در ۹ سپتامبر ۲۰۲۵، انفجارهایی شهر دوحه، پایتخت قطر، را لرزاند؛ حملهای بیسابقه از سوی اسرائیل که با هدف کشتن رهبران حماس که در قطر زندگی میکنند، انجام شد.
پایگاه خبری تحلیلی آمریکایی هیل The Hill در مقالهای به این موضوع و تبعات آن پرداخته و مینویسد: اسرائیل طی دههها دشمنان خود را در خارج از مرزها تعقیب کرده است؛ از اَمان گرفته تا دبی و تهران. اما بمباران پایتخت یکی از متحدان عمده غیرناتوی ایالات متحده اقدامی بیمحابا و خطرناک است که منافع آمریکا را تضعیف کرده، خاورمیانه را بیثبات میکند و خط قرمزی را در هم میشکند که واشنگتن نمیتواند اجازه دهد نادیده گرفته شود.
قطر، غزه، لبنان یا حتی ایران نیست. این کشور میزبان پایگاه هوایی العدید است که حدود ۱۰ هزار نیروی آمریکایی در آن مستقرند و قدرت نظامی آمریکا را در منطقه به نمایش میگذارند. قطر همچنین بهتازگی بیش از ۱.۲ تریلیون دلار قرارداد تجاری و دفاعی با واشنگتن امضا کرده است. حالا حاکمیت این کشور توسط شریکی که متحد آمریکا محسوب میشود نقض شده؛ اقدامی غیرضروری و غیرموجه که باید باعث تغییر جدی در سیاست آمریکا نسبت به اسرائیل شود.
واکنشهای فوری و گسترده
پیامد دیپلماتیک این حمله بلافاصله آشکار شد. قطر آن را «حمله بزدلانه اسرائیل» و «نقض آشکار همه قوانین و هنجارهای بینالمللی» توصیف کرد و هشدار داد که جان غیرنظامیان قطری در خطر بوده است.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، هیچ عذری نیاورد و گفت: «اسرائیل آغازگر بود، اسرائیل عملیات را انجام داد و اسرائیل تمام مسئولیت را میپذیرد.» او تأکید کرد که این اقدام کاملاً «مستقل» بوده است.
طبق گزارشها، واشنگتن تنها چند دقیقه پیش از اصابت موشکها به دوحه مطلع شده بود. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، این حمله را «نقض آشکار حاکمیت و تمامیت ارضی» خواند و خواستار تلاش برای برقراری آتشبس شد، نه نابودی آن. پیام نمادین روشن بود: اسرائیل در پایتخت یک متحد آمریکا دست به حمله هوایی زده است، گویی قصد دارد ثابت کند میتواند بدون توجه به منافع آمریکا یا قوانین بینالمللی هر جا که بخواهد عمل کند.
تأثیر بر مذاکرات آتشبس
این اعتمادبهنفس خطرناک اسرائيل پیامدهای واقعی به همراه داشت. هیئت حماس که هدف قرار گرفته بود، طبق گزارش شبکه الجزیره، برای گفتوگو درباره طرح آتشبسی با حمایت آمریکا در دوحه حضور داشت. هدف قراردادن آنان در میانه مذاکرات، پیام روشنی داشت: اسرائیل انتقام را به دیپلماسی ترجیح میدهد.
نتیجه قابل پیشبینی بود: مذاکرات شکننده فروپاشید، گفتوگوهای مربوط به آزادی گروگانها متوقف شد و چشمانداز پایان جنگی که تاکنون بیش از ۶۴ هزار فلسطینی را کشته و غزه را به ویرانهای بدل کرده است، یکشبه بر باد رفت.
خانوادههای اسرائیلی گروگانها نیز ابراز نگرانی کردند و هشدار دادند که بهای این اقدام را اسیرانی خواهند پرداخت که هنوز در دست حماس زندهاند. وقتی شهروندان خود اسرائیل میگویند دولتشان روند آزادی گروگانها را نابود میکند، میزان خطای راهبردی روشنتر از همیشه است.
سابقه عملیاتهای مشابه اسرائیل
ترورهای برونمرزی رهبران حماس بارها برای اسرائیل دردسرساز شده است. در ۱۹۹۷، تلاش موساد برای کشتن خالد مشعل در اَمان، خشم ملک حسین را برانگیخت؛ او تهدید کرد پیمان صلح با اسرائیل را لغو کرده و مأموران موساد را اعدام میکند. نتانیاهو ناچار شد تحت فشار آمریکا پادزهر بدهد و شیخ احمد یاسین، بنیانگذار حماس، را آزاد کند.
در ۲۰۱۰، ترور محمود المبحوح در دبی خشم جهانی را برانگیخت، زیرا گذرنامههای جعلی اروپایی در عملیات استفاده شده بود؛ اعتراضات، احکام بازداشت و تیرهشدن روابط دیپلماتیک را در پی داشت. درس روشن است: نقض حاکمیت کشورها اتحادها را سست میکند و محکومیتهای بینالمللی ماندگار به دنبال دارد.
پیامدهای اقتصادی و امنیتی برای آمریکا
قطر نقش محوری در امنیت آمریکا در خلیج فارس دارد و پایگاه العدید از زمان جنگ عراق مقر پیشروی فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) بوده است. تنها در ماه مه گذشته، دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا، قراردادهایی به ارزش بیش از ۱.۲ تریلیون دلار با امیر قطر امضا کرد؛ شامل خرید ۹۶ میلیارد دلاری بوئینگ، قراردادهای عظیم انرژی و زیرساخت، و ۳۸ میلیارد دلار ارتقاهای دفاعی. اکنون این دستاوردها در معرض تهدید قرار گرفتهاند.
هیچ متحدی حاضر نخواهد بود چنین سرمایهگذاریهای بزرگی انجام دهد در حالی که میبیند پایتختش میتواند هدف حملات اسرائیل قرار گیرد. ادامه سرمایهگذاریهای قطر نیز با تردید جدی روبهرو شده است.
خشم منطقهای
واکنشهای منطقه سریع و تند بود:
عربستان سعودی حمله را «تجاوز وحشیانه اسرائیل» نامید و هشدار داد پیامدهای سنگینی خواهد داشت.
امارات عربی متحده آن را «بزدلانه و آشکار» نامید و آنرا محکوم کرد.
ترکیه اقدام اسرائیل را «تروریسم در قالب سیاست دولتی» دانست.
مصر برخلاف رویه سنتی خود، این بار صریحاً اسرائیل را محکوم کرد.
شاه اردن اعلام کرد: «امنیت قطر، امنیت اردن است» و هرگونه تعرض به حاکمیت عربی را رد کرد.
ایران هم در کنار نزدیکترین متحدان آمریکا در منطقه، صدای اعتراض خود را بلندتر کرد. ریاض، ابوظبی، آنکارا، قاهره، اَمان و تهران همگی با موضعی مشترک علیه اسرائیل ایستادند؛ اتفاقی نادر که نشاندهنده انزوای شدید تلآویو است.
جمعبندی و پیام به آمریکا
اقدامات حماس قابل دفاع نیست. اما مبارزه با تروریسم مجوزی برای پایمال کردن حاکمیت متحدان، نابود کردن دیپلماسی و تخریب مذاکرات آتشبس نیست. دفاع از خود نمیتواند توجیهی برای بمباران دوحه باشد؛ پایتخت کشوری که شریک آمریکا در میانجیگری و آزادی گروگانهاست.
ایالات متحده باید خط قرمزی روشن ترسیم کند. واشنگتن سالانه ۳.۸ میلیارد دلار به اسرائیل کمک میکند، از آن در عرصه دیپلماتیک حمایت میکند و دسترسی ویژه اطلاعاتی در اختیارش قرار میدهد. این اهرمها باید برای تعیین محدودیتها به کار گرفته شوند. دونالد ترامپ باید به نتانیاهو هشدار دهد: حمله به متحدان آمریکا غیرقابلتحمل است و ادامه این رفتار پرهزینه خواهد بود.
اعتبار آمریکا نزد متحدان در حال فروریختن است. اگر قطر، متحد عمده غیرناتوی آمریکا، میتواند بدون پیامد هدف قرار گیرد، پس عربستان، امارات، بحرین یا اردن چه انتظاری میتوانند داشته باشند؟ رها کردن متحدان به دست یکدیگر، گزینهای غیرقابلپذیرش است.
حمله اسرائیل به دوحه یک پیروزی تاکتیکی علیه حماس نبود؛ یک شکست راهبردی برای اسرائیل، منطقه و آمریکا بود. این حمله مذاکرات آتشبس را نابود کرد، قراردادهای کلان آمریکا و قطر را به خطر انداخت، جان نیروهای آمریکایی را تهدید کرد و بخش زیادی از خاورمیانه را در خشم علیه اسرائیل متحد ساخت.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
واشنگتن نمیتواند این حادثه را نادیده بگیرد. لازم است پیش از آنکه احساس بیمهاری اسرائیل جرقه جنگی گستردهتر را بزند، آن را مهار کند. حمله به دوحه اقدامی غیرضروری، غیرموجه و غیرقابلقبول بود. پیام آمریکا به اسرائیل باید روشن باشد: این شیوه جنگافروزی پذیرفته نیست و تکرار آن تحمل نخواهد شد.