«بکتاشی بودن پیش از هر چیز یعنی انسان بودن. ما اجتماع خودمان را براساس اصول صلح، محبت و احترام متقابل بنا کردهایم.»
سنت عرفانی درویشهای بکتاشیه دیر زمانی است که در آلبانی به حیات خود ادامه میدهد. بکتاشیه فرقهای از صوفیه اسلامی است که گفته میشود نخستین بار به دست برخی سربازان زبده امپراتوری موسوم به «جاننثاران» به شبه جزیره بالکان رسید. اعضای این طریقت خود را منسوب به حاجی بکتاش ولی، زاهد خراسانی میدانند.
این فرقه صوفیانه پیروان خود را ملزم به رعایت اصول سنتی مذهب نمیکند. راهیابی این فرقه به شبه جزیره بالکان، در اسلام آوردن ساکنان آنجا سهم عمدهای داشت.
دو خبرنگار یورونیوز برای دیدار از تکیه مرکزی این فرقه راهی تیرانا آلبانی شدند و هنگام انتظار از آنها با قهوه ترک و راکی پذیرایی شد. یکی از دراویش برای آنها توضیح میدهد که این فرقه نوشیدن الکل را مجاز میشمارد و میافزاید: «مستی، ذات آدمی را آشکار میکند.»
به تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
زن و مرد در این فرقه از هم جدا نمیشوند و زنان ناگزیر نیستند نقاب یا روسری داشته باشند. تکیههای بکتاشیه با شبیه مساجد معمول نیست. منارهای ندارد و معمولا پیکر باباها یا پیران این فرقه در آن مدفون است. باور این درویشها پیوسته در حال تحول است و آنان با باورمندان دیگر مذاهب در تعامل اند.
اما تسامح این فرقه مانع از آزار دیدن آنها نشده است و در طول صدها سال آنها بارها از سوی باورمندان دیگر ادیان نظیر مسلمانان، مسیحیان و بیدینان آزار دیدهاند.
سال گذشته انجمن غیرانتفاعی «احترام به انسانیت» دده بابا، قطب کنونی این درویشهای را به عنوان یکی از شمایلهای صلح جهانی به رسمیت شناخت. وی تا کنون با دو پاپ دیدار و گفتگو کرده است.
او به خبرنگاران یورونیوز میگوید: «بکتاشی بودن پیش از هر چیز یعنی انسان بودن. کسی که انسان نباشد نمیتواند بکتاشی باشد. ما اجتماع خودمان را براساس اصول صلح، محبت و احترام متقابل بنا کردهایم.»
اما چنین تعالیمی درباره جهانی که مملو از خشونت مذهبی است چه میگوید؟ رهبر معنوی این دراویش میگوید ایمان بکتاشیها مسئولیت اعمال هر فرد را متعلق به خود او میداند و نه اعتقادات و متون مقدس ادیان.
وی میافزاید: «به خوبی آگاهیم که سه دشمن بزرگ بشریت عبارتند از نخست نادانی، دوم فقر که عموما حاصل شرایط سیاسی است و در نهایت ایگو (نفس) انسانی و خودمحوری. و اگر مردم همکاری کنند میتوان با این سه عنصر جنگید و آنها را از میان برد.»
وی بعد از مصاحبه عکسی به یادگار میگیرد و به میهمانانش سیب و گلابی تعارف میکند و به اتاق خود میرود. خبرنگاران از یکی از شاگردان او میپرسند: «شما گوشت خوک میخورید؟» و او جواب میدهد: «یک بار امتحان کردم اما مزهاش را دوست نداشتم. در این باره ممنوعیت مذهبی در کار نیست. ما همیشه آزادیم خودمان انتخاب کنیم.»
در ادامه سفر خبرنگاران راهی شهر کورس در آلبانی میشوند. جایی که بابا صادق تکیه ملکان درویشهای بکتاشی را اداره میکند. یکی از پیروانش میگوید: «بابا صادق دوست ندارد درباره خودش حرف بزند. اما باید بدانید که او کرامات زیادی در جماعت ما انجام داده است.» و بعد میپرسد: «پادره پیو یا مادر ترزا (شخصیتهای مذهبی معروف مسیحی) چند معجزه کردهاند؟ نهایتا چهار پنج تا. اما به شکر کرامت بابا صادق بیش از ۵۰۰ خانواده که بچهدار نمیشدهاند حالا فرزند دارند.»
خبرنگاران بابا صادق را در اتاق گرم و صمیمی و مفروش او میبینند. پیروانش از این مصاحبه با پیشوای خود بسیار هیجانزده اند. هر کلام او برای آنها روشنگر است؛ این کلام ممکن است راههای نامکشوف حکمت و مراقبه را بر آنان آشکار کند.
فرقه بکتاشی پس از آنکه آتاتورک فعالیت آنها را در ترکیه ممنوع کرد راهی آلبانی شدند و مراکز خود را در تیرانا بنیانگذاری کردند. اما بابا صادق به یاد دارد که با به قدرت رسیدن حزب کمونیست به رهبری انور خوجه در آلبانی، این کشور به نخستین ملت ناخداباور تبدیل شد، و باباهای فرقه بکتاشی درست مانند کشیشان و امامان تحت آزار و تعقیب قرار گرفتند.
ممنوعیت فعالیت دینی سرانجام در ۱۹۹۰ در آلبانی لغو شد و بکتاشیها نیز از پشتیبانی دولت بهرهمند شدند. اما برخی از آنها که در مقدونیه زندگی میکنند هنوز از سوی مسلمانان سنی این منطقه که رو به افزایش نیز هستند احساس خطر میکنند.
برای نمونه یک تکیه ۴۰۰ ساله در شهر تِتووو در مقدونیه مسجد شد و برج کنار آن را هم به یک مناره تبدیل کردند سپس نمازگزاران زن و مرد را هم از یکدیگر جدا کردند. اجتماع درویشهای بکتاشی در این ناحیه نیز بیکار ننشته و برای دفاع از حقوق خود به دادگاه اروپایی حقوق بشر و نیز سازمان ملل شکایت بردهاند.
بیشتر بخوانید: