فرضیههای بازداشت بولتننویسِ فرمانده سپاه؛ توانگر کیست؟

انتشار تعدادی از بولتنهای تک نسخهای مورد استفاده حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران، که در پی حمله هکری گروه بلکریوارد به خبرگزاری فارس رخ داد، پس از آن که سوژه گزارشهای متعدد رسانهها شد، تولیدکننده آن را روانه بازداشتگاه کرد.
هر چند خبرگزاری فارس پس از درز جزئیات این بولتنها با انتشار اطلاعیهای مبنی بر این که محتوای آنها شایعات فضای مجازی بوده و قابل استناد نیست، سعی کرد تا فضاسازی منتقدان را آرام کند ولی با پخش گزارش صدا و سیمای جمهوری اسلامی علیه عباس توانگر به عنوان تولید کننده این بولتنها فرضیههای مختلفی در خصوص دلایل بازداشت آقای توانگر مطرح شده است.
اما عباس توانگر کیست، چه نقشی در رسانههای حکومتی و نزدیک به سپاه پاسداران داشت و در مورد بازداشت او چه فرضیههایی مطرح است؟
عباس درویش توانگر ریزی، از جانبازان جنگ هشت ساله ایران و عراق، فعالیت رسانهای خود را از میانه دهه شصت و روزنامه رسالت آغاز کرد؛ نخستین روزنامه جناح اصولگرا که نزدیک به حزب موتلفه اسلامی بود و آقای توانگر سپس به جایگاه دبیری گروه اقتصادی آن ارتقاء یافت. بخش اقتصادی روزنامه رسالت به مدیر مسئولی مرتضی نبوی، در دوران جنگ و دولت میرحسین موسوی منتقد مالکیت فراگیر دولت و ثابت نگاه داشتن نرخ ارز بود و پس از پایان جنگ ایران و عراق و روی کار آمدن دولت اکبر هاشمی رفسنجانی نیز با نوشتههایی منسوب به احمد توکلی، کاظم انبارلویی و عباس درویش توانگر از منتقدان جدی سیاست آزادسازی اقتصادی دولت موسوم به «سازندگی» بود.
آقای توانگر در دهه ۷۰ خورشیدی عضو جامعه اسلامی دانشجویان شد که تحت تاثیر جریان اصولگرای موسوم به راست سنتی شکل گرفته بود تا به مقابله با فعالیتهای دیگر تشکل دانشجویی یعنی دفتر تحکیم وحدت بپردازد؛ تشکلی که روز به روز حضور دانشجویان دارای گرایش ضد راست سنتی و حامی اصلاحات در آن پررنگتر میشد.
آقای توانگر سپس به عضویت جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی درآمد و از زمان برگزاری دومین کنگره آن در سال ۱۳۸۲ تا تازهترین کنگره آن که در سال ۱۴۰۰ برگزار شده، همواره از سوی اعضاء به عنوان یکی از اعضای شورای مرکزی آن انتخاب شده است. این جمعیت تشکلی اصولگراست که در اواسط دهه ۷۰ خورشیدی تاسیس شد و چهرههایی همچون حسین فدایی، محمود احمدینژاد و الیاس نادران از اعضای شناخته شدهتر و موثر آن بودهاند.
در دور نخستِ انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴، این جمعیت از نامزدی محمدباقر قالیباف حمایت و ادعا کرد که «او با اقتدار در مقابل سواستفادهكنندگان مالی و اقتصادی میايستد» البته این جمعیت در دور دوم، حامی محمود احمدینژاد شد.
آقای توانگر پس از روی کار آمدن دولت نخست محمود احمدینژاد به خبرگزاری فارس محلق شد که نخستین بازوی اجرای استراتژی توسعه مشارکت سپاه پاسداران در فضای اطلاعرسانی و جریانسازی خبری به شمار میرود.
آقای توانگر تنها ۳ ماه مانده به موعد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ با همراهی تعدادی دیگر از روزنامهنگاران جریان اصولگرا اقدام به تاسیس انجمن صنفی روزنامه نگاران و خبرنگاران ایران کرد. این اقدام او در شرایطی بود که انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران که روزنامهنگاران اصلاحطلب در آن حضور و فعالیت پررنگی داشتند از دو سال پیش از آن با فشار وزارت کار و امور اجتماعیِ دولت آقای احمدینژاد وارد مسیر انحلال شده بود.
آقای توانگر که چند سال پس از تاسیس خبرگزاری فارس در جریان انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۱۳۸۸ که خبرگزاری فارس به عنوان نخستین رسانه از پیروزی محمود احمدینژاد با کسب ۶۳ درصد آراء خبر داد، سردبیر این خبرگزاری بود.
در پی شکلگیری اعتراضهای مسالمتآمیز به نتایج انتخابات و آغاز جنبش سبز با مشارکت حامیان میرحسین موسوی، نامزد رقیب آقای احمدینژاد که با سرکوب نیروهای نظامی، امنیتی و لباس شخصی مواجه شد، افزون بر گروهی از شهروندان معترض، چهرههای شاخص جریان اصلاحطلبِ حامی آقای موسوی نیز بازداشت و روانه زندان شدند. در چنین شرایطی ادعاهایی در مورد ارائه مشاوره اطلاعاتی از سوی آقای توانگر به بازجوهای چهرههای اصلاحطلب مطرح شد که در نهایت نیز در حد شایعه باقی ماند.
تنها دو ماه پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸نیز انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران که مهرماه سال ۱۳۷۶ تاسیس شده بود، در پی شکایت وزارت اطلاعات و با حکم سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران، تعطیل شد.
همزمان با تاسیس دیگر خبرگزاری نزدیک به سپاه پاسداران، تسنیم، به مدیرعاملی حمیدرضا مقدمفر در سال ۱۳۹۱، عباس درویش توانگر نیز به عنوان قائم مقام او به این خبرگزاری تازه تاسیس رفت. آقای مقدمفر در آن زمان معاون فرهنگی اجتماعی سپاه پاسداران بود و از سال ۱۳۹۳ به مدت ۵ سال، مشاور فرهنگی و رسانهای فرمانده کل سپاه پاسداران شد و سپس هم به سمت معاونت دفتر حفظ و نشر آثار رهبر ایران منصوب شد.
هر چند برخی تحلیلگران، پایان دوره مدیرعاملی آقای مقدمفر در خبرگزاری فارس و تولد تسنیم را به بروز اختلاف نظر میان جناحهای تندرو و میانهرو سپاه پاسداران و کوچ تندورترها از فارس ربط دادند ولی در هر صورت تسنیم بر پایه برخی گزارشهای تحلیل محتوا، با هدف توسعه توان جریانسازی بینالمللی سپاهپاسداران به ویژه با تمرکز بر کشورهای عربی در دوره پسابهار عربی و تبلیغ بیشتر گسترش نفوذ سپاه در منطقه راهاندازی شد.
اما او در اسفند سال ۱۳۹۱ و زمانی که به عنوان قائم مقام خبرگزاری تسنیم فعالیت میکرد با شکایت دولت محمود احمدینژاد به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد و پس از سه ساعت و نیم بازجویی و چهار ساعت بازداشت، آزاد شد. آقای توانگر همان زمان دلیل احضار و بازداشت کوتاه خود را این گونه شرح داد: «در پی انتشار مطلبی که حدود ۵۰ روز پیش درباره برنامه های دولت در زمینه اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها بر روی خروجی خبرگزاری تسنیم قرار گرفت، امروز با شکایت دولت به شعبه ۱۲ دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شدم.» او سپس خطاب به رسانههای خارجی که «مغرض» توصیفشان کرد، گفت: «بنده به آزادی بیان در نظام جمهوری اسلامی مباهات میکنم و معتقدم جمهوری اسلامی ایران از آزادترین فضای رسانهای دنیا برخوردار است و دستگاه قضایی ما از عادلانهترین سیستم قضا بهرهمند است.»
او دو سال بعد و همزمان با راهاندازی بیست و هفتمین دفتر استانی خبرگزاری تسنیم، این خبرگزاری را «تریبون نظام جمهوری اسلامی» معرفی و تاکید کرد: «توجه ما در فعالیتها به انگشت اشاره ولی امر مسلمین جهان است.»
آقای توانگر پس از آن راهاندازی دفاتر استانی و منطقهای خبرگزاری تسنیم و افزایش نسخههای آن بر پایه زبانهای بینالمللی، در سال ۱۳۹۷ بار دیگر به خبرگزاری فارس بازگشت اما اینبار به جای سردبیری در جایگاه قائم مقام مدیرعامل.
در دوره جدید حضور آقای توانگر در خبرگزاری فارس، بخش «فارس من» راهاندازی شد که او هدف از راهاندازی آن را این گونه توضیح داده است: «چرا باید مشکلات مردم در رسانه های بیگانه با اهدف مغرضانه و نادرست پخش شود اگر ما فضای مناسبی را برای بیان صحبت های مردم فراهم کنیم دشمن را در این عرصه با شکست مواجه خواهیم کرد.»
بخش «خبر خوب» هم در دوره قائم مقامی او راهندازی شد که به گفته خودش «جای خبر خوب در رسانه های ما کم است و با ایده خبر خوب امید را در جامعه بیشتر خواهیم کرد...مردم می توانند در خبر خوب مشارکت کنند...در پایان سال خبرهای خوب و برتر نیز انتخاب شده و به طور ویژه تقدیر می شوند.»
همچنین خبرگزاری فارس در تابستان ۱۳۹۹ اقدام به راهاندازی «سامانه سوتزنی فساد» کرد و از مخاطبان خود خواست تا بروز موارد و مصادیق فساد را از طریق این سامانه گزارش کنند.
راهاندازی این بخشها با توصیههای علی خامنهای کاملا همخوانی داشت، به طوری که او در سخنرانیهای سالهای اخیر خود مدام بر لزوم افزایش امیدواری در کشور، مقابله با فساد و تبیین اقدامهای مثبت دولت و نظام جمهوری اسلامی تاکید کرده و از آن چه «یاس آفرینی» رسانههای خارجی عنوان میکند، گلایه کرده است.
به توییتر یورونیوز فارسی بپیوندید
با این حال، آقای توانگر در بازداشت دوم خود طی دورانی که در رسانههای ایران فعالیت کرده، نه تنها موفق نشد تا به سرعت دفعه پیش که ۱۰ سال پیش بود، آزاد شود بلکه در گزارشی که آمنهسادات ذبیحپور، خبرنگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی، در این خصوص تهیه کرده، به عنوان چهرهای «خطاکار» معرفی شد که پیشتر نیز به دلیل «اشتباههات زیادش مورد اعتراض قرار گرفته بود.» خانم ذبیحپور که اخیرا از سوی ایالات متحده به اتهام «بازجو خبرنگار» بودن تحریم شده، در این گزارش تاکید کرده که ع-ت یا همان عباس توانگر در بازداشت است تا انگیزههای او از «بولتنسازی و جعل اخبار» مشخص شود.
خبرگزاری فارس هم بلافاصله تمامی اخبار و گزارشهایی را که نام آقای توانگر در آنها نوشته شده بود، حذف کرد تا دیگر نام و نشانی از سردبیر سابق و قائم مقام آن در این خبرگزاری وجود نداشته باشد.
این در شرایطی است که هم محلهای او در دوران کودکی و هم حزبی فعلیاش یعنی حسین فدایی، رئیس دفتر بازرسی رهبر ایران شده، محمد باقر قالیباف، از حامیانش، رئیس مجلس ایران است، مجتبی درویش توانگر ریزی، برادر کوچکتر او نیز نماینده اصولگرای مردم تهران در مجلس است و حمیدرضا مقدمفر، همکار سابقش در معاونت دفتر حفظ و نشر آثار رهبر ایران هنوز نفوذ دارد ولی مهدی فضائلی، معاون دفتر حفظ و نشر آثار رهبر ایران که پیش از آقای مقدمفر، مدیرعامل خبرگزاری فارس بود و از موسسان آن به شمار میرود، در واکنش به بولتنهای تهیه شده از سوی آقای توانگر، نوشته است: «علاوه بر آنکه اغلب اخبار و مواضع منسوب به رهبر معظم انقلاب در بولتن خبری یک مجموعه رسانهای، به دلیل غیردقیق، ناقص و گاه جعلی بودن غیرمعتبر است، باید به اغراض شوم دشمن توجه داشت که اخباری دروغ را به عنوان اخبار این بولتن محرمانه مطرح کند.»
بر همین اساس، یکی از سناریوهای مطرح در خصوص دلیل برخورد با آقای توانگر، اختلاف قدیمی بخش امنیتیتر سپاه با بخش فرهنگیتر آن است که طی ۱۰ سال گذشته همچنان به وقت خود باقی مانده و همزمان با ادامه اعتراضات جاری در ایران بار دیگر به اوج رسیده است.
به اینستاگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
اما فرضیه مطرح دیگر این است که آقای توانگر تلاش کرده تا این بار، خود بازیگر سناریویی باشد که شبیه آن را پیشتر بارها نوشته ولی با ایفای نقش دیگران. یعنی این که خود را برای بیاعتبار کردن محتوای بولتنهای خیلی محرمانه فرمانده سپاه پاسداران قربانی کرده است. البته یک فرضیه دیگر نیز مدعی است که حذف آقای توانگر ناشی از پذیرش شکست استراتژی رسانهای جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران در مقابله با اعتراضهای جاری در ایران است که او یکی از طراحان و مجریان تاثیرگذار آن بوده است.
البته این گمانهزنی نیز وجود دارد که آقای توانگر با ارتکاب خطای فردی و سهلانگاری در رعایت پروتکلهای امنیتی به طور غیرعمدی در افشای بولتنهای خیلی محرمانه ارسالی برای آقای سلامی نقش داشته است. اما برخی نیز این فرضیه را مطرح کردهاند که در شرایط این گونه، چندان هم دور از ذهن نیست که نهادهای امنیتی حتی به معتمدترین افراد خود نیز در مورد وقوع پدیده «نفوذ سیستمهای جاسوسی بیگانه» مشکوک بشوند و اقدام به رفع آن یا تایید شک خود کنند. بر اساس این فرضیه، این احتمال وجود دارد که آقای توانگر نیز همچون عوامل قتلهای زنجیرهایِ دهه ۷۰ در نهایت عنصری خودسر معرفی شود. در مقابل، این فرضیه نیز مطرح است که داستان چندان هم پیچیده نبوده و واقعا بولتنهای تولیدی اقدامی شخصی یا حداکثر گروهی بوده، بر مبنای اطلاعات که واقعا غیرقابل استناد نبوده و با هدف تاثیرگذاری بر فرمانده سپاه پاسداران تهیه میشده اما تا کنون فرصت برخورد با آن پیش نیامده بوده است؛ فرضیهای ساده و سرراست که البته در میان تحلیلگران از محبوبیت کمتری برخوردار است چرا که او پیشتر هم سابقه تهیه بولتن داشته و سالها بدون حاشیهای که علنی شده باشد، این کار را برای شورای سیاستگذاری ائمه جمعه انجام میداده است.