هوشنگ امیر احمدی؛ تحلیلگر مسائل سیاسی معتقد است راههای رسیدن به توافق بیشمارند و مذاکرات یا بهزعم او «معاملات» ترامپ و خامنهای در نهایت به نتیجه میسد و بنابراین شاهد جنگ بهمعنای کلاسیک کلمه نخواهیم بود؛ اما چگونه؟
در شرایطی که به نظر میرسد مذاکرات ایران و آمریکا بر سر مسئلۀ «اتمام یا ادامه غنیسازی اورانیوم در ایران» به بنبست رسیده، دونالد ترامپ دیروز (یکشنبه) اعلام کرد که در روزهای شنبه و یکشنبه، مقامهای آمریکایی و ایرانی گفتوگوهای بسیار خوبی داشتهاند.
از سوی دیگر عباس عراقچی، وزیر امور خارجۀ ایران، دیروز با حضور در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت: «ما با صبر و آرامش، با طمانینه مذاکره میکنیم. حقوق مردم ایران کاملا روشن است، درمورد آنها ایستادگی میکنیم و کوتاه نخواهیم آمد. از جمله حقوق در حوزه انرژی هستهای بحث غنیسازی است که موضع ما در مورد آن کاملا روشن است.»
در واقع در روزی که وزیر خارجۀ ایران بر کوتاه نیامدن جمهوری اسلامی از حق غنیسازی در داخل ایران تاکید کرد، رئیس جمهوری آمریکا، که خواسته اصلیاش در این مذاکرات توقف غنیسازی اورانیوم در ایران است، از «پیشرفت واقعی و جدی مذاکرات با ایران» خبر داد و گفت: «نمیدانم آیا در دو روز آینده خبرهای خوب و یا بدی برای شما داشته باشم، اما احساس میکنم که ممکن است خبرهای خوبی به شما بدهم. ما پیشرفت واقعی و جدی داشتیم.»
در این میان، اخبار مربوط به حملۀ اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران نیز مجددا بالا گرفته و مقامهای ارتش و سپاه جمهوری اسلامی ایران در بیانیههایی جداگانه، نسبت به حمله به ایران هشدار دادند.
اینکه اختلاف اساسی جمهوری اسلامی و ایالات متحده در خصوص توقف یا تداوم غنیسازی اورانیوم در خاک ایران چطور ممکن است برطرف شود، سؤال اصلی یورونیوز از هوشنگ امیراحمدی - کارشناس مسائل ایران و آمریکا – است. آقای امیراحمدی ضمن تاکید بر قطعی بودن توافق بین دو کشور، احتمال وقوع جنگ علیه ایران را نیز منتفی میداند.
هوشنگ امیراحمدی: «ایران و آمریکا در این مذاکرات، که از نظر من معاملات است، حتما به نتیجهای خواهند رسید. یعنی این مذاکرات یا معاملات شکست نخواهد خورد. اینکه آمریکا اصرار دارد غنیسازی باید به صفر برسد و ایران هم میگوید این خواسته را قبول نمیکند، یک ترفند است برای راضی کردن طرفداران. در این معاملهای که دارد شکل میگیرد، هر دو طرف بر روی راه حلی توافق خواهند کرد که در چارچوب آن آمریکا ادعا کند که غنیسازی ایران صفر شده و جمهوری اسلامی هم ادعا کند که غنیسازی صفر نشده است. برای اینکه این راه حل را بهتر درک کنیم، باید گفت به صفر رسیدن غنیسازی، یک بحث ریاضیاتی و کمّی نیست، بلکه یک موضوع کیفی است. در چارچوب بحث کیفی، جمهوری اسلامی الان بیش از بیست سال است که غنیسازی صفر دارد. یعنی به او میگویند تو ۳.۶۷ درصد میتوانی غنیسازی کنی، ولی تا سطح ۳۰۰ کیلوگرم. با اورانیوم ۳.۶ و یا حتی ۵ درصد غنیشده تا حد ۳۰۰ کیلو، جمهوری اسلامی هیچ کاری نمیتواند بکند. چنین اورانیومی نه به درد بمبسازی میخورد، نه به درد سوخت برای استفادههای راکتور و یا هر چیز دیگری. در واقع غنیسازی ۵ درصد تا حد ۳۰۰ کیلو، غنیسازی صفر است. جمهوری اسلامی این واقعیت را توضیح نمیدهد و متاسفانه کسانی هم که بحث غنیسازی صفر را دنبال میکنند، متوجه این نکته نیستند. دولت آمریکا هم به نظر من برای راضی کردن طرفدارانش به جمهوری اسلامی میگوید غنیسازی را مثلا برسان به سطح ۳.۲ درصد تا سطح ۳۰۰ کیلو، ولی این محدودیت تاریخ انقضا نخواهد داشت. در برجام اول، محدودیتها تاریخ انقضا داشت. بعضیها ۱۰ سال، بعضی ۱۵ سال و بعضی تا ۲۵ سال. ولی عمدتا ۱۰ ساله بودند. الان هر معاملهای که بین ایران و آمریکا انجام بگیرد، تاریخ انقضا نخواهد داشت. یعنی جمهوری اسلامی تا ابد غنیسازی ۴ درصد میکند ولی تا حد ۳۰۰ کیلو. و این یعنی جمهوری اسلامی طبق معمول میلیونها دلار خرج غنیسازی میکند برای استفادۀ صفر. پس غنیسازی صفر، یک خواستۀ کیفی است و من معتقدم آمریکا این خواستۀ کیفی را به جمهوری اسلامی میقبولاند. حالا ممکن است نگویند تا ابد، بگویند ۲۵ سال. فرقی نمیکند. حتی غنیسازی ۵ درصد ولو در حد ۵۰۰ کیلو، باز مصداق غنیسازی صفر است؛ برای اینکه آن اورانیوم غنیشده، هیچ مصرفی نخواهد داشت.»
یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید
با این شرایط آیا جنگ در راه است یا توافق؟
هوشنگ امیراحمدی: « بحث من این است که دو طرف حتما به توافق میرسند. هم آقای ترامپ به این توافق نیاز دارد، هم ایران. بنابراین توافق حتمی است، اما برای این توافق یک راه حل پیدا میکنند که دربارهاش توضیح دادم. یعنی چگونگی تعریف "غنیسازی صفر" برای طرفداران. آقای خامنهی خواهد گفت، من زدم توی دهان آمریکا و غنیسازی را صفر نکردم. که البته چنین حرفی فریبکارانه است و دلیلش را هم گفتم. ترامپ هم به تندروهای آمریکا میگوید ما جمهوری اسلامی را تا ابد یا برای ۲۵ سال در تله گذاشتیم و غنیسازیای که انجام میدهد، به هیچ دردی نخواهد خورد؛ ضمنا ما انواع و اقسام بازرسیها را به حکومت ایران تحمیل خواهیم کرد.
بنابراین این جریان به جنگ منتهی نخواهد شد. اسرائیل یا آمریکا با جمهوری اسلامی سر این موضوع وارد جنگ نخواهد شد؛ برای اینکه اولا یک راه حل پیدا میشود، ثانیا هر دو طرف میدانند که در جنگ چیزی عایدشان نمیشود و بیش از اینکه سود کنند، صدمه میبینند. آمریکا آمادۀ یک جنگ دیگر در خاورمیانه نیست. اسرائیلیها هم بلوف میزنند. حداقل در بیست سال گذشته، هر هفته تهدید کردهاند که ایران را میزنیم. اگر اسرائیل قصد چنین کاری را داشته باشد، آمریکاییها نه فقط با او همکاری نمیکنند، بلکه مطمئنم به اسرائیل خواهند گفت که چنین اجازهای نداری. بنابراین از دید من، جنگ صددرصد منتفی است.
البته وقتی از جنگ حرف میزنم، منظورم جنگی شبیه جنگ عراق و لیبی است. همیشه امکان دارد، حتی بعد از یک توافق، اسرائیل با حمایت آمریکا، مثلا نطنز را بزند. و یا در همین توافق آتی بگویند نطنز باید کاملا برچیده شود یا فردو باید کلا نابود شود. یا بخشی از نطنز نابود شود و بخشی از تاسیسات اصفهان بماند. مثل همان اتفاقی که برای کورۀ آب سنگین اراک افتاد. ده سال قبل، جمهوری اسلامی با دست خودش داخل آن شن و ماسه ریخت و الان هم درش بسته است و هیچ کس هم نمیپرسد که بالاخره برای راکتور چه اتفاقی افتاد؟ آن موقع گفتند ما این راکتور را نوسازی میکنیم؛ که دروغ بود البته. الان هم میتواند چنین اتفاقی بیفتد. مثلا دولت آمریکا با جمهوری اسلامی توافق کند که نطنز برای چند سالی بسته شود. بعد هم به طرفدارنش بگوید که ما نطنز را بستیم. یا به اسرائیل بگوید نطنز را فقط بزن. ولی جنگ به آن معنایی که مخالفین حکومت آرزویش را دارند، به نظر من اتفاق نخواهد افتاد؛ برای اینکه هر دو طرف مذاکره، از جمله اسرائیل هم، علاقهمندند که این مشکل از طریق معامله یا دیپلماسی حل شود.
جمهوری اسلامی دنبال رفع تحریم است، آمریکا هم میتواند بگوید تحریمهایت را به شرطی برمیدارم که نطنز یا فردو را جمع کنی. یا غنیسازی را کلاً بین سه تا پنج سال تعطیل کنی. جمهوری اسلامی حتما این کار را خواهد کرد. زمان آقای خاتمی هم این کار را کرد. بنابراین راههای زیادی وجود دارد که دو طرف در این مرحله به فکری که دربارۀ مسئلۀ "غنیسازی صفر" دارند برسند، بدون اینکه – از دید خودشان – امتیازی در این زمینه داده باشند. جایی را حفظ میکنند که جمهوری اسلامی غنیسازی کمی را انجام دهد که عملا صفر است، جاهای دیگری را هم میبندند و یا غنیسازی را برای مدتی کلاً تعطیل کنند ولی جمهوری اسلامی سیستم غنیسازی را نگه دارد. عین زمان خاتمی.»
راههای رسیدن به توافق کدامها هستند؟
هوشنگ امیراحمدی: « راههای زیادی برای توافق وجود دارد. من اعتقاد دارم که ایران و آمریکا هنوز در بنبست نیستند و با همدیگر چانه میزنند. چنانکه گفتم، این یک معامله است نه مذاکره؛ برای اینکه ایران و آمریکا سر موضوع غنیسازی نمیتوانند به نتیجه برسند چونکه مسئلۀ غنیسازی متولی دارد و متولیاش هم آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. پس این مذاکرات عملا یک معامله است. آقای ترامپ میخواهد بگوید من بالاخره با جمهوری اسلامی به توافق بهتری نسبت به دولت اوباما رسیدم. از آن طرف هم جمهوری اسلامی تا حدی تنش را پایین میآورد و چیزهای کمی از آمریکا میگیرد و به زندگیاش ادامه میدهد.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
خلاصۀ حرف: جمهوری اسلامی و دولت ترامپ به توافق میرسند، راههای زیادی برای توافق وجود دارد که هر دو طرف را راضی کند. و حتما جنگی هم در پیش نخواهد بود. اما شما هیچ وقت نمیتوانید احتمال بروز یک درگیری را صفر بکنید. جنگها بر اساس منطق شکل نمیگیرند. در وقوع آنها، خریت و نادانی نقش عمدهای دارند. ولی با این حال فکر میکنم که جنگ از نوع جنگ آمریکا با عراق یا اروپا با لیبی، پیش نخواهد آمد. در بدترین شرایط، ممکن است اسرائیل یا آمریکا بخواهند به نطنز یا جای دیگری به صورت خیلی محدود حمله کنند.»