «این هدیهٔ مهاراجهٔ این شهر هند به مسلمانان است، و بنا بوده بر مزار پیامبر اسلام پهن شود، به همین خاطر سراسر از مروارید و سنگهای قیمتی بافته شده.»
الهامگیری از سنت در طراحی جواهر
مروارید طبیعی باوجود گرانی هنوز مشتری دارد. نادا بنت خمیس الصولیتی طراح جواهر اهل قطر میگوید که برای برخی از مشتریانش این مروارید جایگزینی ندارد.
او که برند جواهرش با نام هیرات در دنیا شناخته شده است میگوید:«مروارید طبیعی مشتری خودش را دارد و کسانی هستند که فقط این نوع مروارید را میخواهند و مروارید صنعتی را نمیپسندند. البته اینها بیشتر از ۵ درصد بازار نیستند. بااینهمه مروارید طبیعی همیشه هست و همیشه هم مُد خواهد بود. خود ما معمولا در جواهرات سفارشیمان از این مرواریدها استفاده میکنیم.»
طرحهای نادا ملهم از عناصر بومی قطر است. او دربارهٔ منبع الهام خود برای یکی از مجموعههایش میگوید: «الجساسیه قطر محوطهٔ باستانی بسیار جالبی است و حجاریهای خاصی دارد که الهامبخش من بوده. یکی از تکنیکهای محبوب من تکرار فرم است، چون تکرارِ فرمهای پروخالی چشمنواز است.»