از کره شمالی و چین تا روسیه و آلمان؛ الگوی هر نامزد انتخابات ایران کدام کشور است؟

کاندیداهای حاضر در کارزار انتخابات ریاست جمهوری ایران سه نگاه متفاوت به کشورهای جهان را برای تضمین تحقق چشمانداز اقتصادی مطلوبشان ارائه کردهاند. در این میان نام کشورهای آلمان، کره شمالی، چین، روسیه و همسایگان ایران بیش از همه به چشم میخورد. اما این سه نگاه چه تفاوتی با هم دارد؟
محسن مهرعلیزاده، نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، الگوی مدنظر خود را شیوه حکمرانی آلمان اعلام میکند و میگوید: «برنامهای تحت عنوان اقتصاد اجتماعی دارم که در آلمان با جمعیت ۸۰ میلیونی اجرا شده و سالانه ۱۶۰۰ میلیارد یورو صادر میکنند و مردم زیر چرخ توسعه له نمیشوند.» او توضیح میدهد:«ضمن این که توسعه صنعتی و توسعه اقتصادی اتفاق میافتد، مراقبتهای لازم از مردم در زمینه درمان، حداقل حقوق و تامین زندگیشان انجام میگیرد.»
اما عبدالناصر همتی، دیگر نامزد ریاست جمهوری ایران مدعی است که در دوره ریاستش بر بانک مرکزی کشور مانع از ونزوئلایی شدن ایران شده و هدفش از حضور در رقابتهای انتخاباتی هم ممانعت از گرفتار شدن اقتصاد ایران در شرایط مشابهی است که کره شمالی با آن مواجه است. آقای همتی تا کنون مداخله نهادهای تحت مدیریت اصولگراها در اقتصاد و ممانعت آنها از بهبود روابط سیاسی و اقتصادی ایران با کشورهای خارجی به ویژه در حوزه تبادلات بینبانکی و رفع تحریمهای اقتصادی آمریکا را عامل بروز شرایط رکودی و تورمی دانسته که اقتصاد ایران در آن گرفتار آمده است.
اما در مقابل، نامزدهای طیف اصولگرا که در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران حضور دارند، برنامه متفاوتی برای بهبود شرایط اقتصاد ایران بر پایه همکاری با کشورهای خارجی ارائه کردهاند. چنان که علیرضا زاکانی ضمن تاکید بر «نقش ممتاز» چین و روسیه در روابط سیاسی و اقتصادی ایران میگوید:« سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین حتما یک فرصت تاریخی برای ایران و چین است که حتما قدر آن را میدانیم.»
او همچنین معتقد است:«معادله جهانی در حال تغییر است و آمریکا دیگر یکه تاز جهان نیست و کشوری که میتواند در این معادلات اثرگذار باشد، ایران اسلامی است و روسیه و چین نیز هرکجا در کنار ایران باشند پیروز میشوند.»
آقای زاکانی بر این باور است که محور مقاومت و کشورهای همسایه اولویت اول ایران باید باشد و بر همین اساس میگوید:«کشورهای حاشیه ما بیش از هزار میلیارد دلار واردات دارند اما سهم صادرات ما به این کشورها ۲۳ میلیارد است.» نامزد اصولگرای ریاست جمهوری ایران تاکید دارد که در صورت تصاحب بازار کشورهای همسایه از سوی ایران و استفاده از فرصتهای رابطه با روسیه و چین، نیازی به اولویت دادن به کشورهایی که به تعبیر او «با خودبرتربینی نسبت به ما نگاه میکنند» نخواهد بود.
البته سعید جلیلی، دیگر نامزد طیف اصولگرا میگوید:«تعامل گسترده و سازنده با کشورهای خارجی، روی دیگر اقتصاد مقاومتی است.» آقای جلیلی همچنین تاکید دارد:«فعالسازی اقتصاد و رونق تولید به صادرات و تعامل با همه کشورها نیاز دارد.» با این حال، او نیز در مثالهایی که طی گفتگوها و سخنرانیهای انتخاباتی خود ارائه کرده، بیش از همه قائل به توسعه روابط تجاری ایران با کشورهای همسایه، چین و روسیه است. چنان که میگوید:«تحریم روسیه توسط اتحادیه اروپا نیز میتواند برای شما فرصت اقتصادی ایجاد نماید؛ چرا که برای مثال روسیه سالانه تنها ۱۱ میلیارد دلار واردات صیفیجات دارد. باید پرسید سهم ما از بازار این کشور فقط در مورد صیفی جات چقدر است؟! شاید تقریباً هیچ!»
آقای جلیلی همچنین در نقد سیاست خارجی متکی بر توسعه روابط با غرب اظهار میدارد:«در حال حاضر صادرات ما به افغانستان، ۲ برابر صادرات ما به کل کشورها اتحادیه اروپاست؛ بنابراین اهمیت این فرصت اقتصادی دو چندان است.» این نامزد اصولگرای ریاست جمهوری هم بر توسعه تجارت با همسایگان ایران تاکید دارد؛ به طوری که تصریح میکند:«وقتی بحث صادرات به همسایگان پیش میآید، عدهای میگویند با وجود تحریم بانکی چگونه تبادلات مالی را انجام بدهیم؟ در حال حاضر بخش خصوصی ۱۲ میلیارد دلار به عراق صادرات دارد و چنین بهانهای نیز ندارد.»
او همچنین معتقد است که سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین فرصتی است که میتواند فشار آمریکا بر ایران را بشکند.
به توییتر یورونیوز فارسی بپیوندید
البته در میان نامزدهای اصولگرا، محسن رضایی که سابقه طولانیتری در گرایش به تکیه بر روابط اقتصادی و امنیتی با روسیه، چین و دیگر کشورهای منطقه دارد، حتی در جریان نخستین مناظره تلویزیونی توصیه کرد که مدل خصوصیسازی روسیه مبنای کار دولت قرار گیرد. آقای رضایی گفت:«در روسیه حداقل آئین نامه تحویل دادن کارخانه جات دولتی و خصوصی سازی ۱۰۰ صفحه است، هرکس که میآید، مورد پرسش و تحقیق قرار می گیرد. اهلیت، سابقه و کارآمدی او را می سنجند.»
او در حالی تلاش کرد که مدل «خصوصیسازی متعهد» را به روسیه نسبت دهد که کارشناسان مهد اجرای موفق این مدل از خصوصیسازی را آلمان و در مقابل فرآیند خصوصیسازی در روسیه را مبتنی بر رانت، فساد و ناکارآیی میدانند.
امیرحسین قاضی زاده هاشمی نیز که از حامیان سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین به شمار میرود و آن را ابزاری برای اخراج آمریکا از منطقه میداند، همچون آقای رضایی پیش از نامزدی ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ سابقه دیدار با سفیر روسیه در تهران را در سوابق خود دارد؛ دیداری که در آن آقای قاضیزاده هاشمی به عنوان رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و روسیه از سیاست نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران و توسعه روابط اقتصادی با مسکو حمایت کرده بود.
ابراهیم رئیسی که از او به عنوان نامزد پشتاز در نظرسنجیها یاد میشود، هنوز اشارهای صریحی به ابعاد سیاست خارجی دولت احتمالی خود نکرده و از لزوم توسعه رابطه اقتصادی یا سیاسی با کشور خاصی سخن نگفته ولی فروردین سال جاری از او نقل شده است که «دیپلماسی اقتصادی فعال میتواند هم در داخل رونق تولید ایجاد کند و هم در منطقه به توسعه روابط اقتصادی بینجامد.» و دیگر این که «اگر اینقدر که برخی آقایان جلسه گذاشتند برای اینکه چطور بتوانند از غربیها یک امکانی برای این کشور بگیرند جلسه برای رونق تولید و رفع موانع تولید در کشور میگذاشتند بسیار میتوانست در گرهگشایی در کشور موثر باشد.»
این دو جمله کوتاه گویای همسویی او با راهبردی است که در میان نامزدهای اصولگرا توسط علیرضا زاکانی و سعید جلیلی شفافتر از سایرین بیان شده و آقای همتی از آن به عنوان خطر حرکت ایران به سمت بدل شدن به کره شمالی که تمثیلی از کاهش مراودات و تعاملات با کشورهای جهان، به ویژه غربیهاست، یاد کرده است. اما آقای مهرعلیزاده فارغ از این مجادله بنیادین، ترجیح میدهد که وعده آرمانشهر آلمان را به حامیان خود بدهد.