ملک سلمان، پادشاه عربستان سعودی با سفر خود به روسیه در اولین روزهای ماه اکتبر، به اولین پادشاه سعودی تبدیل شد که قدم به خاک روسیه می گذارد.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه این سفر را «یک رویداد برجسته» خواند. در جریان این سفر، بیلبوردهای شهر مسکو مملو از پیامدهای خوشامد به پادشاه سعودی به زبانهای عربی و روسی بود و دمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین برای تحسین پادشاه سعودی در استفاده از کلمات ستایش آمیز کوتاهی نکرد.
در جریان این بازدید ملک سلمان و ولادیمیر پوتین معاهدات متعددی را با موضوعات انرژی، بازرگانی و دفاع امضا کردند و برای انجام سرمایه گذاریهایی به ارزش میلیاردها دلار به توافق رسیدند و اعلام شد که عربستان سعودی با خرید سیستم پدافند هوایی اس-۴۰۰ روسیه موافقت کرده است. ملک سلمان همچنین اعلام کرد که روابط میان مسکو و ریاض در حال حاضر از هر زمانی بهتر است.
این سفر تنها یکی دیگر از نشانههای بهبود روابط میان دو کشور در سالهای اخیر بود. در دو سال گذشته محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان چند بار از جمله برای شرکت در مجمع اقتصادی سالانه سنت پطرزبورگ به روسیه سفر و با ولادیمیر پوتین ملاقات کرده بود. در ماههای پس از این ملاقات، عربستان سعودی متعهد به سرمایه گذاری به ارزش ۱۰ میلیارد دلار و برای مدت ۵ سال در روسیه شد که بزرگترین سرمایه گذاری مستقیم خارجی در این کشور محسوب می شد.
سوال این است که با توجه به جهت گیریهای متضاد دو کشور از زمان جنگ سرد به اینسو، دلیل این بهبودی روابط چیست و سرانجام چنین رابطهای چگونه خواهد بود؟
آنچه روشن است اینکه نزدیک شدن سعودیها به روسیه، نشان دهندۀ افزایش قدرت ولادیمیر پوتین در خاورمیانه است.
از زمان تشکیل رسمی کشور عربستان سعودی در سال ۱۹۳۲ میلادی، مسکو و ریاض در جریان درگیریهای خاورمیانه و اختلافات اعراب و اسرائیل، تقریبا همیشه مقابل یکدیگر ایستاده بودند. با این وجود مسکو همواره بر اهمیت عربستان سعودی در منطقه واقف بود و همواره نیز سعی داشت که اتحاد میان غرب و ریاض را، حتی به مقداری ناچیز، تضعیف کند.
سقوط اتحاد جماهیر شوروی تا حدودی به بهبود روابط دو کشور کمک کرد اما این بهبودی نیز جزئی بود. مسکو بارها ریاض را به پایین نگه داشتن عمدی بهای نفت متهم کرده است و همواره معتقد بوده است که ریاض قصد دارد با این شیوه به اقتصاد روسیه ضربه بزند. مسکو همچنین بارها از حمایتهای مالی سعودیها از مخالفان دولت روسیه در چچن و اسلامگرایان روسیه انتقاد کرده است. مقامات سعودی نیز در مقابل، از معترضان فروش اسلحه توسط روسیه به رقبای سعودیها در منطقه از جمله ایران بودند.
پس از به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین در سال ۲۰۰۰ میلادی، نقش آفرینی روسیه به عنوان نیروی تاثیرگذار در مبادلات قدرت در خاورمیانه به یکی از اهداف اصلی آقای پوتین تبدیل شد و بر این اساس او همواره در تلاش بود تا میان ایالات متحده آمریکا و متحدانش در منطقه فاصله ایجاد کند. بر این اساس، او اولین رئیس جمهور روسیه بود که (در سال ۲۰۰۷ میلادی) از ریاض دیدن کرد آنهم در زمانی که عربستان سعودی در قبال حمله آمریکا به عراق و حمایت واشنگتن از دولت شیعه در عراق سرخورده شده بود.
اما جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ میلادی، هرگونه پیشرفت واقعی در روابط میان دو کشور را متوقف کرد و دو کشور در دو جبهه متفاوت، مقابل یکدیگر قرار گرفتند.
حال با توجه به سابقه طولانی عدم اعتماد میان دو طرف، علت اصرار دو دولت به بهبود روابط در وضعیت کنونی چیست؟
به نظر می رسد مسکو به دنبال تقویت روابط اقتصادی خود با ریاض است. پوتین بخوبی بر این مساله واقف است که روسیه برای خروج از رکود اقتصادی نیازمند سرمایه گذاری خارجی است.
منافع مشترک نفت نیز از دیگر دلایل برقراری چنین رابطهای است. در دسامبر سال ۲۰۱۶ میلادی روسیه و اوپک برای کاهش تولید نفت به توافق رسیدند؛ امری که باعث شد بهای نفت تا ۵۰ دلار در هر بشکه افزایش یابد. اگرچه این میزان افزایش بها هنوز کمتر از رقم ۱۰۰ دلار در هر بشکهای است که روسیه برای ترمیم بودجه خود به آن نیاز دارد، اما در مقایسه با زمانی که بهای نفت به کمتر از ۴۰ دلار در هر بشکه رسیده بود، یک پیشرفت محسوب می شود.
همچنین در حالی که روسیه با برقراری ارتباط نزدیک با ایران، ارتباط با حزب الله و حمایت از بشار اسد رئیس جمهوری سوریه به دنیای شیعه نزدیکتر شده است، با ایجاد رابطهای گرمتر با ریاض می تواند تعادلی میان شرکایش در منطقه بوجود آورد.
ریاض نیز به دنبال منافع دیگری است. سعودیها به این نتیجه رسیده اند که اسد به این زودی قدرت را ترک نخواهد کرد و بر این اساس به دنبال آن هستند تا از طریق مسکو راهی برای مصالحه بگشایند.
دیگر اینکه به نظر می رسد که دونالد ترامپ نیز مانند باراک اوباما رئیس جمهور پیشین آمریکا قصد دارد به روسیه اجازه دهد که رهبری امور را در سوریه در دست بگیرد؛ از این رو عربستان سعودی نیز باید با روسیه همکاری کند.
سعودیها امیدوارند با پیشنهادات اقتصادی، روسیه را از ایران دور کنند. آنها همچنین امیدوارند با این شیوه، روسیه در درگیریهای یمن (یعنی در کشوری که هم اکنون جنگی نیابتی میان تهران و ریاض در حال وقوع است)، به نفع عربستان وارد عمل شود.
اما به نظر می رسد باید به این استراتژی سعودیها با احتیاط نگریست چراکه بعید است ولادیمیر پوتین حتی با دریافت پول کلان سعودیها حاضر شود موضعش را در قبال ایران تغییر دهد.
اگرچه مسکو و تهران اختلاف نظرهایی با یکدیگر دارند اما هر دو برای رسیدن به یک هدف مشترک با یکدیگر همکاری می کنند که کاهش نفوذ ایالات متحده آمریکا در منطقه خاورمیانه است. این هدف بسیار مهمی برای آقای پوتین است که بعید به نظر می رسد آن را به سادگی رها کند.
بنابراین با توجه به سابقه طولانی تنش و عدم اعتماد میان روسیه و عربستان سعودی، صحبت درباره تغییرات اساسی در روابط میان دو کشور خیلی زود است. همچنین مشخص نیست که تا چه اندازه هر دو کشور به قول هایی که به یکدیگر داده اند پایبند بمانند.
اگرچه ریاض بارها بر نزدیکی بی سابقۀ دو کشور تاکید داشته است اما سعودیها همچنان نگران افزایش نفوذ ایران در منطقه و همچنین رفتار روسها با مسلمانان در مناطق مرزی خود هستند. پوتین نیز اگرچه از سرمایه گذاری سعودیها در کشورش خوشنود است اما این همکاریهای اقتصادی تا به آن اندازه مهم نیست که روسیه را مجاب کند تا سیاستهایش را تغییر دهد.
نگاه مسکو و ریاض به مساله تهدیدات ایران نیز متفاوت است. از نظر پوتین، ایران یک کارت مفید برای بازی در مقابل ایالات متحده آمریکاست و به همین دلیل مایل به رها کردن آن نیست. بویژه آنکه در مجموع پوتین در حال حاضر کارتهای بیشتری در مقایسه با سعودیها در اختیار دارد.